● حاجيه تقي زاده فانيد -
تفسیر اثنا عشری
وَ لا یَخافُ عُقباها (15)
وَ لا یَخافُ عُقباها: و حال آنکه نمیترسد عاقبت و تبعه دمدمه را.
چنانچه ملوک میترسند از آنچه در عقب هلاک واقع شود که آن معارضه دشمن است با آنها و انتقام کشیدن از ایشان و به جهت آن بعضی را باقی میگذارد. مراد آن است که حق تعالی باکی از آن ندارد و حال آنکه هیچ کس بر او غلبه ندارد و ذات یگانه او قاهر بر تمام اشیاء باشد.
تنبیه- راضی بودن یا نبودن در عملی شریک گرداند شخص را در آن عمل.
در نهج البلاغه حضرت امیر المؤمنین علیه السّلام فرماید: ایّها النّاس انّما یجمع النّاس الرّضا و السّخط و انّما عقر ناقه ثمود رجل واحد فعمّهم اللّه بالعذاب لمّا عمّوه بالرّضا فقال: «فعقروها فاصبحوا نادمین». ای گروه مردمان جز اینکه نیست جمع نماید مردم به جزای اعمال رضا داشتن و غضب نمودن و به درستی که پی نمود ناقه ثمود را یک نفر پس فراگرفت خدای تعالی به عذاب آنها را به جهت- راضی بودن آنان پی کردن شتر را[اینکهما «1».
تتمّه- به روایت صحیحه، عثمان بن صهیب از پدر خود روایت نموده که حضرت رسول صلّی اللّه علیه و آله و سلّم امیر المؤمنین علیه السّلام را فرمود: یا علی شقیترین پیشینیان کیست! گفت عاقر ناقه ثمود. حضرت فرمود: راست گفتی «فمن اشقی الاخرین» پس کیست شقیترین آخرین! گفت: نمیدانم یا رسول اللّه. حضرت فرمود: «الّذی یضربک علی هذه»: آن کسی است که شمشیر بر اینکه موضع تو زند، و اشاره فرمود به تارک سر امیر المؤمنین علیه السّلام[اینکهما «2».
شیخ المحدّثین صدوق (رحمه اللّه) در امالی در ذیل حدیث فضیلت ماه مبارک رمضان [نقل نموده]: امیر المؤمنین علیه السّلام سؤال نماید [از پیامبر که] افضل اعمال در اینکه ماه چیست! حضرت فرمود: یا ابا الحسن افضل اعمال در اینکه ماه پرهیزکاری از محرّمات الهی است. بعد گریه نماید. علی علیه السّلام گوید: چه چیز شما را به گریه واداشت! حضرت فرمود: گریه نمایم برای آنچه حلال دانند نسبت به تو در اینکه ماه. کانی بک و انت تصلّی لربّک و قد انبعث اشقی الاوّلین و الاخرین شقیق عاقر ناقة ثمود فضربک ضربة علی قرنک فخضب منها لحیتک. امیر المؤمنین علیه السّلام گوید: عرض کردم در اینکه حال در سلامت دین باشم! فرمود: در سلامت دین تو.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر خسروی
15- بنابراین پروردگارشان بسبب گناهشان آنها را بعذاب صیحه نابود کرد و بین آنها تسویه فرمود یعنی تعمیم داد و کوچک و بزرگشان را بالسویه معدوم ساخت و از آنها کسی جان بدر نبرد- و یا ثمود را با زمین مساوی و یکسان ساخت.و نمیترسد از آنچه در عقب و دنبال آن عذاب میباشد (یعنی خداوند از دنبالهای که در هلاک ساختن آنها بشود از احدی بیم ندارد و ترسی ندارد از عقبه عملی که در دمدمه بر آنها فرموده است زیرا کسیرا توانائی و حدّ معارضه و انتقام از او نیست چنانکه فرمود (لا یسئل عمّا یفعل)- و بقولی معنا اینکه است که آنکس که ناقه را پی کرد از دنباله عمل خود نترسید.
یا بقولی صالح از تعقیب قوم خود که او را تهدید بقتل نموده بودند نترسید زیرا اطمینان بنجات خود داشت (فَلَمّا جاءَ أَمرُنا نَجَّینا صالِحاً وَ الَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ بِرَحمَةٍ مِنّا)
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر راهنما
1 - برچیدن ثمودیان از زمین، حادثه اى ناچیز در برابر قدرت خداوند و خالى از هرگونه پیامد نامطلوب
و لایخاف عقبیها
ضمیر «عقباها»، به «دَمْدَمة» و یا به «ثمود» برمى گردد. در صورت دوم مراد «عقبى هلاکتهم» خواهد بود.
2 - خداوند، از آثار هلاکت ثمودیان پروایى نداشته و ترسى از پیامدهاى آن ندارد.
و لایخاف عقبیها
3 - خداوند، بر همه حوادث هستى، مسلّط است و از هیچ پیشامدى نمى هراسد.
و لایخاف عقبیها
4 - خداوند، از نابود ساختن جامعه هاى بزرگ آلوده به گناه، نمى هراسد و بر آثار و پیامدهاى آن سلطه کامل دارد.
و لایخاف عقبیها
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر منهج الصادقین
(15)- وَ لا یَخافُ عُقباها و حال آنکه نمیترسد عاقبت و تبعه دمدمه را هم چنان که ملوک میترسند از آنچه در عقب اهلاک واقع شود که آن معارضه خصم است با ایشان و انتقام کشیدن از ایشان و بجهت آن بعضی را باقی میگذارند مراد آنست که حق سبحانه باکی از آن ندارد و حال آنکه هیچکس را بر او دست نیست و تبعات را بر او راه نه و میتواند بود که ضمیر راجع بثمود باشد بر طبق سابق یعنی نترسید خدای از عاقبت هلاک ثمود، و نزد ضحاک و سدی و کلبی ضمیر مستتر راجع بعاقر است یعنی نترسید آن کسی که عقر ناقه نمود از عاقبت آنچه بجای آورد در عقر و قتل زیرا که او مکذب صالح بود در وعید عذاب و بجهت اینکه در عقر جسارت نمود و گویند ضمیر راجع است بصالح یعنی صالح نمیترسید از عاقبت آنچه تخویف مینمود بایشان از عقر زیرا که واثق بود بنجات خود، طبرسی آورده که بروایات صحیحه و اسانید وثیقه آمده بود که عثمان بن صهیب از پدر خود روایت کرده که حضرت رسول صلّی اللّه علیه و آله و سلّم امیر المؤمنین علیه السّلام را گفت
یا علی من اشقی الاولین
! ای علی شقیترین پیشینیان کیست آن حضرت گفت
عاقر الناقة
حضرت فرمود راست گفتی
فمن اشقی الاخرین
! پس بدبختترین پسینیان کیست آن حضرت فرمود که
لا أعلم یا رسول اللّه
نمیدانم آن کیست رسول صلّی اللّه علیه و آله و سلّم فرمود
ألذی یضربک علی هذه
آن کسی است که شمشیر بر اینکه موضع تو زند و اشاره کرد بتارک سر امیر المؤمنین علیه السّلام و از عمار بن یاسر روایتست که گفت من و امیر المؤمنین در غزوه عشیره در خواب بودیم در جایی که درختان بسیار نشانده بودند و خاک بسیار داشت بخدا سوگند که ما را هیچکس بیدار نساخت مگر حضرت پیغمبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم که پای مبارک خود را بر ما زد و ما را بیدار گردانید و بجهت بسیاری گرد و خاک اعضای ما خاک آلوده شده بود آن حضرت فرمود که
أ لا اخبر کما باشقی النّاس رجلین
شما را خبر کنم بدو مردی که بدبخت ترین مردمانند گفتم
بلی یا رسول اللّه قال حمیر ثمود الذی عقر الناقة و الذی یضربک یا علی علی هذه و وضع یده علی قرنه حتی تبل منها هذه و اخذ بلحیة
یکی سرخک قبیله ثمود است که ناقه صالح را پی کرد و دیگر آن کسیست که تیغ زند بر اینکه موضع تو ای علی و اشاره فرمود بر فرق او تا آنکه تر سازد از خون اینکه موضع را و لحیه مبارک او بگرفت، و در روایت ثابت شده که قدار اشقر موی بود و ازرق چشم و کوتاه بالا و ملتزق الخلق لعنة اللّه علیه و علی اتباعه.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر نمونه
و در آخرین آیه مورد بحث مىفرماید:
وَ لا یَخافُ عُقْباها
و از فرجام این کار نهراسید.
به باور گروهى از جمله «قتاده»، «جبایى»، «ابن عباس» و «حسن» منظور این است که: و خدا هرگز از فرجام کار و نابودى آن جامعه تجاوزکار نمىهراسد، که مورد تعقیب و بازخواست قرار گیرد؛ چرا که او قدرتى بى همتاست و کارهایش بر اساس عدل و داد است و از کسى نمىترسد.
پیام ایه مورد بحث بسان این آیه است که مىفرماید: لا یُسئل عما یفعل و هم یُسئلون(180) در آنچه خدا انجام مىدهد چون و چرا راه ندارد، اما آنان مورد بازخواست قرار خواهند گرفت.
از دیدگاه گروهى منظور این است که: پى کننده ناقه صالح دست به جنایت زد و از فرجام کار زشت و ظالمانه خود نهراسید.
و پارهاى نیز برآنند که: پیامبر خدا، صالح از فرجام کار آن جامعه و عذابى که گریبان آنان را مىگرفت نترسید، چرا که کار خود را انجام داده بود، و بر نجات و رستگارى خود ایمان داشت.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیرآسان
- وَ لا یَخافُ عُقباها- بعضی از مفسرین گفتهاند: ضمیر کلمه (عُقباها) به کلمه (دمدمه و تسویه) برمیگردد و اقوال دیگری نیز هست. گرچه خدا میداند. ولی آنچه از ظاهر لفظ استفاده میشود اینکه است که ضمیر (عُقباها) هم مثل ضمائر آیات قبل به قبیله ثمود برمیگردد!
یعنی خدای توانا از قوم ثمود خوفی ندارد که چون آنانرا مورد خشم و عذاب قرار داده است مبادا ایشان در آینده در صدد انتقام برآیند
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیرهدایت
[15] و آیا کسی از خدا پرسید که چرا آنان را هلاک کرد!؟ هرگز ...
«وَ لا یَخافُ عُقباها- و از عاقبت آن بیم نداشت.»
سبحان اللّه و تعالی، چگونه خدایی که جبار آسمانها و زمین است از عاقبت و نتیجه دمدمة بترسد!؟ بدین گونه شریکان خدا برای ایشان سودی نداشتند و عذرها و بهانهها برای ایشان سودمند نیفتاد، پس چرا پند نگیریم و از پرداختن به کارهایی نظیر کارهای آنان خودداری نکنیم! اینکه بود پایان کار گروهی که خود را پنهان کردند و به سختترین نومیدی گرفتار شدند، و هر کس خود را ضایع کند و نفس خود را پنهان سازد، پایانی آکنده از پشیمانی و نومیدی دارد که امیدواریم خدا ما را از آنها حفظ کند.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» محمد حسینی همدانی
وَ لا یَخافُ عُقباها:
پروردگار از هلاکت آنان هرگز بیم و هراسی نداشت و ساحت پروردگار منزه از حالت خوف و عوارض است و اجرای عقوبت بر متمرد آن با التزام خود آنان بقبول دعوت رسول هم چه صالح علیه السّلام بر وفق حکمت و نظام است بدین جهت همه افراد آن قوم را کمترین لحظهای بهلاکت افکند پس از اینکه پس از قتل شتر نیز سه روز آنان را مهلت داد و عقوبت آنان را بتأخیر افکند شاید در مقام توبه و رجوع برآیند و دعوت رسول را بپذیرند چون هیچیک از افراد آن قوم در مقام پشیمانی و عذر خواهی برنیامدند عقوبت بر آنان اجراء شد.
و الحمد للّه زنة عرشه.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● نيره تقي زاده فايند -
مجمع البیان
و در آخرین آیه مورد بحث مىفرماید:
وَ لا یَخافُ عُقْباها
و از فرجام این کار نهراسید.
به باور گروهى از جمله «قتاده»، «جبایى»، «ابن عباس» و «حسن» منظور این است که: و خدا هرگز از فرجام کار و نابودى آن جامعه تجاوزکار نمىهراسد، که مورد تعقیب و بازخواست قرار گیرد؛ چرا که او قدرتى بى همتاست و کارهایش بر اساس عدل و داد است و از کسى نمىترسد.
پیام ایه مورد بحث بسان این آیه است که مىفرماید: لا یُسئل عما یفعل و هم یُسئلون(180) در آنچه خدا انجام مىدهد چون و چرا راه ندارد، اما آنان مورد بازخواست قرار خواهند گرفت.
از دیدگاه گروهى منظور این است که: پى کننده ناقه صالح دست به جنایت زد و از فرجام کار زشت و ظالمانه خود نهراسید.
و پارهاى نیز برآنند که: پیامبر خدا، صالح از فرجام کار آن جامعه و عذابى که گریبان آنان را مىگرفت نترسید، چرا که کار خود را انجام داده بود، و بر نجات و رستگارى خود ایمان داشت.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.