آفت مرگبار حسد
در ادامه نکوهش همان خودپرستان و خوکامگان مى افزاید:
اَمْ یَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلى ما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ فَقَدْ آتَیْنا آلَ اِبْراهیمَ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ
آیا آنان نسبت به مردمِ برگزیده، به خاطر آنچه خداوند از فزون بخشى اش به آنان ارزانى داشته است حسد مى ورزند؟
در مورد کسانى که هدف حسدورزان قرار مى گیرند میان مفسّران بحث است:
1 - برخى برآنند که منظور خود پیامبر گرامى است که حسدورزان بر آنچه خدا از مهر و فضل خویش - از وحى و رسالت گرفته تا دیگر امتیازات - به او ارزانى داشته بود، حسد مى ورزیدند؛ از این رو خدا روشنگرى مى کند که مقام والاى نبوت و رسالت در دودمان ابراهیم سابقه دیرین دارد و این پیامبر نیز نزدیک ترین انسان ها به او و راه و رسم توحیدى اوست؛ و ما به این خاندان کتاب و حکمت دادیم و فرمانروایى پرشکوهى به آنان ارزانى داشتیم. با این بیان، اینان نباید نسبت به پیامبر اسلام حسد بورزند، چرا که او نیز از فرزندان ابراهیم است، و از فرزندان او کسانى چون داوود و سلیمان نیز بودند که هم قلمرو حکومتشان گسترده تر از پیامبر بود و هم شمار خاندانشان.
در این مورد که چگونه مى توان واژه «النّاس» را در مورد پیامبر گرامى به کار برد، پاسخ مى دهند که: بدان دلیل که پایه و مایه برپایى دین در گرو وجود پیامبر و رسالت او بود؛ از این رو، حسد ورزیدن حسودان نسبت به آن حضرت بسان حسد ورزیدن به همه انسان هاست.
2 - و برخى دیگر بر این عقیده اند که منظور، پیامبر و خاندانش هستند که مورد حسد قرار مى گیرند، که از حضرت باقر علیه السلام نیز روایتى در این مورد آمده است، و منظور از «فضل» نیز رسالت پیامبر و امامت راستین خاندان گرانمایه اوست.
در تفسیر عیّاشى از امام صادق علیه السلام آمده است که آن حضرت به «ابوصباح» فرمود: «یا ابا صباح نحن قوم فرض اللّه طاعتنا، لنا الأنفال و لنا صفو المال و نحن الرّاسخون فى العلم و نحن المحسودون الّذین قال اللّه فى کتابه: ام یحسدون النّاس...».(61)
ما مردمى هستیم که خدا فرمانبردارى از ما را بر مردم واجب ساخته، انفال و برگزیده مال خودکامگان را براى ما قرار داده و ما را به عنوان راسخان در علم برگزیده است؛ و نیز ما هستیم که خدا ما را مورد لطف خویش قرار داده و آن گاه هدف حسدورزى حسودان قرار گرفته ایم و خدا در نکوهش بداندیشان و حسدورزان به ماست که فرمود: ام یحسدون الناس.
و آن گاه افزود که منظور از کتاب، نبوّت و رسالت، حکمت و فرزانگى، ژرف نگرى و فهم و داورى درست، و منظور از فرمانروایى شکوهبار، لزوم اطاعت مردم از ما خاندان پیامبر است.
3 - «جبایى» مى گوید: منظور، پیامبر و یاران او هستند، چرا که در دو آیه پیشین سخن از آنان است که یهود حسدورز، شرک گرایان را راه یافته تر از آنان خواندند: «اهدى من الّذین آمنوا سبیلا».(62)
4 - پاره اى نیز بر این باورند که منظور این است که «عرب» حسادت مى ورزند که پیامبر از آنان برگزیده شده است.
در مورد واژه «کتاب» در آیه شریفه برخى گفته اند منظور، تورات و انجیل و زبور است و حکمت نیز آن دانشى است که به آنان ارزانى شده است.
وَ آتَیْناهُمْ مُلْکاً عَظیماً
به باور گروهى منظور از «مُلک عظیم» رسالت و نبوّت است که فرمانروایى شکوهمند معنوى و قلبى است؛ اما به باور «ابن عباس» منظور، فرمانروایى سلیمان است. پاره اى نیز برآنند که اشاره به همسران شایسته داود و سلیمان دارد؛ و پاره اى نیز مى گویند: منظور، فرمانروایى دینى و تدبیر امور دنیوى است که به آنان ارزانى شده بود.
[ نظرات / امتیازها ]
آرى حتى به اندازه آن گودى که بر پشت هسته خرماست به کسى سودى نمىرسانند.
اینان حسودانند. خود را به قدرتها نزدیک مىکنند تا موقعیت خویش را در مواجهه با دیگر علما که با آنان رقابت مىورزند مستحکم نمایند. آن دسته از علما که هم علمشان از آنان بیشتر است و هم وجهه مردمىشان.
سؤال این است: چرا حسد؟ در حالى که خداست که آن علما را برایشان فضیلت داده زیرا در آنها پایدارى و فعالیت و نیکاندیشى بیشتر یافته است؟! بهتر آن است که ایشان به فضل ائمّه (علیهم السّلام) اعتراف کنند و تسلیم آنها گردند نه آن که انکارشان کنند و به دشمنان نزدیک شوند.
«أَمْ یَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلى ما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ فَقَدْ آتَیْنا آلَ إِبْراهِیمَ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ آتَیْناهُمْ مُلْکاً عَظِیماً- یا به خاطر نعمتى که خدا از فضل خویش به آنان ارزانى داشته حسد مىبرند؟ در حالى که ما به خاندان ابراهیم کتاب و حکمت دادیم و فرمانروایى بزرگ ارزانى داشتیم.»
در حالى که خداست که هر خیرى را عطا مىکند، چرا به او متوسّل نشویم تا همان نیکها و فضیلتها که دیگران را داده به ما نیز عنایت فرماید.
[ نظرات / امتیازها ]