از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، شما هم می توانید تفسیر ای در سايت ثبت کنید، تا با نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود.
 » تفسیر المیزان - خلاصه
(ومنهم من یقول ائذن لی و لا تفتنی الافی الفتنه سقطوا و ان جهنم لمـحیطه بالکافرین ):(و از ایشان کسی است که می گوید به من اجازه بده و مرا در فتنه نیانداز، آگاه باشید که در فتنه افتاده اند و همانا جهنم برکافران احاطه دارد)،می فرماید: بعضی از این منافقان هستند که می گویند: ای پیامبر به ما اجازه بده که کنار بنشینیم و به جنگ نیائیم و ما را با بردن به جهاد به فتنه میانداز و با بر شمردن غنائم جنگی تمایلات نفسانی ما را تحریک نکن یا آنکه با بردن به جهاد ما را به محنت و مصیبت و بلا دچار مساز، ولیکن خداوند می فرماید: اینها عملا در فتنه افتاده اند و با همین اعمالشان در فتنه ساقط شده اند، چون کفر و نفاق و سوءباطنی که دارند عین فتنه است و شیطان آنها را دچارفریب و ضلالت و نفاق ساخته ، پس آنها در حد اعلای فتنه گرفتار هستند و تازه این گرفتاری دنیایی آنهاست و در آخرت هم جهنم به آنها احاطه خواهد کرد، یعنی هم در دنیا و هم در آخرت در فتنه و هلاکت واقعند و ممکن هم هست که استفاده شود که جهنم همین حالا نیز به آنها احاطه دارد، نه در آینده ، و آیات دال بر تجسم اعمال نیزهمین معنا را تأیید می کنند. نقل شده که پیامبراکرم (ص ) به جدبن قیس اجازه قعود دادند که گفته بود من می ترسم اگربه جنگ بیایم در مقابل زنان بنی اصفرنتوانم مقاومت کنم وگرفتارشوم. [ نظرات / امتیازها ]
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  حاجيه تقي زاده فانيد - تفسیر نمونه
شان نزول:
گروهى از مفسران نقل کرده‏اند هنگامى که پیامبران (علیهم‏السلام‏) مسلمانان را آماده جنگ تبوک مى‏ساخت و دعوت به حرکت مى‏کرد یکى از رؤساى طائفه بنى سلمة به نام جد بن قیس که در صف منافقان بود خدمت پیامبر (صلى‏الله‏علیه‏وآله‏وسلّم‏) آمد و عرض کرد اگر اجازه دهى من در این میدان جنگ حاضر نشوم زیرا علاقه شدیدى به زنان دارم مخصوصا اگر چشمم به دختران رومى بیفتد ممکن است دل از دست بدهم و مفتون آنها شوم ! و دست از کارزار بکشم ! پیامبر (صلى‏الله‏علیه‏وآله‏وسلّم‏) به او اجازه داد .
در این موقع آیه فوق نازل شد و عمل آن شخص را محکوم ساخت ، پیامبر (صلى‏الله‏علیه‏وآله‏وسلّم‏) رو به گروهى از بنى سلمه کرد و گفت بزرگ شما کیست ؟ گفتند جد بن قیس ، ولى او مرد بخیل و ترسوئى است ، فرمود چه دردى بدتر از درد بخل ، سپس فرمود بزرگ شما آن جوان سفید رو بشر بن براء است ( که مردى است پر سخاوت و گشاده روى ) .

تفسیر : منافقان بهانه‏تراش
شان نزول فوق نشان مى‏دهد که انسان هر گاه بخواهد شانه از زیر بار مسؤلیتى خالى کند از هر وسیله‏اى براى خود بهانه مى‏تراشد ، همانند بهانه‏اى که جد بن قیس منافق براى عدم حضور در میدان جهاد درست کرد ، و آن اینکه ممکن است زیبارویان رومى دل او را بربایند و دست از جنگ بکشد و به اشکال شرعى گرفتار شود! .
گفتار جد بن قیس مرا به یاد گفته یکى از ماموران جبار مى‏اندازد که مى‏گفت : اگر ما مردم را تحت فشار قرار ندهیم حقوقى که دریافت مى‏داریم براى ما شرعا اشکال دارد یعنى براى رهائى از این اشکال باید ظلم و ستم به خلق خدا کنیم .
به هر حال قرآن در اینجا روى سخن را به پیامبر (صلى‏الله‏علیه‏وآله‏وسلّم‏) کرده و در پاسخ این گونه بهانه‏جویان رسوا مى‏گوید : بعضى از آنها مى‏گویند به ما اجازه ده که از حضور در میدان جهاد خوددارى کنیم و ما را مفتون و فریفته ( زنان و دختران زیبا روى رومى ) مساز ! ( و منهم من یقول ائذن لى و لا تفتنى) .
این احتمال نیز در تفسیر و شان نزول آیه داده شده است که او ( جد بن قیس ) به عذرو بهانه زن و فرزند و اموال بى سرپرست خود مى‏خواست از جهاد صرفنظر کند .
ولى به هر حال قرآن در پاسخ او مى‏گوید : آگاه باشید که اینها هم اکنون در میان فتنه و گناه و مخالفت فرمان خدا سقوط کرده‏اند جهنم گرداگرد کافران را احاطه کرده است ( الا فى الفتنة سقطوا و ان جهنم لمحیطة بالکافرین) .
یعنى آنها به عذرهاى واهى و اینکه ممکن است بعدا آلوده به گناه بشوند هم اکنون در دل گناه قرار دارند و جهنم گرداگرد آنها را فرا گرفته است آنها فرمان صریح خدا و پیامبرش را در باره حرکت به سوى جهاد زیر پا مى‏گذارند مبادا به شبهه شرعى گرفتار شوند ! .
در اینجا به چند نکته باید توجه کرد:
1 -یکى از راههاى شناخت گروه منافقان در هر جامعه‏اى دقت در طرز استدلال آنها و عذرهائى است که براى ترک انجام وظائف لازم مى‏آورند چگونگى این عذرها به خوبى باطن آنها را روشن مى‏سازد .
آنها غالبا به یک سلسله موضوعات جزئى و ناچیز و گاهى مضحک و خنده آور متشبث مى‏شوند تا موضوعات مهم و کلى را نادیده بگیرند ، و براى اغفال افراد با ایمان به گمان خود از الفباى فکرى آنها استفاده مى‏کنند ، و پاى مسائل شرعى و دستور خدا و پیامبر را به میان مى‏کشند ، در حالى که در میان گناه غوطه‏ورند و شمشیر به دست گرفته بر پیامبر (صلى‏الله‏علیه‏وآله‏وسلّم‏) و آئین او مى‏تازند .
2 -مفسران در تفسیر جمله و ان جهنم لمحیطة بالکافرین گفتگوهاى مختلفى دارند بعضى مى‏گویند این جمله کنایه از آن است که عوامل و اسباب ورود به جهنم یعنى گناهان آنها را احاطه کرده است .
و بعضى گفته‏اند که این از قبیل حوادث حتمى آینده است که به صورت ماضى یا حال بیان مى‏شود ، یعنى به طور قطع در آینده جهنم آنها را در بر خواهد گرفت .
ولى این احتمال نیز وجود دارد که جمله رابه معنى حقیقى‏اش تفسیر کنیم و بگوئیم هم اکنون جهنم موجود است و در باطن و درون این جهان قرار
دارد و آنها در میان جهنم هستند ، اگر چه هنوز فرمان تاثیر کردن آن صادر نشده است ، همانگونه که بهشت نیز هم اکنون وجود دارد و در باطن و درون این جهان به همه احاطه کرده است منتها بهشتیان چون تناسب با بهشت دارند با آن مرتبط خواهند بود و دوزخیان چون متناسب با دوزخند با دوزخ . [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  عصمت زارع بيدکي - ترجمة المیزان ج : 9ص :410
این آیات ، گفتاری در باره منافقین می‏باشد و نیز بیان حال آنان را که در آیات قبلی بود دنبال نموده ، پاره‏ای از حرکات و حرفهای آنان را نقل نموده ، مطالبی خاطرنشان می‏سازد که از خبث اوصاف باطنی و فساد اعتقادات آنان - که بر اساس ضلالت استوار گشته - پرده بر می‏دارد .
و منهم من یقول ائذن لی و لا تفتنی الا فی الفتنة سقطوا ... کلمه فتنه در اینجا بطوری که از سیاق برمی‏آید به یکی از دو معنا است : یا به معنای القاء به ورطه‏ای که آدمی را مغرور نموده و فریب می‏دهد و یا به معنای معروف آن که همان فتنه و بلا و گرفتاری عمومی است می‏باشد .
و اگر معنای اول مقصود باشد ، معنای آیه این خواهد بود که : به من اجازه بده به جنگ نیایم ، و مرا با بردن در صحنه جهاد به فتنه مینداز و با برشمردن غنیمت‏های نفیس جنگی اشتهای نفسانی مرا تحریک مکن و مرا فریب مده .
و اگر معنای دوم مقصود باشد معنایش این می‏شود که : اجازه بده من حرکت نکنم و مرا به ناملایماتی که می‏دانم در این جنگ هست مبتلا مساز .
خدای تعالی از این پیشنهادشان جواب داده و فرموده : اینها با همین عملشان در فتنه افتادند ، یعنی اینها به خیال خودشان از فتنه احتمالی احتراز می‏جویند در حالی که سخت در اشتباهند ، و غافلند از اینکه کفر و نفاق و سوء سریره‏ای که دارند و این پیشنهادشان از آن حکایت می‏کند فتنه است ، غافلند از اینکه شیطان آنان را در فتنه افکنده و فریب داده و دچار هلاکت کفر و ضلالت و نفاق ساخته است .
تازه این خسارت و گرفتاری دنیائی ایشان است و در آخرت نیز جهنم بر کافران احاطهخواهد کرد ، همانطوری که در دنیا فتنه به آنان احاطه داشت .
پس اینکه فرمود : الا فی الفتنة سقطوا با جمله و ان جهنم لمحیطة بالکافرین تقریبا معنای واحدی را می‏رسانند ، و آن این است که این مردم منافق هم در دنیا و هم در آخرت در فتنه و هلاکت ابدی قرار دارند .
ممکن هم هست از جمله و ان جهنم لمحیطة بالکافرین استفاده کرد که جهنم فعلا نیز محیط به کفار است ، نه در آینده ، آیات داله بر تجسم اعمال هم این معنا را می‏رساند . [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  نيره تقي زاده فايند - یوسفعلی
1312. Fitnah, as explained in n. 1198, 8:25, may mean either trial or temptation, or else tumult, turmoil, or sedition. The Commentators here take the former meaning, and explain that some Hypocrites claimed exemption from service in the Tabuk expedition in the direction of Syria on the plea that they could not withstand the charms of Syrian women and ought best to stay at home. The answer is: "But you have already fallen into temptation here by refusing service and disobeying the call." But perhaps the other meaning of "turmoil" may also be permissible as a secondary echo: in that case they object to be drawn into the turmoil of war, but they are told that they are already in a moral turmoil in advancing a disingenuous plea. In using the English word "trial" in the translation, I have also had in my mind the two shades of meaning associated with that word in English. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  عبدالله عبداللهي - إثنى عشری
شأن نزول در مجمع چنین نقل شده که: چون پیغمبر، امر به غزوۀ تبوک نمود، فرمود: بیرون روید شاید غنیمت بنات الاصفر را دریابید جد بن قیس بر خاست گفت: یا رسول اللّه صلّى اللّه علیه و آله اذن قعود به من ده و مرا به سبب بنات الاصفر زنهاى روم به فتنه مینداز، مى ترسم به فتنه افتم حضرت او را اجازه داد آیۀ شریفه نازل شد: وَ مِنْهُمْ مَنْ یَقُولُ اِئْذَنْ لِی وَ لاٰ تَفْتِنِّی :و بعضى از منافقین کسى است که مى گوید مرا اذن ده در قعود از جهاد، و مرا در فتنه میفکن یعنى زنان روم یا مرا در حرج و گناه میانداز به سبب عصیان مخالفت امر تو در خروج به جهاد و این میسر نیست حق تعالى بر سبیل تعجّب فرماید: أَلاٰ فِی اَلْفِتْنَةِ سَقَطُوا :آگاه باشید و ملاحظه کنید که این مرد و اتباع او در عصیان و کفر و طغیان، غرق شده اند، با این حال اندیشه ندارند و حرج نمى دانند، لکن مى ترسد که به نظر در بنات الاصفر به فتنه افتد، چقدر غافل هستند ابى مسلم گوید: جد بن قیس به پیغمبر گفت: مرا معذب مساز به تکلیف خروج در شدت گرما حق تعالى فرمود: آگاه باشید که در حرارتى اعظم از آن افتادند، یعنى آتش جهنم، و دال است بر این قوله تعالى «وَ قٰالُوا لاٰ تَنْفِرُوا فِی اَلْحَرِّ قُلْ نٰارُ جَهَنَّمَ أَشَدُّ حَرًّا لَوْ کٰانُوا یَفْقَهُونَ » حاصل آنکه خداى تعالى فرماید: اینها در عین فتنه واقعند و خود غافلند

وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحِیطَةٌ بِالْکٰافِرِینَ :و بتحقیق جهنم هرآینه احاطه شده است به کافرین که هیچ مخلص و رهائى براى آنها نیست و فاصله اى هم نباشد الا مرگ، که به محض ازهاق روح به عذاب برزخى مبتلا و پس از حشر، به عذاب ابدى گرفتار خواهند بود

در تفسیر شیخ ابو الفتوح رازى (قدس اللّه سره) چون این آیه نازل شد، حضرت، بنى اسامه را فرمود: بزرگ شما کیست ؟ گفتند: جد بن قیس الا آنکه او بددل و بخیل است پیغمبر صلّى اللّه علیه و آله فرمود: و اىّ داء أدوأ من البخل کدام درد بى درمان تر است از بخل، بلکه سید شما این جوان سخى کریم، بشیر پسر براء بن معرور است حسان ثابت در این معنى شعرى انشاد نمود [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر عاملی
«وَ لاٰ تَفْتِنِّی» 49 آلوسى در روح المعانى: حسن بصرى و قتاده گفته اند: یعنى به من تکلیف مکن که شاید نپذیرم و نافرمان و عاصى شوم، و بعضى گفته اند: یعنى من را گرفتار زیان و ضرر مکن که کسى ندارم به کار زندگیم برسد و اموال و زن و بچه ام را مواظبت کند ابو مسلم گفته است: یعنى من را گرفتار آزار گرما مکن، و بعضى قاریها «تفتنّی» با ضمّ تاى اوّل خوانده اند و در معنى تفاوت ندارد

مجمع: ابن عبّاس گفته است: مرا به رنج و آزار عشق «بنات الاصفر» «زنهاى روم» گرفتار مکن و فرّاء گفته است: مردى حبشى به ناحیه اى از روم مسلّط شد و چند دختر در آنجا داشت که از سفیدى روم و سیاهى حبشه ترکیب شده رنگ زرد مایل به سیاهى داشتند ازاین جهت آنها را «بنات الاصفر» نامیدند، یعنى دختران زرد

«أَلاٰ فِی اَلْفِتْنَةِ سَقَطُوا» 49 ابو الفتوح نوشته است: ایشان در فتنه افتاده اند یعنى در کفر و فتنه ى دوم کفر است، حقّ تعالى گفت بر سبیل تعجّب: این نیک مرد را نگر که مى ترسد که در حرج نظر رومیان افتد و او خود در دریاى کفر غرقه شده است آن را فتنه مى داند و کفر را فتنه نمى داند [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر مخزن العرفان در علوم قرآن
وَ مِنْهُمْ مَنْ یَقُولُ اِئْذَنْ لِی وَ لاٰ تَفْتِنِّی أَلاٰ فِی اَلْفِتْنَةِ سَقَطُوا مقول قول بعض منافقین است و شاید مقصود همانهائى بودند که از جنگ تبوک سرپیچى نمودند و آن منافقین مى خواستند نفاق خود را بپوشانند این بود که نزد پیمبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله و سلّم آمدید،گفته اند مقصود(جد بن قیس است)که رسول[ص]به او فرمود بیا به جنگ رومیها گفت من مردى هستم مشتاق زنها مى ترسم دخترهاى آنها را ببینم و به فتنه افتم،و شاید مقصودشان این بود ما را در گناه ترک امر خود مینداز تا اینکه مخالفت امر تو عذاب بر ما ایجاب نماید،آگاه باشید که اینها در فتنه سقوط نموده و واقع گردیده اند زیراکه نفاق آنها ظاهر گردیده یا در فتنه و آزمایش تخلف از جنگ واقع گردیده اند

وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحِیطَةٌ بِالْکٰافِرِینَ شاید آیه اشاره به این باشد خواه به اینها امر بجهاد با کفار بشود یا نشود و خواه بظاهر از ترس شمشیر مؤمنین تابع بشوند یا نشوند اینها در فتنه واقع گردیده اند و جهنّم در باطن اینها به حقیقت افروخته شده و واقع در آنند و لو اینکه در صورت نمایان نیست لکن آثار جهنّم در آنها نمایان است به طورى که گویا در وسط آن قرار گرفته اند [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر نور
نکته ها:
یکى از بزرگان قبیله ى بنى سلمه که از منافقان بود، از رسول خدا اجازه خواست تا به جنگ تبوک نرود و بهانه اش این بود که اگر چشمم به زنان رومى بیفتد، فریفته شده، به گناه مى افتم حضرت اجازه داد این آیه نازل شد و او را به خاطر عدم شرکت در جبهه، گناهکار و در فتنه افتاده دانست پیامبر صلى الله علیه و آله او را از ریاست قبیله برکنار و بُشر بن براء را که سخاوتمند و خوش اخلاق بود، به جاى او نصب کرد [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر کاشف
وَ مِنْهُمْ مَنْ یَقُولُ اِئْذَنْ لِی وَ لاٰ تَفْتِنِّی مفسران وحدت نظر دارند بر اینکه وقتى پیامبر خدا صلّى اللّه علیه و آله [مسلمانان را] به غزوۀ تبوک فراخواند، جد بن قیس، یکى از سرکردگان منافقان، به او گفت: اى پیامبر خدا! به من اجازه بده که در این جنگ شرکت نکنم؛ زیرا من مردى هستم که شیفتۀ زنان هستم و اگر چشمم به دختران جوان رومى بیفتد، فریفتۀ آنها خواهم شد ازاین رو، آیۀ فوق نازل شد این منافق، چنین تصور مى کرد که اگر با پیامبر در جنگ شرکت کند، با تجاوز به زنان، به گناه مبتلا خواهد شد، امّا اگر باعث خشم خدا و پیامبر شود گناهکار نخواهد بود

أَلاٰ فِی اَلْفِتْنَةِ سَقَطُوا آنان خیال کردند که از گناه گریخته اند، لکن در همین گناه و یا بزرگ تر از آن سقوط کردند

وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحِیطَةٌ بِالْکٰافِرِینَ ؛ جهنّم از هر سو به کافران احاطه دارد و آنها از آن رهایى ندارند پیامبر صلّى اللّه علیه و آله این منافقان را فراخواند تا توبه کنند و از این راه از گناهانى که از هر سو آنها را دربر گرفته، رهایى یابند امّا آنان دعوت پیامبر صلّى اللّه علیه و آله را رد کردند و در نتیجه، عذاب آنان را از هر سو فراگرفت
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.