در مورد نزول این آیه و سه نقل شده آیه بعد که «شیبه» و «عباس» هرکدام بر دیگرى افتخار مى کرد و در این باره مشغول به سخن بودند که على(علیه السلام) از کنار آنها گذشت، و پرسید به چه چیز افتخار مى کنید ؟
«عباس» گفت: امتیازى به من داده شده که احدى ندارد، و آن مسأله آب دادن به حجّاج خانه خداست.
«شیبه» گفت من تعمیر کننده مسجدالحرام (و کلیددار خانه کعبه) هستم. على(علیه السلام) فرمود: با این که از شما حیا مى کنم باید بگویم که با این سن کم افتخارى دارم که شما ندارید، آنها پرسیدند کدام افتخار ؟!
فرمود: من با شمشیر جهاد کردم تا شما ایمان به خدا و پیامبر(صلى الله علیه وآله) آوردید.
«عباس» خشمناک برخاست و دامن کشان به سراغ پیامبر(صلى الله علیه وآله) آمد (و به عنوان شکایت) گفت: آیا نمى بینى على چگونه با من سخن مى گوید ؟
پیامبر(صلى الله علیه وآله) فرمود: على را صدا کنید، هنگامى که به خدمت پیامبر(صلى الله علیه وآله) آمد فرمود چرا این گونه با عمویت (عباس) سخن گفتى ؟
على(علیه السلام) عرض کرد: اى رسول خدا ! اگر من او را ناراحت ساختم با بیان حقیقتى بوده است، در برابر گفتار حق هر کس مى خواهد ناراحت شود، و هر کس مى خواهد خشنود !
جبرئیل نازل شد و گفت: اى محمد ! پروردگارت به تو سلام مى فرستد، و مى گوید; این آیات را بر آنها بخوان; اَجَعَلْتُمْ سِقایَةَ الْحاجِّ وَ... .
تفسیر: مقیاس افتخار و فضیلت!
همان گونه که در شأن نزول خواندیم مطابق روایتى که در بسیارى از معروفترین کتب اهل سنت نقل شده این آیات در مورد على(علیه السلام) و بیان فضائل او نازل شده، و در عین حال مکمل بحث آیات گذشته است.
آیه مى گوید: «آیا سیراب کردن حاجیان خانه خدا و عمران مسجدالحرام را همانند کار کسى قرار دادید که ایمان به خدا و روز قیامت دارد و در راه خدا جهاد کرده است؟ این دو هیچ گاه در نزد خدا یکسان نیستند و خداوند جمعیت ستمکار را هدایت نمى کند» (اَجَعَلْتُمْ سِقایَةَ الْحاجِّ وَعِمارَةَ الْمَسْجدِ الْحَرامِ کَمَنْ آمَنَ بِاللهِ وَالْیَوْمِ الاْخِرِ وَجاهَدَ فى سَبیلِ اللهِ لا یَسْتَوُنَ عِنْدَاللهِ وَاللهُ لا یَهْدِى الْقَوْمَ الظّالِمینَ).
از تواریخ چنین برمى آید که قبل از اسلام منصب «سِقایَةُ الْحاجّ» در ردیف نصب کلیددارى خانه کعبه و از مهمترین مناصب محسوب مى شد.
[ نظرات / امتیازها ]