از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، شما هم می توانید تفسیر ای در سايت ثبت کنید، تا با نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود.
 » تفسیر المیزان - خلاصه
(و اما اذا ما ابتلیه فقدر علیه رزقه فیقول ربی اهانن ):(اما وقتی که او راامتحان کند و روزی او را تنگ نماید، می گوید: پروردگارم مرا خوار کرده است )می فرماید با اینکه ما گفتیم ، خداوند اعمال بندگانش را تحت نظر دارد و اعطای نعمات برای امتحان و آزمایش آنهاست ، ولی طبیعت انسان ظلوم و جهول چنان است که وقتی پروردگارش او را مورد امتحان قرار دهد و او را با اعطای نعمت ارجمند نمایدو گرامی و متنعم سازد، با خود می گوید: خدای تعالی و پروردگار من مرا مورد کرامت ونعمت قرار داده ، یعنی گمان می کند نعمات و اکرامی که به او اعطاء شده موقت نیست وآن را دائمی و باقی می پندارد و بقاء آن نعمت و قدرت را تضمین شده می بیند و آنوقت به جای شکرگزاری ، به کفران دچار می شود، در حالیکه نعمت ، تازمانی اکرام خدامحسوب می شود که خود انسان آن را وسیله کسب دوزخ قرار ندهد.اما وقتی که خداوند به منظور امتحان او ،رزقش را تنگ می گیرد، می گوید:پروردگارم مرا خوار کرد و ذلیل نمود، با اینکه ملاک کرامت در نزد خدا تقرب به اوبواسطه ایمان و عمل صالح است و فقر و غناء تفاوتی در این معنا نمی کند.لذا دارایی یا ناداری فقط به جهت امتحان است و رضایت یا نارضایتی خداوند تأثیر دربخشش یا منع او ندارد، بلکه خداوند در هر دو صورت می خواهد انسان را آزمایش نماید و عاقبت او را نتیجه امتحان ، معلوم می کند. [ نظرات / امتیازها ]
نظرات کاربران :
1) : در ارتباط با این آیه باید گفت که عده کثیری از مفسرین در ارتباط با کلمه "ما ابتلیه "منظور را تنگی گرفته اند ولی در ادامه آیه شریفه عبارت"فقدر علیه" منظور بگمانم حسابکشی است چرا که دلایل این حسابکشی را نپرداختن 4 حقی که در ادامه آورده شده است بیان نموده و اصولا آزمایش را با محاسبه و حسابکشی آمیخته است نه اینکه خداوند سبحان چیزی را بدهد و بعد بگیرد این با ذات برخی از احادیث در تناقض است بنانه علیه وجود آزمایش با امعان نظر به حسابرسی یعنی اینکه چرا پولی که دادیم زکات ندادی، فلان مقدار را چرا بیهوده خرج کرده و امثالهم ...

رمضانی (داور) : نعمتی کا خداوند داده به صورت ابتدایی گرفته نخواهد شد ولی در صورت عدم شکر نعمت، آن نعمت از انسان فوت می‌شود.
2) : سلام بر داور ارجمند
عدم شکر که فرمودید در این "آیه شریفه" بر چهار 4 بنیان، نهاده شده و گویا دایره رحمان با کمربند حکمت مستحکم شده که در این آیه بر پایه مصادیق اعمال انسان پی ریزی شده و منافاتی ندارد به اینکه بگوییم شکر نشده پس مستوجب زجر است و یا شکری نبو ده پس اهانن، ایجا امکان بر وقوع را متکی بر عمل نهاده بر چهار گزاره، شاید جای دیگر و در سایر موارد مطلب همان است که گفتید اما در اینجا به گمانم مطلب آزمون است بر پایه حسابرسی
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  حاجيه تقي زاده فانيد - احسن الحدیث
وَ أَمّا إِذا مَا ابتَلاه‌ُ فَقَدَرَ عَلَیه‌ِ رِزقَه‌ُ فَیَقُول‌ُ رَبِّی‌ أَهانَن‌ِ
گروهی‌ گرفتار و مبتلا. گروه‌ دوم‌ کفر می‌ورزند، ‌به‌ زمین‌ و زمان‌ بد می‌گویند و بیدین‌ می‌شوند، ‌خود‌ ‌را‌ مورد اهانت‌ ‌خدا‌ می‌دانند و «‌خدا‌ زده‌» می‌پندارند.ولی‌ ‌هر‌ دو گروه‌، ‌با‌ نعمت‌ و گرفتاری‌ امتحان‌ می‌شوند،نه‌ گروه‌ دوم‌ نزد ‌خدا‌ خوار و ذلیل‌ می‌باشند168 ‌یعنی‌ انسانها ‌با‌ و گرفتاریها آزمایش‌ می‌شوندصریح‌ ‌است‌ ‌در‌ اینکه‌ گرفتاری‌ ‌برای‌ آزمایش‌ و ‌برای‌ ‌بر‌ گشتن‌ ‌به‌ سوی‌ ‌خدا‌ بوده‌ ‌است‌.

بنا ‌بر‌ آنچه‌ گفته‌ شد: منظور ‌از‌ فَقَدَرَ عَلَیه‌ِ رِزقَه‌ُ فقر و گرسنگی‌ نیست‌ بلکه‌ عبارت‌ اخرای‌ گرفتاری‌ و مبتلا شدن‌ ‌به‌ بلاهاست‌ و ‌اینکه‌ جمله‌ ‌در‌ جای‌ «سیئات‌‌-‌ شر‌-‌ بأساء و ضراء» ‌است‌ و اینکه‌ کسانی‌ ‌در‌ اثر عدم‌ کار و فعالیت‌ و عدم‌ تفکر صحیح‌ گرسنه‌ بمانند و فقیر شوند بگوئیم‌ گرسنه‌ ماندن‌ ‌آنها‌ امتحان‌ خدایی‌ ‌است‌ بسیار بعید ‌است‌، تنگ‌ شدن‌ روزی‌ گرسنه‌ ماندن‌ نیست‌ بلکه‌ آنست‌ ‌که‌ گرفتاری‌ و بلاها نمی‌گذارد ‌از‌ رزقی‌ ‌که‌ دارد بهره‌ ببرد و اللّه‌ العالم‌. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر اثنا عشری‏
وَ أَمّا إِذا مَا ابتَلاه‌ُ فَقَدَرَ عَلَیه‌ِ رِزقَه‌ُ فَیَقُول‌ُ رَبِّی‌ أَهانَن‌ِ (16)

وَ أَمّا إِذا مَا ابتَلاه‌ُ: و امّا آدمی‌ چون‌ بیازماید ‌او‌ ‌را‌ پروردگارش‌ ‌به‌ فقر و فاقه‌ و مسکنت‌، فَقَدَرَ عَلَیه‌ِ رِزقَه‌ُ: ‌پس‌ تنگ‌ سازد ‌بر‌ ‌او‌ روزی‌ ‌او‌ ‌را‌، فَیَقُول‌ُ:

‌پس‌ گوید ‌از‌ روی‌ جزع‌ و ناشکیبائی‌، رَبِّی‌ أَهانَن‌ِ: پروردگار ‌من‌ خوار کرد مرا.

‌یعنی‌ گمان‌ برد ‌که‌ سبب‌ خواری‌ ‌او‌ فقر و فاقه‌ ‌است‌ و بدین‌ جهت‌ گوید: ‌خدا‌ مرا ‌به‌ فقر، خوار گردانید.

بیان‌‌-‌ خلاصه معنی‌ ‌آن‌ ‌است‌ ‌که‌ آدمی‌ ‌به‌ جهت‌ اشتغال‌ ‌او‌ ‌به‌ حطام‌ دنیا و لذّات‌ ‌آن‌ و اهتمام‌ ‌او‌ ‌به‌ ‌آن‌، کرامت‌ ‌خود‌ ‌را‌ ‌به‌ توانگری‌ داند و اهانت‌ ‌خود‌ ‌را‌ ‌به‌ فقر و فاقه‌، و ‌اینکه‌ ‌از‌ کوتاهی‌ فکر و قلّت‌ فهم‌ و تدبر ‌است‌. زیرا ‌به‌ حسب‌ حقیقت‌، کرامت‌ ‌به‌ طاعت‌ و مذلّت‌ ‌به‌ معصیت‌ ‌است‌، چنانچه‌ فرماید: «إِن‌َّ أَکرَمَکُم‌ عِندَ اللّه‌ِ أَتقاکُم‌»،«1» و فقر گاهی‌ مؤدّی‌ ‌به‌ کرامت‌ دارین‌ ‌است‌ و توسیع‌ گاه‌ ‌است‌ ‌که‌ موجب‌ استدراج‌ ‌باشد‌. چنانچه‌ نسبت‌ ‌به‌ معاندین‌ موجب‌ انهماک‌ ‌است‌ ‌در‌ حب‌ّ دنیا و سبب‌ ازدیاد عذاب‌ و نکال‌ ‌است‌ ‌در‌ عقبی‌. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر راهنما

1 - آزمایش هاى الهى، گوناگون است.

إذا ما ابتلیه ... و أمّا إذا ما ابتلیه

2 - خداوند با فشارهاى اقتصادى و کاهش درآمدها، انسان را مى آزماید.

ابتلیه فقدر علیه رزقه

«قَدَر» با «ضَیَّق» (تنگ گرفت)، به یک معنا است.(مصباح)

3 - رزق انسان به دست خداوند است و کاهش و افزایش گاه گاه آن، داراى نظام و اهدافى خاص است.

ابتلیه ربّه فأکرمه ... ابتلیه فقدر علیه رزقه

4 - آزمایش انسان با فقر و تنگدستى، در راستاى تربیت او و جلوه ربوبیت خداوند است.

ابتلیه فقدر علیه رزقه

ضمیر فاعلى در «إبتلاه»، به «ربّه» در آیه قبل برمى گردد.

5 - انسان ها، تنگدستى و کاهش روزى را، اهانتى از جانب خداوند قلمداد کرده، اظهار شکوه مى کنند.

و أما إذا ... فقدر علیه رزقه فیقول ربّى أهـنن

«اهانة» از ریشه «هَوان» (ذلّت و حقارت) به معناى استهزا و استخفاف است. (مصباح)

6 - تهى دستى، حتى براى مؤمنان، زمینه ساز بدگمانى به خداوند و لب گشودن به اعتراض و گلایه از او است.

فیقول ربّى أهـنن

7 - غفلت از آزمایش بودن فقر، زمینه ساز پیدایش تحلیل هاى نادرست درباره عوامل آن

و أمّا إذا ما ابتلیه ... فیقول ربّى أهـنن

8 - تهى دستى، نشانه تحقیر شدن از سوى خداوند نیست.

و أمّا إذا ... قدر علیه رزقه فیقول ربّى أهـنن

در آیه قبل، پیش از جمله «نعّمه»، خداوند با جمله «أکرمه» بر گفته «ربّى أکرمن» صحّه گذاشته است; ولى در این آیه پیش از «قدر علیه رزقه» نفرمود: «أهانه» و در نتیجه گفته «ربّى أهانن» را مردود شمرده است. این نکته به ضمیمه لحن ملامت بار آیه شریفه ـ که گوینده «ربّى أهانن» را نکوهش کرده ـ بیانگر برداشت یاد شده است.

9 - لزوم خاموش ماندن از گفتار غلط، درباره رفتار خداوند با انسان ها و پرهیز از ارائه تحلیل هاى نادرست از فقر

فیقول ربّى أهـنن

10 - رفاه و فقر، دو کمین گاه خداوند براى مراقبت از رفتار انسان ها است.

إنّ ربّک لبالمرصاد . فأمّا الإنسـن إذا ... نعّمه ... قدر علیه رزقه

11 - طبیعت انسان، رفاه دوست و فقرگریز است.

فأمّا الإنسـن ... أکرمن ...أهـنن

12 - آزمایش با نعمت، سخت تر از امتحان با فقر است.*

نعّمه ... فقدر علیه رزقه

تقدیم امتحان با نعمت بر آزمایش با فقر، ممکن است بیانگر اهمیت آن باشد.

13 - «[قال الرضا(ع)] ... قول اللّه عزّوجلّ «و أمّا إذا ما ابتلاه ربّه فقدر علیه رزقه» أى ضیق علیه رزقه;(1)

[امام رضا(ع)] درباره سخن خداوند عزّوجلّ «...فقدر علیه رزقه» فرمود: یعنى روزیش را بر او تنگ سازد».
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر منهج الصادقین
(16)‌-‌ وَ أَمّا إِذا مَا ابتَلاه‌ُ زیرا ‌که‌ ‌در‌ ‌اینکه‌ تقدیر ‌است‌ ‌که‌: و اما الانسان‌ اذا ‌ما ابتلیه‌ ‌تا‌ موافق‌ قسیم‌ ‌او‌ ‌باشد‌ ‌که‌ حق‌ و ‌او‌ آنست‌ ‌که‌ آنچه‌ ‌بعد‌ ‌از‌ أَمّا اولی‌ و ثانیه‌ واقع‌ ‌شده‌ ‌باشد‌ متقابلان‌ باشند ‌پس‌ معنی‌ ‌آیه‌ ‌آن‌ ‌است‌ ‌که‌ اما آدمی‌ چون‌ بیازماید پروردگار ‌او‌ ‌را‌ بفقر و فاقه‌ و درویشی‌ فَقَدَرَ عَلَیه‌ِ ‌پس‌ تنگ‌ سازد ‌بر‌ ‌او‌ رِزقَه‌ُ روزی‌ ‌او‌ ‌را‌.

فَیَقُول‌ُ رَبِّی‌ ‌پس‌ گوید ‌از‌ روی‌ جزع‌ و ناشکیبایی‌ آفریدگار ‌من‌ أَهانَن‌ِ خوار کرد مرا ‌یعنی‌ گمان‌ برد ‌که‌ سبب‌ هوان‌ ‌او‌ فقر ‌است‌ و بجهت‌ ‌اینکه‌ گوید ‌که‌ ‌خدا‌ مرا بفقر خوار گردانید، خلاصه‌ معنی‌ آنست‌ ‌که‌ آدمی‌ بجهت‌ اشتغال‌ ‌او‌ بحطام‌ دنیا و لذات‌ ‌آن‌ و اهتمام‌ ‌او‌ بآن‌ کرامت‌ ‌خود‌ ‌را‌ بتوانگری‌ داند و اهانت‌ ‌خود‌ ‌را‌ بدرویشی‌ و ‌اینکه‌ ‌از‌ قصور نظر و قلت‌ فهم‌ ‌است‌ و تدبر چه‌ بحسب‌ حقیقت‌ کرامت‌ بطاعت‌ ‌است‌ و مذلت‌ بمعصیت‌ کقوله‌ إِن‌َّ أَکرَمَکُم‌ عِندَ اللّه‌ِ أَتقاکُم‌ و تقتیر گاهی‌ مؤدی‌ بکرامت‌ دارین‌ ‌است‌، و توسیع‌ گاهست‌ ‌که‌ مفضی‌ ‌باشد‌ باستدراج‌ ‌هم‌ چنان‌ ‌که‌ نسبت‌ باعداء ‌که‌ موجب‌ انهماک‌ ‌است‌ ‌در‌ حب‌ دنیا و لهذا ‌او‌ ‌را‌ بدو قول‌ مذمت‌ کرده‌ و ردع‌ نموده‌ و فرمود ‌که‌: [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیرآسان
16‌-‌ وَ أَمّا إِذا مَا ابتَلاه‌ُ فَقَدَرَ عَلَیه‌ِ رِزقَه‌ُ فَیَقُول‌ُ رَبِّی‌ أَهانَن‌ِ‌-‌ بدیهی‌ ‌است‌ ‌که‌ هرگاه‌ انسان‌ ثروتمند بودن‌ ‌را‌ دلیل‌ ‌بر‌ گرامی‌ بودن‌ و سعادتمند بودن‌ ‌خود‌ بداند فقر و تنگدستی‌ ‌را‌ دلیل‌ ‌بر‌ خوار و بی‌اهمیت‌ بودن‌ خویشتن‌ میداند. ‌در‌ صورتی‌ ‌که‌ اکثرا تهیدست‌ بودن‌ دلیل‌ ‌بر‌ سعادت‌ و گرامی‌ بودن‌ انسان‌ ‌است‌. چنانکه‌ پیامبران‌ ‌علیهم‌ السّلام‌ فقر ‌را‌ ‌برای‌ خویشتن‌ فخر و سعادت‌ میدانستند. و پیامبر عالیمقام‌ اسلام‌ صلّی‌ اللّه‌ ‌علیه‌ و آله‌ ‌در‌ ‌اینکه‌ باره‌ میفرماید: الفقر فخری‌‌-‌ ‌یعنی‌ فقر موجب‌ افتخار و سرفرازی‌ ‌من‌ ‌است‌‌-‌ [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » محمد حسینی همدانی
وَ أَمّا إِذا مَا ابتَلاه‌ُ فَقَدَرَ عَلَیه‌ِ رِزقَه‌ُ فَیَقُول‌ُ رَبِّی‌ أَهانَن‌ِ:

و ‌در‌ صورتی‌ ‌که‌ ‌بر‌ حسب‌ نظام‌ پروردگار کسی‌ ‌را‌ ‌در‌ اثر بیماری‌ و ‌ یا ‌ فقر و تهیدستی‌ و ‌ یا ‌ پریشانحالی‌ معرض‌ آزمایش‌ ‌در‌ آورد و ‌از‌ نظر کوتاه‌ فکری‌ پندارد ‌که‌ پروردگار ‌او‌ ‌را‌ اهانت‌ فرموده‌ و ‌در‌ مقام‌ کفران‌ نعمت‌ و اظهار نگرانی‌ برآید بلکه‌ زبان‌ باعتراض‌ بگشاید.

کلا: جمله‌ مبنی‌ ‌بر‌ پاسخ‌ ‌از‌ غرور و کفران‌ نعمت‌ ‌است‌ ‌که‌ ساحت‌ پروردگار هرگز ‌از‌ نظر کرامت‌ وجودی‌ نعمت‌ سلامت‌ و صحت‌ بدن‌ و مال‌ و ثروت‌ و آسایش‌ ‌به‌ کسی‌ نداده‌ ‌است‌ و همه‌ افراد بشر ‌از‌ ‌اینکه‌ لحاظ یکسان‌ هستند آنچه‌ ‌را‌ ‌که‌ بهر یک‌ موهبت‌ فرماید ‌بر‌ اساس‌ آزمایش‌ ‌است‌ و بدان‌ وسیله‌ ‌او‌ ‌را‌ معرض‌ امتحان‌ ‌در‌ میآورد و ناگزیر باید وظیفه‌ ‌خود‌ ‌را‌ ‌از‌ لحاظ قدرت‌ بدنی‌ و مالی‌ و ثروت‌ و نفوذ کلمه‌ رعایت‌ نماید ‌هر‌ وظیفه‌ ‌که‌ باو متوجه‌ ‌است‌ ‌از‌ عهده‌ برآید و ‌در‌ اثر ‌هر‌ نعمت‌ ‌که‌ ‌به‌ بشر داده‌ وظایفی‌ باو متوجه‌ نموده‌ و ‌او‌ ‌را‌ معرض‌ آزمایش‌ ‌در‌ آورده‌ ‌در‌ برابر صحت‌ بدن‌ و نیروی‌ جسمانی‌ وظایفی‌ بعهده‌ ‌او‌ نهاده‌ هم‌چنین‌ ‌در‌ اثر ثروت‌ وظایفی‌ ‌بر‌ عهده‌ ‌او‌ نهاده‌ باید انجام‌ دهند.

هم‌چنین‌ کسی‌ ‌را‌ دچار بیماری‌ و ‌ یا ‌ فقر و تهیدستی‌ نخواهد فرمود جز ‌از‌ نظر آزمایش‌ ‌که‌ حکمت‌ ‌در‌ باره‌ ‌آن‌ شخص‌ اقتضاء می‌نماید.خلاصه‌ موهبت‌ ‌هر‌ یک‌ ‌از‌ نعمتهای‌ بی‌شمار ‌که‌ ‌هر‌ فردی‌ ‌را‌ ‌از‌ ‌هر‌ سو فرا گرفته‌ فقط ‌در‌ اثر آزمایش‌ ‌است‌ و نباید سبب‌ غرور و ‌خود‌ پسندی‌ ‌او‌ گردد و ‌در‌ مقام‌ طغیان‌ و فتنه‌ برآید و هم‌چنین‌ فقدان‌ ‌هر‌ نعمت‌ نیز ‌از‌ نظر حکمت‌ و آزمایش‌ ‌است‌ نه‌ ‌از‌ نظر اهانت‌ و تعجیز ‌است‌ ‌که‌ چنانچه‌ وظیفه‌ ‌خود‌ ‌را‌ انجام‌ دهد و ‌به‌ فقر و بیماری‌ صبر و بردباری‌ نماید وظیفه‌ ‌خود‌ ‌را‌ انجام‌ داده‌ ‌است‌ و ‌از‌ آزمایش‌ و امتحان‌ ناجح‌ ‌در‌ آمده‌ ‌است‌.

خلاصه‌ زندگی‌ بشر ‌در‌ ‌اینکه‌ جهان‌ و هرگونه‌ نعمت‌ ‌که‌ ‌او‌ ‌را‌ فرا گرفته‌ ‌بر‌ اساس‌ مسئولیت‌ و آزمایش‌ نهاده‌ ‌شده‌ و پیوسته‌ معرض‌ حوادث‌ گوناگون‌ قرار میگیرد و وظایفی‌ ‌در‌ قبال‌ نعمت‌ها ‌که‌ باو داده‌ ‌شده‌ بعهده‌ ‌او‌ نهاده‌ ‌شده‌ هم‌چنین‌ ‌از‌ طریق‌ حوادث‌ ناگوار بیشتر انسانی‌ معرض‌ آزمایش‌ قرار میگیرد ‌بر‌ ‌اینکه‌ اساس‌ ‌که‌ کسب‌ نیروی‌ تقوی‌ ‌از‌ گناهان‌ ‌از‌ جمله‌ فضایل‌ و امتیازات‌ بشری‌ ‌است‌ هم‌چنین‌ صبر و بردباری‌ ‌در‌ برابر حوادث‌ ناگوار فضیلت‌ انسانی‌ ‌است‌.

بدیهی‌ ‌است‌ دوره‌ زندگی‌ ‌که‌ ‌بر‌ اساس‌ حرکات‌ ارادی‌ و افعال‌ اختیاری‌ نهاده‌ ‌شده‌ بمنظور آزمایش‌ موقت‌ و مقدمی‌ ‌است‌ ‌برای‌ اینکه‌ امتیاز وجودی‌ و نهایت‌ مقصد و همت‌ ‌خود‌ ‌را‌ بیابد و ‌برای‌ زندگی‌ ابدی‌ و انتقال‌ بعالم‌ دیگر ‌که‌ منتهای‌ سیر بشری‌ ‌است‌ ‌خود‌ ‌را‌ آماده‌ نماید.

و ‌بر‌ حسب‌ ‌آیه‌ (وَ نَبلُوکُم‌ بِالشَّرِّ وَ الخَیرِ فِتنَةً وَ إِلَینا تُرجَعُون‌َ) نظام‌ زندگی‌ بشر ‌را‌ طرح‌ ریزی‌ نمود و آنرا ‌با‌ وظایف‌ و تکالیف‌ و نیز بحوادث‌ و ناگواریها ‌که‌ انسان‌ خواه‌ ناخواه‌ سریره‌ و نهانی‌ ‌خود‌ ‌را‌ بظهور برساند و نتواند هیچیک‌ ‌از‌ نهانی‌های‌ ‌خود‌ ‌را‌ پنهان‌ بدارد و بطور دقیق‌ ‌هر‌ لحظه‌ مورد آزمایش‌ دقیق‌ قرار گیرد و ارزش‌ وجودی‌ ‌خود‌ ‌را‌ بیابد و کسب‌ نماید.

و الینا ترجعون‌ سیر و سلوک‌ بشر ‌از‌ زندگی‌ و رهگذر ‌اینکه‌ جهان‌ ‌که‌ ‌بر‌ اساس‌ آزمایش‌ و مسئولیت‌ نهاده‌ ‌شده‌ رجوع‌ بسوی‌ آفریدگار ‌است‌ ‌از‌ نظر اینکه‌ زندگی‌ ‌در‌ دنیا بطورموقت‌ و مقدمی‌ ‌است‌ و مقصد اصلی‌ سیر و تکامل‌ بشر رجوع‌ بسوی‌ آفریدگار ‌است‌ چنانچه‌ باصول‌ توحید معتقد و بفضایل‌ خلقی‌ آراسته‌ و ‌در‌ برابر حوادث‌ صبر ‌را‌ پیشه‌ ‌خود‌ کند و ‌از‌ طریق‌ افعال‌ اختیاری‌ ‌که‌ سیر وجودی‌ ‌است‌ روح‌ و روان‌ ‌او‌ صفاء و نورانیت‌ یافته‌ شایسته‌ سکونت‌ جوار رحمت‌ خواهد ‌بود‌.

و چنانچه‌ قطب‌ مخالفت‌ و ناسپاسی‌ پیموده‌ و نیروی‌ غرور و خودستائی‌ ‌را‌ ‌در‌ خرد تقویت‌ نموده‌ ‌از‌ فضیلت‌ و شعار عبودیت‌ و مقام‌ انسانی‌ بی‌بهره‌ برده‌ ناگزیر ‌در‌ پیشگاه‌ کبریائی‌ محکوم‌ ‌به‌ محرومیت‌ و شقاوت‌ ذاتی‌ خواهد شد.
‌در‌ کتاب‌ غوالی‌ ‌از‌ امام‌ صادق‌ ‌علیه‌ السّلام‌ ‌در‌ طی‌ حدیث‌ ‌در‌ باره‌ ‌آیه‌ (وَ ذَا النُّون‌ِ إِذ ذَهَب‌َ مُغاضِباً فَظَن‌َّ أَن‌ لَن‌ نَقدِرَ عَلَیه‌ِ) فرمود ظن‌ بمعنای‌ یقین‌ ‌است‌ پروردگار (لن‌ یضیق‌ ‌علیه‌ رزقه‌) آیا نشنیده‌ای‌ ‌آیه‌ کریمه‌ ‌را‌ (وَ أَمّا إِذا مَا ابتَلاه‌ُ فَقَدَرَ عَلَیه‌ِ رِزقَه‌ُ) ‌یعنی‌ تضییق‌ فرمود ‌بر‌ ‌او‌ روزی‌ و نیازهای‌ ‌او‌ ‌را‌. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  نيره تقي زاده فايند - تفسیرهدایت
[16] ‌به‌ همان‌ گونه‌، فقر ‌خود‌ ‌به‌ ‌خود‌ نقمت‌ و بدبختی‌ نیست‌، بلکه‌ نقمت‌ سر فرود آوردن‌ ‌در‌ برابر ‌آن‌ ‌است‌ و معتقد شدن‌ ‌به‌ ‌اینکه‌ ‌که‌ فقر دلیل‌ خواری‌ ‌در‌ نزد ‌خدا‌ ‌است‌.

«وَ أَمّا إِذا مَا ابتَلاه‌ُ فَقَدَرَ عَلَیه‌ِ رِزقَه‌ُ‌-‌ و اما چون‌ ‌خدا‌ ‌او‌ ‌را‌ بیازماید و روزی‌ ‌را‌ ‌بر‌ وی‌ تنگ‌ کند،» حکمت‌ ‌اینکه‌ تنگی‌ روزی‌ آزمودن‌ ‌او‌ ‌است‌، ‌که‌ اعتماد ‌به‌ نفس‌ خویش‌ ‌را‌ ‌از‌ دست‌ می‌دهد و گمان‌ می‌کند ‌که‌ خوار ‌شده‌ ‌است‌ و همیشه‌ چنین‌ خواهد ‌بود‌.

«فَیَقُول‌ُ رَبِّی‌ أَهانَن‌ِ‌-‌ ‌پس‌ می‌گوید: پروردگارم‌ مرا خوار کرد.»

هرگز؟ ... فقر خواری‌ نیست‌، بلکه‌ آزمایشی‌ ‌است‌، و چه‌ بسا فقیر ژنده‌پوشی‌ ‌باشد‌ ‌که‌ هیچ‌ کس‌ ‌به‌ ‌او‌ اعتنایی‌ ندارد و چون‌ ‌بر‌ ‌خدا‌ سوگند یاد کند سوگند ‌او‌ ‌را‌ بپذیرد.

مگر ثروت‌ گاه‌ ‌از‌ راه‌ نامشروع‌ ‌به‌ دست‌ نمی‌آید، و بلکه‌ قاعدتا چنین‌ ‌است‌!

آیا فقر گاه‌ ‌به‌ سببهایی‌ بیرون‌ ‌از‌ اراده آدمی‌ پیش‌ نمی‌آید، ‌به‌ ‌اینکه‌ ‌که‌ ‌در‌ سرزمینی‌ فقیر ‌به‌ دنیا بیاید، ‌ یا ‌ پدر و مادرش‌ فقیر باشند! ‌پس‌ چگونه‌ می‌تواند ثروت‌مقیاس‌ کرامت‌ الاهی‌ ‌باشد‌ و ‌به‌ ارزشی‌ مقدس‌ تبدیل‌ شود، و فقر معیاری‌ ‌برای‌ خواری‌ ‌در‌ نزد ‌خدا‌ ‌باشد‌ و همچون‌ وسیله‌ای‌ ‌برای‌ خوار و حقیر شدن‌ انسان‌ ‌به‌ کار رود! [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  سمانه عباس نژاد - تفسیر المیزان
یعنى وقتى خداى تعالى او را مورد آزمایش قرار مى دهد و به این منظور رزقش را تنگ مى گیرد، مى گوید پروردگار من مرا خوار کرد، و به هیچم نگرفت .
از مجموع دو آیه ، سه نکته استفاده مى شود:
اول اینکه : از تکرار کلمه ابتلاء، هم در نعمت و هم در محروم کردن استفاده مى شود که هم نعمت دادن خدا امتحان است ، و هم نعمت ندادنش ، همچنان که آیه زیر هم همین معنا را تذکر داده مى فرماید: (و نبلوکم بالشر و الخیر فتنه )، پس این آیه انسان را در طرز تفکرش تخطئه مى کند.
دوم اینکه : نعمت دادن خدا را بدان جهت که نعمت او فضل و رحمت است اکرام و احترام خدا نسبت به انسان است ، (چون با نعمت دنیا است که مى توان بهترین آخرت را تحصیل کرد)، و معلوم است که این نعمت تا زمانى احترام از ناحیه خدا است که خود انسان آن را وسیله عذاب دوزخ قرار ندهد.
سوم اینکه : این دو آیه با هم مى فهمانند که انسان سعادت در زندگى را عبارت مى داند از تنعم در دنیا و داشتن نعمت هاى فراوان ، و ملاک داشتن کرامت در درگاه الهى را همین داشتن نعمت فراوان مى داند، و بر عکس ملاک نداشتن قدر و منزلت در درگاه خدا را نداشتن پول و ثروت مى پندارد، در حالى که نه اولى ملاک احترام است و نه دومى ملاک نداشتن حرمت است ، بلکه ملاک در داشتن قدر و منزلت نزد خدا تقرب به خداى تعالى از راه ایمان و عمل صالح است ، حال چه اینکه آدمى دارا باشد و چه فقیر، پس داشتن و نداشتن مال هر دو امتحان است ، مفسرین در معناى این دو آیه وجوهى دیگر ذکر کرده اند که چون فایده اى نداشت متعرضش ‍ نشدیم . [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  صديقه حيدري - تفسیر نمونه
و اما هنگامى که براى امتحان روزى را بر او تنگ بگیرد ، مایوس می شود و می ‏گوید : پروردگارم مرا خوار کرده ! ( و اما اذا ما ابتلاه فقدر علیه رزقه فیقول ربى اهانن ) .

یاس سر تا پاى او را فرا می گیرد ، و از پروردگارش می رنجد و ناخشنود می ‏شود ، غافل از اینکه اینها همه وسائل آزمایش و امتحان او است ، امتحانى که رمز پرورش و تکامل انسان ، و به دنبال آن سبب استحقاق ثواب ، و در صورت مخالفت مایه استحقاق عذاب است.

این دو آیه هشدار می دهد که نه اقبال نعمت دلیل بر تقرب به خدا است ، و نه ادبار نعمت دلیل بر دورى از حق ، اینها مواد مختلف امتحانى است که خداوند طبق حکمتش هر گروهى را به چیزى آزمایش می ‏کند ، این انسانهاى کم‏ ظرفیتند که گاه مغرور ، و گاه مایوس می ‏شوند .

در آیه 51 فصلت نیز آمده است : و اذا انعمنا على الانسان اعرض و نا بجانبه و اذا مسه الشر فذو دعاء عریض : هنگامى که نعمتى به انسان می دهیم روى می ‏گرداند و با تکبر از حق دور می ‏شود ، اما هنگامى که مختصر ناراحتى به او برسد پیوسته دعا می ‏کند و بیتابى می ‏نماید.

و در آیه 9 سوره هود آمده است : و لئن اذقنا الانسان منا رحمة ثم نزعناها منه انه لیؤس کفور : هر گاه ما به انسان رحمتى بچشانیم سپس از او بگیریم نومید و ناسپاس می شود.

این دو آیه علاوه بر اینکه مساله آزمایش الهى را از طرق مختلف گوشزد می ‏کند این نتیجه را نیز می ‏بخشد که هرگز نباید برخوردار شدن از نعمتها ، و یا محرومیت از آن را دلیل بر شخصیت و مقام در پیشگاه خداوند ، و یا دورى از ساحت مقدس او بدانیم ، بلکه معیار همیشه و همه جا ایمان و تقوى است .
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.