از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، شما هم می توانید لغت ای در سايت ثبت کنید، تا با نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود.
  رعنا سليمان عباسي - تفسیر روشن جلد 16 علّامه حسن مصطفوی (ره
1) قارعه :
 توضيح : قارعه:گوبنده [ نظرات / امتیازها ]
4) فراش مبثوث :
 توضيح : فراش مبثوث:حشرات پراکنده شده ،حشره بسط شده [ نظرات / امتیازها ]
5) عهن منفوش :
 توضيح : عهن منفوش :پشم زده شده [ نظرات / امتیازها ]
  سيد مصطفي فاطمي کيا - استاد ابوالفضل بهرام پور
1) القارعه : آن کوبنده [ نظرات / امتیازها ]
3) ما ادری : چه چیزی آگاه کرد [ نظرات / امتیازها ]
3) ما ادریک : چه چیزی آگاه کردتورا ، تو چه می دانی [ نظرات / امتیازها ]
4) یکون الناس : می شوند مردم [ نظرات / امتیازها ]
4) فراش : پروانه [ نظرات / امتیازها ]
4) مبثوث : پراکنده شده [ نظرات / امتیازها ]
5) تکون الجبال : می شوند کوهها [ نظرات / امتیازها ]
5) عهن : پشم رنگ شده [ نظرات / امتیازها ]
5) منفوش : حلاجی شده [ نظرات / امتیازها ]
  نيره تقي زاده فايند - استادخرمدل
1) «أَلْقَارِعَةُ» : کوبنده. مصیبت سخت و بزرگ را می‌گویند
 توضيح : نامی از نامهای قیامت است. مانند: حاقّه (نگا: حاقّه / 1)، طامّه (نگا: نازعات / 34)، صاخّه (نگا: عبس / 33). مراد سرآغاز قیامت است که جهان را در هم می‌کوبد و هول و هراس آن، دلها را به تپش می‌اندازد. البتّه چنین خوف و فزع و وحشت و هراسی، کافران و منافقان و مشرکان و فاجران را در بر می‌گیرد، و مؤمنان در شادی و شادخواری بوده و دور از شدائد و مصائب می‌باشند (نگا: بقره / 262، مائده / 69، یونس / 62، زخرف / 68، احقاف / 13). [ نظرات / امتیازها ]
2) «مَا» : چیست؟ چگونه است؟! [ نظرات / امتیازها ]
3) «مَآ أَدْرَاکَ» : تو چه می‌دانی [ نظرات / امتیازها ]
4) «یَوْمَ» : قیامت، مدّت زمانی است که با نفخه صور اوّل شروع و با داوری در میان مردم پایان می‌گیرد. [ نظرات / امتیازها ]
4) «الْمَبْثُوثِ» : پراکنده. [ نظرات / امتیازها ]
4) «أَثَرْنَ» : برانگیختند. برپا کردند.
 توضيح : باب افعال و از مصدر (إثارَة) و از ماده (ثور) است. [ نظرات / امتیازها ]
5) «الْعِهْنِ» : پشم. پشم رنگ شده. [ نظرات / امتیازها ]
5) «الْمَنفُوشِ» : زده شده. حلاّجی شده. [ نظرات / امتیازها ]
  سمانه عباس نژاد - قرآن در خانه
1) قارعه : در هم کوبنده [ نظرات / امتیازها ]
2) ما القارعه : چیست آن کوبنده [ نظرات / امتیازها ]
3) ما ادراک : تو چه می دانی [ نظرات / امتیازها ]
4) یوم یکون : روزی می باشد [ نظرات / امتیازها ]
4) کالفراش : مانند پروانه ها [ نظرات / امتیازها ]
4) المبثوث : پراکنده شده ،گسترده شده [ نظرات / امتیازها ]
5) تکون : می باشد [ نظرات / امتیازها ]
5) الجبال : کوهها [ نظرات / امتیازها ]
5) کالعهن : مانند پشم رنگ شده [ نظرات / امتیازها ]
5) المنفوش : حلاجی شده ، متلاشی شده [ نظرات / امتیازها ]
  مسعود ورزيده - تفسیر المیزان
1) قارعة : زدن بسیار سختی است که احتیاج دارد زننده به جایی اعتماد کند ،
 توضيح : قارعة از ماده قرع است که به معنای زدن بسیار سختی است که احتیاج دارد زننده به جایی اعتماد کند ، و این کلمه در عرف قرآن از اسمای قیامت است [ نظرات / امتیازها ]
 » تفسیر نمونه
4) فراش : معنى پروانه مى‏دانند
 توضيح : فراش جمع فراشة بسیارى آن را به معنى پروانه مى‏دانند ، بعضى نیز آن را به معنى ملخ تفسیر کرده‏اند ، و ظاهرا این معنى از آیه 7 سوره قمر که مردم را در آن روز به ملخهاى پراکنده تشبیه مى‏کند گرفته شده ( کانهم جراد منتشر ) و گرنه معنى لغوى آن همان پروانه است [ نظرات / امتیازها ]
5) عهن : پشم رنگ شده
 توضيح : عهن (بر وزن ذهن) به معنى پشم رنگ شده است. [ نظرات / امتیازها ]
5) منفوش : گستردن پشم
 توضيح : و منفوش از ماده نفش ( بر وزن نقش ) به معنى گستردن پشم است که معمولا به وسیله ابزار مخصوص حلاجى و زدن پشم انجام مى‏گیرد .
[ نظرات / امتیازها ]
  سيروس عزيزي - پژوهش های شخصی
1) «القارِعَة» : در متن آمده است.
 توضيح : ریشه‌شناسی و معناشناسی:
«قارِعَة» واژه‌ای مؤنث از مادّه «قَرَع» (بر وزن فرع) است که در اصل به معنای کوبیدن شدید و پرصدای چیزی بر چیزی دیگر آمده است، به‌گونه‌ای که اثر آن ضربه در جسم و جان باقی می‌ماند. از همین ریشه است واژه‌هایی چون «مِقْرَعَة» برای تازیانه یا چکش، که ابزارهایی هستند برای کوبیدن، و نیز «اِقْراع» به معنای قرعه‌زنی، که در آن کوبیدن و برخورد، مفهوم کنایی دارد. خود ریشه «قَرَع» اشاره به تلاقی سخت و اصابت شدید دارد؛ خواه در سطح فیزیکی، مانند ضربه، و خواه در سطح روانی، مانند حادثه‌ای که دل‌ها را می‌کوبد.

تعریف قرآنی:
«قارعة» در زبان قرآن، اسمی است از اسمای قیامت؛ حادثه‌ای عظیم، سهمناک، و کوبنده که هم آسمان و زمین را در هم می‌ریزد، و هم دل‌های انسان‌ها را به لرزه درمی‌آورد. این واژه فقط یک بار در قرآن به‌صورت نام یک سوره (سوره ۱۰۱، القارعة) آمده و سه بار در همان سوره تکرار شده است:
«الْقَارِعَةُ ﴿۱﴾ مَا الْقَارِعَةُ ﴿۲﴾ وَمَا أَدْرَاکَ مَا الْقَارِعَةُ ﴿۳﴾»

ترکیب ویژه سه‌گانه «القارعة / ما القارعة / و ما أدرٰک ما القارعة» حاکی از هیبت عظیم و ناآشنایی بشر با ابعاد این رخداد کوبنده است. قرآن با این تکرار، هول قیامت را در جان مخاطب می‌کوبد، همان‌گونه که خود واقعه، جهانی را درمی‌کوبد.

تحلیل مفهومی:
قارعة نه صرفاً یک اتفاق، که پدیده‌ای کوبنده و شکننده بنیادهای هستی است. برخی مفسران، از جمله علامه طباطبایی، تأکید کرده‌اند که «قرع» نیازمند اعتماد زننده به تکیه‌گاهی است؛ یعنی این کوبش چنان قوی و سهمگین است که از قدرتی فراتر از طبیعت برمی‌خیزد و زمین و زمان را می‌لرزاند. در این معنا، «قارعه» حادثه‌ای است که با اتکاء به اراده الهی، جهان را دگرگون می‌کند.

به عبارت دیگر،«کلمه قارعة از ماده قرع است که به معنای زدن بسیار سختی است که احتیاج دارد زننده به جایی اعتماد کند، و این کلمه در عرف قرآن از اسمای قیامت است، زیرا دل‌ها را با فزع شدید و دشمنان خدا را با عذابش می‌کوبد.»
در ادامه‌ی سوره، مردم در آن روز، چون پروانگان پراکنده‌اند و کوه‌ها همچون پشم حلاجی‌شده درمی‌آیند:
«یَوْمَ یَکُونُ النَّاسُ کَالْفَرَاشِ الْمَبْثُوثِ ﴿۴﴾ وَتَکُونُ الْجِبَالُ کَالْعِهْنِ الْمَنفُوشِ ﴿۵﴾»
این تصویر، نشان می‌دهد که قارعة هم بعد روانی دارد (وحشت و پراکندگی انسان‌ها) و هم بعد کیهانی (درهم‌شکستن کوه‌ها). به تعبیر دیگر، قارعة، زلزله‌ای نیست در زمین، بلکه زلزله‌ای است در حقیقت هستی و در ادراک انسان.

تأثیر و پیامد:
به‌سبب این ویژگی، قیامت را «قارعة» خوانده‌اند، چراکه دل‌های مردمان را با ترس و فزع در هم می‌کوبد، و شالوده زندگی ظاهری را از هم می‌پاشد. اما این کوبش، فقط برای کافران و غافلان هولناک است. اهل ایمان، به پشتوانه تقوا و اعمال صالح، از هول این روز در امان‌اند:
«فَأَمَّا مَنْ ثَقُلَتْ مَوَازِینُهُ ﴿۶﴾ فَهُوَ فِی عِیشَةٍ رَاضِیَةٍ ﴿۷﴾»

جمع‌بندی:
«قارعة» در فرهنگ قرآنی، یکی از اسم‌های موقر قیامت است، با تأکیدی خاص بر بُعد کوبندگی، وحشت و درهم‌شکستگی نظام کهنه جهان و دل‌های غافل. این واژه هم در سطح صوتی و ساختاری، و هم در محتوا، سنگینی و شدت دارد. در ساختار آیات سوره قارعة، بار هولناک این مفهوم با تکرار، مبالغه، تصویرهای مهیب، و تقابل میان سرنوشت نیکان و بدان، بازتابی آشکار یافته است.

از این‌رو، «قارعة» را می‌توان این‌گونه تعریف کرد:
قارعة: نامی از نام‌های قیامت است؛ حادثه‌ای کوبنده، خیره‌کننده، و درهم‌شکن که دل‌ها را از وحشت می‌لرزاند و بنیادهای طبیعت را از هم می‌گسلد؛ و یادآور آن است که آدمی جز با تقوا و عمل صالح نمی‌تواند از لرزه‌های آن روز جان به در برد.
[ نظرات / امتیازها ]