● معنای «شجر» و «مشاجره»
کلمه «شجر» فعل ماضی از ماده (شجر) به سکون جیم، و نیز از شجور است و شجر و شجور به معنای اختلاط است، وقتی گفته میشود: شجر شجرا و شجورا معنایش این است که فلان چیز مخلوط شد، و تشاجر و مشاجره نیز از این باب است گویا وقتی دو نفر با هم نزاع میکنند گفتههایشان در هم و برهم میشود، (و شنونده نمیفهمد این چه میگوید و آن دیگری چه میگوید)، درخت را هم که شجر نامیدهاند به این مناسبت بوده که شاخههای آن در یکدیگر فرو میروند.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان ج : 4، ص : 646 |
قالب : لغوی |
موضوع اصلی : بدون موضوع |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● مومن واقعی تسلیم مطلق خدا و رسولش
مساله تسلیم منحصر به تسلیم در برابر تشریع نیست ، بلکه معنای آیه عام است ، و شامل تسلیم در برابراحکام تشریعی خدا و رسول و احکام تکوینی و مقدرات الهی هر دو میشود بلکه از این هم عمومیتر است و شامل داوری رسول اکرم(ص) و حتی همه روشهایی که آن جناب در زندگیش سیره خود قرار داده میشود پس مومن هرچه را که منتسب به خدا و رسول می باشد را می پذیرد.
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : تسلیم بودن در برابر حکم دینى و تشریعى خدا، دلیل بر تسلیم بودن در برابر حکم تکوینى او است و این مرحله یکى از مراحل ایمان است، که هر مؤمنى به آن مرحله برسد صفاتى در او رشد مىکند، که از همه روشنترش تسلیم شدن در برابر همه دستورات و مقدراتى است که از ناحیه خداى تعالى به وى مىرسد به همین جهت است که میبینیم در آیه مورد بحث تسلیم را مطلق آورده است .
از این جا روشن میشود که جمله : «فلا و ربک ...» هر چند که به حسب لفظ تنها رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را نام برده، و فرموده: (به پروردگارت سوگند که ایمان نمیآورند مگر وقتی که تو را در اختلافات خود حکم قرار دهند)، در نتیجه به ذهن میرسد که مساله مخصوص احکام تشریعی خدای تعالی است لیکن مساله منحصر به آن نیست، چون به قول معروف مورد، مخصص نیست در آیه شریفه سخن از این رفته بود که مسلمانان نباید به غیر رسول الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) مراجعه کنند ، با این که خدا بر آنان واجب فرموده که تنها به او رجوع کنند قهرا احکام تشریعی مورد گفتگو قرار میگیرد لیکن مساله تسلیم منحصر به آن نیست، بلکه معنای آیه عام است، و شامل احکام تشریعی خدا و رسول و احکام تکوینی خدای تعالی هر دو میشود که توضحیش از نظر خواننده گذشت. بلکه از این هم عمومیتر است و شامل قضای رسول خدا(صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) یعنی داوری آن جناب و حتی همه روشهایی که آن جناب در زندگیش سیره خود قرار داده میشود ، و مسلمانان ( اگر ایمانشان مستعار و سطحی نباشد)، باید اعمال آن جناب را سیره خود قرار دهند، هر چند که خوشایندشان نباشد. پس هر چیزی که به نحوی از انحا و به وجهی از وجوه انتسابی به خدا و رسول او (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) داشته باشد، چنین مؤمنی نمیتواند آن را رد کند، و یا به آن اعتراض نماید و یا از آن اظهار خستگی کند و یا به وجهی از وجوه از آن بدش آید ، چون اثر در همه مشترک است ، و مخالفت در همه آنها ناشی از شرک است ، البته به مراتبی که در شرک هست، و به همین جهت است که خدای تعالی فرموده: «و ما یؤمن اکثرهم بالله الا و هم مشرکون »(یوسف/106)
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان ج : 4، ص : 647 و 648 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : ایمان |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● مومنین تسلیم حکم خدا و رسولش
منبع : ترجمه المیزان ج : 4، ص : 660 |
قالب : روایی |
موضوع اصلی : مومنین |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● اعتراض به کارهای خدا و رسولش، نوعی شرک
1-امام صادق (علیهالسلام) فرمود: اگر مردمی خدا را به تنهایی عبادت کنند و شریکی برای او نگیرند و نماز را به پا داشته زکات را بدهند، و حج خانه خدا کرده روزه رمضان را بگیرند، ولی در کاری که خدا و یا رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) کرد، چون و چرا کنند که چرا چنین کرده، و اگر خلاف این را میکرد بهتر بود، و حتی اگر این چون و چرا را به زبان نیاورند، و از دل خود بگذرانند ، به همین مقدار مشرک شدهاند، امام (علیهالسلام) بعد از این گفتار آیه زیر را تلاوت فرمودند: «فلا و ربک لا یؤمنون حتی یحکموک فیما شجر بینهم ثم لا یجدوا فی انفسهم حرجا مما قضیت و یسلموا» تسلیما آنگاه امام صادق (علیهالسلام) فرمود: بر شما باد به تسلیم شدن.
علامه طباطبایی: در معنای این دو روایت(روایت دوم در توضیحات آمده است) روایاتی دیگر نیز هست، و امام (علیهالسلام) ملاک حکم آیه شریفه را از دو جهت تعمیم و توسعه داد، یکی از نظر تکوینی بودن و تشریعی بودن که حاصل فرمایشش این شد که موحد واقعی آن کسی است که نه در کارهای تکوینی خدای تعالی چون و چرا کند، و نه در دستورات تشریعی او، دوم از نظر حاکم، و این که موحد واقعی آن کسی است که هم در برابر احکام خدای تعالی تسلیم باشد و هم در برابر احکام رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم). و باید دانست که در این میان روایاتی هست که آیه: «فلا و ربک لا یؤمنون» تا آخر آیات مورد بحث را با ولایت علی بن ابیطالب(صلوات الله علیه)، و یا با آن و ولایت ائمه اهل بیت (علیهم السلام) تطبیق میکند، و این گونه روایات از مواردی است که آیه را با موردی تطبیق دادهاند نه این که بخواهند بفرمایند آیه در باره خصوص مساله ولایت نازل شده است، و همانطور که خدای سبحان و رسول او (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) دو مصداق برای آیهاند، ائمه اهل بیت (علیهم السلام) نیز مصادیقی برای آن هستند.
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : 1-این روایت را اصول کافى (ج 2 ص 398 حدیث 6 باب الشرک) به سند خود از عبد اللَّه کاهلى روایت کرده است.
2-در تفسیر عیاشی(ج 1 ص 255 حدیث 184) به سند خود از عبد الله بن یحیی کاهلی از امام صادق (علیهالسلام) روایت آمده که گفت: من از آن جناب شنیدم میفرمود به خدا سوگند اگر مردمی خدا را به تنهایی عبادت کنند، و شریکی برای او نگیرند، و نماز را به پا داشته زکات را بدهند، حج بیت الله انجام داده روزه رمضان را بگیرند ولی در باره کاری که رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) کرده اعتراض کنند، که چرا چنین و چنان کرد؟ و یا حتی این اعتراض را در دل خود کنند به همین خاطر مشرک میشوند، امام (علیهالسلام) آنگاه این آیه را قرائت کردند، که: «فلا و ربک لا یؤمنون حتی یحکموک فیما شجر بینهم ثم لا یجدوا فی انفسهم حرجا -مما قضی محمد و آل محمد- و یسلموا تسلیما».
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان ج : 4، ص : 660 و 661 |
قالب : روایی |
موضوع اصلی : شرک |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● ایمان راستین -
علي موحدي
نشانههاى ایمان راستین سه چیز است:
الف: به جاى طاغوت، داورى را نزد پیامبر بردن. «یحکموک»
ب: نسبت به قضاوت پیامبر، سوءظن نداشتن. «لایجدوا فى انفسهم حرجاً»
ج: فرمان پیامبر را با دلگرمى پذیرفتن و تسلیم بودن. «و یسلّموا تسلیما»
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : ایمان |
گوینده : حجت الاسلام قرئتی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● شان نزول آیه -
. پوربافراني
"زبیر بن عوام" که از مهاجران بود با یکى از انصار (مسلمانان مدینه) بر سر آبیارى نخلستانهاى خود که در کنار هم قرار داشتند، اختلافى پیدا کرده بودند. هر دو براى حل اختلاف خدمت پیامبر (صلی الله علیه و آله) رسیدند. از آنجا که باغستان زبیر در قسمت بالاى نهر و باغستان انصارى در قسمت پائین نهر قرار داشت، پیامبر (صلی الله علیه و آله) به زبیر دستور داد که اول او باغهایش را آبیارى کند و بعد مسلمان انصارى. (و این مطابق همان سنتى بود که در باغهاى مجاور هم جریان داشت) اما مرد انصارى به ظاهر مسلمان، از داورى عادلانه پیامبر (صلی الله علیه و آله) ناراحت شد و گفت: آیا این قضاوت به خاطر آن بود که زبیر، عمهزاده تو است؟! پیامبر (صلی الله علیه و آله) از این سخن بسیار ناراحت شد به حدى که رنگ رخسار او دگرگون گردید، در این هنگام این آیه نازل شد و به مسلمانان هشدار داد.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تبیان |
قالب : شأن نزول |
موضوع اصلی : داستان ذوالقرنین |
گوینده : علی بافرانی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.