راغب مىگوید: کلمه «غبن»(که تغابن مصدر باب تفاعل آن است) به معناى این است که وقتى با کسى معامله مىکنى از راهى که او متوجه نشود کلاه سر او بگذارى، (اگر مىخرى پول کمترى بدهى، و اگر مىفروشى پول بیشترى بگیرى)، آن گاه مىگوید: منظور از «یوم التغابن» که در قرآن آمده روز قیامت است، چون در آن روز براى همه مردم کشف مىشود که در معاملهاى که آیات زیر بدان اشاره نموده مغبون شدهاند، و اینکه آن آیات: «وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ- بعضى از مردمند که جان خود را در برابر خوشنودیهاى خدا مىفروشند»(بقره/207)، «إِنَّ اللَّهَ اشْتَرى مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنْفُسَهُمْ ...- خدا از مؤمنین جانهایشان را خریدارى کرده ...»(توبه/111) و «الَّذِینَ یَشْتَرُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَ أَیْمانِهِمْ ثَمَناً قَلِیلًا- آنهایى که با عهد خدا و سوگندهاشان بهاى اندکى به دست مىآورند»(ال عمران/77).
در روز قیامت براى همه این معاملهگران کشف مىشود که مغبون شدهاند، آن کس که معامله نکرده مىفهمد که از معامله نکردن مغبون شده، و آن کس که در معاملهاش بهاى اندک دنیا به دست آورده مىفهمد که از معامله کردنش مغبون شده، پس همه مردم در آن روز مغبون خواهند بود.
توضیح : چند وجه درباره وجه تسمیه روز قیامت به «یوم التغابن»
از بعضى از مفسرین وقتى سؤال شده که «یوم التغابن» به چه معنا است؟ گفته اند: به این معنا است که در آن روز تمام اشیاء بر خلاف معیارها و مقادیر دنیایى ظهور مىکنند (مفردات راغب، ماده «غبن»)
و اینکه در آغاز کلامش گفت تغابن به معناى کلاهگذارى است، وقتى درست است که تغابن در آیه را به این معنا بگیریم که کفار معامله سودبخش را رها نموده معامله زیانآور را اختیار کردند، و هر چند این معنا معناى خوبى است، ولى با کلمه «تغابن» نمىسازد، چون این کلمه از باب مفاعله است، و مغبون کردن هر دو طرف یکدیگر را مىرساند.
و آن وجه دوم که از بعضى نقل کرد وجه دقیقترى است، و آیات زیر هم آن را تایید مىکند: «فَلا تَعْلَمُ نَفْسٌ ما أُخْفِیَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْیُنٍ»(سجده/17)، «لَهُمْ ما یَشاؤُنَ فِیها وَ لَدَیْنا مَزِیدٌ»(ق/35)، «وَ بَدا لَهُمْ مِنَ اللَّهِ ما لَمْ یَکُونُوا یَحْتَسِبُونَ»(زمر/47).
و مقتضاى این وجه عمومیت تغابن است، یعنى بنا بر این وجه باید گفت که: هم کفار در قیامت تغابن دارند و هم مؤمنین، تغابن مؤمنین براى آن است که وقتى آن قرة العینهاى در جوار رحمت حق را مىبینند، ناراحت مىشوند که چرا بیشتر عمل نکردند، و اما کفار تغابنشان براى این است که چرا اصلا عمل نکردند، و وجهى که بین دو طایفه مشترک است، این است که چرا در دنیا آن طور که باید روز قیامت را نشناختند.
ولى این وجه هم مثل وجه قبلى با معناى تغابن نمىسازد، براى اینکه معناى تغابن مغبون کردن یکدیگر است.
البته در این میان وجه سومى هم هست، و آن این است که تغابن را تنها مخصوص گمراهان بدانیم و بگوییم: این دسته دو طایفه هستند که هر یک به دست دیگرى مغبون مىشوند، یکى طایفه گمراه کننده، دیگرى گمراه شونده، طایفه گمراه کننده غابن هستند، زیرا پیروان خود را وادار به دنیاپرستى و ترک آخرت و در نتیجه وادار به گمراهى نموده، آنان را مغبون مىسازند، و مغبون هستند، براى اینکه همان پیروان ضعیف، ایشان را با پیروى کورکورانه خود کمک نموده، استکبارشان را بیشتر مىکنند، پس هر دو طایفه هم غابناند و هم مغبون.
وجه چهارمى هم هست که طبق آن روایت هم وارد شده، و آن این است که بگوییم تمامى بندگان خدا چه خوب و چه بد در بهشت سهم و منزلى و در دوزخ هم منزلى دارند، بنده اگر اطاعت خدا کند به منزلى که در بهشت برایش فراهم شده داخل مىشود، و اگر نافرمانى خدا را بکند، داخل منزلى که در آتش دارد مىشود، و روز قیامت منزلهاى بهشتى اهل دوزخ را به اهل بهشت مىدهند، و منزل دوزخى اهل بهشت را به اهل دوزخ مىدهند، پس در قیامت اهل بهشت دوزخیان را مغبون نموده، مؤمنین غابن و کفار مغبون مىشوند.
بعضى از مفسرین(روح المعانی،ج:28 ص:123و124) بعد از ایراد این وجه گفتهاند: تغابن در خود آیه با جمله «وَ مَنْ یُؤْمِنْ بِاللَّهِ … وَ بِئْسَ الْمَصِیرُ» تفسیر شده ولى ما آن طور که باید ظهورى در آیه ندیدیم، که چگونه آیه تغابن را تفسیر نموده است. و اما جمله «وَ مَنْ یُؤْمِنْ بِاللَّهِ وَ یَعْمَلْ صالِحاً ... وَ بِئْسَ الْمَصِیرُ» از آنجا که در طول این تفسیر مکرر معنا شده، دیگر به معنایش نمىپردازیم.
[ بستن توضیحات ]