از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، شما هم می توانید تفسیر ای در سايت ثبت کنید، تا با نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود.
 » تفسیر المیزان - خلاصه
(الم تران الله انزل من السماء ماء فسلکه ینابیع فی الارض ثم یخرج به زرعا مختلفا الوانه ثم یهیج فترایه مصفرا ثم یجعله حطاما ان فی ذلک لذکری لاولی الالباب ): (آیا ندیدی که خدا از آسمان آبی را نازل کرد و همان را در منابع وچشمه های زیرزمینی جاری نمود و سپس بوسیله آن آب همواره زراعتی را بیرون می آورد که دارای رنگهای گوناگون است ، پس از آن کشت را می خشکاند و تو می بینی که پس از سبزی و خرمی زرد رنگ می شود، آنگاه آن را بصورت کاه و خس متفرق می سازد، همانا در این امر برای صاحبان خرد تذکری است ) در اینجا به امر تدبیر الهی در انزال باران و رویش نباتات و چرخه طبیعی آنها اشاره شده و بوسیله آن بر توحید ربوبیت احتجاج نموده است . می فرماید: مگر نمی بینی که خداست که باران را از آسمان می فرستد و آن را در رگ و ریشه زمین داخل می کند تابصورت چشمه هایی در زمین جاری می شوند، اما پس از مدتی خدا آن زراعت رامی خشکاند، بطوریکه پس از سبزی و خرمی زرد می شود و بصورت کاه و خس درمی آید، اینها همه نمونه هایی از تدبیر الهی است که فقط صاحبان خرد از مشاهده آن متذکر می شوند. و چه بسیار عبرتهایی برای اهل خرد وجود دارد که با مشاهده آنهامی توانند متنبه شوند که تصرف و مالکیت مطلق در خلق فقط از آن خدای متعال است . [ نظرات / امتیازها ]
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  عبد بائس - تفسیر نمونه
بار دیگر قرآن به دلائل توحید و معاد باز مى گردد، و بحثهائى را که در آیات گذشته پیرامون کفر و ایمان بود تکمیل مى کند.
از میان آثار عظمت و ربوبیت پروردگار در نظام جهان هستى ، انگشت روى مساءله ((نزول باران )) از آسمان مى گذارد، سپس پرورش ‍ ((هزاران رنگ )) از گیاهان را از این ((آب بى رنگ )) و طى مراحل حیات ، و رسیدن به مرحله نهائى شرح مى دهد.
روى سخن را به پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) کرده ، به عنوان سرمشقى براى همه مؤ منان ، مى فرماید: ((آیا ندیدى که خداوند از آسمان آبى نازل کرد سپس آن را به صورت چشمه هائى در زمین وارد نمود؟!)) (ا لم تر ان الله انزل من السماء ماء فسلکه ینابیع فى الارض ).
قطره هاى حیاتبخش باران از آسمان نازل مى شود، قشر ((نفوذپذیر)) زمین آنها را به درون مى پذیرد و تا به قشر ((نفوذناپذیر)) مى رسد، و آنها را متوقف مى سازد و ذخیره مى کند، سپس به صورت چشمه ها و قناتها و چاهها بیرون مى فرستد.
جمله ((سلکه )) (آب باران را در مجارى زمین وارد ساخت ) اشاره اى است فشرده به آنچه در بالا گفتیم .
((ینابیع )) جمع ((ینبوع )) از ماده ((نبع )) به معنى جوشش آب از زمین است .
هرگاه زمین یک قشر نفوذناپذیر بیشتر نداشت ذره اى از آب باران را در خود ذخیره نمى کرد، و همه بعد از نزول از آسمان به دریاها مى ریختند، نه چشمه اى وجود داشت ، و نه کاریز و چاهى ، و اگر تنها یک قشر نفوذپذیر داشت همگى به اعماق زمین فرو مى رفتند به طورى که دسترسى به آن ممکن نبود، تنظیم قشر زمین از این دو لایه نفوذپذیر، و نفوذناپذیر، با این فاصله حساب شده ، از نشانه هاى قدرت او است ، و جالب اینکه گاهى به صورت لایه هاى متعدد نفوذپذیر و نفوذناپذیر است که روى هم قرار گرفته ، که در حفر چاه هاى ((سطحى )) و ((نیمه عمیق )) و ((عمیق )) از آن استفاده مى شود.
بعد مى افزاید: ((سپس خداوند به وسیله آن زراعت گیاهى را خارج مى سازد که الوان مختلف دارد)) (ثم یخرج به زرعا مختلفا الوانه ).
هم انواع آن مختلف است ، همچون گندم و جو و برنج و ذرت ، و هم کیفیتهاى آن متفاوت است ، و هم رنگ ظاهرى آن ، بعضى سبز تیره بعضى سبز کمرنگ ، بعضى داراى برگهاى پهن و گسترده ، و بعضى برگهاى باریک و لطیف و همچنین .
با توجه به اینکه ((زرع )) به گیاهى گفته مى شود که ساقه قوى ندارد در مقابل ((شجر)) که غالبا به درختانى که داراى ساقه نیرومندند اطلاق مى شود، ((زرع )) مفهوم وسیعى دارد که گیاهان غیر غذائى را نیز در بر مى گیرد، انواع گلها و گیاهان زینتى و داروئى و مانند آن که فوق العاده متنوع ، و داراى الوان و چهره هاى گوناگون مى باشد، حتى گاه در یک شاخه ، بلکه در یک گل ، این رنگهاى مختلف به شکل بسیار جالب و ظریفى در کنار هم قرار گرفته اند، و با زبان بى زبانى نغمه توحید و تسبیح خدا را سر داده اند.
بعد به مراحل دیگر حیات این گیاه پرداخته مى گوید: ((این گیاه سپس ‍ خشک مى شود به گونه اى که آن را زرد و بى روح مى بینى ))! (ثم یهیج فتراه مصفرا). تندباد از هر سو مى وزد، و آن را که سست شده است از جا مى کند، ((سپس خداوند آن را در هم مى شکند و خرد مى کند)) (ثم یجعله حطاما).
((آرى در این ماجرا تذکر و یادآورى براى صاحبفکران و اندیشمندان است )) (ان فى ذلک لذکرى لاولى الالباب ).
تذکرى است از نظام حساب شده و با عظمت عالم هستى و ربوبیت پروردگار در این صحنه عظیم ، و نیز تذکرى است از پایان زندگى و خاموش شدن شعله هاى حیات ، و سپس مساءله رستاخیز، و تجدید حیات مردگان .
این صحنه گر چه در عالم گیاهان است ، ولى به انسانها هشدار مى دهد که همانند آن در عمر و حیات شما تکرار مى شود، ممکن است مدت آن متفاوت باشد، اما اصول آن یکى است تولد، نشاط و جوانى ، و بعد پژمردگى و پیرى و سرانجام مرگ ! [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
1) : با سلام وعرض خسته نباشید.....
این تفسیر خیلی عالی بود واقا به دلم نشست دستتون درد نکنه....
اجرکم عندالله......
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  عبدالله عبداللهي - اثنی عشری
أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَسَلَکَهُ یَنابِیعَ فِی الْأَرْضِ ثُمَّ یُخْرِجُ بِهِ زَرْعاً مُخْتَلِفاً أَلْوانُهُ ثُمَّ یَهِیجُ فَتَراهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ یَجْعَلُهُ حُطاماً إِنَّ فِی ذلِکَ لَذِکْرى‌ لِأُولِی الْأَلْبابِ «21»

أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ‌: آیا نمى‌بینى اى بیننده بدرستى که خداى تعالى، أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً: نازل فرماید از آسمان باران را، فَسَلَکَهُ یَنابِیعَ فِی الْأَرْضِ‌: پس در آورد آن آب را در چشمه‌هاى نابع و کاریزهاى جارى که در زمین است، ثُمَّ یُخْرِجُ بِهِ‌: پس بیرون آورد از آن آب، زَرْعاً مُخْتَلِفاً أَلْوانُهُ‌: زرعى را که گوناگون است رنگهاى آن از قرمزى و سبزى و سفیدى و زردى و غیر آن، یا صنوف مختلفه و اجناس متشتّته از گندم و جو و برنج و کنجد و غیر آن، ثُمَّ یَهِیجُ فَتَراهُ مُصْفَرًّا: پس خشک مى‌شود آن زرع بعد از سبزى و نضارت، پس مى‌بینى آن را زرد شده پس از طراوت، ثُمَّ یَجْعَلُهُ حُطاماً: پس مى‌گرداند خدا آن را ریزه ریزه و درهم شکسته و خرد
گشته، إِنَّ فِی ذلِکَ‌: بدرستى که در انزال باران و اخراج زروع مختلفه به آن و تقلب آن از حالى به حالى و صفتى به صفتى، لَذِکْرى‌ لِأُولِی الْأَلْبابِ‌: هر آینه یاد کردنى است براى صاحبان عقل خالص از شوائب اوهام، که در آن تفکر نمایند و عارف شوند به صانع عالم و عالم گردند به قدرت او سبحانه و به مبدء و معاد و بعث و نشور، یا در آن پندى است مر اهل خرد را که تشبیه نمایند اموال و عوارض دنیا را به آن مزروع تر و تازه و بر آن اعتماد نکنند، چه اندک وقتى نموّ آن به پژمردگى، و طراوت آن به کدرت مبدل گردد. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » اطیب البیان
أَ لَم‌ تَرَ أَن‌َّ اللّه‌َ أَنزَل‌َ مِن‌َ السَّماءِ ماءً فَسَلَکَه‌ُ یَنابِیع‌َ فِی‌ الأَرض‌ِ ثُم‌َّ یُخرِج‌ُ بِه‌ِ زَرعاً مُختَلِفاً أَلوانُه‌ُ ثُم‌َّ یَهِیج‌ُ فَتَراه‌ُ مُصفَرًّا ثُم‌َّ یَجعَلُه‌ُ حُطاماً إِن‌َّ فِی‌ ذلِک‌َ لَذِکری‌ لِأُولِی‌ الأَلباب‌ِ «21»

آیا نمی‌بینی‌ اینکه‌ خداوند نازل‌ میفرماید ‌از‌ طرف‌ بالا آب‌ ‌را‌ باران‌ و برف‌ و تگرگ‌ ‌پس‌ روان‌ میکند ‌آن‌ آب‌ ‌را‌ چشمه‌هایی‌ ‌در‌ اطراف‌ زمین‌ ‌پس‌ ‌از‌ ‌آن‌ خارج‌ میفرماید بآن‌ آب‌ زراعت‌هایی‌ مثل‌ فواکه‌ و حبوب‌ و بقول‌ ‌که‌ ‌هر‌ کدام‌ ‌با‌ یکدیگر اختلاف‌ رنگ‌ دارند ‌پس‌ ‌از‌ ‌آن‌ خشک‌ میشود ‌پس‌ میبینی‌ ‌آن‌ زرع‌ ‌را‌ زرد ‌شده‌ ‌پس‌ ‌از‌ ‌آن‌ قرار میدهد ‌او‌ ‌را‌ خشک‌ ‌که‌ ‌از‌ ‌هم‌ پاشیده‌ میشود ‌پس‌ محققا ‌در‌ ‌اینکه‌ قدرت‌نمایی‌ ‌هر‌ آینه‌ یادآوریست‌ ‌از‌ ‌برای‌ صاحبان‌ عقل‌ و رشد و ادراک‌.
أَ لَم‌ تَرَ و ‌لو‌ خطاب‌ ‌به‌ پیغمبر ‌است‌ و لکن‌ مراد جمیع‌ ذوی‌ العقول‌ و مکلفین‌ ‌است‌.
أَن‌َّ اللّه‌َ أَنزَل‌َ مِن‌َ السَّماءِ ماءً ‌که‌ خداوند بواسطه اشعه شمس‌ ابخره‌ ‌را‌ ‌از‌ دریا بصورت‌ ابر و بتوسط باد ‌در‌ اطراف‌ زمین‌ ‌که‌ ‌از‌ قسمت‌ آب‌ بیرون‌ ‌است‌ حرکت‌ میدهد و ‌پس‌ ‌از‌ سرد شدن‌ بخار آب‌ها ‌را‌ بنقاط مختلفه‌ میباراند و ‌در‌ تخوم‌ زمین‌ فرو میروند.

فَسَلَکَه‌ُ یَنابِیع‌َ فِی‌ الأَرض‌ِ چشمه‌ها و نهرها و رودخانه‌ها و چاهها ظاهر میشود و ‌از‌ همین‌ آب‌ واحد و زمین‌ واحد ثُم‌َّ یُخرِج‌ُ بِه‌ِ زَرعاً مثل‌ گندم‌ و جو، برنج‌، عدس‌، ماش‌، نخود، لوبیا و ‌غیر‌ اینها.

مُختَلِفاً أَلوانُه‌ُ بعضی‌ گفتند مراد انواع‌ مختلف‌ و اصناف‌ متشتت‌ و خواص‌ متعدد و ‌هر‌ کدام‌ طعمش‌ متفاوت‌ ‌است‌ و بعضی‌ گفتند مراد همان‌ رنگ‌های‌ مختلف‌ ‌است‌.
ثُم‌َّ یَهِیج‌ُ خشک‌ میشود و ‌از‌ حال‌ خضرویّة بیرون‌ میرود.
فَتَراه‌ُ مُصفَرًّا ‌پس‌ میبینی‌ ‌او‌ ‌را‌ زرد ‌شده‌ ثُم‌َّ یَجعَلُه‌ُ حُطاماً ‌از‌ ‌هم‌ پاشیده‌ و جدا ‌شده‌ و ریخته‌ ‌شده‌ ‌که‌ موقع‌ حصاد ‌است‌.
إِن‌َّ فِی‌ ذلِک‌َ ‌در‌ ‌اینکه‌ قدرت‌ نمایی‌ ‌که‌ ‌از‌ یک‌ آب‌ و یک‌ زمین‌ چه‌ اندازه‌ حبوبات‌ مختلفه‌ خارج‌ میشود.
لَذِکری‌ باعث‌ یادآوریست‌ و معرفت‌ بخالق‌ ‌آنها‌ ‌که‌ انسان‌ ‌هم‌ مراتب‌ سیر دارد ‌از‌ نطفه‌ ‌تا‌ بعث‌ قیمة لکن‌ لِأُولِی‌ الأَلباب‌ِ نه‌ کسانی‌ ‌که‌ تمام‌ اینها ‌را‌ مستند بطبیعت‌ عادم‌ الشعور میدانند بلکه‌ ‌خود‌ طبیعت‌ ‌هم‌ معدوم‌ ‌است‌ و نیست‌ نمیتواند هست‌ کند.
ذات‌ نایافته‌ ‌از‌ هستی‌بخش‌
کى تواند که شود هستى‌‏بخش‏ [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.