وَ «(و)استثناف»
مَثَلُ الَّذِینَ «مضاف الیه مجرور یا در محل جر»
کَفَرُوا «فعل ماضی مبنی بر ضمه ظاهری» «(و)فاعل»
کَمَثَلِ «حرف جر و اسم مجرور»
الَّذِی «مضاف الیه مجرور یا در محل جر» «خبر مقدر یا محذوف یا در محل خبر»
یَنْعِقُ «فعل مضارع مرفوع به ضمه ظاهری» «فاعل این فعل ضمیر مستتر (هو) است که در تقدیر است»
بِما «حرف جر و اسم مجرور»
لا «حرف نفی غیر عامل»
یَسْمَعُ «فعل مضارع مرفوع به ضمه ظاهری» «فاعل این فعل ضمیر مستتر (هو) است که در تقدیر است»
إِلاَّ «حرف استثناء»
دُعاءً «مفعول به منصوب یا در محل نصب»
وَ «واو عطف»
نِداءً «معطوف، تابع» «مبتدای مقدر یا محذوف یا در محل»
صُمٌّ «خبر مرفوع یا در محل رفع»
بُکْمٌ «خبر ثان»
عُمْیٌ «خبر ثالث»
فَهُمْ «فاء رابط برای جواب شرط» «مبتدای مرفوع یا در محل رفع»
لا «حرف نفی غیر عامل»
یَعْقِلُونَ «فعل مضارع مرفوع به ثبوت نون»«(و)فاعل» «خبر مقدر یا محذوف یا در محل خبر»
[ نظرات / امتیازها ]