توضیح : فمن یعمل مثقال ذره خیرا، و من یعمل مثقال ذره شرا یره. یکى شخص با شعور، حساس و مطمئن وقتى این جمله را بشنود یا بخواند که اگر کسى به اندازه شرى انجام دهد آن را مىبیند، چنین مؤمنى زندگى را چگونه مىبیند و چگونه زندگى خواهد کرد؟ این مؤمن از نظر خدا دورنیست. در این جهان عظیم، در این غوغایى که در زمین است، این همه انسان مىمیرد، آن همه حوادث اتفاق مىافتد، این مؤمن در گوشهاى، در کنارى است، شاید کسى هم او را نمىشناسد، نه مقام و نه موقعیتى داشته است، چه بسا گمنام بوده و کسى به او اهمیت نمىداده است، شاید وقتى از کوچه عبور مىکرد و به کسى سلام مىکرد او را عار داشت که جوابش را بدهد، اما چون به یاد خدا بوده خدا هم او را فراموش نکرده است. الان در این لحظههاى حساس که وقت احتضار است پروردگار جهان او را فراموش نکرده و از قلم نینداخته است و لطف او شامل حال این مؤمن است. خداى خود فرموده که به یاد من باشید، من به یادتان هستم، اما اگر مرا فراموش کنید من هم فراموشتان مىکنم و شما را وا مىگذارم. این مؤمن بیاد خدا بوده و سوره زلزال را مىخوانده است، پروردگار جهان هم به یاد اوست و او را فراموش نکرده و ملکى از جانب خود فرستاده است،آنهم ملکى کریم و بزرگوار. خود سوره اذا زلزلت هم پیش شخص به صورتى زیبا مجسم شده است.
آنگاه ملک الموت به آن فرشته بزرگوار و به سوره زلزال مىگوید: قد امرنى ربى ان اسمع له واطیع و لا اخرج روحه حتى یأمرنى بذلک شما براى این بنده خدا توصیه و سفارش کردید، من هم به شما اطمینان مىدهم که پروردگارم فرمان داده که گوش به فرمان او، این بنده خدا، این مؤمنى که در حال احتضار است و سوره زلزال را مىخواند است، باشم و حرفش را اطاعت کنم.
من هرگز در کار پیشى نمىگیرم، من مطیع فرمان خود هستم. ولا اخرج روحه و پروردگار من به من امر کرده که روح او را خارج نکنم و جان او را نگیرم حتى یأمرنى بذلک تا خود این بنده خدا به من دستور دهد و بگوید جان مرا بگیر.
[ بستن توضیحات ]