از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، شما هم می توانید تفسیر ای در سايت ثبت کنید، تا با نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود.
 » تفسیر المیزان - خلاصه
(فطوعت له نفسه قتل اخیه فقتله فاصبح من الخاسرین ):(پس دلش برای کشتن برادرش رام شد و او را کشت و درنتیجه از زیانکاران گشت )، یعنی نفس او به تدریج به وسیله وسوسه های پی درپی و تصمیم های متوالی سرانجام تسلیم این فعل قبیح شد و مرتکب قتل برادرش گردید و در نتیجه از افرادزیانکار شدویا بگوئیم صبح کرد در حالیکه از زیانکاران شده بود، یعنی (اصبح )رانه معنای (صار)بلکه به معنای مقابل (امسی )بگیریم ،اما معنای اول صحیحتر وروشنتر به نظر می رسد. [ نظرات / امتیازها ]
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  رضا رضائي - سایت تبیان
تفسیر نمونه
پرده پوشى بر جنایت در این آیات دنباله ماجراى فرزندان آدم تعقیب شده است نخست میگوید: نفس سرکش قابیل او را مصمم به کشتن برادر کرد و او را کشت . (فطوعت له نفسه قتل اخیه فقتله ). با توجه به اینکه طوع در اصل بمعنى رام شدن چیزى است ، از این جمله چنین استفاده مى شود که بعد از قبولى عمل هابیل ، طوفانى در دل قابیل به وجود آمد از یکسو آتش حسد هر دم در دل او زبانه مى کشید، و او را به انتقامجوئى دعوت مى کرد، و از سوى دیگر عاطفه برادرى و عاطفه انسانى و تنفر ذاتى از گناه و ظلم و بیدادگرى و قتل نفس ، او را از این جنایت باز مى داشت ، ولى سرانجام نفس سرکش آهسته آهسته بر عوامل باز دارنده چیره شد، و وجدان بیدار و آگاه او را رام کرد و به زنجیر کشید و براى کشتن برادر آماده ساخت ، جمله طوعت در عین کوتاهى اشاره اى پر معنى به همه اینها است ، زیرا میدانیم رام کردن چیزى در یک لحظه صورت نمى گیرد، بلکه بطور تدریجى و پس از کشمکشهائى صورت مى گیرد. سپس مى گوید: و بر اثر این عمل زیانکار شد (فاصبح من الخاسرین ). چه زیانى از این بالاتر که عذاب وجدان و مجازات الهى و نام ننگین را تا دامنه قیامت براى خود خرید. بعضى از کلمه اصبح خواسته اند استفاده کنند که این قتل در شب واقع شده در حالى که این کلمه در لغت عرب مخصوص به شب یا روز نیست ، بلکه دلیل بر وقوع چیزى است مانند آیه 103 آل عمران فاصبحتم بنعمته اخوانا: به برکت نعمت خداوند همه شما برادر شدید. بطورى که از بعضى از روایات که از امام صادق (علیه السلام ) نقل شده استفاده مى شود هنگامى که قابیل برادر خود را کشت او را در بیابان افکنده بود و نمى دانست چه کند! چیزى نگذشت که درندگان بسوى جسد هابیل روى آوردند و او (که گویا تحت فشار شدید وجدان قرار گرفته بود) براى نجات جسد برادر خود مدتى آن را بر دوش کشید، ولى باز پرندگان اطراف او را گرفته بودند، و در این انتظار بودند که چه موقع جسد را به خاک مى افکند تا به آن حمله ور شوند!. <83> در این موقع همانطور که قرآن مى گوید، خداوند زاغى را فرستاد که خاکهاى زمین را کنار بزند و با پنهان کردن جسد بیجان زاغ دیگر، و یا با پنهان کردن قسمتى از طعمه خود، آنچنان که عادت زاغ است ، به قابیل نشان دهد که چگونه جسد برادر خویش را به خاک بسپارد. (فبعث الله غرابا یبحث فى الارض لیریه کیف یوارى سواة اخیه ) <84> البته این موضوع جاى تعجب نیست که انسان مطلبى را از پرنده اى بیاموزد زیرا تاریخ و تجربه هر دو نشان داده اند که بسیارى از حیوانات داراى یک سلسله معلومات غریزى هستند که بشر در طول تاریخ خود آنها را از آنان آموخته و دانش خود را با آن تکمیل کرده است ، حتى در بعضى از کتب طبى مى نویسند که انسان در قسمتى از معلومات طبى خود مدیون حیوانات است !. سپس قرآن اضافه مى کند در این موقع قابیل از غفلت و بیخبرى خود ناراحت شد و فریاد بر آورد که اى واى بر من ! آیا من باید از این زاغ هم ناتوانتر باشم و نتوانم همانند او جسد برادرم را دفن کنم . (قال یا ویلتى اعجزت ان اکون مثل هذا الغراب فاوارى سواة اخى ). اما به هر حال سرانجام از کرده خود نادم و پشیمان شد همانطور که قرآن مى گوید: (فاصبح من النادمین ). آیا پشیمانى او به خاطر این بود که عمل زشت و ننگینش سرانجام بر پدر و مادر و احتمالا بر برادران دیگر آشکار خواهد شد! و او را شدیدا سرزنش خواهند کرد! و یا به خاطر این بود که چرا مدتى جسد برادر را بر دوش مى کشید و آن را دفن نمى کرد! و یا به خاطر این بوده که اصولا انسان بعد از انجام هر کار زشتى یک نوع حالت ناراحتى و ندامت در دل خویش ‍ احساس میکند، ولى روشن است که انگیزه ندامت او هر یک از احتمالات سه گانه فوق باشد دلیل بر توبه او از گناه نخواهد بود، توبه آن است که از ترس خدا و به خاطر زشتى عمل انجام گیرد، و او را وادار کند که در آینده هرگز به سراغ چنین کارهائى نرود، اما هیچگونه نشانهاى در قرآن از صدور چنین توبه اى از قابیل به چشم نمى خورد، بلکه در آیه بعد شاید اشاره به عدم چنین توبه اى نیز باشد. در حدیثى از پیامبر اسلام نقل شده که فرمود: لا تقتل نفس ظلما الا کان على ابن آدم الاول کفل من دمها لانه کان اول من سن القتل . <85> خون هیچ انسانى به ناحق ریخته نمیشود مگر اینکه سهمى از مسؤ لیت آن بر عهده قابیل است که این سنت شوم آدمکشى را در دنیا بنا نهاد. ضمنا از این حدیث به خوبى بر مى آید که هر سنت زشت و شومى مادام که در دنیا باقى است سهمى از مجازات آن بر دوش نخستین پایه گذار آن مى باشد! شک نیست که سرگذشت فرزندان آدم یک سرگذشت واقعى است و علاوه بر اینکه ظاهر آیات قرآن و اخبار اسلامى این واقعیت را اثبات میکند تعبیر بالحق که در نخستین آیه از این آیات وارد شده نیز شاهدى براى این موضوع است ، بنابراین کسانى که به این آیات جنبه تشبیه و کنایه و داستان فرضى و به اصطلاح سمبولیک داده اند گفتارى بدون دلیل دارند. ولى در عین حال هیچ مانعى ندارد که این سرگذشت واقعى نمونه اى باشد از نزاع و جنگ مستمرى که همیشه در زندگانى بشر بوده است : در یکسو مردان پاک و با ایمان ، با اعمال صالح و مقبول درگاه خدا و در سوى دیگر افراد آلوده و منحرف با یک مشت کینه توزى و حسادت و تهدید و قلدرى ، قرار داشته اند، و چه بسیار از افراد پاک که به دست آنها شربت شهادت نوشیده اند. ولى سرانجام آنها از عاقبت زشت اعمال ننگینشان آگاه میشوند، و براى پرده پوشى و دفن آن بهر سو مى دوند، و در این موقع آرزوهاى دور و دراز که زاغ سمبل و مظهر آن است به سراغشان مى شتابد، و آنها را به پرده پوشى بر آثار جنایاتشان دعوت میکند اما در پایان جز خسران و زیان و حسرت چیزى عائدشان نخواهد شد!.
پاورقی :
83-مجمع البیان ذیل آیه.
84-«یبحث» از ماده «بحث» بطوری که در مجمع البیان آمده در اصل به معنی جستجوی چیزی در خاک است ولی بعدا به هر گونه جستجو حتی در مباحث فکری و عقلی آمده است و «سواة» در اصل به معنی هر چیزی است که انسان را ناخوشایند آید می باشد و لذا گاهی به جسد مرده و حتی به عورت گفته می شود - ضمنا باید توجه داشت که فاعل در جمله «لیریه» ممکن است خداوند باشد یعنی خدا می خواست برای حفظ احترام هابیل طرز دفن او را به قابیل بیاموزد و نیز ممکن است فاعل آن همان راغ که بفرمان خداوند چنین برنامه ای را اجرا کرد ، باشد.
85-مسند احمد حنبل طبق نقل تفسیر فی ظلال جلد دوم ذیل آیه صفحه 703. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
تفسیر کشاف
( فطوعت له نفسه قتل أخیه ) فوسعته له و یسرته ، من طاع له المرتع : إذا اتسع . و قرأ الحسن : فطاوعت . و فیه و جهان : أن یکون مما جاء من فاعل بمعنی فعل ، و أن یراد أن قتل أخیه کأنه دعا نفسه إلی الإقدام علیه فطاوعته و لم تمتنع ، و له لزیادة الربط کقولک : حفظت لزید ماله . و قیل : قتل و هو ابن عشرین سنة ، و کان قتله عند عقبة حراء ، و قیل بالبصرة فی موضع المسجد الأعظم . [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
تفسیر المیزان ( خلاصه )
(30)(فطوعت له نفسه قتل اخیه فقتله فاصبح من الخاسرین ):(پس دلش برای کشتن برادرش رام شد و او را کشت و درنتیجه از زیانکاران گشت )، یعنی نفس او به تدریج به وسیله وسوسه های پی درپی و تصمیم های متوالی سرانجام تسلیم این فعل قبیح شد و مرتکب قتل برادرش گردید و در نتیجه از افرادزیانکار شدویا بگوئیم صبح کرد در حالیکه از زیانکاران شده بود، یعنی (اصبح )رانه معنای (صار)بلکه به معنای مقابل (امسی )بگیریم ،اما معنای اول صحیحتر وروشنتر به نظر می رسد. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
تفسیر نور
امام باقرعلیه السلام به دنبال تلاوت آیه «فطوّعت له نفسه» فرمود: ابلیس به قابیل گفت: قربانى تو قبول نشد و قربانى برادرت هابیل قبول شد، اگر او زنده بماند در طول تاریخ نسل او بر نسل تو افتخار خواهند کرد که قربانى پدر ما پذیرفته شد واز پدر شما پذیرفته نشده است، بنابراین بهتر آن است که او را به قتل برسانى تا نسل تو ذلّت نکشد. <64> امام باقر علیه السلام فرمود: «من قتل مؤمناً متعمّداً أثبت اللّه على قاتله جمیع الذنوب وبرء المقتول منها، وذلک قوله تعالى: «انّى ارید أن تبوأ...»» هر که عمداً مؤمنى را بکشد، خداوند همه گناهان را به حساب قاتل ثبت مى‏کند و مقتول را از گناهان پاک مى‏کند. <65> معناى آیه، سکوت در مقابل ظالم به امید بخشش گناهان نیست. در حدیثى از پیامبر اکرم‏صلى الله علیه وآله مى‏خوانیم که محل حادثه، کوه قاسِیون در دمشق است. <66> امام سجادعلیه السلام فرمودند: نحوه‏ى کشتن را ابلیس به قابیل یاد داد. <67> 1- گناهان مقتول، به قاتل منتقل مى‏شود. «تبوء باثمى» 2- در درگیرى‏ها مسئول خسارت آغازگر است. «اثمى واثمک» 3- برادرکشى همان و دوزخى شدن همان. «فتکون من اصحاب النّار» 4- ایمان به معاد، جزو عقاید اوّلیه انسان‏هاى روى زمین بوده است. «اصحاب النّار» 5 - قاتل، هم به خود ظلم مى‏کند، هم به مقتول، هم به خانواده‏ى مقتول و هم به جامعه. «الظالمین» 6- نفس انسان، با وسوسه، تلقین و تزیین، انسان را رام و خام مى‏کند و به گناه مى‏کشد. «فطوّعت له نفسه» 7- هواى نفس مى‏تواند عواطف برادرى را نیز سرکوب کند. «فطوّعت له نفسه قتل اخیه» 8 - فطرت پاک انسانى، از آدم کشى بیزار است، ولى نفس، این کار را خوب جلوه داده و انسان را به قتل وامى‏دارد. «فطوّعت» 9- جنگ حقّ و باطل، از آغاز تاریخ زندگى بشر بوده است. «فقتله» 10- مرگ انسان در زمین، با شهادت آغاز شد. «فقتله» 11- پیروى از هواى نفس، خسارت است. «فقتله فأصبح من الخاسرین» 12- قاتل، هم از درون گرفتار عذاب وجدان است و هم از بیرون مورد انتقاد مردم و هم گرفتار قصاص و عدل مى‏شود و کامى نمى‏گیرد. «فقتله فأصبح من الخاسرین» 13- تسلّط وغلبه بر مخالف، همیشه نشانه‏ى سرافرازى نیست. «فقتله فأصبح من الخاسرین» [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  ابراهيم چراغي - تفسیر نمونه
(آیه 30)- پرده پوشى بر جنایت! در این آیه و آیه بعد دنباله ماجراى فرزندان آدم تعقیب شده، نخست مى‏گوید: «سر انجام، نفس سرکش قابیل او را مصمم به کشتن برادر کرد و او را کشت» (فَطَوَّعَتْ لَهُ نَفْسُهُ قَتْلَ أَخِیهِ فَقَتَلَهُ).

سپس مى‏گوید: «و بر اثر این عمل زیانکار شد» (فَأَصْبَحَ مِنَ الْخاسِرِینَ).

چه زیانى از این بالاتر که عذاب وجدان و مجازات الهى و نام ننگین را تا دامنه قیامت براى خود خرید.
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر نور
6- نفس انسان، با وسوسه، تلقین و تزیین، انسان را رام و خام مى‏کند و به گناه مى‏کشد. «فطوّعت له نفسه»
7- هواى نفس مى‏تواند عواطف برادرى را نیز سرکوب کند. «فطوّعت له نفسه قتل اخیه»
8 - فطرت پاک انسانى، از آدم کشى بیزار است، ولى نفس، این کار را خوب جلوه داده و انسان را به قتل وامى‏دارد. «فطوّعت»
9- جنگ حقّ و باطل، از آغاز تاریخ زندگى بشر بوده است. «فقتله»
10- مرگ انسان در زمین، با شهادت آغاز شد. «فقتله»
11- پیروى از هواى نفس، خسارت است. «فقتله فأصبح من الخاسرین»
12- قاتل، هم از درون گرفتار عذاب وجدان است و هم از بیرون مورد انتقاد مردم و هم گرفتار قصاص و عدل مى‏شود و کامى نمى‏گیرد. «فقتله فأصبح من الخاسرین»
13- تسلّط وغلبه بر مخالف، همیشه نشانه‏ى سرافرازى نیست. «فقتله فأصبح من الخاسرین»
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  نيره تقي زاده فايند - مجمع البیان
اِنّى اُریدُ اَن تَبُواَ بِاِثْمى وَ اِثْمِکَ فَتَکُونَ مِن اَصْحابِ النّارِ وَ ذلِکَ جَزاءُ الظّالِمینَ

من مى خواهم که تو با گناه من و گناه خودت به سوى خدا بازگردى و همه گناهان را به دوش خود بکشى. امّا به باور برخى، منظور این است که مى خواهم تو گناه کشتنِ من و کشتن همه کسانى که در آینده کشته خواهند شد، همه را تو به گردن بگیرى، چراکه تو این شیوه بیدادگرانه را پى مى نهى و تو بنیانگذار ترور و شقاوت و خشونت مى گردى.

منظور از به دوش گرفتن بار گناه، پذیرش کیفر آن است، چراکه کسى نمى تواند براى دیگرى نیّت گناه کند و گناه به حساب او نوشته شود، امّا مى تواند اراده کیفر دیگرى را بخاطر ارتکاب گناهش بنماید.

چگونه؟

«هابیل» به برادرش گفت: اگر مرا بکشى گناه پایمال نمودن حقّ حیات مرا به دوش خواهى کشید و کیفر آن را خواهى دید. اینک جاى این پرسش است که چگونه مى توان بار گناهى را که انجام نشده است به دوش کشید و کیفر آن را پذیرفت؟

پاسخ

در آیه شریفه پذیرش کیفر و به دوش کشیدن بار گناه، در گرو انجام آن است. به عبارت دیگر هنگامى که «هابیل» احساس کرد که برادرش به طور جدّى در اندیشه کشتن اوست، به او هشدار داد که اگر دست ستم و تجاوز به سوى من دراز کنى و زندگى مرا به خطر افکنى، در برابر این جنایت کیفر خواهى شد. این هشدار و گفتار چه مانعى دارد؟ [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » یوسفعلی
734. The innocent unselfish pleading of the younger brother had no effect, for the soul of the other was full of pride, selfishness and jealousy. He committed the murder, but in doing so, ruined his own self. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  عبدالله عبداللهي - أطیب البیان
پس نفس قابیل وادار کرد او را بر قتل برادرش هابیل پس او را کشت پس صبح کرد از زیانکاران فطوعت یعنى متمایل شد و رغبت پیدا کرد(له) متعلق بطوعت است (نفسه) فاعل طوّعت(قتل اخیه) مفعول طوعت و معنى اینکه متابعت هواى نفس نمود و بدترین خسارات آنست که هواى نفس که دشمن بزرگ انسان است اطاعت کند چنانچه در قرآن میفرماید أَ فَرَأَیْتَ مَنِ اِتَّخَذَ إِلٰهَهُ هَوٰاهُ جاثیه آیه 23، و گفتند انسان سه دشمن بزرگ دارد: 1 دنیا که مال و جاه خود را جلوه میدهد

2 هواى نفس که بعد از جلوه دنیا متمایل میشود و طالب میشود 3 شیطان که راه وصله به آنرا ارائه میدهد

(فقتله) این معصیت شنیع بزرگ را مرتکب شد فَأَصْبَحَ مِنَ اَلْخٰاسِرِینَ خسران زیان در مال التجاره است و از دست دادن سرمایه چنانچه گفتند که انسان تاجر و عمر سرمایه تجارت و اعضاء و جوارح سبعه کارمندان تجارتخانه: چشم، گوش، زبان، دست، پا، شکم، عورت و نفس سرپرست این کارمندان و اعمال صالحه تجارت این تجارتخانه و نفع آن بهشت و خسران آن جهنم است که سرمایه عمر مصرف تحصیل عذاب باشد [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » اثنی عشری
فَطَوَّعَتْ لَهُ نَفْسُهُ قَتْلَ أَخِیهِ :پس آسان و فراخ کرد امر قابیل را، نفس خبیث او، کشتن برادرش هابیل را، یعنى بر وجه وسعت و سهولت، قصد قتل برادر خود کرد و کمر قتل او بسته و در کمینگاه انتقام بنشست، و همین که آدم علیه السّلام عزیمت بیت المعمور کعبه معظمه نمود، قابیل فرصت یافته به سر رمه آمد هابیل را دید خوابیده، سنگى برداشت و بر سر هابیل فرود آورد، چنانچه مغز سرش پریشان شد فَقَتَلَهُ فَأَصْبَحَ مِنَ اَلْخٰاسِرِینَ :پس کشت او را به آن سنگ، پس گشت از زیانکاران در دنیا، به آنکه بقیۀ عمر مردود و مطرود بود، و در آخرت، که نصف عذاب جهنم براى او خواهد بود [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » روان جاوید
چون صحبت آن دو برادر به این جا رسید نفس امّاره بسوء براى تسکین غضب و شیطان پلید براى فریب پسر آدم قیام نمودند و به قابیل وسوسه کردند که اگر برادر را نکشى این نام که قبول قربانى باشد در اعقاب او باقى خواهدماند و بر ذرّیات تو مباهات مى نمایند علاوه بر آنکه مقام وصایت براى او مسلم شده است و در صورت کشتن قهرا وصایت از آن تو است و اعقابى براى او نخواهد بود تا بقبول قربانى مباهات نمایند لذا قضیه مسکوت خواهدماند و کیفیت کشتن با سنگ را شیطان به او تعلیم نمود قابیل هم قبول کرد و چنین امر بزرگى را سهل و آسان پنداشت و صبر کرد تا برادرش به خواب رفت سنگى برداشت و سر برادر را خورد نمود و این بار گران را بدوش گرفت و در دنیا و آخرت زیانکار شد و متحیر ماند که با جسد برادر چه کند چون تا آن تاریخ کیفیت دفن اموات معلوم نبود [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.