20) دنیا چیزى جز متاع غرور نیست! از آنجا که حب و علاقه دنیا سر چشمه هر گناه و «رأس کل خطیئه» است در این آیه ترسیم گویائى از وضع زندگى دنیا و مراحل مختلف، و انگیزههاى حاکم بر هر مرحله را ارائه داده، مىگوید:
«بدانید زندگى دنیا تنها بازى و سرگرمى و تجمل پرستى و فخر فروشى در میان شما و افزون طلبى در اموال و فرزندان است» (اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَیاةُ الدُّنْیا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ زِینَةٌ برگزیده تفسیر نمونه، ج5، ص: 105
وَ تَفاخُرٌ بَیْنَکُمْ وَ تَکاثُرٌ فِی الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ)
.
به این ترتیب «غفلت»، «سرگرمى»، «تجمل»، «تفاخر» و «تکاثر» دورانهاى پنجگانه عمر آدمى را تشکیل مىدهند.
سپس با ذکر یک مثال آغاز و پایان زندگى دنیا را در برابر دیدگان انسانها مجسّم ساخته، مىفرماید: «همانند بارانى که محصولش کشاورزان را در شگفتى فرو مىبرد، سپس خشک مىشود به گونهاى که آن را زرد رنگ مىبینى، سپس تبدیل به کاه مىشود»! (کَمَثَلِ غَیْثٍ أَعْجَبَ الْکُفَّارَ نَباتُهُ ثُمَّ یَهِیجُ فَتَراهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ یَکُونُ حُطاماً).
«کفار» در اینجا به معنى کشاورزان است، زیرا اصل معنى «کفر» به معنى «پوشاندن» است، و چون کشاورز بذرافشانى کرده و آن را زیر خاک مىپوشاند از این رو به او «کافر» مىگویند.
سپس به بازده عمر و نتیجه و محصول نهائى آن پرداخته، مىافزاید: «و در آخرت (از دو حال خارج نیست): عذاب شدید است یا مغفرت و رضاى الهى» (وَ فِی الْآخِرَةِ عَذابٌ شَدِیدٌ وَ مَغْفِرَةٌ مِنَ اللَّهِ وَ رِضْوانٌ).
و سر انجام آیه را با این جمله پایان مىدهد: «و (به هر حال) زندگى دنیا جز متاع و فریب نیست»! (وَ مَا الْحَیاةُ الدُّنْیا إِلَّا مَتاعُ الْغُرُورِ).
جمله «دنیا متاع غرور است» مفهومش این است که وسیله و ابزار است براى فریبکارى، فریب دادن خویشتن، و هم فریب دیگران و البته این در مورد کسانى است که دنیا را هدف نهائى قرار مىدهند و به آن دل مىبندند، و آخرین آرزویشان وصول به آن است، اما اگر مواهب این جهان مادى وسیلهاى براى وصول به ارزشهاى والاى انسانى و سعادت جاودان باشد هرگز دنیا نیست، بلکه مزرعه آخرت، و قنطره و پلى براى رسیدن به آن هدفهاى بزرگ است.
[ نظرات / امتیازها ]
21) یک مسابقه بزرگ معنوى! بعد از بیان ناپایدارى جهان و لذات آن، و این که مردم در سرمایههاى کم ارزش این جهان نسبت به یکدیگر تفاخر و تکاثر مىجویند، در اینجا مردم را به یک مسابقه عظیم روحانى در طریق کسب برگزیده تفسیر نمونه، ج5، ص: 106
آنچه پایدار است و سزاوار هرگونه تلاش و کوشش دعوت کرده، مىفرماید: «و به پیش تازید براى رسیدن به مغفرت پروردگارتان و بهشتى که پهنه آن مانند آسمان و زمین است و براى کسانى که به خدا و رسولانش ایمان آوردهاند آماده شده است» (سابِقُوا إِلى مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّکُمْ وَ جَنَّةٍ عَرْضُها کَعَرْضِ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ أُعِدَّتْ لِلَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ).
در حقیقت مغفرت پروردگار کلید بهشت است همان بهشتى که پهنه آسمان و زمین را فرا مىگیرد، و از هم اکنون آماده براى پذیرائى مؤمنان است تا کسى نگوید بهشت نسیه است و بر نسیه دل نباید نهاد.
این نکته شایسته توجه است که پیشى گرفتن به سوى مغفرت پروردگار از طریق اسباب آن است، مانند توبه و جبران طاعات فوت شده و اصولا اطاعت پروردگار و پرهیز از معاصى است.
و در پایان آیه مىافزاید: «این فضل خداوند است که به هر کس بخواهد مىدهد و خداوند صاحب فضل عظیم است» (ذلِکَ فَضْلُ اللَّهِ یُؤْتِیهِ مَنْ یَشاءُ وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ).
یقینا آن چنان بهشت گسترده، با آن مواهب عظیمش چیزى نیست که انسان با این اعمال ناچیز به آن برسد، و این تنها فضل و رحمت و لطف الهى است که آن پاداش عظیم را در مقابل این قلیل قرار داده، و از او نیز جز این انتظار نیست.
چرا که پاداشها همیشه به مقیاس اعمال نیست بلکه به مقیاس کرم پاداش دهنده است.
[ نظرات / امتیازها ]