ما کانَ عَلَى النَّبِیِّ مِنْ حَرَجٍ فِیما فَرَضَ اللَّهُ لَهُ سُنَّةَ اللَّهِ فِی الَّذِینَ خَلَوْا مِنْ قَبْلُ وَ کانَ أَمْرُ اللَّهِ قَدَراً مَقْدُوراً (38)
بعد از آن، برائت ساحت پیغمبر را بیان فرماید:
ما کانَ عَلَى النَّبِیِّ مِنْ حَرَجٍ: نیست و نباشد بر پیغمبر هیچ سختى و وزرى، فِیما فَرَضَ اللَّهُ لَهُ: در آنچه قسمت و تقدیر فرموده براى پیغمبر، یعنى حلال فرموده براى پیغمبر، یعنى حلال گردانیده براى او تزویج زنان پسر خوانده را و همچنین غیر ایشان را، و این صورت مخصوص آن حضرت نیست بلکه، سُنَّةَ اللَّهِ: سنت نهاد خداى تعالى سنتى مشتمل بر حکم، فِی الَّذِینَ خَلَوْا مِنْ قَبْلُ:
در آن کسانى که گذشتهاند از پیغمبران پیش از این پیغمبر، یعنى تزویج زنان بر پیغمبر حلال است بدون حرج مانند انبیاى سابق، و توسعه فرمود بر ایشان از تزویج زنان پسر خوانده، چنانچه حضرت سلیمان و داود علیهما السّلام زنان بسیار داشتند. نزد بعضى مراد به سنت نکاح است که از سنت انبیاء مىباشد؛ چنانچه حضرت رسالت صلّى اللّه علیه و آله فرمود: (النّکاح سنّتى فمن رغب عن سنّتى فلیس منّى) «1». وَ کانَ أَمْرُ اللَّهِ قَدَراً مَقْدُوراً: و هست فرمان خداى تعالى حکمى گذارده شده و نافذ، یعنى امرى که بر انبیاء نازل فرموده بود حکمى نافذ و قضاى مبرم.
[ نظرات / امتیازها ]
ما کانَ عَلَی النَّبِیِّ مِن حَرَجٍ فِیما فَرَضَ اللّهُ لَهُ سُنَّةَ اللّهِ فِی الَّذِینَ خَلَوا مِن قَبلُ وَ کانَ أَمرُ اللّهِ قَدَراً مَقدُوراً (38)
نیست بر پیغمبر حرج و مانعی در آنچه خداوند فرض و واجب فرموده بر او سنت الهیست در کسانی که گذشتند پیش از اینکه و امر الهی حد محدودی دارد نباید کوتاهی کرد در او و نه تجاوز نمود از او.
ما کانَ عَلَی النَّبِیِّ مِن حَرَجٍ فِیما فَرَضَ اللّهُ لَهُ گناهی و ضیقی و حرجی نیست بر پیغمبر
در آنچه برای او خداوند فرض و واجب فرموده و لو در نظر جهال بد بیاید که تزویج زوجه ادعیاء که تبنی کردهاند باشد مثل امروز که بسیاری از جهال نسبت به علماء حتی نسبت به ائمه اطهار و نسبت به انبیاء بلکه نسبت به متدینین بدبین هستند و ایراداتی دارند که اینها بوظائف دینی خود عمل نمیکنند چنانچه مشرکین بدبین بودند به انبیاء که نسبت بآلهه آنها میکنند ولی اینها باید بوظائف شرعیه خود عمل کنند و اعتناء به مزخرفات جهال نکنند.
سُنَّةَ اللّهِ فِی الَّذِینَ خَلَوا مِن قَبلُ انبیاء سلف مثل نوح هود صالح ابراهیم موسی عیسی کفار و مشرکین چه اندازه بآنها بدبین بودند و چه در حق آنها میگفتند و با آنها چه معامله میکردند ولی آنها بوظائف خود عمل میکردند و اوامر الهیه را اجرا مینمودند.
وَ کانَ أَمرُ اللّهِ قَدَراً مَقدُوراً باید اجرا شود مطابق دستور از حد او تجاوز نشود و در، اجراء او کوتاهی نباید کرد مثل کسانی که امروز یک بدعتهایی در دین میگذارند یا یک ضرورتهای دینی را منکر میشوند هر دو کافر میشوند هم مبدع و هم منکر.
[ نظرات / امتیازها ]