محمد رضا بهارنارنج

قرآن کریم : ما لک من الله ولی و لا نصیر ، بقره ١٢٠ ... اذان : اشهدان علیا ولی الله چه توضیحی دارین استاد

محمد مهدی شاه آبادی (داور) : ولی کسی بودن یعنی بی واسطه به او متصل بودن. نتیجه این اتصال بی واسطه، محبت، نصرت و یاری و سرپرستی است.
خداوند ولی مومنان است یعنی همواره آنها را سرپرستی و هدایت و یاری می کند.
همچنین مومنین نسبت به یکدیگر ولایت دارند یعنی بهره ای از ولایت خداوند، بین مومنان نیز جاری است و در نتیجه مومنان نسبت به هم محبت دارند و یکدیگر را یاری می کنند.
بالاترین انسان ها از نظر ایمان، بیشترین اتصال را به خدا دارد و از خداوند کسب محبت و هدایت و یاری و شرایط سرپرستی را کسب می کند. چنین انسان مومنی نسبت به سایر مومنان از ولایت بیشتری برخوردار است. به تعبیر دقیق تر، ولایت خدا (محبت و یاری و سرپرستی و هدایت خدا) به واسطه او به سایر مومنان می رسد.
این شخص پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم است و پس از ایشان امیرالمومنین علیه السلام و سایر ائمه معصومین علیهم السلام.
پس معنای اشهد ان علیاً ولی الله این است که :
شهادت می دهم علی متصل ترین فرد به خدا پس از پیامبر است و تحت محبت و یاری و نصرت و هدایت و سرپرستی خدا است.
به خاطر همین نزدیکی، امیرالمومنین، ولی مومینن نیز هست یعنی به واسطه سیراب شدن از چشمه هدایت و محبت و یاری و سرپرستی الهی، سایر مومنان را نیز از محبت و یاری و نصرت و هدایت بهره مند می کند و به اذن خدا، آنها را سرپرستی می کند و به سمت نور حرکت می دهد.
در آیه ای که ذکر کردید:
منظور این است که ای پیامبر اگر بعد از آمدن علم از سوی خدا، از هداهای کافران پیروی کنی، در برابر خداوند هیچ سرپرست و یاری کننده ای نداری. یعنی هیچ کسی را نداری که در برابر عذاب و قهر الهی از تو محافظت کند. و این ربطی به معنای علی ولی الله ندارد. در اینجا ولی به معنای سرپرست و یاری کننده ای است که بخواهد در برابر ولایت خدا قد علم کند که قطعاً چنین کسی وجود ندارد و هیچ کسی نمی تواند به کسی غیر از خدا تکیه کند و در برابر عذاب خدا از غیر خدا کمکی بخواهد.

پسرآفتاب

سلام
فرمودید که کتاب خدا دارای قواعد خواصی نیست و در نگاه شیعه وحیانی نمی باشد و اینکه اختلاف زیاد دیده میشود؟!!!!
ولی انچه ما تا بحال شنیدیدم و دیدم متفاون از گفته شماست
ممنون میشم بیشتر توضیح بدین

محمد مهدی شاه آبادی (داور) : سلام علکیم
چه کسی گفته که قرآن در نگاه شیعه وحیانی نیست؟؟

محمد رضا بهارنارنج

با سلام و عرض ادب
با توجه به سادگی و صراحت آیه شریفه (محمد ۱۹) خدا از حضرت محمد خواسته برای گناهانش توبه کند . چرا برخی مترجمین و مفسرین ما سعی در انحراف در ترجمه این آیه شریفه دارند.

محمد مهدی شاه آبادی (داور) : سلام علیکم
ذنب (بر وزن عقل) در اصل بمعنى گرفتن دم حیوان و غیره است. هر فعلی که عاقبتش وخیم است آنرا ذنب گویند زیرا که جزاى آن مانند دم حیوان در آخر است‏ (قاموس).
به این ترتیب امری ممکن است برای فردی که دارای مقام و موقعیت خاصی است، عواقب نامطلوبی داشته باشد و برای او ذنب به شمار آید و برای دیگری که در آن موقعیت نیست، کار نامطلوبی نباشد. مانند اینکه یک استاد در کلاس عملی انجام دهد که خلاف ادب استادی به شمار آید اما همین عمل برای شاگردان بد انگاشته نمی شود. یا از فردی که سال ها استاد اخلاق بوده، یک عمل مکروه یا عدم رعایت شئون عرفی بسیار زشت است و دیگران او را تقبیح می کنند و ممکن است از چشم دیگران بیافتد و دیگران او را مستحق خلع از منصب استاد اخلاقی بدانند اما همین عمل برای یک فرد معمولی اصلا زشت نیست.
حسنات الابرار سیئات المقربین: خوبی های انسان های خوب، در حکم بدی برای مقربین است. یعنی آنچه از انسان های خوب، خوب شمرده می شود، برای مقربین بد است چون از مقربان انتظار بسیار بیشتری می رود.
پس ذنب همواره به معنی مخالفت با امر خداوند نیست و همیشه به معنای گناهی که مستحق عذاب اخروی باشد نیست. بلکه ممکن است برای فردی، عملی که مکروه است و یا حتی برای فرد والامقامی، انجام دادن عملی که در شرایط خاصی، «بهترین عمل» به حساب نمی آید، ذنب باشد و او در همین حد از مرتبه عالی فاصله گرفته باشد. حتی ممکن است فردی آنقدر در مراتب طهارت و تقوا و اطاعت بالا رفته باشد که خطورات ذهنی او، که نیت گناه هم نیست، بلکه خطور ذهنی چیزی است که بهترین کار به حساب نمی آید، در حق او ناپسند باشد و او برای باقی ماندن در مرتبه خاص خود و بالا رفتن از آن مرتبه و ابراز مراتب عالی تر بندگی خدا، از آن خطورات قلبی استغفار کند.
قرار نیست که قرآن را در حد اعمال خودمان و مراتب معمولی خودمان پایین بیاوریم. باید به وسعت معنای لغت و سایر قرائن و آیات و روایات توجه کرد تا آیه در محدوده تنگ بینش و تفکر ما محبوس نماند.

مهمان

با مراجعه به آیات 27 الی31 سوره مایده علت قبول واقع نشدن قربانی قابیل چه چیزی ذکر شده؟
کم ارزش بودن قربانی؟ بی تقوایی قابیل ؟ ایمان نداشتن قابیل به خدا

محمد مهدی شاه آبادی (داور) : بی تقوایی قابیل ؟

محمد اقاباباییان

چرا در سوره نمل دو بسم الله وجود دارد؟

محمد مهدی شاه آبادی (داور) : در آیه 30 این سوره نامه حضرت سلیمان به ملکه سبا آمده است که با بسم الله آغاز می شود:
انه من سلیمان و انه بسم الله الرحمن الرحیم

علی دهقان نیا

چرا ایه2 سوره انعام چرا مرگ را دوبار تکرار نمود؟

محمد مهدی شاه آبادی (داور) : 1- اجل، در لغت دو معنا دارد: یکی مدت معین و دیگری آخر مدت، در مفردات راغب و قاموس به آن ها اشاره شده است. به نظر علامه طباطبایی، معنای اصلی آن تمام مدت است و به طور مجازی در آخر مدت نیز استعمال می شود(ترجمه تفسیر المیزان، ج 7, ص 10) .
2- طبق مفاد آیه 2 از سوره ی انعام (ثم قضی اجلا و اجل مسمی عنده), انسان دارای دو نوع اجل است که یکی مشروط است یا معلق و دیگری محتوم یا مسمی. منظور از مشروط ومعلق این است که تابع شرایطی است و اگر آن شرایط فراهم باشد, اجل خواهد آمد و اگر فراهم نباشد, نخواهد آمد. مقصود از محتوم و مسمی هم این است که در وقت معینی می آید و حتمی است. اجل نوع اول، قابل محو و اثبات است; اما دومی ثابت و پایدار است.(برای توضیح بیشتر ر.ک : همان، ص 13 - 11)
در حدیثی از امام صادق(ع) در تفسیر آیه ی فوق آمده است که آن حضرت فرمود: آن ها دو اجلند اجل مشروط که خدا در آن هر چه بخواهد می کند و اجل محتوم، (مجلسی، بحارالانوار, ج 5, ص 140, حدیث 9, چاپ بیروت و تفسیر نور الثقلین، ج 1, ص 504, نشر اسماعلیان) .
خلاصه، از کلمه ی مسمی که بعد از واژه ی اجل در آیه ی 60 سوره انعام ذکر شده است و با توجه به آیه ی 124 اعراف که می فرماید: « و لکم فی الارض مستقر و متاع الی حین», می توان چنین استنباط کرد که اجل مسمی برای هر کس از روز تولد, نزد خدا معلوم و معین است. افزون بر آن، در آیه ی 2 همین سوره، بعد از کلمه ی مسمی، عبارت «عنده» هم به کار رفته است که نشان می دهد اطلاع بر این مسمی منحصر به خدا می باشد(ترجمه المیزان، ج 7, ص 206).
ه طور کلى مرگ و میر دو نوع است: یکى اجل حتمی و مسمّى، و دوّم اجل معلّق یا غیر مسمّى.
نوع اوّل همان اجل طبیعى است که مطابق با نظام خلقت هرموجود زنده‏اى پس از یک دوره زندگى عوامل زیستى او رو به کاهش و زوال مى‏گذارد تا روزى که عمر او به سر رسد، و اجل معلق، مرگ‏هاى زودرس هستند که بر اثر تصادف یا بیمارى‏ها و... پدید مى‏آیند و هر دو اجل به اراده و مشیت الهى و بر طبق قضا و قدر الهى انجام مى‏شود، ولى نکته‏اى که در این جا قابل توجه است این که اعمال و رفتار ارادى و اختیارى انسان نیز، خود یکى از اسباب و مشیات این عالم و جزئى از قضا و قدر الهى است که در بسیارى ازحوادث و پدیده‏هاى عالم، نقش فاعلى به خود مى‏گیرد. پس انسان مى‏تواند با اعمال و رفتار خود، سرنوشت خویش را تعیین کند و یکى از امورى که رفتار انسان در تعیین آن مؤثر است، مرگ مى‏باشد. انسان مى‏تواند با رعایت اصول بهداشتى و... عمر خود را به حد طبیعى و واقعى برساند. علاوه بر این بعضى از گناهان یا کارهاى خیر مانند قطع رحم یا ظلم و احسان وصله رحم و صدقات و... نیز در تأخیر و تقدیم مرگ‏ها مؤثر است، ولى در نهایت همه اینها برطبق قانون قضا و قدر الهى است و خداوند از ازل مى‏داند که هر انسانى با اعمال و رفتار خوب یا بد خویش چه نوع اجلى خواهد داشت.
4- از آیات و روایات نیز معلوم مى‏شود که انسان داراى دو نوع مرگ است . مرگ حتمى، هرگز تأخیر و تقدم ندارد و صله رحم، صدقه و... هم تأثیرى بر آن نخواهد داشت. آن چه در روایات وارد شده که صدقه، صله رحم، تشییع جنازه مؤمن و... عمر انسان را طولانى مى‏کند و با برخى امور آن را کاهش مى‏دهد، مربوط به اجل معلق است. به این مثال توجه کنید: اگر فانوسى را که در مخزن آن مقدارى نفت وجود دارد، روشن کنیم دو نوع خاموشى براى آن متصور است: یکى آن که آن قدر روشن باشد تا نفت آن تمام شود و به طور طبیعى خاموش گردد. دوم آن که قبل از تمام شدن نفت، کسى آن را خاموش کند یا فانوس بر زمین افتد و... خاموش شود.
بیشتر مرگ‏ها با اجل معلق تحقق مى‏پذیرد نه با اجل حتمى؛ یعنى، یک‏سرى عوامل، در تقدیم و یا تأخیر آن دخیل است؛ مثلاً اگر کسى از بدن خود مراقبت نکند و غذاهاى ناسالم و مضر تناول نماید، در اثر مسمومیت و یا انسداد شریان‏ها و ... عمرش به پایان مى‏رسد؛ حال آن که اگر مراقبت مى‏کرد، ممکن بود عمرش طولانى‏تر باشد.
برگرفته از:
http://porseman.org/q/show.aspx?id=127839

مریم صالحی

سلام.خسته نباشید.خواستم بپرسم ک چرا در سوره منافقون آیه۱۰من ما نوشته؟چرا مما ننوشته؟
ممنون

محمد حسین شاه آبادی (داور) : سلام علیکم
کتابت قرآنی تابع قواعد خاصی نیست و در نگاه شیعه وحیانی نمی‌باشد. لذا از این گونه اختلاف‌ها زیاد دیده می‌شود. به هر حال از نظر ادبی و مفهومی بین این دو نوع نگارش تفاوتی نیست.

مهدی مصطفی پور

با سلام در هنگام نماز خواندن بعد از سوره حمد چه سوره هایی از قرآن را نمی تونیم قرائت کنیم؟

محمد حسین شاه آبادی (داور) : سلام علیکم
اگر سوالات فقهی را از دفتر مرجع تقلید خود بپرسید بهتر است. اما اجمالا سوره‌های سجده‌دار (فصلت، نجم، علق و سجده) را نمی‌توان در نماز خواند.

مهمان

بر اساس آیه 25 سوره ی انفال یکی از مهم ترین نتایج اطاعت از خدا وپیامبر چیست
1) سعادت دنیوی 2)سعادت اخروی 3)دستیابی به حیات واقعی

محمد حسین شاه آبادی (داور) : به نظر می‌آید که منظورتان آیه 24 سوره انفال است:
یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اسْتَجیبُوا لِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذا دَعاکُمْ لِما یُحْییکُمْ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ یَحُولُ بَیْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِهِ وَ أَنَّهُ إِلَیْهِ تُحْشَرُونَ

که بنا بر صراحت آیه اطاعت از پیامبر موجب «دستیابی به حیات واقعی» است.

مرتضی کریمیان

با عرض سلام و قبولی طاعات خدمت شما، کلمه نوم به چه معناست.

محمد حسین شاه آبادی (داور) : سلام علیکم
«نوم» به معنی «خواب» است. اگر توضیحات دقیق‌تری لازم دارید، سوال را دقیق‌تر بپرسید. باتشکر