محمود اخوان
[ همه پیام ها ] پیام های محمود اخوان (3 مورد)
  سوره مائدة آیه 41 - برداشت شخصی
۱--پیامبر دلسوز برای یکایک امت است حتی اگر کافر باشند و در کفرپیشه گی سرعت هم داشته و سبقت بگیرند.۲-برخی کلمات هم در مسیر مثبت استفاده می شود هم در مسیر منفی مثل ایمان که می تواند ایمان به الله باشد و یا ایمان به شیطان. یسارعون هم بهمین طریق است هم می تواند سرعت در راه خوب باشد و به افزایش ایمان منتج شود و هم می تواند در مسیر باطل و کفر باشد ۳- با توجه به شان نزول و داستان نزول ایه فوق می توان نشان داد که پیامبر کار یهودیان را به حکم آیین خودشان در تورات ارجاع داد. ۴- ایمان به زبان متفاوت از ایمان با قلب است و ایمان قلبی ملاک است که خداوند از آن با خبر است . ۵- همانگونه که عده ای در کفر پیشه گی سرعت می گیرند ، در شنیدن دروغ نیز فعال هستند بعبارتی سارعون بالکفر سماعون للکذب می شوند. ۶- نتیجه کفر پیشه گی ، دل سپردن به دروغ و پذیرش آن است هرچند از دروغ بودن آن مطلع هم باشند. ۷- از آنجا که این عالمان دینی هستند که احکام را می دانند و تطابق نظر پیامبر با احکام تورات توسط آنها انجام می گیرد لذا مخاطب یحرفون الکلم عالمان دین یهود هستند ۸- عده ای دین را ابزار رسیدن به خواسته های خود می دانند آنجا که بنفعشان باشند احکام را می پذیرند و اگر مخالف خواسته شان باشد بدنبال راهکار فرار هستند که یکی از این راهکار باز کمک گرفتن از دین و سخن دینی است هرچند در دین دیگری زده شده باشد . فقط تامین کننده خواسته آنها باشد کافی است . نمونه کوچکتر آن در فرهنگ مقلدان شیعی هنگامی اتفاق می افتد که مرجع آنها فتوایی سخت یا مخالف تمایل آنها داده باشد و برای رهایی از فتوای سخت و رسیدن به فتوای باب میل، سراغ مرجع دیگری رفته و نظر آن را ملاک قرار می دهند و مدعی هستند که از نظر مرجعیت دینی اطاعت می کنند فارغ از اینکه روش تغییر مرجع در یک فتوا نمونه دیگری از استفاده ابزاری و دینی نشان دادن رفتار است ( مثل حکم بلاد کبیره بودن تهران – یا حرام دانستن تلویزیون و ... از سوی برخی مراجع ) . ۹- استفاده ابزاری از دین و بازی با احکام برای کسب منافع و در جهت تمایلات، نوعی فتنه و گمراه کردن مردم است ۱۰- خداوند کسانیکه به این فتنه می پردازند ردشان می کند و پیامبر با همه مقام و جایگاه و دلسوزی که دارد نمی تواند کاری برای آنها انجام دهد. ۱۱- تذکری به پیامبر که دلسوزی شما تا آنجا می تواند باشد که مخالف اراده خدا قرار نگیرد. ۱۲- رد کردن خدا با عدم پاک کردن قلوب امده است پس وقتی ایمان قلبی وجود داشته باشد بمعنی عنایت الهی در هدایت انسان است ( یُضِلٌّ مَن یَشَآءُ وَیَهْدِى مَن یَشَآءُ - نحل ، ۹۳ ). ۱۳- استفاده ابزاری از دین و بعبارتی بکار گرفتن دین مطابق منافع، خود نوعی فتنه است که علاوه بر مجازات دنیوی ، عذاب اخروی نیز دارد. شاید به این دلیل که عملکرد این فتنه موجب انحراف دیگران از راه حق و گریز از دین حقیقی می شود لذا برای عبرت آموزی دیگران در دنیا به مجازات دنیوی( لهم فی الدنیا خزی ) دچار می شوند و چون نافرمانی الهی انجام داده و خود را از مسیر حق دور کرده ، دچار عذاب اخروی نیز خواهند شد ( و لهم فی الاخره عذاب عظیم) .
  سوره مائدة آیه 34 - برداشت شخصی
برداشت شخصی
۱- مخاطب ایه عام است یعنی می فرماید (ان تقدروا علیهم) پس در مقابل عملی که جنبه عمومی پیدا کرده وظیفه هم عمومی است ۲- علیرغم اینکه دستگیری مجرم وظیفه عمومی است ولیکن تشخیص جرم و میزان آن نمی تواند بر عهده همگان باشد و این از نظم جامعه می کاهد و جامعه دچار هرج و مرج می شود .هرکس می تواند به تشخیص خود عملی را محاربه با خدا و رسول و فساد عمومی بداند و راسا اقدام نماید نتیجه این روش بی نظمی و فروپاشی در جامعه خواهد بود شاید همین ایه را بتوان یکی از دلایل حاکمیت و حکومت دینی دانست چرا که تعیین مصادیق جرم محاربه و فساد و دستور دستگیری و تعیین میزان و روش مجازات نمی تواند بر عهده یکایک اعضای جامعه باشد. که اگر چنین بود در باره یک عمل مجرمانه حداقل میتوان شاهد طرفداران یکی از مجازات های ۴ گانه در جامعه باشیم که نتیجه این روش ایجاد اختلاف و شکاف در جامعه خواهد بود. ۳- نکته دیگر که اثبات می کند دین نیاز به حاکمیت دارد این است که در اجرای دستور الهی در آیه ۳۳ و یافتن و دستگیری مجرمان و اجرای مجازات اگر قوه حاکمیتی وجود نداشته باشد این مجازات ها قابل اجرا نخواهد بود مثلا چگونه میتوانید فردی را از شهرش تبعید کنید و قدرت تبعید و عدم بازگشت آن وجود داشته باشد مگر اینکه حاکمیتی و قوه حاکمیتی مانند پلیس که در خدمت حاکم باشد وجود داشته باشد و یا چگونه می توانید فردی را به قتل یا دار برسانید در حالیکه خانواده و یا طرفدارانی داشته باشد؟ ۴- توبه واقعی از روی آگاهی بدست می آید و توبه از روی ترس یا فریب نتیجه مفید نخواهد داشت . توبه بعد از دستگیری می تواند از روی ترس، فریب و یا صداقت باشد که تشخیص آن بسیار سخت خواهد بود کما اینکه پس از پیروزی انقلاب و در دهه ۶۰ افرادی بعنوان تواب از زندان آزاد شدند که برخی صادق بودند و برخی بعدا همان جرم را انجام دادند و یا همینک نیز سارقان و مخلان امنیت عمومی را شاهد هستیم که با داشتن سابقه دستگیری مجددا همان جرم را مرتکب می شوند. ۵- خدای رحمان برای ایجاد انگیزه و تشویق خطاکاران به دو صفت غفور و رحیم اشاره می کند یعنی هم می بخشد و هم مورد رحم قرار می دهد و موجب فراموش شدن خطای خاطی خواهد شد.
  سوره مائدة آیه 19 - وظایف رسولان
مطابق ایه ۱۹ سوره مائده وظیفه رسولان در سه بعد است : ۱- تبیین کننده ( یبین لکم) ۲- بشارت دهنده ( بشیرا) ۳- هشدار دهنده ( نذیرا) پس می توان نتیجه گرفت هر کس بخواهد مثل رسولان حرکت کند ئ به هدایت جامعه بپردازد باید ابتدا با آگاهی دادن و روشن کردن مسیر و بیان خوبی ها و بدی ها به هدایت بپردازد و حق استفاده از اجبار و یا از بین بردن اختیار ندارد.
[ همه نکته ها ] نکته های محمود اخوان (3 مورد)
  سوره مائدة آیه 40 - برداشت شخصی
اینکه در ترجمه (یعذب من یشاء و یغفر لمن یشاء) (خدا هرکه را بخواهد عذاب می کند و هرکه را بخواهد میبخشد) آورده شده است این شبهه را ایجاد می کند که نقش انسان در این زمینه چه خواهد بود؟ اگر خدا بخواهد ببخشد یا عذاب کند و تنها خواسته خدا ملاک باشد پس انسان چه نقشی دارد؟ برای پاسخ به این شبهه باید گفت که در توضییح و تبیین یک آیه باید به کل قران مراجعه شود و منطق حاکم بر قران را ملاک قرار دهیم و با جمعبندی ایات دیگر به فهم یک ایاه برسیم - خدای متعال در ایاه ۴۴ سوره یونس می فرماید (إِنَ‌ اللَّهَ‌ لاَ یَظْلِمُ‌ النَّاسَ‌ شَیْئاً وَ لٰکِنَ‌ النَّاسَ‌ أَنْفُسَهُمْ‌ یَظْلِمُونَ‌
خداوند هیچ به مردم ستم نمی‌کند؛ ولی این مردمند که به خویشتن ستم می‌کند! . و یا در آیه 51 سوره انفال می فرماید: «و ان الله لیس بظلام للعبید؛ و اینکه باید بدانید خدا هرگز به بندگان خود ظلم نمی کند» - پس خواسته خدا در عذاب و ببخشش بدون رعایت عملکرد انسان نخواهد بود و این عذاب و بخشش بدون ظلم کردن به انسان از سوی خدا انجام می شود.

  سوره مائدة آیه 39 - برداشت شخصی
۱- ظلم می تواند به خدا باشد که با انجام ندادن دستوران و کفران نعمت صورت گیرد و یا می تواند بر خودش باشد و یا ظلم به دیگران . اما سیاق ایه که در ادامه ایه محاربه امده نشان می دهد در اینجا ظلم به دیگران است. ۲- امدن کلمه ( فمن ) نشان از کمی فاصله از وقوع ظلم تا انجام توبه دارد یعنی انسان بعد از اینکه ظلمی انجام داد و عذاب وجدان گرفت و تصمیم به بازگشت نمود، فاصله زیادی بین عمل ظلم و توبه نباشد. ۳- ( یتوب ) در اصل نشان می دهد که خدا بسوی او توجه می کند . بعبارت دیگر وقتی انسان به خدا توجه کرد خدا نیز بسوی او توجه می کند و چه مقامی بالاتر از این که خدا به انسان توجه کند ۴- اوردن صفات غفور رحیم نشان از این می دهد که درصورتیکه انسان توبه نماید و عملش را اصلاح کند خداوند نه تنها ان عمل را می بخشد بلکه از صفحه اعمال پاک می کند بگونه ایکه گویی چنین عملی مرتکب نشده بوده و معنی واقعی غفران به همین جهت است . تفاوت بخشش خدا با بخشش انسان در همین نکته است که خدا می بخشد و از یاد می برد ولی انسان میبخشد ولی فراموش نمی کند . ( جمله معرفی از نلسون ماندلا است که در مورد زندانبانان و شکنجه کنندگانش گفته که من آنها را می بخشم ولی فراموش نمی کنم ) . ۵- نکته پر اهمیت در این ایه اشاره به ( اصلح ) است و می دانیم برخی گناهان و ظلم ها وجود دارد که نمی شود عین آن را اصلاح کرد مثلا مال دزدی را می شود به مال باخته برگرداند ولی ایا می شود هتک حرمت در تجاوز به عنف را جبران کرد ؟ مسلما اینگونه نیست پس در اینجا هدف تلاش و حرکت برای اصلاح و رسیدن به وضعیتی است که در توان انسان برای جبران وجود دارد. بعبارتی انسان ظالم تواب باید بدنبال راه مناسبی باشد تا صدمات و خسارات مادی و معنوی وارد کرده به دیگران را در حد توان و وسع خود برطرف نماید و مهم همین تلاش است و نباید انتظار معکوس شدن عین عمل باشیم که در خیلی از موارد برگشت پذیر نیست و نخواهد بود مخصوصا ضرر های معنوی و فشارهای روحی و روانی، هتک آبرو و ... .
  سوره مائدة آیه 33 - برداشت شخصی
۱- استفاده از کلمات مضارع یحاربون و یسعون نشان میدهد که مراد از ایه افرادی هستند که دائما مشغول دشمنی با خدا و رسول و فساد در زمین هستند نه افرادی که فقط یک بار خطایی کرده باشند.۲- حرف ( و ) در بین یحاربون ... و یسعون نشان میدهد مراد ایه اعمالی است که جنبه عمومی دارد و خطاهای فردی در برابر دستورات الهی و رسول جزء این ایه نیست بلکه خطاهاو مخالفتهاییکه جنبه عمومی داشته باشد را شامل می شود. ۳- بیان ۴ نوع مجازات نشان از نسبی بودن جرم دارد که با توجه به شدت انجام هر عمل یکی از آنها قابلیت اجرا پیدا می کند اما از آنجا که جرم جنبه عمومی داشته لذا هدف از اجرای حکم نیز عبرت آموزی برای فرد و جامعه و جلوگیری از تکرار و اشاعه آن است لذا در اجرای هر یک ملاک بازدارندگی برای فرد و بقیه جامعه خواهد بود. ۴- مجازات دنیوی با عذاب اخروی متفاوت است هم از لحاظ کیفیت و هم کمیت . ۵- مجازات دنیوی مانع از عذاب اخروی نخواهد بود. ۶- با توجه به فساد در زمین مشخص دستور تبعید از همان ارض مشخص داده شده است . ۷- برخی از خطاها هم عقوبت دنیوی دارد و هم عقوبت اخروی