(تب ) و (تباب ) : خسران و هلاکت
توضيح : (تب ) و (تباب ) بنابر آنچه جوهرى معنى کرده به معناى خسران و هلاکت است.
و راغب آن را به دوام خسران معنا کرده. بعضى هم گفته اند به معناى خیبت و نومیدى است. بعضى دیگر آن را به معناى تهى دستى از همه خیرها دانسته اند. ولى - به طورى که دیگران هم گفته اند - همه این معانى نزدیک به همند، و بنابر این کلمه (ید) در آیه نیز به معناى لغویش نیست، بلکه کنایه است از قدرت آدمى، چون دست در انسان عضوى است که مقاصدش به وسیله آن انجام مى شود، و بیشتر کارهاى آدمى را به دست او نسبت مى دهند، و تباب و خاسر شدن دست به معناى بى نتیجه شدن اعمال آدمى ، و بلکه نتیجه معکوس دادن آن است، و یا به عبارت دیگر به معناى باطل شدن اعمال او و به نتیجه نرسیدن آن است، به طورى که زحماتش هدر رود و مورد استفاده اش قرار نگیرد، این معناى تباب دست انسان بود. و معناى تباب خود آدمى، خسران او در نفس و حاق ذاتش است، به طورى که از سعادت دائمیش محروم شود، و این همان هلاکت دائمى او است
[ نظرات / امتیازها ]