- قرآن، کلامى است که حق و باطل را به طور کامل متمایز مى سازد.
إنّه لقول فصل
از سیاق مطالب به دست مى آید که مرجع ضمیر «إنّه» قرآن است. «فصل»; یعنى، جدا ساختن دو چیز از یکدیگر، به گونه اى که بین آن دو فاصله افتد (مفردات راغب). تعبیر «فصل» ـ که مصدر است ـ در معناى فاصل، مبالغه آمیز است و بر کمال جدایى دلالت دارد. برخى گفته اند: مراد از ضمیر در «إنّه»، گفته هاى خداوند درباره معاد است که آیات پیش گویاى آن بود. در این احتمال نیز «قول فصل» بودن آن آیات، به اعتبار قرآن بودن آنها است.
2 - خداوند، با سوگند به آسمان و زمین، بر فارق بودن قرآن بین حق و باطل، تأکید ورزیده است.
و السماء ... و الأرض ... إنّه لقول فصل
3 - گفتار خداوند درباره معاد و توان او بر احیاى دوباره انسان، گفتار نهایى و فیصله دهنده تمام گفتوگوها است.
إنّه لقول فصل
ضمیر «إنّه» چه به قرآن برگردد و چه به محتواى آیات پیشین ـ که درباره قدرت خداوند بر معاد بود ـ برداشت یاد شده استفاده مى شود. «قول فصل»، به کلامى گفته مى شود که «فصل الخطاب» باشد و به گفتوگوها خاتمه دهد.
4 - «[فى مجمع البیان فى قوله تعالى] «إنّه لقول فصل» یعنى إنّ القرآن یفصل بین الحقّ و الباطل بالبیان عن کلّ واحد منهما و روى ذلک عن الصادق(ع);(1)
[در مجمع البیان در تفسیر قول خداى تعالى] «إنّه لقول فصل» [آمده است]: یعنى قرآن با بیان حقّ و باطل، آن دو را از یکدیگر جدا مى سازد و این معنا از امام صادق(ع) روایت شده است».
[ نظرات / امتیازها ]
[13- 14] به همان گونه که طبیعت تجلیاتی از سنتهای خدا و مظاهری از اسماء حسنای او است، وحی نیز تجلی آیات و بیان سنّتها و مظهر نامهای او است.
«إِنَّهُ لَقَولٌ فَصلٌ وَ ما هُوَ بِالهَزلِ- اینکه (قرآن) گفتهای است قاطع و جدا کننده و شوخی و بازی نیست.»درست و نادرست، و حق و باطل را از یکدیگر جدا میکند، به همان گونه که قیامت نیز روز فصل و جدا شدن حق و باطل و خوب و بد از یکدیگر است.
از امام امیر المؤمنین- علیه السلام- به نقل از پیامبر- صلی اللّه علیه و آله- روایت شده است که گفت: «شنیدم که پیغمبر میگفت: کتابی است که در آن خبر پیش از شما و حکم پس از شما آمده، و آن فصل است و هزل نیست، هر جبّاری که آن را ترک کند، خدا او را هلاک خواهد کرد، و آن کس که هدایت را در جز آن جستجو کند، خدا گمراهش خواهد ساخت».«15»
اینکه کلمه بدان جهت به اینکه صورت آمده است که انسان از هول و هراس آنچه میشنود، به تکذیب کردن آن پناه میبرد: شاید اینکه بیم دادن گونهای از ترساندن همراه با مبالغه است.
هرگز چنین نیست. در قرآن هیچ کلمه دروغ و مبالغه نیست ... کتاب خدا است که نه باطل از پیش به آن راه مییابد و از پشت آن.
و بدین گونه بیان قرآنی همه گریزگاههای رو به رو شدن با حقیقت بزرگ را که منتظر همگان است (حقیقت اجزاء) میبندد، پس نه چیزی را میتوان پوشیده داشت و نه گفتههای یاری جستن از دیگران یا گریختن از حقیقت با تکذیب کردن آن میتواند درست باشد.
[ نظرات / امتیازها ]