و ( مشرکان ) برای خدا از بندگانش جزئی ( فرزندی که جزء جدا شده از پدر است ) قرار دادند ( فرشتگان را دختران او خواندند ) ، حقّا که انسان بسی کفر ورزنده و کفران نعمت کننده آشکار است. [ نظرات / امتیازها ]

آنها برای خداوند از میان بندگانش جزئی قرار دادند ( و ملائکه را دختران خدا خواندند ) انسان کفران کننده آشکاری است! [ نظرات / امتیازها ]

آنها برای خداوند از میان بندگانش جزئی قرار دادند ( و ملائکه را دختران خدا خواندند ) انسان کفران کننده آشکاری است! [ نظرات / امتیازها ]

و مشرکان برای خدا چیزی را ( مانند فرشته ) که بنده و مخلوق اوست جزء ( وجود و فرزند واقعی او ) قرار دادند ( زهی جهل و کفر و سفاهت ) که انسان بسیار ناسپاس و کفرش آشکار است. [ نظرات / امتیازها ]

و برای او بعضی از بندگان [ خدا ] را جزئی [ چون فرزند و شریک ] قرار دادند. به راستی که انسان بس ناسپاس آشکار است. [ نظرات / امتیازها ]

مشرکان خدای یکتا را وجودی مرکّب انگاشتند آن گاه که با قائل شدن فرزند برای او ، بعضی از بندگانش را جزئی برای او قرار دادند . به راستی که انسان بسیار ناسپاس است و ناسپاسی او آشکار است . [ نظرات / امتیازها ]

و [ مشرکان سبک مغز ] برای خدا از میان بندگانش قطعه ای و جزیی [ به عنوان فرزند که از او جدا شده ] قرار دادند قطعاً انسان کفران کننده آشکاری است. [ نظرات / امتیازها ]

و برای او ازبندگانش جزئی قرار دادند، براستی انسان کفران پیشه ای آشکار است [ نظرات / امتیازها ]

‏مشرکان از میان بندگان یزدان ، برخی را پاره‌ای از او می‌دانند ( چرا که فرشتگان را دختران خدا قلمداد می‌کنند و فرزند هم جزئی از وجود پدر و مادر است که به صورت نطفه از آنان جدا می‌شود ) . واقعاً انسان بس ناسپاس و کفرپیشه آشکاری است .‏

[ نظرات / امتیازها ]

مشرکین چیزی را که بنده و مخلوق خــــداست جزء وجود او قرار دادند و کفران نعمت و ناسپاسی انسان آشکار است, [ نظرات / امتیازها ]

" و [آنها] جزئی [اندَک] از بندگانش را برای او قرار دادند! ؛ قطعاً انسان ، مُسلّماً [ناسپاس و] بسیار کافرِ [واضِح و] بیانگری است! . " . [ نظرات / امتیازها ]