از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، شما هم می توانید تفسیر ای در سايت ثبت کنید، تا با نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود.
 » تفسیر المیزان - خلاصه
(الا الذین تابوا من قبل ان تقدروا علیهم فاعلموا ان الله غفوررحیم ):(مگر آن افرادی که قبل از آنکه شما آنها را دستگیر کنید توبه کرده باشند وبدانید که خدا آمرزنده و مهربان است )،این حکم مخصوص فرد محارب ومفسدی است که قبل از تسلط مؤمنان و دستگیری وی به سوی خدا بازگشت کرده است ، اما بعد از دستگیری و اقامه دو شاهد بر اینکه او شمشیر کشیده و یاکسی را کشته ، دیگر توبه باعث ساقط شدن حد شرعی و قصاص او نمی شود واینکه (فاعلموا ان الله غفور رحیم )کنایه است از برداشته شدن حد از آنان در صورتی که قبل از دستگیری توبه کرده باشد و این آیه از مواردی است که مغفرت وآمرزش خدا به غیر امر اخروی تعلق گرفته است ، یعنی صرف توبه قبل ازدستگیری باعث آمرزش و ساقط شدن حد از او می شود و لازم نیست خود رابه محکمه معرفی کند تا حکم بر او جاری گردد . [ نظرات / امتیازها ]
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  رضا رضائي - سایت تبیان
تفسیر نمونه
کیفر آنها که به جان و مال مردم حمله میبرند این آیه در حقیقت بحثى را که در مورد قتل نفس در آیات سابق بیان شد تکمیل میکند و جزاى افراد متجاوزى را که اسلحه بروى مسلمانان میکشند و با تهدید به مرگ و حتى کشتن ، اموالشان را به غارت میبرند، با شدت هر چه تمامتر بیان میکند، و میگوید: کیفر کسانى که با خدا و پیامبر به جنگ بر میخیزند و در روى زمین دست به فساد میزنند این است که یکى از چهار مجازات در مورد آنها اجراء شود: نخست اینکه کشته شوند، دیگر اینکه به دار آویخته شوند، سوم این که دست و پاى آنها به طور مخالف (دست راست با پاى چپ ) بریده شود چهارم اینکه از زمینى که در آن زندگى دارند تبعید گردند. (انما جزاء الذین یحاربون الله و رسوله و یسعون فى الارض فسادا ان یقتلوا او یصلبوا او تقطع ایدیهم و ارجلهم من خلاف او ینفوا من الارض ). در اینجا به چند نکته باید توجه کرد: 1 - منظور از محاربه با خدا و پیامبر آنچنان که در احادیث اهل بیت وارد شده و شان نزول آیه نیز کم و بیش به آن گواهى میدهد این است که : کسى با تهدید به اسلحه به جان یا مال مردم تجاوز کند، اعم از اینکه به صورت دزدان گردنه ها در بیرون شهرها چنین کارى کند و یا در داخل شهر، بنا بر این افراد چاقوکشى که حمله به جان و مال و نوامیس مردم میکنند نیز مشمول آن هستند. ضمنا جالب توجه است که محاربه و ستیز با بندگان خدا در این آیه به عنوان محاربه با خدا معرفى شده و این تاکید فوق العاده اسلام را درباره حقوق انسانها و رعایت امنیت آنان ثابت مى کند. 2 - منظور از قطع دست و پا طبق آنچه در کتب فقهى اشاره شده همان مقدارى است که در مورد سرقت بیان گردیده یعنى تنها بریدن چهار انگشت از دست یا پا مى باشد. <89> 3 - آیا مجازاتهاى چهارگانه فوق جنبه تخییرى دارد یعنى حکومت اسلام هر کدام از آنها را درباره هر کسى صلاح ببیند اجراء میکند، و یا متناسب با چگونگى جرم و جنایتى است که از آنها انجام گرفته ! یعنى اگر افراد محارب دست به کشتن انسانهاى بیگناهى زده اند مجازات قتل براى آنها انتخاب میشود و اگر اموال مردم را با تهدید به اسلحه ببرند انگشتان دست و پاى آنها قطع میشود و اگر هم دست به آدمکشى و هم سرقت اموال زده باشند اعدام میشوند و جسد آنها براى عبرت مردم مقدارى به دار آویخته میشود و اگر تنها اسلحه به روى مردم کشیده اند بدون اینکه خونى ریخته شود و یا سرقتى انجام گیرد به شهر دیگرى تبعید خواهند شد، شک نیست که معنى دوم به حقیقت نزدیکتر است ، و این مضمون در چند حدیث که از ائمه اهل بیت (علیهمالسلام ) نقل شده وارد گردیده است . <90> درست است که در پاره اى از احادیث اشاره به مخیر بودن حکومت اسلامى در این زمینه شده است ولى با توجه به احادیث سابق منظور از تخییر این نیست که حکومت اسلامى پیش خود یکى از این چهار مجازات را انتخاب نماید و چگونگى جنایت را در نظر نگیرد زیرا بسیار بعید به نظر میرسد که مسئله کشتن و به دار آویختن همردیف تبعید بوده باشد، و همه در یک سطح . اتفاقا در بسیارى از قوانین جنائى و جزائى دنیاى امروز نیز این مطلب به وضوح دیده میشود که براى یک نوع جنایت چند مجازات را در نظر مى گیرند، مثلا در پاره اى از جرائم ، در قانون مجازات مجرم ، حبس از سه سال تا 10 سال تعیین شده و دست قاضى را در این باره باز گذاشته اند مفهوم آن این نیست که قاضى مطابق میل خود سالهاى زندان را تعیین نماید بلکه منظور این است چگونگى وقوع مجازات را که گاهى با جهات مخففه و گاهى با جهات تشدید همراه است در نظر بگیرد و کیفر مناسبى انتخاب نماید. در این قانون مهم اسلامى که درباره محاربان وارد شده ، چون نحوه این جرم و جنایت بسیار متفاوت است و همه محاربان مسلما یکسان نیستند طرز مجازات آنها نیز متفاوت ذکر شده است . ناگفته پیدا است شدت عمل فوقالعاده اى که اسلام در مورد محاربان به خرج داده براى حفظ خونهاى بیگناهان و جلوگیرى از حملات و تجاوزهاى افراد قلدر و زورمند و جانى و چاقوکش و آدمکش به جان و مال و نوامیس مردم بیگناه است . <91> در پایان آیه میفرماید: این مجازات و رسوائى آنها در دنیا است و تنها به این مجازات قناعت نخواهد شد بلکه در آخرت نیز کیفر سخت و عظیمى خواهند داشت . (ذلک لهم خزى فى الدنیا و لهم فى الاخرة عذاب عظیم ). از این جمله استفاده میشود که حتى اجراى حدود و مجازاتهاى اسلامى مانع از کیفرهاى آخرت نخواهد گردید. سپس براى اینکه راه بازگشت را حتى به روى اینگونه جانیان خطرناک نبندد و در صورتى که در صدد اصلاح بر آیند راه جبران و تجدید نظر به روى آنها گشوده باشد میگوید: مگر کسانى که پیش از دسترسى به آنها توبه و بازگشت کنند که مشمول عفو خداوند خواهند شد و بدانید خداوند غفور و رحیم است . (الا الذین تابوا من قبل ان تقدروا علیهم فاعلموا ان الله غفور رحیم ). از این جمله استفاده میشود که تنها در صورتى مجازات و حد از آنها برداشته میشود که پیش از دستگیر شدن به میل و اراده خود از این جنایت صرفنظر کنند و پشیمان گردند - البته نیاز به تذکر ندارد که توبه آنها سبب نمیشود که اگر قتلى از آنها صادر شده یا مالى را به سرقت برده اند مجازات آن را نبینند، تنها مجازات تهدید مردم با اسلحه برداشته خواهد شد. و به عبارت دیگر توبه او تنها تاثیر در ساقط شدن حق الله دارد و اما حق الناس بدون رضایت صاحبان حق ، ساقط نخواهد شد (دقت کنید). و نیز به تعبیر دیگر: مجازات محارب از مجازات قاتل یا سارق معمولى شدیدتر است و با توبه کردن مجازات محارب از او برداشته میشود اما مجازات سارق و غاصب یا قاتل معمولى را خواهد داشت . ممکن است سؤ ال شود: توبه یک امر باطنى است از کجا میتوان آن را اثبات کرد؟ در پاسخ مى گوئیم : طریق اثبات براى این موضوع فراوان است از جمله اینکه دو شاهد عادل گواهى بدهند که در مجلسى توبه او را شنیده اند و بدون اینکه کسى آنها را اجبار کند به میل خود توبه نموده اند و یا اینکه برنامه و روش زندگى خود را چنان تغییر دهند که آثار توبه از آن آشکار باشد. در شأن نزول این آیه چنین نقل کرده‏اند که: جمعی از مشرکان خدمت پیامبر آمدند و مسلمان شدند امّا آب و هوای مدینه به آنها نساخت، رنگ آنها زرد و بدنشان بیمار شد، پیامبر (صلّی الله علیه و آله) برای بهبودی آنها دستور داد به خارج مدینه در نقطه خوش آب و هوائی از صحرا که شتران زکات را در آنجا به چرا می‏بردند بروند و ضمن استفاده از آب و هوای آنجا از شیر تازه شتران به حد کافی استفاده کنند، آنها چنین کردند و بهبودی یافتند امّا به جای تشکر از پیامبر (صلّی الله علیه و آله) چوپانهای مسلمان را دست و پا بریده و چشمان آنها را از بین بردند و سپس دست به کشتار آنها زدند و شتران زکوة را غارت کرده و از اسلام بیرون رفتند. پیامبر (صلّی الله علیه و آله) دستور داد آنها را دستگیر کردند و همان کاری که با چوپانها انجام داده بودند به عنوان مجازات درباره آنها انجام یافت، یعنی چشم آنها را کور کردند و دست و پای آنها را بریدند و کشتند تا دیگران عبرت بگیرند و مرتکب این اعمال ضد انسانی نشوند، آیه فوق درباره این گونه اشخاص نازل گردید و قانون اسلام را در مورد آنها شرح داد.
پاورقی :
89-کنز العرفان فی فقه القرآن جلد 2 صفحه 352.
90-نورالثقلین جلد 1 صفحه 622.
91-احکامی که در بالا گفته شد به عنوان یک بحث تفسیری و به طور فشرده و خلاصه بود تفصیل و شرائط این قانون اسلامی را باید در کتب فقهی مطاله کرد. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
تفسیر کشاف
( إلا الذین تابوا ) استثناء من المعاقبین عقاب قطع الطریق خاصة . و أما حکم القتل و الجراح و أخذ المال فإلی الأولیاء ، إن شاؤا عفوا ، و إن شاؤا استوفوا . و عن علی رضی الله عنه : أنه الحرث بن بدر جاءه تائبا بعد ما کان یقطع الطریق ، فقبل توبته و درأ عنه العقوبة . [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
تفسیر المیزان ( خلاصه )
(34)(الا الذین تابوا من قبل ان تقدروا علیهم فاعلموا ان الله غفوررحیم ):(مگر آن افرادی که قبل از آنکه شما آنها را دستگیر کنید توبه کرده باشند وبدانید که خدا آمرزنده و مهربان است )،این حکم مخصوص فرد محارب ومفسدی است که قبل از تسلط مؤمنان و دستگیری وی به سوی خدا بازگشت کرده است ، اما بعد از دستگیری و اقامه دو شاهد بر اینکه او شمشیر کشیده و یاکسی را کشته ، دیگر توبه باعث ساقط شدن حد شرعی و قصاص او نمی شود واینکه (فاعلموا ان الله غفور رحیم )کنایه است از برداشته شدن حد از آنان در صورتی که قبل از دستگیری توبه کرده باشد و این آیه از مواردی است که مغفرت وآمرزش خدا به غیر امر اخروی تعلق گرفته است ، یعنی صرف توبه قبل ازدستگیری باعث آمرزش و ساقط شدن حد از او می شود و لازم نیست خود رابه محکمه معرفی کند تا حکم بر او جاری گردد . [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
تفسیر نور
چون در روایات به کسى که مسلمانان را تهدید کند وبه روى آنان اسلحه بکشد، گرچه قتلى صورت نگیرد نیز مفسد فى الارض گفته شده، این آیه توبه آنان را مطرح مى‏کند. بنابراین توبه‏ى محارب و مفسد، فقط کیفر تهدید و ارعاب را برمى‏دارد، نه کیفر قتل و سرقت را. یعنى توبه در «حقّ اللّه» اثر دارد، نه «حقّ الناس»، چون حق مردم مربوط به رضایت صاحبان حقّ است. عنوان محارب، حسابى دارد و عنوان قاتل و سارق، حسابى دیگر. <84> یعنى اگر محارب مرتکب قتل شده و توبه کرد، حکم قصاص او باقى است، ولى اگر فقط به تهدید و ارعاب دست زده و توبه کرد، کیفر محارب از او برداشته مى‏شود. مجازات‏هاى الهى جنبه‏ى تربیتى و اصلاح فرد و جامعه دارد، نه انتقام. از این رو گناهکار باید توبه کند و توبه او هم مؤثّر است. در رفع عقوبت، احراز توبه‏ى واقعى لازم است. مثلاً از طریق تغییرى که در اخلاق و رفتار و گفتار مجرم هویدا مى‏شود، یا به گواهى افراد عادل و مانند اینها توبه او ثابت شود. 1- راه توبه به روى همه باز است. «یحاربون اللَّه و رسوله... الا الّذین تابوا» 2- توبه‏اى أثر دارد که پیش از دستگیرى و گرفتار شدن باشد. «من قبل ان تقدروا علیهم» (در سایر گناهان هم توبه تا قبل از مرگ مفید است. <85> ) 3- مغفرت خدا را باور کنیم. «فاعلموا انّ اللَّه غفور رحیم» 4- مغفرت خداوند همراه با رحمت است نه توبیخ و تحقیر. «غفور رحیم» [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  ابراهيم چراغي - تفسیر نمونه
(آیه 34)- سپس براى این که راه بازگشت را حتى به روى این گونه جانیان خطرناک نبندد، مى‏گوید: «مگر کسانى که پیش از دسترسى به آنها توبه و بازگشت کنند که مشمول عفو خداوند خواهند شد و بدانید خداوند غفور و رحیم است» (إِلَّا الَّذِینَ تابُوا مِنْ قَبْلِ أَنْ تَقْدِرُوا عَلَیْهِمْ فَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ).

البته توبه آنها، تنها تأثیر در ساقط شدن حق اللّه و مجازات محارب دارد و اما حق الناس بدون رضایت صاحب حق، ساقط نخواهد شد- دقت کنید.

[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر نور
1- راه توبه به روى همه باز است. «یحاربون اللَّه و رسوله... الا الّذین تابوا»
2- توبه‏اى أثر دارد که پیش از دستگیرى و گرفتار شدن باشد. «من قبل ان تقدروا علیهم» (در سایر گناهان هم توبه تا قبل از مرگ مفید است. [85])
3- مغفرت خدا را باور کنیم. «فاعلموا انّ اللَّه غفور رحیم»
4- مغفرت خداوند همراه با رحمت است نه توبیخ و تحقیر. «غفور رحیم»

--------------------------------------------------------------------------------
85) نساء، 18.
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  . پوربافراني
تفسیر نور
چون در روایات به کسى که مسلمانان را تهدید کند وبه روى آنان اسلحه بکشد، گرچه قتلى صورت نگیرد نیز مفسد فى الارض گفته شده، این آیه توبه آنان را مطرح مى‏کند. بنابراین توبه‏ى محارب و مفسد، فقط کیفر تهدید و ارعاب را برمى‏دارد، نه کیفر قتل و سرقت را. یعنى توبه در «حقّ اللّه» اثر دارد، نه «حقّ الناس»، چون حق مردم مربوط به رضایت صاحبان حقّ است. عنوان محارب، حسابى دارد و عنوان قاتل و سارق، حسابى دیگر. <84> یعنى اگر محارب مرتکب قتل شده و توبه کرد، حکم قصاص او باقى است، ولى اگر فقط به تهدید و ارعاب دست زده و توبه کرد، کیفر محارب از او برداشته مى‏شود. مجازات‏هاى الهى جنبه‏ى تربیتى و اصلاح فرد و جامعه دارد، نه انتقام. از این رو گناهکار باید توبه کند و توبه او هم مؤثّر است. در رفع عقوبت، احراز توبه‏ى واقعى لازم است. مثلاً از طریق تغییرى که در اخلاق و رفتار و گفتار مجرم هویدا مى‏شود، یا به گواهى افراد عادل و مانند اینها توبه او ثابت شود. 1- راه توبه به روى همه باز است. «یحاربون اللَّه و رسوله... الا الّذین تابوا» 2- توبه‏اى أثر دارد که پیش از دستگیرى و گرفتار شدن باشد. «من قبل ان تقدروا علیهم» (در سایر گناهان هم توبه تا قبل از مرگ مفید است. <85> ) 3- مغفرت خدا را باور کنیم. «فاعلموا انّ اللَّه غفور رحیم» 4- مغفرت خداوند همراه با رحمت است نه توبیخ و تحقیر. «غفور رحیم [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
تفسیر کشاف
( إلا الذین تابوا ) استثناء من المعاقبین عقاب قطع الطریق خاصة . و أما حکم القتل و الجراح و أخذ المال فإلی الأولیاء ، إن شاؤا عفوا ، و إن شاؤا استوفوا . و عن علی رضی الله عنه : أنه الحرث بن بدر جاءه تائبا بعد ما کان یقطع الطریق ، فقبل توبته و درأ عنه العقوبة [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  نيره تقي زاده فايند - مجمع البیان
مگر کسانى که پیش از دست یابى بر آنان راه توبه پیش گیرند.

در این فراز از آیه شریفه، قرآن پس از ترسیم کیفر «محارب»، اینک به سرنوشت کسانى مى پردازد که پس از کارزار با خدا و پیامبر و یا تلاش در راه تباهى و فساد - پیش از دستگیرى و گرفتار آمدن - راه توبه در پیش گیرند و از عملکرد خود پشیمان شوند. در مورد اینان است که قرآن مى فرماید: اینان از کیفرهایى که ترسیم گردید مصون هستند. روشن است که اگر پس از گرفتار آمدن، توبه نمایند کیفر خواهند شد و در دنیا سودى به حال آنان نخواهد داشت.

فَاعْلَمُوا اَنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحیمٌ

پس بدانید که خدا آمرزنده و مهربان است؛ از این رو توبه توبه کاران را مى پذیرد و آنان را افزون بر نجات از آتش دوزخ، به بهشت وارد مى سازد. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  عبدالله عبداللهي - أطیب البیان
مگر کسانى که از محاربین توبه کرده باشند پیش از آنى که شما بر آنها قدرت پیدا کرده باشید که از اجراء این حدود معاف هستند و بدانید که خداوند آمرزنده مهربان است

این حکم در تمام حدود و تعزیرات جاریست که اگر قبل از ثبوت معصیت نزد حاکم و تسلّط بر آن نائب شد حد ساقط میشود لکن این غیر از حق الناس است که حق قصاص و دیه و استرداد مال یا عوض آن ساقط نمیشود مگر آنکه صاحب عفو یا اسقاط نماید زیرا اجراء حدود عقوبتیست که در دنیا متوجه میشود غیر از عقوبت آخرت و همین نحوى که عقوبة آخرت بتوبه رفع میشود عقوبة دنیوى هم رفع میشود (اشکال) اگر چنین است باید پس از ثبوت و قدرت هم بر او رفع شود.

(اشکال)
اگر چنین است باید پس از ثبوت و قدرت هم بر او رفع شود.
(جواب)
مثل توبه بعد از ثبوت و اخذ آن مثل توبه بعد از معاینه است یا قبر یا عالم برزخ یا قیامت که سودى ندارد وَ لَیْسَتِ التَّوْبَةُ لِلَّذِینَ یَعْمَلُونَ السَّیِّئاتِ حَتَّى إِذا حَضَرَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قالَ إِنِّی تُبْتُ الْآنَ وَ لَا الَّذِینَ یَمُوتُونَ وَ هُمْ کُفَّارٌ نساء آیه 18 إِلَّا الَّذِینَ تابُوا مِنْ قَبْلِ أَنْ تَقْدِرُوا عَلَیْهِمْ لازم نیست که علم پیدا کنیم حقیقة و واقعا توبه کرده همین اندازه که استغفار کرد یا ببیّنه ثابت شد که اظهار توبه کرده ساقط میشود بلکه همین مقدار که احتمال دادیم که توبه کرده از باب تدرأ الحدود بالشبهات کافیست بر رفع حدّ.
فَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ از این جمله استفاده میشود که قبولى توبه بر خداوند واجب نیست بلکه از باب تفضّل و غفّاریت و رحیمیت خود قبول میفرماید و عفو میکند حتى توبه از شرک را. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر عاملی
«إِلاَّ اَلَّذِینَ تٰابُوا» تا آخر» 37 طبرى: در معنى این جمله اختلاف است: 1 مجاهد و ضحّاک گفته اند: مقصود مردم کافر است که پیش از گرفتارى در دست مسلمین از راهزنى و آدمکشى توبه کنند و اسلام هم قبول کنند 2 شعبى گفته است: مقصود مسلمانانى است که راهزنى مى کنند و آدم مى کشند، اگر پیش از گرفتارى خود امان خواستند و توبه کردند و امام به آنها امان داد، تمام جنایات گذشته ى آنها بخشیده است، چنانچه حارثه بن بدر یاغى شد در حکومت حضرت علىّ علیه السّلام مدّتى بمبارزه و جنگ با مسلمین برگذار کرد و پشیمان شد، از حضرت حسن بن علىّ علیهما السّلام تقاضاى میانجیگرى کرد حضور امام، قبول نفرمود: بعبد اللّه بن جعفر برادرزادۀ آن حضرت متوسّل شد او هم قبول نکرد، از سعید بن قیس همدانى خواهش کرد وسیله ى پناهندگى او را فراهم کند، او قبول کرد، چون علىّ نماز صبح تمام کرد قیس حضورش شرفیاب شد عرض کرد: چیست سزاى آنهائى که با خدا و پیغمبر مى جنگند و موجب فساد و ناامنى مى شوند؟ آن حضرت آیه را قرائت فرمود تا این جمله ها «إِلاَّ اَلَّذِینَ تٰابُوا مِنْ قَبْلِ أَنْ تَقْدِرُوا عَلَیْهِمْ » او عرض کرد: حارثة بن بدر که از این دسته است و توبه کرده است مشمول این آیه مى شود؟ فرمود: هرکس باشد چه حارثه چه غیر او، سعید عرض کرد حارثه آمده است و توبه کرده است و تقاضاى امان دارد، فرمود: پذیرفته است، او را آورد و با آن حضرت بیعت کرد و امان نامه براى خود گرفت و رفت

تفسیر عبده و طنطاوى: این مجازات که در آیه معیّن شده است براى سختگیرى است در برابر جرأت و تجاوز مردم که رکنى است از ارکان سیاست و مهم ترین وسیله ى پیشرفت قانون و حفظ قدرت دولت است و فجایع و مجازاتهاى وحشیانه اسپانیا و فرانسه و انگلیس که در مصر و مراکش کرده اند با آنچه در اسلام در موقع ضرورت براى متجاوز معیّن شده است بسیار متفاوت است، چنانکه در یکى از نواحى مصر سربازان انگلیسى کبوترانى را که در اطراف خرمنى بوده اند شکار کردند دهقانها که صاحب کبوترها بودند با آنها معارضه کردند و آنها را زدند، دولت انگلیس براى جلوگیرى از جرئت و جسارت مردم نسبت به نظامیها، محکمه اى تشکیل دادند به ریاست یکى از پادشاهان آنجا و اعضاى محکمه حکم کردند که چند نفر از آن ها را بیاورند و با شلاق بنام «کرابیج» که گره دار است آنها را بزنند تا گوشت بدن شان کنده شود و بمیرند و چند روز بر دار باشند تا موجب عبرت دیگران شود، و نیز دولت اسپانیا در بعضى نواحى مراکش عده هاى ده نفرى رؤساى قبایل را جمع مى کرد و به تندى سر مى برید، چون علّت این کار را مى پرسیدند جواب مى داد مردم شما از ما بدشان مى آید و ما را خوار مى شمارند، باید به آنها بفهمانیم که بایستى نسبت به ما ذلیل و ترسان باشند

سخن ما: منتسکیو در روح القوانین فصل دوازدهم نوشته است: تجربه ثابت کرده است که کیفرهاى ملایم در ذهن افراد بیشتر تأثیر مى کند، گاهى هم در بعضى جاها مجازات شدید مؤثر واقع مى شود، کرارا دیده شده که در موارد پیشامدهاى ناگوار، دولت براى اصلاح، متوسّل بوضع قوانین سخت شده است امّا با این ترتیب قوّۀ محرّکه ى حکومت فرسوده مى شود، و افکار مردم به مجازات سخت معتاد مى گردد، همان طورى که سابقا تنبیهات خفیف مردم را متأثّر مى کرد، آن وقت با تنبیه شدید باید متأثّر شوند و رفته رفته ترس از مجازات شدید کمتر مى شود و باز هم مجبور مى شوند بر شدّت آن بیفزایند، مثلا راهزنى در بعضى کشورهاى خیلى متداول براى جلوگیرى از آن شکنجه ى چرخ را اختراع کردند، این شکنجه یک مدّتى از راهزنى جلوگیرى کرد ولى از آن ببعد باز هم راهزنى مى کنند

مقصود ما از نقل گفته هاى منتسکیو مقایسه ى آن است با جمله ى «أَوْ تُقَطَّعَ أَیْدِیهِمْ وَ أَرْجُلُهُمْ مِنْ خِلاٰفٍ » نه این طور مجازات سخت در انظار مردم امروز ناپسند و بى نتیجه است، ولى در آیه چهار جور مجازات نامبرده شده است که بقول محمّد عبده باختیار حاکم است آنچه را مقتضى بداند و مصلحت باشد به کار برد، و باز همان طور که قساوت و بدرفتارى دولتهاى استعمارى را نقل کردیم معلوم است که ارعاب اشخاص متجاوز اصلى است مسلم ولى آنچه در آیه معیّن شده است با آنچه آن دولتها مى کردند بسیار تفاوت دارد، و نیز نظر منتسکیو که مجازات سخت بى اثر مى شود، در آیه بیشتر و بهتر منظور شده است چون اوّل چهار مجازات معیّن شده است به اختیار حاکم پس اگر مجازات سخت بى اثر شد به آنچه ساده و مؤثّر باشد باید رفتار شود و بعد از همه این تهدید و مجازات ها امیدوارى و راه آسایش معیّن شده است که جلوتر از گرفتارى توبه کنند و امان بخواهند، پس اگر کسى نخواست از کار خود و آزار مردم دست بردارد، البتّه در حکم میکربهاى امراض هستند که باید نابود شوند هم از جهت آسایش مردم از شرشان، و هم از جهت اینکه وسیله جلوگیرى از دیگران شود [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر کاشف
إِلاَّ اَلَّذِینَ تٰابُوا مِنْ قَبْلِ أَنْ تَقْدِرُوا عَلَیْهِمْ فَاعْلَمُوا أَنَّ اَللّٰهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ هرگاه راهزن به میل خود و پیش از دستگیرى توبه کند، مجازات او ساقط مى شود؛ زیرا فلسفۀ مجازات، بازداشتن فرد جنایتکار از تبهکارى است و اگر او خود، از این کار صرف نظر کرد، سبب مجازات او از بین مى رود این قانون، بهترین نمونه براى انسانى بودن شریعت اسلامى و عظمت آن است

شایستۀ ذکر است که توبۀ جانى پیش از دستگیرى، موجب سقوط مجازات تأدیبى و اخلاقى وى مى شود؛ امّا حقوق مادّى مردم باید از او ستانده شود بنابراین، اگر فرد راهزن، مالى را از کسى گرفته باشد باید آن مال، یا مثل و یا قیمت آن را، در صورتى که تلف کرده باشد، به وى برگرداند و اگر کسى را کشته باشد، اولیاى مقتول در صورتى که بخواهند مى توانند او را قصاص کنند [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » روان جاوید
استثناء متعقّب بجمل متعدده محتمل است راجع به همه باشد و ممکن است راجع با خیره فقط باشد بنابراین جمله اخیره قدر متیقن است و در این جا عذاب اخروى قطّاع الطریق مى باشد که بعد از توبه مرتفع است و اما خزى و جزاى دنیوى آنها که در آیه قبل بحدود چهارگانه تعیین شده بود از استثناء در این آیه به تنهائى استفاده نمى شود که بعد از توبه مرفوع است یا باقى است بلى چون توبه در این آیه مقید شده است بقبل از ثبوت جرم و رفع عذاب اخروى به واسطه توبه به ادله دیگر مطلقا ثابت شده است و اختصاص بقبل از ثبوت جرم ندارد معلوم مى شود استثناء در این آیه راجع بجرم و جزاى دنیوى آنها هم هست و الّا تقیید در این آیه بى نتیجه خواهد بود و مجازات و حدودى که براى معاصى بیان مى شود گاه باشد که از نقطه نظر عمومى و جنبۀ اجتماعى و سیاست دینى و دنیوى و به ملاحظۀ نفس معصیت وضع شده نه به ملاحظه حقوق اشخاص مخصوصى که در این صورت آن مجازات را بزبان علمى حکم گویند و قابل عفو و اغماض اشخاص نیست و گاه باشد که از نقطه نظر خصوصى و حفظ حقوق اشخاص و جنبه جانب دارى از مظلومان وضع شده که در این صورت از آنها تعبیر بحق مى شود و قابل عفو صاحب حق است و حدود چهارگانه مذکوره در آیه سابقه چون به ملاحظه هتک نوامیس الهیه و تعرض باموال و نفوس اهل اسلام است چنانچه از صدر آیه استفاده مى شود از قبیل قسم اول است و مربوط بجنبه خصوصى نیست تا گفته شود که به واسطه توبه حق قصاص یا استرداد اموال عینا یا بدلا مرفوع است بنابراین اولیاء مقتول و صاحبان اموال مى توانند بعد از توبه هم قصاص و استرداد اموال خودشان را عینا یا بدلا بنمایند نهایت آنکه از تقیید در این آیه و وسعت رحمت و مغفرت الهى معلوم مى شود که چون آنها به صرافت طبع خودشان نادم شوند بدون آنکه مسلمانان بر آنها دست یافته باشند و خودشان بیایند اقرار به معصیت و خطاء خودشان بنمایند و طلب عفو کنند علاوه بر آنکه عذاب اخروى آنها رفع مى شود مجازات حکمى دنیوى آنها را هم خداوند نظر بمصالحى رفع و عفو مى فرماید چنانچه در منهج از امیرالمؤمنین (ع) نقل نموده که حارثة بن بدر در عهد آن حضرت بقطع طریق اقدام نمود و نزد قیس بن سعد همدانى آمد و توبه کرد او به خدمت حضرت رسید و سؤال از حکم نمود و شرح حال را عرض کرد امام (ع) جواب فرمود که توبه اش قبول است و او را امان داد و او خط امان گرفته مراجعت نمود [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.