فَأَمَّا «فاء استیناف» «حرف شرط غیر جازم» «ح.تفصیل»
الْإِنْسانُ «مبتدای مرفوع یا در محل رفع»
إِذا «ظرف منصوب یا در محل نصب که مفعول فیه است»
مَا «حرف زائد»
ابْتَلاهُ «فعل ماضی مبنی بر فتحه مقدر» «هاء ضمیر متصل در محل نصب مفعول به»
رَبُّهُ «فاعل مرفوع یا در محل رفع» «هاء ضمیر متصلی است در محل جر و مضاف الیه است» فَأَکْرَمَهُ «(ف)عطف» «فعل ماضی مبنی بر فتحه ظاهری» «هاء ضمیر متصل در محل نصب مفعول به» «فاعل این فعل ضمیر مستتر (هو) است که در تقدیر است»
وَ «واو عطف»
نَعَّمَهُ «فعل ماضی مبنی بر فتحه ظاهری» «هاء ضمیر متصل در محل نصب مفعول به» «فاعل این فعل ضمیر مستتر (هو) است که در تقدیر است»
فَیَقُولُ «فاء رابط برای جواب شرط» «فعل مضارع مرفوع به ضمه ظاهری» «فاعل این فعل ضمیر مستتر (هو) است که در تقدیر است» «خبر مقدر یا محذوف یا در محل خبر»
رَبِّی «مبتدای مرفوع یا در محل رفع» «(ی)مضاف إ»
أَکْرَمَنِ «فعل ماضی مبنی بر فتحه ظاهری» «نون وقایه» «یاء محذوف در محل نصب می باشد و مفعول به است» «فاعل این فعل ضمیر مستتر (هو) است که در تقدیر است» «خبر مقدر یا محذوف یا در محل خبر»
[ نظرات / امتیازها ]