(قال انظرنی الی یوم یبعثون ): (گفت :مرا تا روزی که برانگیخته می شوند مهلت بده )،شیطان از ساحت پروردگار استدعا کرد که به او تا روز بعث مهلت بدهد تا بتواند جنس بشر را هم در دنیا و هم در برزخ گمراه کند، اماخداوند دعای او را به اجابت نرساند و او تنها در دنیا، قادر بر اغوای انسانهامی باشد، اما در برزخ تسلطی بر آنان نخواهد داشت . [ نظرات / امتیازها ]

برگزیده تفسیر نمونه :
(آیه 14)- اما داستان شیطان به همین جا پایان نیافت، او به هنگامى که خود را مطرود دستگاه خداوند دید، طغیان و لجاجت را بیشتر کرد و به جاى توبه و بازگشت به سوى خدا و اعتراف به اشتباه، تنها چیزى که از خدا تقاضا کرد این بود که گفت: «خدایا! مرا تا پایان دنیا مهلت ده، و زنده بگذار» (قالَ أَنْظِرْنِی إِلى‏ یَوْمِ یُبْعَثُونَ). [ نظرات / امتیازها ]

تفسیر کشاف
فإن قلت : لم أجیب إلی استنظاره ، و إنما استنظر لیفسد عباده و یغویهم قلت : لما فی ذلک من ابتلاء العباد ، و فی مخالفته من أعظم الثواب ، و حکمه حکم ما خلق فی الدنیا من صنوف الزخارف و أنواع الملاذ و الملاهی ، و ما رکب فی الأنفس من الشهوات لیمتحن بها عباده . [ نظرات / امتیازها ]

تفسیر نور
خواسته‏ى ابلیس، مهلت تا روز قیامت بود، این آیه مشخّص نمى‏کند تا چه زمانى به او مهلت داده شد، امّا از آیه 38 سوره‏ى حجر و آیات 80 و 81 سوره‏ى «ص» استفاده مى‏شود که تنها براى مدّتى طولانى به او مهلت داده شد، نه تا روز قیامت: «اِنّک من المنظرین. الى یوم الوَقت المَعلوم» برخى مى‏گویند: شیطان تا وقتى که خدا صلاح بداند، زنده است. <29> فیض کاشانى مى‏گوید: ابلیس، تا نفخه‏ى اوّل یا تا قیام امام زمان علیه السلام زنده است و پس از آن، مرگ به سراغ او هم مى‏آید. <30> سؤال: چرا خداوند به ابلیس مهلت داد؟ پاسخ: مهلت دادن به بدکاران، از سنّت‏هاى الهى و در مسیر آزمایش و امتحان انسان است، علاوه بر آنکه باید اسباب خیر و شر فراهم باشد و انسان با اختیار، راهى را انتخاب کند. زیرا ابلیس انسان را مجبور به انحراف نمى‏کند و تنها وسوسه مى‏کند، چنانکه در آیه 22 سوره‏ى ابراهیم آمده است. «و ما کان لى علیکم من سلطان الاّ اَن دعَوتُکم فاستجبتم لى» گفت أنظرنى الى یوم الجزاء کاشکى گفتى که تب یا ربّنا 1- ابلیس هم از استجابت دعاى خود مأیوس نبود. «قال أنظِرنى» 2- شیطان نیز مى‏داند که عمر، به اراده و به دست خداست. «قال أنظرنى» 3- هر عمر طولانى ارزشمند نیست، شیطان هم عمر طولانى دارد. «أنظِرنى الى یوم یبعثون» 4- ابلیس، هم آفریدگار را مى‏شناخت، «خلقتنى» هم معاد را قبول داشت، «یوم یبعثون» ولى چه سود که فرمان خداوند را اطاعت نکرد. 5 - گاهى خواسته‏ى کافران هم پذیرفته مى‏شود. «قال انّک من المنظرین» [ نظرات / امتیازها ]

1- ابلیس هم از استجابت دعاى خود مأیوس نبود. «قال أنظِرنى»
2- شیطان نیز مى‏داند که عمر، به اراده و به دست خداست. «قال أنظرنى»
3- هر عمر طولانى ارزشمند نیست، شیطان هم عمر طولانى دارد. «أنظِرنى الى یوم یبعثون»
4- ابلیس، هم آفریدگار را مى‏شناخت، «خلقتنى» هم معاد را قبول داشت، «یوم یبعثون» ولى چه سود که فرمان خداوند را اطاعت نکرد.
[ نظرات / امتیازها ]

تفسیر نور
خواسته‏ى ابلیس، مهلت تا روز قیامت بود، این آیه مشخّص نمى‏کند تا چه زمانى به او مهلت داده شد، امّا از آیه 38 سوره‏ى حجر و آیات 80 و 81 سوره‏ى «ص» استفاده مى‏شود که تنها براى مدّتى طولانى به او مهلت داده شد، نه تا روز قیامت: «اِنّک من المنظرین. الى یوم الوَقت المَعلوم» برخى مى‏گویند: شیطان تا وقتى که خدا صلاح بداند، زنده است. <29> فیض کاشانى مى‏گوید: ابلیس، تا نفخه‏ى اوّل یا تا قیام امام زمان علیه السلام زنده است و پس از آن، مرگ به سراغ او هم مى‏آید. <30> سؤال: چرا خداوند به ابلیس مهلت داد؟ پاسخ: مهلت دادن به بدکاران، از سنّت‏هاى الهى و در مسیر آزمایش و امتحان انسان است، علاوه بر آنکه باید اسباب خیر و شر فراهم باشد و انسان با اختیار، راهى را انتخاب کند. زیرا ابلیس انسان را مجبور به انحراف نمى‏کند و تنها وسوسه مى‏کند، چنانکه در آیه 22 سوره‏ى ابراهیم آمده است. «و ما کان لى علیکم من سلطان الاّ اَن دعَوتُکم فاستجبتم لى» گفت أنظرنى الى یوم الجزاء کاشکى گفتى که تب یا ربّنا 1- ابلیس هم از استجابت دعاى خود مأیوس نبود. «قال أنظِرنى» 2- شیطان نیز مى‏داند که عمر، به اراده و به دست خداست. «قال أنظرنى» 3- هر عمر طولانى ارزشمند نیست، شیطان هم عمر طولانى دارد. «أنظِرنى الى یوم یبعثون» 4- ابلیس، هم آفریدگار را مى‏شناخت، «خلقتنى» هم معاد را قبول داشت، «یوم یبعثون» ولى چه سود که فرمان خداوند را اطاعت نکرد. 5 - گاهى خواسته‏ى کافران هم پذیرفته مى‏شود. «قال انّک من المنظرین [ نظرات / امتیازها ]

ابلیس که خود را مطرود ورانده شده درگاه دید، گویا در برابر عبادتهاى بسیارى که کرده بود، از خداوند خواست که
تا روز قیامت به او مهلت بدهد و خدا درخواست او را اجابت نمودو به او مهلت داد. البته در این آیه گفته نشده که خدا تا به کى به ابلیس مهلت داد ولى در آیات دیگر آمده که در برابر درخواست ابلیس که از خدا تا روز قیامت مهلت خواسته بود، فرمود: تا روز معینى به تو مهلت داده مى‏شود؛ یعنى مهلت ابلیس تا روز قیامت نیست بلکه تا روز خاصى است که منظور از آن یا نفخ صور و یا زمان ظهور حضرت مهدى و یا زمان خاص دیگرى است.
[ نظرات / امتیازها ]

قٰالَ أَنْظِرْنِی إِلىٰ یَوْمِ یُبْعَثُونَ : ابلیس در اثر رانده شدن از قرب رحمت پروردگار و خروج از صف فرشتگان که در قطب مخالف قرار گرفت از پیشگاه پروردگار درخواست عاجزانه اى نمود به این که رحمت هستى که بدون قید بر جهانیان گسترده اى مرا نیز فرابگیرد و برحسب نظام تکلیف بمن فرصت بده تا بتوانم با همه افراد بشر در همه لحظات زندگى آنان تماس بگیرم و از طریق الهام و نیرنگ بر خاطرات و قلوب آنان راه بیابم و بر آنان فرمانروائى کنم و نیز همان رابطه اى را که با هریک از آنان در زندگى برقرار مى نمایم پس از مرگ آنان در برزخ نیز آنها را بیازارم و آتش کینه ام را فرونشانم [ نظرات / امتیازها ]

«أَنْظِرْنِی إِلىٰ یَوْمِ یُبْعَثُونَ » 14 مجمع: یعنى من را مهلت بده و زنده بدار تا آن روز که مردم براى سزاى کار دوران زندگى خود زنده مى شوند، و بعضى گفته اند: یعنى مجازات من را تا آن وقت تأخیر کن، چون ترسید که بزودى مجازات شود، و تقاضاى مهلت او براى این بود که مى دانست گرچه گناهکار است رحمت و عفو خداوند بسیار است، این بود که گناهش جلوگیر طمعش نشد

ابو الفتوح: و خداى تعالى این حکایت باز کرد از ابلیس تا بدانند که ابلیس باعظم ارتکاب معصیت و خطیئه آیس نبود از اجابت خداى تعالى تا بندگان آیس نشوند و طمع نبرند از رحمت او [ نظرات / امتیازها ]

عند این حال ابلیس 8 «5» آیس شد از رحمت خداى تعالى و عزم اصرار بر کفر کرد با آدم و آدمى دشمنى پیشه گرفت به انداخت آن در آمد تا آدمى چگونه چون خود کند،گفت:بار خدایا! أَنْظِرْنِی إِلىٰ یَوْمِ یُبْعَثُونَ ،مرا امهال کن و مهلت ده و تأخیر کن و وقت مرگ من بازپس دار تا به روز قیامت و إنظار، افعال باشد من النّظر الّذی هو الانتظار،یعنى مرا ما دام منتظر وقت مرگ و اجل خود کن که ما دام تا منتظر بود مرگ به او نرسیده باشد که چیزى ناآمده را توقّع و انتظار کنند،چون بیامد انتظار منقطع شود[137 پ] این از باب احفرت زیدا بئرا باشد،و وجوه و معانى نظر پیش از این گفته ایم،وجهى ندارد اعادت کردن إِلىٰ یَوْمِ یُبْعَثُونَ ،از میان جمله اسماء جز ظروف که اضافت کنند با جمله، اگر فعلى باشد و اگر اسمى،و جز ظروف را هیچ اسم را اضافت نکنند با جمله، تقول:جئتک اذ طلعت الشّمس،و یوم قدم فلان و اذا الخلیفة عبد الملک و ما اشبه ذلک،تا آن روز که بعث کنند و برانگیزند ایشان را به قیامت،و خداى تعالى این حکایت باز کرد از ابلیس تا بدانند که ابلیس با عظم ارتکاب معصیت و خطیئت آیس نبود از اجابت خداى تعالى تا بندگان آیس نشوند و طمع نبرند از رحمت او

خلاف کردند در آن که خداى تعالى دعاى ابلیس بر وفق سؤال او اجابت کرد یا نکرد سدّى گفت:نکرد،براى آن که او زندگانى تا به روز بعث خواست،و روز بعث روز نشر باشد نه روز مرگ،و لکن تا به وقتى مهلت داد او را که خداى تعالى صلاح داند چنان که گفت: إِلىٰ یَوْمِ اَلْوَقْتِ اَلْمَعْلُومِ [ نظرات / امتیازها ]