واژه عید در قرآن کریم تنها یک بار در آیه 114 سوره مائده آمده است؛ «عیسی بن مریم گفت: پروردگارا! برای ما از آسمان مائده ای بفرست؛ تا این روز برای ما و کسانی که پس از ما می آیند، عید باشد که تو بهترین روزی دهندگانی و آیت و حجتی از جانب تو برای ما باشد». عید، روزی است که در آن سود و منفعتی به دست بیاید و در شرع مقدس اسلام، روزهای غدیر، قربان و فطر، عید نامیده می شوند که در عید اضحی، قربانی و در عید فطر، زکات فطره مطرح است و در غدیر، حضرت علی علیه السلام به امامت منصوب شد. همچنین گفته شده که عید، روزی است که در آن نماز ویژه ای برگزار کنند یا روزی است که مجمعی در آن فراهم آید یا آن که عید روزی است که خلق از ماتم به شادمانی بازگردند یا روزی است که تفاوتی میان درویش و توان گر نباشد. از سوره مائده استفاده می شود که حضرت عیسی مسیح علیه السلام روز نزول مائده را که سال روز وقوع یک معجزه الهی در تاریخ است، برای همه انسان ها عید قرار داده است؛ تا این روز، آیت و حجتی از جانب خداوند، برای مردمان در تمامی اعصار باشد و به برکت این پدیده، همه ساله شادمانی و خجستگی آن روز تکرار شود.
از آن جا که مائده به معنای خوان پرنعمت، تنها دو بار در سوره مائده آمده، می توان گفت: نزول رزق از آسمان به درخواست حضرت عیسی مسیح علیه السلام، ویژگی خاصی داشته و به خاطر آن، عنوان مائده به آن تعلق گرفته است. راغب اصفهانی می نویسد: مائده، طبق و خوانی است که در آن طعام باشد که هم به آن طبق و هم به طعام، مائده گفته می شود. بنابراین، عید در این سوره، به نزول یک برکت آسمانی در پوشش طبق یا طبق هایی از طعام و خوردنی اشاره دارد که می تواند در تکرار و بازگشت آن روز نیز همان برکات وجود داشته باشد و از این جهت، آیت و حجتی دیگر از جانب خداوند متعال برای انسان ها و فرصتی دیگر برای ایجاد ارتباط با خدا و یادآور خدا در دل ها و زبان ها باشد.
عید در روایات اسلامی
جمعه، فطر، اضحی و غدیر خم، مهم ترین روزهایی هستند که از آنها در روایات اسلامی با عنوان عید یاد شده است و هر یک از این روزها، اعمال، آداب و مراسم مشترک یا خاصی دارند. مهم ترین اعمال و آداب مشترک این اعیاد عبارتند از: غسل، پوشیدن جامه نیکو، استعمال بوی خوش، خواندن نماز و دعا و علاوه بر اینها، هر کدام از آنها اعمال ویژه ای نیز دارند. نکته جالب توجه در این اعمال، آداب و دعاهای آن است که اغلب به نزول فرشتگان و ارواح وارستگان و فرود آمدن برکات آسمانی اشاره شده است؛ چنان که تلاوت سوره قدر، به منظور اشاره به قدر و شرف و عظمت این اعیاد و تأکید بر نزول فرشتگان و روح از آسمان، در نمازهای ویژه این اعیاد مطرح شده است.
در شب جمعه، ملائکه از آسمان به زیر می آیند و در پسین پنجشنبه و شب جمعه و روز جمعه تا غروب آفتاب، جز صلوات بر محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله چیز دیگری نمی نویسد. شب عید اضحی (قربان) از شب های با برکت است و یکی از آن چهار شبی است که نگاه داشتن احیا در آن شب، توصیه شده است؛ زیرا درهای آسمان در این شب باز است. در روایات آمده است که فضیلت شب عید فطر، کمتر از شب قدر، یعنی شب نزول قرآن، ملائکه و روح نیست. عید غدیر خم نیز از عظیم ترین اعیاد است و نامش در آسمان، روز عهد معهود است و آن روزی است که حضرت رسول صلی الله علیه و آله، امیر المؤمنین علیه السلام را به خلافت خود برگزید. احسان و انفاق در این روز، مانند شب قدر، پاداشی چندین برابر روزهای دیگر دارد.
عید نوروز و آداب آن
در روایتی از معلی بن خنیس، از نوروز، این گونه تجلیل شده است: نوروز، روزی است که کشتی نوح بر کوه جودی
قرار گرفت؛ روزی است که جبرئیل بر نبی علیه السلام نازل شد؛ روزی است که رسول اکرم صلی الله علیه و آله، علی علیه السلام را بر دوش کشید؛ تا بت های قریش را از بالای کعبه رمی کند؛ روزی است که نبی علیه السلام به وادی جن رفت و از ایشان بیعت گرفت؛ روزی است که برای علی علیه السلام از مردم بیعت گرفت (غدیر خم)؛ روزی است که قائم آل محمد (عج) ظهور خواهد کرد و روزی است که امام عصر (عج) بر دجال پیروز خواهد شد. در مفاتیح الجنان چنین آمده است: «چون نوروز شود، غسل کن و پاکیزه ترین جامه های خود را بپوش و به بهترین بوهای خوش، خود را معطر گردان و چون از نمازهای پیشین و پسین و نافله های آن فارغ شدی، چهار رکعت نماز بگذار؛ یعنی هر دو رکعت به یک سلام و در رکعت اول بعد از حمد، ده مرتبه سوره قدر (انا انزلناه) و در رکعت دوم بعد از حمد، ده مرتبه سوره قل یا ایها الکافرون و در رکعت سوم بعد از حمد، ده مرتبه «قل اعوذ برب الناس» و «قل اعوذ برب الفلق» را بخوان و بعد از نماز به سجده شکر برو و این دعا را بخوان: اللهم صل علی. .. و بسیار بگو یا ذوالجلال و الاکرام».
نماز عید نوروز
نماز عید نوروز مشتمل است بر قرائت سوره حمد و یکی از سوره های قدر، کافرون، توحید، فلق و ناس و بسیار شبیه به نمازی است که ضمن آداب و اعمال روز جمعه و یا اعمال روز عید غدیر خم، وارد شده است.
از آن جا که قرائت سوره قدر در نماز عید نوروز توصیه شده است، می توان دریافت که عید نوروز نیز چون دیگر اعیاد اسلامی با نزول برکات و آیات الهی همراه است. تأکید بر قرائت سوره های کافرون، توحید، معوذتین نیز می تواند اشاره به درخواست دفع انواع شرور و بدی ها داشته باشد.
دعای عید نوروز
دعای مخصوص عید نوروز با درود و صلوات بر رسول اکرم صلی الله علیه و آله و آل او و اوصیا و همه انبیا و رسولان آغاز می شود و آن گاه با فرستادن درود بر ارواح و اجساد ایشان ادامه می یابد. در این دعا آمده است: «هذا الذی فضله و کرمته و شرفته و عظمته خطره».
این فراز با اندکی جابه جایی در کلمات، در دعای مخصوص ماه مبارک رمضان، نیز آمده است.
فراز پایانی دعای مخصوص عید نوروز این است: «اللهم... ما فقدت من شی فلا تفقدنی عونک علیه حتی لا اتکلف ما لا احتاج الیه یا ذوالجلال و الاکرام» و از آن جهت که در آن سخن از گم شدن و گم شده ها به میان می آید، بیش از اندازه قابل توجه است؛ زیرا عید نوروز، همان روزی است که حضرت سلیمان علیه السلام، انگشتری خویش را پس از مدتی پیدا کرد.
نوروز از دیدگاه امام صادق علیه السلام
معلی بن خنیس می گوید: صبح گاه نوروز، به حضور امام صادق علیه السلام رسیدم. حضرت از من پرسید: معلی! آیا از امروز چیزی می دانی؟ گفتم: خیر؛ اما ایرانیان، امروز را بزرگ می دانند و به همدیگر تبریک می گویند. امام فرمود: گرامی داشت امروز، به سبب وقایعی است که برای تو بازگو می کنم؛
نوروز همان روزی است که خداوند از بندگان خود میثاق گرفت که بنده خدا باشند؛ برای او شریک قائل نشوند و غیر از خداوند، کسی را عبادت نکنند؛ یعنی روز آزادی است.
نوروز، همان روزی است که برای نخستین بار خورشید طلوع کرد؛ یعنی روز روشنایی و درخشش است.
نوروز، روزی است که کشتی نوح علیه السلام بر «جودی» نشست؛ یعنی روز نجات از عذاب الهی است.
نوروز، روزی است که حضرت ابراهیم علیه السلام بت ها را شکست؛ یعنی روز مبارزه با شرک و بت پرستی است.
نوروز، همان روزی است که جبرئیل امین بر پیامبر صلی الله علیه وآله هبوط کرد؛ یعنی روز دریافت پیام الهی است.
نوروز، همان روزی است که رسول خدا صلی الله علیه وآله، حضرت علی علیه السلام را بر دوش گرفت و بت های قریش را از بالای کعبه بر زمین ریخت؛ یعنی روز پیراستن خانه های پاک از آلودگی هاست.
نوروز، روزی است که پیامبر صلی الله علیه وآله، حضرت علی علیه السلام را در محل غدیر خم به مردم به عنوان امیرالمؤمنین معرفی کرد؛ یعنی روز پیمان با ولایت است.
نوروز، همان روزی است که قائم آل محمد صلی الله علیه وآله، حضرت مهدی علیه السلام، ظهور پیدا می کند و بر دشمنان عدالت پیروز می شود و حکومت عدل الهی تشکیل می دهد.
امام صادق علیه السلام فرمود: «نوروز که می آید، ما منتظر فرج آل محمد صلی الله علیه وآله هستیم؛ زیرا نوروز از روزهای ما و روزهای شیعیان ماست و شما آن را از دست دادید و پارسیان آن را نگه داشتند».1
پی نوشت:
1. مجلسی، بحارالانوار، ج 59.
توضیح : نوروز روز آزادی ،روز روشنایی و درخشش، روز نجات از عذاب الهی،روز مبارزه با شرک و بت پرستی،روز دریافت پیام الهی، روز پیراستن خانه های پاک از آلودگی ها، روز پیمان با ولایت، روز انتظار فرج و روز ظهور قائم آل محمد (ص) و روز پیروزی حق بر باطل است.
معنای آفریدن برای ذَرَأ ، مفسران را با یک مسأله دشوار کلامی مواجه کرده است که چرا قرآن میگوید »بسیاری از جنیان و انسانها برای دوزخ آفریده شده اند«؟ این معنا، مفسران را ناگزیر کرده است تا ذیل آیه مذکور سطور متعددی را به ارائه ادله برای صحت چنین معنایی اختصاص دهند:
شیخ طوسی حرف لام در »لجهنم« را لام عاقبت میداند، به این معنا که اهل شقاوت به سبب کاربست نادرست اختیار خود و نیز کردار ناشایست به چنین عاقبتی گرفتار آمدهاند بنابراین میتوان گفت که ایشان برای جهنم آفریده شدهاند.
با اینحال ابن عاشور لام را لام عاقبت نمیداند بلکه آن را دال بر معنای تعلیل دانسته است. همچنین از نظر وی در این آیه، مجاز به علاقه مسبَّبیه به کار رفته است و واژه جهنم بر معنای اصلی خود دلالت ندارد. به بیانی دیگر در آیه مسبب یعنی جهنم ذکر شده است اما سبب یعنی اعمالی که باعث دخول در جهنم میشود، قصد شده است زیرا آفرینش کثیری از مخلوقات بخاطر آبادانی جهنم معنا ندارد.
از نظر مجمع البیان نیز آیه خبر از علم الهی درباره اهل شقاوت میدهد که بنا بر آن، چنین افرادی ایمان نخواهند آورد و عاقبت ایشان به دوزخ ختم خواهد شد.
المیزان با ذکر مثال نجاری که هدف اصلی وی ایجاد یک درب است اما به تَبَعِ آن مقداری از چوبها نیز ضایع میشود و یا مثال کشاورزی که هدف اصلی او برداشت گندم است اما به ناچار پارهای از بذرها نیز خراب میشود، معتقد است که در آیه نیز از غایت تبعی و ناگزیرِ خلقت سخن گفته میشود و در آیاتی مانند: إِلَّا مَنْ رَحِمَ رَبُّکَ وَ لِذلِکَ خَلَقَهُمْ )هود/119)به غایت اصلی خلقت اشاره میشود.
افزون بر این لازم است اشاره شود که برخی مفسران مانند فخررازی مفهوم جبر را برداشت کردهاند. وی اشاره میکند که: خداوند در آیه فوق تصریح میکند که بسیاری از جنیان و انسانها برای دوزخ آفریده شدهاند. بنابراین اگر ایشان جهنمی نشوند علم الهی به نادانی بدل میشود و گزارش راستِ خداوند دروغ میگردد و چون این امور ناشدنی هستند ملزومات آنها نیز محال خواهد بود و به تبع بسیاری از جنیان و انسانها باید به ناچار داخل در جهنم شوند. نقد کلی به این گونه تفاسیر آن است که با پیش فرضهای کالمی به تفسیر آیات می پردازند و در نتیجه پارهای توجیهات تکلف آمیزی لغوی و کالمی به دست میدهند. برای مثال وقتی ابن عاشور از مجاز به کار رفته در آیه یاد میکند سخن خود را بر ادله کالمی مبتنی میسازد و یا تفسیر المیزان با تکیه بر رویکرد کالمی خود، آیه 179 اعراف
را حاکی از غایت تبعی خلقت و آیه 119 هود را دال بر غایت اصلی خلقت دانسته است. از سوی دیگر، مؤلف المیزان قید »کَثیراً« را در آیه کامالً نادیده گرفته است چرا که با تکیه بر همان مثال نجار یا کشاورز، اگر غایت فرعی یا تبعی آفرینش، دوزخ باشد معنا ندارد که بسیاری از جنیان و انسانها برای جهنم و شمار اندکی از ایشان برای رحمت و سعادت آفریده شوند بلکه در آن صورت، عکس این معنا صحیح خواهد بود. در باب تفسیر ارائه شده از سوی فخر رازی نیز ناگفته پیداست که چنین تفسیری از
آیه، مشکلات کلامی فراوانی پیش روی ما مینهد. چنانچه این معنا از آیه با مفهوم آیات زیر در تعارض کامل قرار میگیرد: إِنَّ اللَّهَ ال یَظْلِمُ النَّاسَ شَیْئاً وَ لکِنَّ النَّاسَ أَنْفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ)یونس/44،)إِنَّا هَدَیْناهُ السَّبیلَ إِمَّا شاکِراً وَ إِمَّا کَفُوراً )انسان/3،)فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْها )روم/30،)إِلَّا مَنْ رَحِمَ رَبُّکَ وَ لِذلِکَ خَلَقَهُمْ )هود/119،)وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِالَّ لِیَعْبُدُونِ )ذاریات/56.)
دیدیم که عموم مفسران مسلمان ذیل آیه 179 سوره اعراف، مفهوم خلقت را برای واژه »ذَرَأ« پیشنهاد دادهاند و حاصل این معنا یعنی عبارت »بسیاری از جنیان و انسانها را برای دوزخ آفریدهایم« با مضمون دستهای دیگر از آیات در تعارض قرار میگیرد. از این رو مفسران، آیه را به معرکه آراء و اقوال کلامی خود بدل کردهاند تا این تعارض فرضی را برطرف سازند. با اینهمه مفسران در مقام متکلمانی ماهر آنچنان بر اثبات نظرگاه کلامی خود و تحمیل آن بر آیه 179 اعراف متمرکز شدهاند که مغز و مخ آیه را یکسره فراموش کردهاند. به تعبیر دیگر اگر به کاربست واژه و مطالعه تطبیقی آن در متون مقدس یهودی- مسیحی توجه جدی داشته باشیم بدون تردید به معنای پراکندن یا غربال کردن برای واژه و
به تَبَع، مفهوم استعاری آیه دست مییابیم و از این رهگذر به فهم مخاطبان نخستین متن نزدیکتر میشویم.
بنابر آنچه گذشت، آیه 179 سوره اعراف یک گزاره کلامی را صورتبندی نمیکند بلکه حقیقتی انتزاعی را که عبارت است از جدا کردن انسانهای سره از ناسره به صورت استعاری بیان میکند.
توضیح : حرف سوم واژه ذرء نه تنها در زبان عربی بلکه در زبانهای سامی نیز وضعیتی ناپایدار دارد و میان حروف همزه، واو، یاء، آلف، هِه و یود متغیر است یعنی ذرء ذرو ذرا یکی هستن