الْیَوْمَ نَخْتِمُ عَلى أَفْواهِهِمْ وَ تُکَلِّمُنا أَیْدِیهِمْ وَ تَشْهَدُ أَرْجُلُهُمْ بِما کانُوا یَکْسِبُونَ (65)
الْیَوْمَ نَخْتِمُ عَلى أَفْواهِهِمْ: امروز مهر مىنهیم بر دهنهاى ایشان چون با ما در مقام انکار و منازعه برآیند و دعوى بىموقع کنند که ما مشرک نبودیم و تکذیب انبیاء نکردیم؛ مهر زنیم تا قادر بر تکلم نباشند، وَ تُکَلِّمُنا أَیْدِیهِمْ: و سخن گویند با ما دستهاى ایشان، وَ تَشْهَدُ أَرْجُلُهُمْ: و گواهى دهد پاهاى ایشان، بِما کانُوا یَکْسِبُونَ: به آنچه بودند در دنیا کسب مىکردند، یعنى اعضاى ایشان را که در دنیا از شأن ایشان نطق نبوده باشد به نطق درآوردیم تا گواهى دهند بر ایشان، و دهنهاى ایشان که نطق آنها در دنیا معهود بوده باشد مهر نهیم تا دعوى دروغ از آنها صادر نشود.
تبصره: در کیفیت شهادت اقوالى است: 1- خداى تعالى آنها را بر نطق تمکین دهد تا قادر شوند بر سخن گفتن و گواهى دادن بر ایشان چنانچه زبان بر نطق قادر است. 2- خداى تعالى در آنها ایجاد کلام فرماید مانند ایجاد اصوات در اجسام جمادیه. 3- تکلم بر ایشان مجاز است، یعنى آثار معاصى در ایشان ظاهر سازند که دلالت بر افعال قبیحه ایشان نماید.
منهج- ابو سعید خدرى از حضرت پیغمبر صلّى اللّه علیه و آله روایت نموده که چون روز قیامت شود حق تعالى بر کافران علامتى پدید آرد تا مردمان بدانند ایشان گناهکارند، و چون با وجود این علامت انکار آن را نمایند، ملائکه بر آنها گواهى دهند؛ و چون در انکار اصرار کنند، پیغمبران بر ایشان شهادت دهند؛ و چون باز ابا کنند، بفرماید تا همسایگان بر آنها گواهى دهند؛ و چون در انکارراسخ شوند، حق تعالى اعضاى آنها را ناطق سازد تا بر آنها گواهى دهند. «1» نزد بعضى همچنانکه جوارح کافران بر افعال بد ایشان گواهى دهد، اعضاى مؤمنان بر طاعت ایشان شهادت دهد.
[ نظرات / امتیازها ]
الیَومَ نَختِمُ عَلی أَفواهِهِم وَ تُکَلِّمُنا أَیدِیهِم وَ تَشهَدُ أَرجُلُهُم بِما کانُوا یَکسِبُونَ (65)
روز قیامت مهر میزنیم بر دهان آنها و تکلم میکنند با ما دستهای آنها و شهادت میدهند پاهای آنها بآنچه بودند کسب میکردند.
الیَومَ نَختِمُ عَلی أَفواهِهِم توضیح کلام اینکه اینکه حواس ظاهره مثل ناطقه و سامعه و شامه و باصره و لامسه قوهایست که خداوند بانسان و بعض حیوانات عنایت میفرماید و لسان و عین و اذن و انف آلات آنها هستند و بسا خداوند اینکه قوه را میگیرد مثل آدم لال زبان دارد لکن قوه تکلم ندارد اذن دارد لکن قوه سمع ندارد کر است چشم دارد لکن قوه ابصار ندارد انف دارد لکن قوه شم ندارد فردای قیامت اینکه قوه را از کفار میگیرد نمیتوانند تکلم کننداینکه است معنی نَختِمُ عَلی أَفواهِهِم و اینکه هم در جمیع حالات نیست بسا در بعض حالات قوه داده میشود و تکلم میکنند چنانچه بسایر اعضاء بدن موقعی که شهادت دادند میگوید چرا شهادت دادید حَتّی إِذا ما جاؤُها شَهِدَ عَلَیهِم سَمعُهُم وَ أَبصارُهُم وَ جُلُودُهُم بِما کانُوا یَعمَلُونَ وَ قالُوا لِجُلُودِهِم لِمَ شَهِدتُم عَلَینا قالُوا أَنطَقَنَا اللّهُ الَّذِی أَنطَقَ کُلَّ شَیءٍ فصلت آیه 19 و 20 و همچنین با مالک و ملائکه عذاب و با اهل بهشت تکلماتی دارند بالجمله حالات مختلفه دارند.
وَ تُکَلِّمُنا أَیدِیهِم همین نحوی که خداوند قدرت دارد که اینکه قوی را به توسط اینکه آلات عنایت فرماید قدرت دارد بدون آلت هم عنایت کند چنانچه گذشت سنگریزه در کف مبارک رسول شهادت داد سوسمار شهادت داد کارد با حضرت ابراهیم تکلم کرد هدهد با سلیمان کوه با داود بلکه:
جمله ذرات زمین و آسمان
با تو میگویند روزان و شبان
ما سمیعیم و بصیریم و هوشیم
با شما نامحرمان ما خوامشیم
وَ تَشْهَدُ أَرْجُلُهُمْ بِما کانُوا یَکْسِبُونَ بلکه تمام اعضاء و جوارح و ذکر ایدى و ارجل از باب مثال است حتى بواطن هم ظاهر میشود از عقائد و اخلاق و صفات یَوْمَ تُبْلَى السَّرائِرُ طارق آیه 9.
[ نظرات / امتیازها ]