کلمه «مستقر» هم به فتح قاف قرائت شده و هم به کسر آن. بنا بر اینکه مستقر، به فتح قاف باشد اسم مکان و به معناى محل استقرار خواهد بود، و همچنین «مستودع» نیز به فتح دال و به معناى مکانى که ودیعه را در آن قرار مىدهند خواهد بود. این دو کلمه در آیه «وَ ما مِنْ دَابَّةٍ فِی الْأَرْضِ إِلَّا عَلَى اللَّهِ رِزْقُها وَ یَعْلَمُ مُسْتَقَرَّها وَ مُسْتَوْدَعَها کُلٌّ فِی کِتابٍ مُبِینٍ»(هود/6) نیز آمده.
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : و در آیه مورد بحث حذف و ایجاز بکار رفته و تقدیر آن- بنا بر قرائت به فتح قاف- چنین است: (فمنکم من هو فى مستقر و منکم من هو فى مستودع). و بنا بر قرائت به کسر قاف- که بهتر نیز مىباشد- مستقر اسم فاعل و مستودع اسم مفعول و تقدیر آن چنین است: (فمنکم مستقر و منکم مستودع- بعضى از شما کسانى هستند که مستقرند، و بعضى دیگر آنان هستند که مستقر نیستند).
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
مراد از «مستقر» آن افرادى است که دوران سیر در اصلاب را طى کرده و متولد شده و در زمین که به مقتضاى آیه «وَ لَکُمْ فِی الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ»(البقره/36) قرارگاه نوع بشر است مستقر گشته، و مراد از «مستودع» آن افرادى است که هنوز سیر در اصلاب را تمام نکرده و به دنیا نیامده و بعدا متولد خواهند شد. و نیز ممکن است که لفظ «مستقر» و «مستودع» را مصدر میمى گرفت. معنای ما با آیه سازگارتر است، چون آیه در مقام بیان خلقت تمامى افراد بشر و انشعابشان از یک فرد است، و به همین جهت است که به لفظ «انشاء» تعبیر کرد نه به لفظ «خلقت»، چون لفظ انشاء معناى ایجاد دفعى و بدون تدریج را مىرساند بر خلاف خلقت و الفاظ دیگرى که مرادف آن است که معناى ایجاد تدریجى را مىدهد.
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : مؤید معنایى که ما براى آیه کردیم آیه «وَ ما مِنْ دَابَّةٍ فِی الْأَرْضِ إِلَّا عَلَى اللَّهِ رِزْقُها وَ یَعْلَمُ مُسْتَقَرَّها وَ مُسْتَوْدَعَها»(هود/6) است که در مقام بیان علم خدا به احوال همه افراد بشر است، و معلوم است که علم خداوند به احوال افراد بشر چه آنان که متولد شدهاند و چه آنان که در اصلاب پدرانشان مىباشند علمى است دفعى نه تدریجى.
بنا بر این، معناى آیه شریفه این است که: پروردگار متعال آن کسى است که شما نوع بشر را از یک فرد ایجاد کرده و زمین را تا مدت معینى به دست شما آباد نموده است، و این زمین تا زمانى که شما نسل بشر منقرض نشدهاید مشغول به شما و در دست شما است، پیوسته بعضى از شما افراد بشر مستقر در آن و بعضى دیگر مستودع در اصلاب و ارحام و در حال به وجود آمدن در آنند.
مفسرین معانى دیگرى براى آیه ذکر کرده از آن جمله گفتهاند: «مراد از انشاء و ایجاد انسان از نفس واحد این است که تمامى افراد بشر همه از یک نفس که همان نفس و روح انسانیت است آفریده شدهاند» و یا گفتهاند: «مراد این است که همه افراد این نوع داراى یک نفس و یک بدنند، به این معنا که ترکیب نفسى و بدنى آنان در همه افراد یک نوع از ترکیب است، و آن نوع از ترکیب همان چیزى است که از آن به حقیقت انسانیت تعبیر مىکنیم».
بعضى دیگر گفتهاند: «مراد از مستقر همان ارحام است که نسل بعد از قرار گرفتن در آن سیر در اصلابش خاتمه پیدا مىکند، و مراد از مستودع اصلاب است که منزل عاریتى نسل است».
بعضى نیز گفتهاند: «مراد از مستقر، زمین و مراد از مستودع، قبر است، و یا مراد از مستقر رحم و مراد از مستودع زمین یا قبر است». بعضى دیگر گفتهاند: «مراد از مستقر روح و مراد از مستودع بدن است». و جز اینها اقوال دیگرى نیز هست که فایدهاى در نقل آنها نیست.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
1-در کافى به سند خود از یونس از بعضى از شیعیان از حضرت ابى الحسن(علیهالسلام) روایت کرده که فرمود: خداوند انبیاء را بر نبوت آفریده و آنان جز نبى نتوانند بود، و مؤمنین را هم بر ایمان آفریده، آنان نیز جز مؤمن نتوانند بود، به مردمى دیگر ایمان را به عاریت داده که اگر خواست تا به آخر براى ایشان باقى مىگذارد و اگر نخواست از آنان مىستاند، و در این باره است که مىفرماید:« فَمُسْتَقَرٌّ وَ مُسْتَوْدَعٌ». آن گاه فرمود: ایمان فلانى مستودع بود که خداوند وقتى دید که به ما دروغ بست از او بازگرفت .
علامه طباطبایی: در اینکه «مستقر» و «مستودع» دو قسم است روایات بسیارى از ائمه(علیهمالسلام) نقل شده، و روایت بالامىفهماند که تفسیر «مستقر» و «مستودع» به این دو قسم ایمان از باب تطبیق کلى بر مصداق است.
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : 2-در تفسیر عیاشى از سعد بن سعید ابى الاصبغ روایت شده که گفت: من از امام صادق(علیهالسلام) شنیدم که در تفسیر «مستقر» و «مستودع» مىفرمود: «مستقر» آن نطفهاى است که از اصلاب تا به رحم با داشتن ایمان رسیده باشد، و «مستودع» آن نطفهاى است که هنوز در رحمى قرار نگرفته باشد، چون چنین نطفهاى معلوم نیست تا موقع قرار گرفتن در رحم ایمانش باقى بماند، ممکن است به خاطر بعضى از عوامل از او سلب شود ... .
منبع روایات:
1-این روایت را کافى (ج 2 ص 418 ح 4) به سند خود از یونس از بعضى از شیعیان از حضرت ابى الحسن(علیهالسلام) روایت کرده است.
2- این روایت را تفسیر عیاشى (ج 1 ص 371 ح 71) از سعد بن سعید ابى الاصبغ روایت کرده است.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
در تعبیر «أنشأ» دو نکته نهفته است: 1- ابتکار 2- تربیت مستمر، در آفرینش انسان هم نوآورى و ابتکار است، هم تربیت مستمر. آرى، آفریدن تقلیدى یا آفریدن و رها کردن، چندان ارزشى ندارد.
در بارهى تعبیر مستقر و مستودع، معانى دیگرى هم گفته شده است، از جمله: شما داراى روح پایدار و جسم ناپایدارید، شما داراى ایمان پایدار و یا ناپایدارید، شما از نطفهى زن که در رحم پایدار است و نطفهى مرد که ناپایدار است پدید آمدهاید، مستقر در زمین و ودیعهى در قبر تا روز قیامت هستید، نعمتها گاهى پایدار است و گاهى ناپایدار. در دعایى از امام صادقعلیه السلام نقل شده که پس از نماز عید غدیر، از خدا خواسته شود نعمتهایش را براى ما مستدام بدارد، چون خود فرموده است: فمستقر و مستودع. [424]
--------------------------------------------------------------------------------
424) تفسیر نورالثقلین.
[ نظرات / امتیازها ]
1 انسان ها با چهره ها، ذوق ها، رنگ ها، افکار و اندازه هاى متفاوت، بدون هیچ سابقه اى، از یک فرد آفریده شده و پرورش یافته اند این نهایت عظمت آفریدگار را نشان مى دهد
2 در تورات آمده است که حوا، نخستین «مادر» انسان ها، از دنده ى آدم آفریده شد
اما آیه ى فوق مى فرماید: همه ى انسان ها از یک حقیقت واحد آفریده شدند؛ و طبق احادیث اسلامى، آدم و حوا از یک خاک آفریده شد و جنس آنها یکى بود
3 مقصود از «مُستقر» و «مُسْتَوْدَعٌ » در آیه ى فوق چیست ؟
مفسران قرآن در این مورد چند احتمال داده اند:
الف) «مُسْتَوْدَعٌ » یعنى افرادى که به صورت نطفه در وجود پدر هستند و آفرینش آنان پایان نیافته است و «مستقر» یعنى انسان هایى که آفرینش آنها کامل شده است و در قرارگاه رحم یا روى زمین گام نهاده اند
ب) مقصود از «مُسْتَوْدَعٌ » نطفه ى جنس نر انسان (یعنى اسپرماتوزئید) است که متحرک است و «مستقر» همان نطفه ى ماده (یا اُوول) است که تقریباً (4) واژه ى «مستقر» در اصل لغت به معناى «سرما» است و ازآنجاکه سرماى شدید، انسان و موجودات را خانه نشین مى کند، واژه ى مستقرّ به معناى سکون، توقف و ثابت و پایدار آمده است
«مُسْتَوْدَعٌ » در اصل به معناى «ترک کردن» است و ازآنجاکه امور متغیّر و ناپایدار زود محل خود را ترک مى کنند، این کلمه به معناى ناپایدار به کاررفته است ثابت است
ج) مقصود از «مُسْتَوْدَعٌ » جسم انسان است که ناپایدار و فانى است و «مستقر» روح انسان است که پایدار است
د) «مُسْتَوْدَعٌ » انسان هایى هستند که ایمان ناپایدار دارند و «مستقر» انسان هایى هستند که ایمان پایدار دارند این مطلب در برخى احادیث نیز آمده است
البته ممکن است بگوییم که این معانى نوعى ذکر مصداق است و مفهوم آیه وسیع است و شامل همه ى موارد مى شود
4 انسان هاى نکته سنج مى توانند در آفرینش انسان عمیقاً بیندیشند و خداى خود را بشناسند
[ نظرات / امتیازها ]