● عبدالله عبداللهي -
اثنی عشری
إِذْ قالَ لِأَبِیهِ یا أَبَتِ لِمَ تَعْبُدُ ما لا یَسْمَعُ وَ لا یُبْصِرُ وَ لا یُغْنِی عَنْکَ شَیْئاً (42)
إِذْ قالَ لِأَبِیهِ: یاد بیاور زمانى را که گفت مرعمّ خود را که به منزله پدر او بود به سبب تربیت نمودن او را در طفولیت، او را پدر مىگفت. و در استعمال قرآن اطلاق پدر شده به عمّ مانند کریمه «قالُوا نَعْبُدُ إِلهَکَ وَ إِلهَ آبائِکَ إِبْراهِیمَ وَإِسْماعِیلَ وَ إِسْحاقَ ...» «1» وقتى یعقوب از پسران خود سؤال کرد که را پرستش کنید بعد از من، جواب دادند پرستش کنیم خداى تو و خداى پدران تو ابراهیم و اسمعیل و اسحق. و اسمعیل عموى یعقوب بود نه پدر او، و نیز در کتب اصولیه به برهان قاطع ثابت شده که پدران و اجداد انبیاء، مسلمان بوده؛ و ایضا حدیث مشهور خاصه و عامه که پیغمبر صلّى اللّه علیه و آله فرمود: «همیشه مىگردانید خداى تعالى مرا از اصلاب طاهره به ارحام مطهره تا خارج فرمود مرا در زمان شما، تدنس ننمود مرا نجاست کفر جاهلیت»، «2» کافى است در اینکه پدر حضرت ابراهیم علیه السلام موحد بوده نه مشرک.
یا أَبَتِ لِمَ تَعْبُدُ: اى پدر چرا مىپرستى و عبادت مىکنى. ما لا یَسْمَعُ:
چیزى را که نمىشنود دعا و نیاز تو را. وَ لا یُبْصِرُ: و نمىبیند خضوع و خشوع تو را که نزد او بجا مىآورى و اظهار مىکنى. وَ لا یُغْنِی عَنْکَ شَیْئاً: و دفع نمىکند از تو چیزى را از مکاره، یا نفع نمىرساند تو را در دفع مضارّ و جلب منافع.
تنبیه: حضرت ابراهیم علیه السلام به این کلمات با برکات، دعوت عمّ خود نمود به هدایت و تبیین ضلالت او، و حجت را بر او لازم ساخت به ابلغ احتجاج با مراعات رفق و حسن ادب؛ زیرا تصریح به گمراهى او ننمود، بلکه از او طلب علتى نمود که داعى او بود به عبادت آن چیزى که عقل مستقیم استخفاف آن کند و امتناع مىنماید از توجه به آن در عبادت، چه شایسته پرستش نیست مگر ذاتى که متصف باشد به غناى تام و انعام عام، و آن ذات احدیت رب الارباب است که خالق و رازق و ممیت و محیى و سامع و بصیر و دافع و غنى باشد. ایضا عمّ خود را آگاه سازد به آنکه عاقل را سزاوار آنست که آنچه کند به غرض صحیح باشد، و مسلم است که ممکن است با اتصاف به حیات و سمع و بصر مانند ملائکه و انبیاء، هر آینه عقل قویم استنکاف دارد از عبادت ایشان بهجهت احتیاج آنان، چه برسد به جمادى که بکلى قوه شنیدن و دیدن از آن مسلوب است
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» اطیب البیان
إِذ قالَ لِأَبِیهِ یا أَبَتِ لِمَ تَعبُدُ ما لا یَسمَعُ وَ لا یُبصِرُ وَ لا یُغنِی عَنکَ شَیئاً (42)
زمانی که گفت از برای پدرش ای پدر برای چه عبادت میکنی چیزی را که نمیشنود و نمیبیند و بینیاز نمیکند ترا چیزی را إِذ قالَ لِأَبِیهِ آزر که گفتم عمّ ابراهیم و شوهر مادر ابراهیم بود و باو اطلاق اب میکرد چون در دامن او بزرگ شده بود یا أَبَتِ لِمَ تَعبُدُ چون بت پرست بود و در آن زمان بت پرستی بسیار رواج داشت و بتهای بزرگ خود را در بتکده گذارده بودند و هر کدام بت کوچکی میتراشیدند و در نزد خود نگاه داشته بودند و پرستش میکردند.
ما لا یَسمَعُ وَ لا یُبصِرُ نه گوش دارند که دعاهای شما را بشنوند و نه چشم دارند که عبادات شما را مشاهده کنند یک چوب خشک یا یک فلز آب کرده بیش نیستند.
وَ لا یُغنِی عَنکَ شَیئاً نه قدرت دارند بر اینکه نعمتی بشما دهند و نه دفع بلائی از شما کنند و نه حاجت شما را برآورند بلکه بت پرستی از گاو و گوساله و درخت و ماه و ستاره و خورشید و ملائکه و انبیاء و اولیاء پستتر هست زیرا یک جمادی مصنوع بشری بیش نیست
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 42)- سپس به شرح گفتگوی او با پدرش «آزر» میپردازد- پدر در اینجا اشاره به عمو است- و چنین میگوید: «در آن هنگام که به پدرش گفت: ای پدر چرا چیزی را پرستش میکنی که نمیشنود و نمیبیند و نمیتواند هیچ مشکلی را از تو حل کند» (إِذْ قالَ لِأَبِیهِ یا أَبَتِ لِمَ تَعْبُدُ ما لا یَسْمَعُ وَ لا یُبْصِرُ وَ لا یُغْنِی عَنْکَ شَیْئاً)
.این بیان کوتاه و کوبنده یکی از بهترین دلایل نفی شرک و بت پرستی است چرا که یکی از انگیزههای انسان در مورد شناخت پروردگار انگیزه سود و زیان است که علمای عقاید از آن تعبیر به مسأله «دفع ضرر محتمل» کردهاند.
او میگوید: چرا تو به سراغ معبودی میروی که نه تنها مشکلی از کار تو نمیگشاید بلکه اصلا قدرت شنوایی و بینائی ندارد.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر احسن الحدیث
إِذْ قٰالَ لِأَبِیهِ یٰا أَبَتِ لِمَ تَعْبُدُ مٰا لاٰ یَسْمَعُ وَ لاٰ یُبْصِرُ وَ لاٰ یُغْنِی عَنْکَ شَیْئاً در قاموس قرآن ذیل «آزر» به طور تفصیل نوشته ایم که پدر ابراهیم نامش «تارخ» بود، طبرسى از زجاج نقل مى کند، بین علماء نسب شکى نیست که نام پدر ابراهیم «تارخ» (با خاء نقطه دار) بود، از امام علیه السّلام نقل شده: آزر جدّ امّى ابراهیم (سورۀ انعام 71) یا عمویش و یا ناپدرى اش بود انسانها اگر به چیزى عادت کردند و آن چیز مرسوم شد، دیگر چندان از علل آن سؤال نمى کنند، این است که ابراهیم به آزر مى گوید: این بتها که چیزى را نمى بینند و نمى شنوند و دردى را از تو دوا نمى کنند چرا پرستش مى کنى ؟! مى خواهد او را بیدار کند آیه روشن مى کند که خداى مورد پرستش باید بینا و شنوا و روا کنندۀ حاجات باشد
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر مخزن العرفان در علوم قرآن
إِذْ قٰالَ لِأَبِیهِ یٰا أَبَتِ لِمَ تَعْبُدُ مٰا لاٰ یَسْمَعُ وَ لاٰ یُبْصِرُ وَ لاٰ یُغْنِی عَنْکَ شَیْئاً وقتى که ابراهیم(ع)به نیکوتر تربیتى به پدرش خطاب مى کند و اولا از او در عبادت نمودن چیزى که نه مى شنود و نه مى بیند دلیل مى جوید و به او تذکر مى دهد که مستحق عبادت نیست مگر منعمى که همه نعمتها از او است و او خداى خالق رازق است که اصل نعمتها از خوان انعام او بروز نموده
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر کاشف
یٰا أَبَتِ لِمَ تَعْبُدُ مٰا لاٰ یَسْمَعُ وَ لاٰ یُبْصِرُ وَ لاٰ یُغْنِی عَنْکَ شَیْئاً پدر او بت ها را مى پرستید ابراهیم با منطق خرد و فطرت برایش دلیل آورد و گفت: آیا سنگ هایى ناشنوا را که نه سود مى رسانند و نه زیان، مى پرستى و سجده مى کنى ؟ پس، خرد و فهمت کجاست ؟
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.