اگر آنها که همان اهل کتاب باشند به خدا و نبى او محمد (صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) و قرآنى که به آن جناب نازل شده ایمان می آوردند و یا به پیغمبر خود و کتابى که به او نازل شده مثلا موسى و توراتش ایمان می داشتند هیچوقت کفار را دوست خود نمی گرفتند، براى اینکه ایمان چیزى است که تمامى اسباب را هر چه هم از آن مؤثرتر نباشد تحت الشعاع خود قرار داده و از بین می برد، و لیکن عده بسیارى از آنان فاسق و سر پیچ از ایمانند.
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : در این آیه وجه دیگرى را احتمال داده اند (تفسیر المنار ج 6 ص 491) و آن اینست که ضمیرهایى که در (کانوا) و در (یؤمنون) و در (ما اتخذوهم) است همه به (الَّذِینَ کَفَرُوا) بر گردد، و بنا بر این احتمال، معناى آیه چنین می شود: اهل کتاب اینقدر با کفر و کافر سرخوشند که حتى اگر دوستان کافرشان به خدا و رسول اللَّه (صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) و قرآن ایمان بیاورند همین اهل کتاب از دوستى با آنها بیزارى مىجویند، و خلاصه کفار را جز بخاطر کفرشان دوست نمی دارند. این احتمال احتمال بدى نیست، الا اینکه با جمله «وَ لکِنَّ کَثِیراً مِنْهُمْ فاسِقُونَ» نمی سازد، چون در این جمله بطور مسلم ضمیر به اهل کتاب بر می گردد، نه به کفار.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
1- ایمان آوردن اهلکتاب، چنان بعید است که به یک آرزو مىماند. وَ لَوْ کانُوا یُؤْمِنُونَ ... (کلمهى «لَوْ» در موردى به کارى مىرود که کار نشدنى باشد، مانند پیرمردى که بگوید: اگر جوان مىشدم!)
2- کسى که به خدا و پیامبر ایمان قلبى داشته باشد، حاضر نیست ولایت غیر الهى را بپذیرد. لَوْ کانُوا یُؤْمِنُونَ ... مَا اتَّخَذُوهُمْ أَوْلِیاءَ (راه رسیدن به استقلال واقعى و رهائى از سلطهى کفّار، ایمان است)
3- فسق و بىایمانى، سبب پذیرش سلطه کفّار است. لَوْ کانُوا ... مَا اتَّخَذُوهُمْ أَوْلِیاءَ
4- ایمان، با ولایت کفار سازگار نیست. سلطهپذیر سازشکار، بىدین و فاسق است. لَوْ کانُوا یُؤْمِنُونَ ... وَ لکِنَّ کَثِیراً مِنْهُمْ فاسِقُونَ
5- فسق، با ایمان در تعارض است. لَوْ کانُوا یُؤْمِنُونَ ... وَ لکِنَ ... فاسِقُونَ
______________________________
(1). تفسیر نمونه.
(2). تفسیر روحالمعانى.
(3). تفسیر نمونه.
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ] [ نظرات / امتیازها ]