● قضای الهی منافات با این ندارد که ستمگران مسئول اعمال خویش بوده و مجازات شوند
آیات 128 تا 135 مربوط و متصل به آیات قبل است، و سرپرستى و ولایتى را که برخى از ستمگران بر برخى دیگر به اذن خدا دارند- مانند ولایت شیاطین بر کفار- تفسیر مىکند، و بیان مىکند که این کار از خداى تعالى ظلم نیست، به شهادت اینکه خود ستمگران و کفار به زودى در قیامت اعتراف مىکنند به اینکه اگر معصیت کردند و یا به خداوند شرک ورزیدند به سوء اختیار خودشان بوده، و این خود آنان بودند که با شنیدن نداى الهى و هشدارش نسبت به عذاب قیامت، مغرور زندگى دنیا شدند و راه ظلم را پیش گرفتند.و اینکه قضاى الهى با کفر و ظلم آنان موافق است سبب نمىشود که کفر و ظلمشان به خودشان نسبت داده نشود. نه قضاى الهى منافات با اختیار که مدار مؤاخذه و مجازات است دارد، و نه اختیار انسانى که مدار سعادت و شقاوت است مزاحم با قضاى الهى است، چون قضاى الهى بر این رانده شده که آنان اولیاى خود را از شیاطین به اراده و اختیار خود متابعت کنند، نه اینکه متابعت کنند چه اراده داشته باشند و چه نداشته باشند، تا بتوان گفت خداوند و یا شیاطین ایشان را مجبور به سلوک طریق شقاوت و انتخاب شرک و ارتکاب گناهان کردهاند.
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : بلکه خداى سبحان غنى مطلق است و نیازى به آنچه در دست ایشان است ندارد تا به طمع آن به آنان ظلم کند،آرى، خداوند همه آنان را به رحمت خود آفریده و به استفاده از رحمتش سفارش و تاکید فرموده، ولى ایشان راه ظلم را پیش گرفته و در نتیجه از رستگارى بازماندند.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان: ج7، ص: 484 و 485 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : قضا و قدر |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● مراد از جمله «قَدِ اسْتَکْثَرْتُمْ»
وقتى در لغت عرب گفته مىشود: «اکثر من الشیء» و یا «اکثر من الفعل» و یا «استکثر منه» معنایش این است که فلانى از فلان چیز زیاد آورده و یا فلان کار را بسیار انجام داده، و اینکه در آیه مورد بحث مىفرماید: شما اى گروه جن زیاد از انسانها آوردهاید، معنایش این نیست که افراد زیادى را آوردهاید براى اینکه آورنده انسانها در دنیا و مبعوث کننده آنان در قیامت خود خداى تعالى است، بلکه معنایش این است که شما اى گروه شیاطین زیاد در انسانها اثر سوء گذاشتید و خیلى آنان را اغوا کردید. و این اغوا کردن شیطانها همانطورى که قبلا هم گفته شد به طور اجبار نیست.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان: ج7، ص: 485 |
قالب : لغوی |
موضوع اصلی : بدون موضوع |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● مراد از «أجل» در جمله «وَ بَلَغْنا أَجَلَنَا الَّذِی أَجَّلْتَ لَنا»
مراد از «أجل» در جمله «وَ بَلَغْنا أَجَلَنَا الَّذِی أَجَّلْتَ لَنا» آن حدى است که خداوند براى وجود پیروان شیاطین قرار داده. و آن درجه و پایهاى است که ایشان به وسیله اعمالى که کردند بدان رسیدند، نه اینکه معنایش سر رسیدن مدت زندگى باشد، سیاق آیه هم همین معنا را تایید مىکند. روى این حساب برگشت معناى آیه به این است که: بعضى از ما به سوء اختیار و به عمل زشت خود بعض دیگر را پیروى کردیم، و این روش را تا آنجا که تو مقدر کرده بودى ادامه دادیم، یعنى تا سر حد ظلم و کفر پیش رفتیم.
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : به طورى که ملاحظه مىکنید ایشان در جمله «بَلَغْنا أَجَلَنَا الَّذِی أَجَّلْتَ لَنا» اعتراف دارند که این «اجل» را هر چند خداوند مقدر فرموده ولى ایشان با پیمودن راه بهره بردارى از یکدیگر به اختیار خویش، به آن رسیدهاند.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان: ج7، ص: 485 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : اجل |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● ولایت شیطانها در فریب انسان ولایت اجباری نیست بلکه معامله طرفینی است
ولایت شیطانها بر آدمیان ولایت اجبار نیست بلکه از قبیل معامله طرفینى است، به این معنا که اگر انسانها شیطانها را متابعت مىکنند به خاطر منافع و فوایدى است که در این کار تصور مىکنند، و اگر شیطانها هم آنان را مىفریبند بخاطر منافعى است که در ولایت بر آنان و اداره کردن شؤون ایشان مىپندارند.
آرى، شیطانها از فریفتن انسانها و ولایت داشتن بر ایشان یک نوع لذتى مىبرند، انسانها هم از پیروى شیطانها و وسوسههاى آنان یک نوع لذتى را احساس مىکنند، چون به این وسیله به مادیات و تمتعات نفسانى مىرسند، و این همان اعترافى است که اولیاى شیطانها در قیامت خواهند کرد، و خواهند گفت: «رَبَّنَا اسْتَمْتَعَ بَعْضُنا بِبَعْضٍ» پروردگارا ما پیروان شیاطین و شیاطین، از یکدیگر استفاده کردیم ما از وسوسه و تسویلات آنها- که همان متاع دنیا و زخارف آن باشد- استفاده کردیم، و آنان از ولایتى که بر ما داشتند لذت بردند، و نتیجهاش این شد که مىبینیم.
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : «وَ یَوْمَ یَحْشُرُهُمْ جَمِیعاً» و روزى که همه آنان را محشور مىکند تا احتجاج علیه آنان به طور کامل انجام یابد، آن گاه به طایفه شیطانها مىفرماید: «یا مَعْشَرَ الْجِنِّ قَدِ اسْتَکْثَرْتُمْ مِنَ الْإِنْسِ» اى گروه جن شما ولایت بر انسانها و گمراه نمودن آنان را از حد گذراندید «وَ قالَ أَوْلِیاؤُهُمْ مِنَ الْإِنْسِ» پیروان شیطانها به جاى ایشان جواب داده به حقیقت اعتراف کرده و مىگویند: «رَبَّنَا اسْتَمْتَعَ بَعْضُنا بِبَعْضٍ» پروردگارا ما گروه آدمیان خودمان دنبال شیطانها را گرفته و از تسویلات آنان از قبیل زخارف دنیا و هواپرستى لذت بردیم، و گروه جن هم از پیروى کردن ما و القاى وسوسه به دلهاى ما لذت بردند، ما دو طایفه این روش را ادامه دادیم تا آنکه: «بَلَغْنا أَجَلَنَا الَّذِی أَجَّلْتَ لَنا» رسیدیم به آن اندازه از زندگى نکبتبار و کارهاى ناشایسته که فعلا داریم.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان: ج7، ص: 485 و 486 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : شیطان- ابلیس |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● مراد از «جن» در آیه شیاطین جنى است
آیه شریفه ظهور دارد در اینکه مراد از «جن» شیاطین جنى است که در سینهها وسوسه مىکنند.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان: ج7، ص: 486 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : جنّ |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● معنای کلمه «مثوی»
کلمه «مثوی» اسم مکان از ماده «ثوى یثوى ثواء» و به معناى محل اقامت با استقرار است، پس اینکه فرمود: «النَّارُ مَثْواکُمْ» معنایش این است که: آتش محل اقامتى است براى شما که در آن استقرار خواهید داشت، و بیرون شدن برایتان نیست، از این رو جمله «خالِدِینَ فِیها» تاکید خواهد بود.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان: ج7، ص: 486 |
قالب : لغوی |
موضوع اصلی : بدون موضوع |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● جمله «النَّارُ مَثْواکُمْ»، قضایى است که خداوند علیه اولیاى شیاطین مىراند
جمله «قالَ النَّارُ مَثْواکُمْ خالِدِینَ فِیها إِلَّا ما شاءَ اللَّهُ ...» حکایت جوابى است که خداوند به آنان مىدهد، و در عین حال قضایى است که علیه آنان مىراند، و متن آن قضا تنها جمله «النَّارُ مَثْواکُمْ» است. پس اینکه فرمود: «النَّارُ مَثْواکُمْ» معنایش این است که: آتش محل اقامتى است براى شما که در آن استقرار خواهید داشت، و بیرون شدن برایتان نیست، از این رو جمله «خالِدِینَ فِیها» تاکید خواهد بود، و چون ممکن بود کسى خیال کند که خود خداى تعالى هم نمىتواند آنان را از آتش بیرون کند لذا فرمود «إِلَّا ما شاءَ اللَّهُ» تا بفهماند که قدرت خداى تعالى بر نجات دادن آنان در عین حال بجاى خود باقى است، گر چه نجات نمىدهد.
و در آخر براى اینکه بیان آیه را تکمیل نموده و خطابى که به رسول خدا(صلىاللهعلیهوآلهوسلم) شده تعلیل کرده باشد فرمود: «إِنَّ رَبَّکَ حَکِیمٌ عَلِیمٌ».
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان: ج7، ص: 486 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : اولیاء شیطان |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● قیامت صحنه رویارویی انس وجن -
عبدالله عبداللهي
1 این آیه صحنه اى از قیامت را یادآورى مى کند که گروه هایى از شیطان هاى جن و انسان هاى پیرو آنان در برابر هم ایستاده اند و از آنان پرسش مى شود حکایت این جریان به آنان هشدار مى دهد که تنها به این چند روز زندگى دنیا ننگرند و به پایان کار نیز بیندیشند
2 واژه ى «جِن» در اصل به معناى موجود ناپیداست و «اِبلیس»، همان شیطان معروفى که آدم علیه السلام را فریب داد، نیز از جنس جن و رئیس شیطان هاست آرى؛ جن ها هم مثل انسان ها مکلّف و مختار هستند و کیفر و پاداش دارند
3 شیطان هاى جنّى و انسان هاى پیرو آنها از هم دیگر بهره مى برند؛ یعنى آن رهبران فاسد بر آنان حکومت مى کنند و به وسیله ى پیروان خویش، اهداف خود را دنبال مى کنند و انسان هاى منحرف نیز براثر وسوسه هاى شیطانى از کارهاى زشت خود لذت مى برند
4 جمله ى «مگر آنچه خدا بخواهد »، یا اشاره به آن است که خدا هرگاه بخواهد مى تواند عذاب را تغییر دهد و سلب قدرت از او نشده است و یا اشاره به آن است که برخى از این افراد استحقاق عذاب طولانى ندارند و ممکن است مشمول عفو الهى قرار گیرند
5 وقتى مرگ همه ى افراد رسید و رستاخیز برپاشد، دادگاه و بازخواست الهى علنى است و همه ى انسان ها و جن ها یکجا جمع آورى مى شوند
6 در پایان آیه ى فوق دو صفت «حکمت» و «علم» خدا آورده شده که شاید اشاره به آن باشد که بخشش براساس حکمت و حساب است و خدا به خوبى از موارد آن آگاه است
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر قرآن مهر ج 6 ، ص 216 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : قیامت |
گوینده : عبدالله عبداللهی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.