الَّذِینَ یُبَلِّغُونَ رِسالاتِ اللَّهِ وَ یَخْشَوْنَهُ وَ لا یَخْشَوْنَ أَحَداً إِلاَّ اللَّهَ وَ کَفى بِاللَّهِ حَسِیباً (39)
بعد از آن وصف انبیاء فرماید:
الَّذِینَ یُبَلِّغُونَ رِسالاتِ اللَّهِ: آنانکه گذشتهاند کسانى بودند که مىرساندند پیغامهاى خدا را به امتان بدون کتمان و ترس از مردمان، وَ یَخْشَوْنَهُ:
و مىترسیدند خدا را، وَ لا یَخْشَوْنَ أَحَداً إِلَّا اللَّهَ: و نمىترسیدند هیچکس را مگر خداى تعالى.
نکته: در انوار و کشّاف گوید: این تعریض است بعد از تصریح در کریمه (وَ تَخْشَى النَّاسَ وَ اللَّهُ أَحَقُّ أَنْ تَخْشاهُ) ... «1».
وَ کَفى بِاللَّهِ حَسِیباً: و پسندیده و بس است خدا کفایت کننده مقاصد ترسندگان از او، یا حافظ اعمال بندگان و جزا دهنده آنان؛ و چون کفایت و حساب با او باشد، پس باید از ذات یگانه او ترسید نه غیر او.
تنبیه: آیه شریفه دال است بر آنکه انبیاء را جایز نیست تقیّه در تبلیغ رسالت، زیرا لازمه آن فرمان سبحانى و منافات با مقام رسالت است و لذا با نهایت جدیت اقدام به تبلیغات خود نمودند، حتى به شتم و زجر و شدت سختى و قتل هم کوتاهى در وظیفه ننمودند، چنانچه گزارشات احوالات آنها این مطلب را محقق سازد. و فرمایش (وَ تَخْشَى النَّاسَ) متضمن تقیه نیست، زیرا مراد تقیه در تبلیغ است نه مطلقا، و خوف حضرت در آن قضیه به جهت مقاله قبیحه بود که منافقان گویند؛ و عاقل چنانچه احتراز نماید از مضارّ، همچنین محترز مىشود از اسائت ظن و قول قبیح، و هیچکدام متعلق تکلیف نیست.
[ نظرات / امتیازها ]