وَ «واو عطف»
أَمَّا «حرف شرط غیر جازم» «ح.تفصیل»
إِذا «ظرف منصوب یا در محل نصب که مفعول فیه است»
مَا «حرف زائد»
ابْتَلاهُ «فعل ماضی مبنی بر فتحه مقدر» «هاء ضمیر متصل در محل نصب مفعول به» «فاعل این فعل ضمیر مستتر (هو) است که در تقدیر است»
فَقَدَرَ «(ف)عطف» «فعل ماضی مبنی بر فتحه ظاهری» «فاعل این فعل ضمیر مستتر (هو) است که در تقدیر است»
عَلَیْهِ «حرف جر و اسم مجرور»
رِزْقَهُ «مفعول به منصوب یا در محل نصب» «هاء ضمیر متصلی است در محل جر و مضاف الیه است»
فَیَقُولُ «فاء رابط برای جواب شرط» «فعل مضارع مرفوع به ضمه ظاهری» «فاعل این فعل ضمیر مستتر (هو) است که در تقدیر است»
رَبِّی «مبتدای مرفوع یا در محل رفع» «(ی)مضاف إ»
أَهانَنِ «فعل ماضی مبنی بر فتحه ظاهری» «نون وقایه» «یاء محذوف در محل نصب می باشد و مفعول به است» «فاعل این فعل ضمیر مستتر (هو) است که در تقدیر است» «خبر مقدر یا محذوف یا در محل خبر»
[ نظرات / امتیازها ]