● حاجيه تقي زاده فانيد -
تفسیر اثنا عشری
یَومَ یَکُونُ النّاسُ کَالفَراشِ المَبثُوثِ (4)
یَومَ یَکُونُ النّاسُ: روزی که باشند مردمان از شدت اضطراب، کَالفَراشِ المَبثُوثِ: مانند پروانههای پراکنده، در کثرت و ذلت و ضعف و انتشار و سر گشتگی و دواعی از تمام اطراف، یعنی مردمان جوقه جوقه و گروه گروه بر یکدیگر میافتند مانند غوغای ملخ که بباد به هم برمیآیند و پریشان حال و پایمال میشوند. نزد بعضی آنکه همچنان که پروانه خود را به آتش میزند و در آتش میافتد، مردم نیز در روز قیامت به آتش میافتند.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر انگلیسی- ابن کثیر
﴿یَوْمَ یَکُونُ النَّاسُ کَالْفَرَاشِ الْمَبْثُوثِ ﴾
(It is a Day whereon mankind will be like moths scattered about.) meaning, in their scattering, their dividing, their coming and their going, all due to being bewildered at what is happening to them, they will be like scattered moths. This is like Allah's statement,
﴿کَأَنَّهُمْ جَرَادٌ مُّنتَشِرٌ﴾
(As if they were locusts spread abroad.) (54:7) Allah said,
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر بهرامپور
(فراش): پروانه «مراد پروانههائی است که شبها خودشان را به نور چراغ میزنند در ضرب المثل عربی برای سرگشتگی و بیخبری از عاقبت کار به اینکه پروانهها مثل زده میشود و به ملخهای ریز که روی زمین حرکت میکنند نیز فراش اطلاق میشود». (مبثوث (بثّ)): پراکنده شده.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر راهنما
1 - مردم در قیامت، مانند پروانه هاى ریز و پراکنده در هوا، هراسان و بى سامان به هر طرف روى خواهند آورد.
یوم یکون الناس کالفراش المبثوث
«فَراشَة» (مفرد «فَراش»); یعنى، آنچه بال زده و در حرارت چراغ سقوط کرده و خود را مى سوزاند (تاج العروس) «فرّاء» آنها را ملخ هایى مى داند که روى زمین گسترده و در هم مى لولند (مجمع البیان). تشبیه مردم در قیامت به آن حشرات، نشانگر سردرگمى، ترس و اضطرابى است که انسان ها را به هر سو خواهد کشاند.
2 - کوبندگى حوادث قیامت، هول انگیز و دهشت آور است.
ما القارعة . یوم یکون الناس کالفراش المبثوث
«یوم» ظرف براى فعل محذوفى است که وصف «القارعة» بر آن دلالت دارد; یعنى، «تقرع یوم...».
3 - تشبیه وضع انسان ها در قیامت، به انبوه ملخ هاى پراکنده*
یوم یکون الناس کالفراش المبثوث
برداشت یاد شده، ناظر به این احتمال است که فَراش ـ چنان که فرّاء گفته است ـ به معناى ملخ هایى باشد که بر زمین گسترده شده، درهم مى لولند. گفتنى است که این معنا، تنها از فرّاء نقل شده است.
4 - مردم در نخستین مراحل رستاخیز، سردرگم و حیرت زده خواهند بود.
کالفراش المبثوث
«مبثوث»، به معناى منتشر و متفرق است. «بَثَّ الغُبارَ»; یعنى، غبار را برانگیخت (قاموس). پراکندگى و افشانده بودن، نشانگر آشفتگى و پریشان حالى است.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر روان جاوید
روزی است که تمام مردم مانند پرندگان کوچکی که گرد چراغ در شب تابستان جمع میشوند و پریشان و سر گردان گشته بال و پر سوخته و ریخته منتشر و پراکنده میگردند میباشند و وجه شبه معلوم است که زیادی و سر گردانی و تشویش و انتشار و التهاب و ذلّت و انکسار است
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر صفی علی شاه
مردم آن روزند چون پروانهها که پراکنده بوند از لانهها
نزد بعضی مر فراش آمد جراد که بهم ریزند از یک نیم باد
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر منهج الصادقین
(4)- یَومَ یَکُونُ النّاسُ منصوب است به فعل مضمر که القارِعَةُ دال است بر آن و تقدیر اینکه است که تقرع یوم یکون النّاس«1» یعنی بکوبد آن ساعت کوبنده در روزی که باشند مردمان از شدت رستخیز کَالفَراشِ المَبثُوثِ مانند پروانههای پراکنده در کثرت و ذلت و ضعف و انتشار و اضطراب و سر گشتگی و تطایر بسوی دواعی از جمیع جوانب، و فراش جمع فراشه است و تسمیه پروانه به فراشه بجهت تفرش و انتشار او است، و گویند هم چنان که پروانه خود را بر آتش میزند و در آتش میافتد مردم نیز در روز قیامت بآتش دوزخ میافتند، و نزد فراء فراش جراد است یعنی مردمان جوق جوق و گروه گروه بر یکدیگر میافتند چون غوغای ملخ که بباد بهم برمیآیند و پریشان حال و پایمال میشوند کما قال کَأَنَّهُم جَرادٌ مُنتَشِرٌ.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر نمونه
در چهارمین آیه مورد بحث در بیان هنگامه فرارسیدن آن رویداد کوبنده و در وصف آن مىفرماید:
یَوْمَ یَکُونُ النَّاسُ کَالْفَراشِ الْمَبْثُوثِ
آن رویداد کوبنده روزى است که مردم بسان پروانههاى پراکنده، وحشتزده و سرگردان به هر سو مىروند، و جهت و هدف خود را گم مىکنند.
در آیه شریفه، مردم در روز رستاخیز به موجهاى ملخهاى سرگردان و پراکندهاى تشبیه شدهاند که از وحشت آن روز، به هر سو هجوم مىبرند و دیوانهوار در آتش ریخته مىشوند.
پارهاى بسان «قتاده» واژه «فراش» را به پروانهها معنا کردهاند، و برخى چون «ابو عبیده» به پرندهاى که نه مگس است و نه زنبور. به هر صورت این ملخها و یا پروانهها هنگامى که موجآسا به حرکت و یا پرواز در مىآیند، به گونهاى درهم و برهم مىنمایند که گویى هدف و جهت خود را گم کرده و بىهدف به هر سو مىدوند. این تشبیه در آیه نشانگر آن است که مردم پس از زنده شدن و سر بر آوردن از گورها از شدت وحشت و هراس رستاخیز بسان موج ملخها و پروانهها در هدفها و جهتهاى گوناگونى روانند، و بى هدف به هر سو مىدوند.
آیه مورد بحث بسان این آیه است که مىفرماید:
کانهم جراد منتشر(272) در حالى که دیدگان را از شدت ترس و دلهره فرو افکندهاند، بسان ملخهاى پراکنده از گورهاى خود سر بر مىآورند.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر کشاف
( یوم یکون الناس کالفراش المبثوث ) شبههم بالفراش فی الکثرة والانتشار والضعف والذلة ، والتطایر إلی الداعی من کل جانب ، کما یتطایر الفراش إلی النار . قال جریر : إن الفرزدق ما علمت وقومه مثل الفراش غشین نار المصطلی وفی أمثالهم : أضعف من فراشة وأدل وأجهل . وسمی فراشا : لتفرشه وانتشاره .
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● سيد مصطفي فاطمي کيا -
سایت نوگرا - استاد ناصر سبحانی
مردم همانند پروانه های پراکنده آشفته و سر گردانند .
اگر کسی سنگی به سوی تعدادی پروانه که روی بوته ای نشسته اند ، بیندازد ، پروانه ها هر کدام بی هدف به سمت و سوی [ نامشخصی ] به پرواز در می آیند . حال و وضع مردم نیز در قیامت ، آن گاه که از طرف خداوند متعال فرمانی مبنی بر تغییر جهان هستی و بر هم خوردن عالم صادر می شود چنین است . در آن روز ، زمین چنان ضربه ای می خورد و چنان تغییر می کند که انسان ها همگی ، چون آن پروانه ها ، آشفته و سرگردان و حیران و بدون هدف ، [ تنها و تنها از ترس آن چه اتفاق افتاده ] ، به سمت و سوی نا مشخصی می روند . در آن روز این کوه های محکم و استوار که زمین را نگه داشته اند ، هم چون پشم رنگارنگ [ حلاجی شده ] در هم آمیخته می شوند . از آنجا که کوه ها دارای خاک های گوناگون با رنگ های متنوع هستند ؛ برخی سیاه و برخی قرمز و برخی سفید و... در آن روز (قیامت) و در اثر آن ضربه ، همه با هم مخلوط شده و هم چون پشمی می گردند که در هم و بر هم شده باشد .
این رویداد ی است که اتفاق می افتد و چنین می کند . حال ، پس از آن چه خواهد شد ؟
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» عصر انتظار
«یَوْمَ یَکُونُ النَّاسُ کَالْفَراشِ الْمَبْثُوثِ» قارعه/۴ روز قیامت روزی است که وقتی مردم از قبر بیرون میآیند «کَالْفَراشِ الْمَبْثُوثِ» مثل پروانههای پراکنده هستند. روز قیامت حضور مردم عجیب است یکجا داریم «کَأَنَّهُمْ جَرادٌ مُنْتَشِرٌ» قمر/۷، «جَراد» ملخ. روز قیامت مردم مثل ملخی هستند که پخشاند یکجا تشبیه به ملخ کرده و یکجا تشبه به پروانه کرده یکجا دارد «کَأَنَّهُمْ إِلى نُصُبٍ یُوفِضُونَ» معارج/۴۳ انگار به یک چیزی روی به جهتی دارند میدوند. صحنه قیامت عجیب است وقتی انسان از خاک برمیاید گیجِ گیج است یکجا میفرماید «وَ تَرَى النَّاسَ سُکارى وَ ما هُمْ بِسُکارى وَ لکِنَّ عَذابَ اللَّهِ شَدیدٌ» حج/۲ مردم مستاند ولی مست نیستند عذاب خدا عقل را از سر اینها ربوده یکجا میفرماید صحنه قیامت بقدری سخت است که اگر مادری را در حال شیر دادن تصور کنید بچه شیرخوارش را دور میاندازد. یکجا میفرماید «یَوْمَ یَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخیهِ» عبس/۳۴ قیامت صحنهها و اسمهای زیادی دارد. قیامت حدود صد اسم دارد(محجة البیضاء) این اسمها و اوصاف قیامت نشان دهنده شرائط آن زمان هم هست ۱- «یَوْمَ تُبْلَى السَّرائِرُ» طارق/۹ روز قیامت روزی است که پردهها کنار میرود و اسرار هر کسی فاش میشوی و لذا میگویند «اقْرَأْ» ما دو تا «اقْرَأْ» در قرآن داریم یکی روز اول بعثت «اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذی خَلَقَ» علق/۱ یکی هم روز قیامت که میگویند «اقْرَأْ کِتابَکَ کَفى بِنَفْسِکَ الْیَوْمَ عَلَیْکَ حَسیباً» اسراء/۱۴ بخوان این کتابت را آن هم یک بعثتی است همه مبعوث میشوند «کَفى بِنَفْسِکَ الْیَوْمَ عَلَیْکَ حَسیباً» خودت بگو با تو چه کنیم؟ ۸۰ سال با هر کس حرف زدی حواست جمع بود یک رکعت نماز با توجه نخواندی با هرکس و ناکسی که حرف میزدی حواست جمع بود تا با من حرف میزدی حواست پرت میشد خودت بگو جزایت چیست آنقدر پرخوری کردی که با پپسی و کولا و سالاد هضم میکردی و آنقدر همسایهات گرسنه بود که بچهاش ضعف گرفته بود ۲- «یَوْمَ یَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخیهِ وَ أُمِّهِ وَ أَبیهِ» عبس/۳۵-۳۴ روزی که گرفتاریهای شخصی انسان بقدری است که آدم از نزدیکترین افرادش مثل همسر و پدر و مادر و برادر همه از هم فرار میکنند ۳- «یَوْمَ یَنْظُرُ الْمَرْءُ ما قَدَّمَتْ یَداهُ» نبأ/۴۰ روزی که انسان نگاه میکند و کارهایش را مجسم شده میبیند «فَذلِکَ یَوْمَئِذٍ یَوْمٌ عَسیرٌ» مدثر/۹ فکر میکنم این آیه از همه آیات سختتر است «یَوْماً یَجْعَلُ الْوِلْدانَ شیباً» مزمل/۱۷ روز قیامت بقدری سخت است که بچه پیر میشود نمیفرماید بزرگ پیر میشود یعنی ۷ ساله ۷۰ ساله میشود اینقدر سخت است البته نه برای همه. افرادی هستند که بارها قرآن فرموده «لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ» بقره/۶۲ نه خوفی دارند و نه حزنی. من با چشم خودم از بازاریها یک نفر و از علما چند نفر که میگفت من از مرگ هیچ نمیترسم به آن تاجر گفتم شما تاجر هستید چطور از مرگ نمیترسید گفت از اول نگذاشتهام یک لقمه حرام از گلویم پائین برود تمام وجوهاتم را دادهام احتیاطاً مقدار دیگری هم دادهام اموالام هم با چشم خودم آن مقداری را که باید در راه خدا بدهم دادهام الان آماده مرگ هستم آدمهایی داریم که حسابشان صاف است.
به ابی ذر گفتند چرا از مرگ میترسیم گفت برای اینکه قاچاق بار کردهاید شوفری که تریاک دارد از پلیس میترسد اصلاً آدم به چند دلیل میترسد ۱- بنزین ندارد ۲- تریاک بار کرده ۳- گواهینامه ندارد ۴- خواب آلود است ۵- جاده را بلد نیست. اما کسی که گواهینامه دارد جاده را هم بلد است بنزین هم دارد و تریاک ندارد نمیترسد. امیرالمومنین(علیه السلام) تا ضربت خورد فرمود: «فُزْتُ وَ رَبِّ الْکَعْبَةِ»(خصائصالأئمة، ص۶۳) به خدای کعبه رستگار شدم.
امام(رحمة الله علیه) میفرماید من با دلی آرام و قلبی مطمئن. چون حرکت و انقلابی که کردم روی هوا و هوس نبود برای رضای خدا بود وظیفه شرعیام بود الان هم که میخواهم بروم من با دلی آرام. حدیث داریم آدمهای مومن وقتی میخواهند بمیرند مثل کسی که لباس چرک را در میآورد میخواهد لباس تمیز بپوشد خوشحال است «یَوْمَ یَخْرُجُونَ مِنَ الْأَجْداثِ سِراعاً» معارج/۴۳ روزی که از قبرها برمی خیزند بیرون میآیند در حال سرعت «ذلِکَ یَوْمُ التَّغابُنِ» تغابن/۹ روزی که مردم احساس میکنند باختند کلاه سرشان رفته خودشان و عمرشان را مفت به هدر دادهاند(مغبون) یعنی کلاه سرم رفت روز قیامت آن میگوید کلاه سرم رفت دیگری میگوید کلاه سرم رفت او میگوید من میتوانستم این کار را بکنم آب که ریختی روی صورتت قصد وضو کن حیف که صورت و دستهایم را شستم اما قصد وضو نکردم صورت شسته شد آب هم بود وقت هم صرف شد خوب قصد وضو کن من میتوانستم شبی که گوشواره برای دخترم خریدم شبی بخرم که نمازش درست باشد آنوقت این گوشواره هم عبادت میشود ما که میخواهیم میهمانی بدهیم ماه رمضان بدهیم که هم میهمانی باشد و هم افطاری داده باشیم من میتوانستم کارهایم را رنگ الهی بدهم حرام شد «یَوْمَ لا تَمْلِکُ نَفْسٌ لِنَفْسٍ شَیْئاً» انفطار/۱۹ روز قیامت هیچکس به درد هیچکس نمیخورد.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● نيره تقي زاده فايند -
تفسیرهدایت
[4] القابی که با آنها امروز خود را فریب میدهیم، و نامهای عریض و طویل و افتخارات و نیاکان در آن روز از هم میپاشد، و دهها هزار از بلیونها افراد بشر همچون پروانههای تابستانی پراکنده میشوند و از شدت تراکم آنها را همچون ابرهای متراکم بر یکدیگر مشاهده میکنیم، یا همچون موج ملخهایی که مانند غباری انبوه به نظر میرسد، پس قیمت یک پشه در گروهی از پشگان یا یک ملخ در موج ملخ چه میتواند باشد! من و تو در میان گروه فرزندان آدم که به محشر حاضر میشویم که از زمان آدم تا قیام ساعت در جهان بودهاند، چه ارزشی میتوانیم داشته باشیم!
«یَومَ یَکُونُ النّاسُ کَالفَراشِ المَبثُوثِ- در آن روز که مردمان همچون پروانگان پراکندهاند.»
گفتهاند که فراش هر پرندهای است که در آتش و چراغ میافتد، و به گفتهای دیگر هر پرنده ناچیزی همچون پشه و مگس و ملخ چنین نامیده میشود، و از رسول اللّه- صلی اللّه علیه و آله- روایت شده است که گفت: «مثل من و مثلشما همچون مثل مردی است که آتشی افروزد، و چون ملخها و پروانهها در آن افتند، آنها را از آن بیرون آورد، و من میخواهم شما را از آتش بیرون بیاورم و شما از دست من فرار میکنید».«1»
حالات گوناگون و تدریجی اینکه کیفیت را، همچون در آیات مشابه گذشته، سیاق قرآن به ما عرضه میدارد.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» مجمع البیان
در چهارمین آیه مورد بحث در بیان هنگامه فرارسیدن آن رویداد کوبنده و در وصف آن مى فرماید:
یَوْمَ یَکُونُ النَّاسُ کَالْفَراشِ الْمَبْثُوثِ
آن رویداد کوبنده روزى است که مردم بسان پروانه هاى پراکنده، وحشت زده و سرگردان به هر سو مى روند، و جهت و هدف خود را گم مى کنند.
در آیه شریفه، مردم در روز رستاخیز به موج هاى ملخ هاى سرگردان و پراکنده اى تشبیه شده اند که از وحشت آن روز، به هر سو هجوم مى برند و دیوانه وار در آتش ریخته مى شوند.
پاره اى بسان «قتاده» واژه «فراش» را به پروانه ها معنا کرده اند، و برخى چون «ابو عبیده» به پرنده اى که نه مگس است و نه زنبور. به هر صورت این ملخ ها و یا پروانه ها هنگامى که موج آسا به حرکت و یا پرواز در مى آیند، به گونه اى درهم و برهم مى نمایند که گویى هدف و جهت خود را گم کرده و بى هدف به هر سو مى دوند. این تشبیه در آیه نشانگر آن است که مردم پس از زنده شدن و سر بر آوردن از گورها از شدت وحشت و هراس رستاخیز بسان موج ملخ ها و پروانه ها در هدف ها و جهت هاى گوناگونى روانند، و بى هدف به هر سو مى دوند.
آیه مورد بحث بسان این آیه است که مى فرماید:
کانهم جراد منتشر(272) در حالى که دیدگان را از شدت ترس و دلهره فرو افکنده اند، بسان ملخ هاى پراکنده از گورهاى خود سر بر مى آورند.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» یوسفعلی
6252. Moths are frail light things. To see them scattered about in a violent storm gives some idea of the confusion, distress, and helplessness in which men will be at first overwhelmed on the Day of Account. Old memories will be like a book almost blotted out. New hopes will be vague in a new world just rising on the horizon. But it will be a perfectly just world, and no good action will be lost and no evil one but will have its compensating value estimated.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● مسعود ورزيده -
تفسیر المیزان
" فراش" جمع" فراشة" بسیارى آن را به معنى" پروانه" مىدانند، بعضى نیز آن را به معنى" ملخ" تفسیر کردهاند، و ظاهرا این معنى از آیه 7 سوره قمر که مردم را در آن روز به ملخهاى پراکنده تشبیه مىکند گرفته شده (کَأَنَّهُمْ جَرادٌ مُنْتَشِرٌ) و گرنه معنى لغوى آن همان" پروانه" است.
به هر حال تشبیه به پروانه به خاطر آن است که پروانهها معمولا خود را دیوانهوار به آتش مىافکنند و مىسوزانند ، بدکاران نیز خود را در آتش جهنم مىافکنند.
این احتمال نیز دارد که تشبیه به پروانه اشاره به حیرت و سرگردانى خاصى است که در آن روز بر همه انسانها مستولى مىشود.
و اگر فراش به معنى ملخها باشد تشبیه مزبور به خاطر این است که مىگویند بسیارى از پرندگان به هنگام حرکت دستجمعى در مسیر معینى پرواز مىکنند ، جز ملخها که در حرکت گروهى مسیر مشخصى ندارند و هر کدام به سوئى پیش مىروند ! باز این سؤال در اینجا مطرح است که این حیرت و سرگردانى و پراکندهگى و وحشت و اضطراب بر اثر حوادث هولناک پایان جهان است ، و یا آغاز قیامت و حشر و نشر ؟ پاسخ این سؤال از آنچه در بالا گفتیم روشن مىشود .
[ نظرات / امتیازها ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.