در اینجا تعبیر ویژهای را مییابیمکه معنی خاصی در بر دارد:
(وَمِن الّذینَ قالُوا: اِنّا نِصاری ).
از کسانی که مـیگویند: مـا مسیحی هسـتیم (و ادعاء دارند که یاران مسیح میباشند).
معنی خاص آن این استکه آنان از روی ادعاء چنین گفتهاند، و چنین ادعائی را در زنـدگانی عملا پـیاده نکردهاند و در عمـل نشان ندادهاند. قطعاً اساس این پیمان، یگانه دانستن خدا و به یگانگی پـرستیدن او استکه در اصطلاح توحیدگفته میشود.
نقطه اصلی انحراف از راستای جاده تاریخی مسیحیت از همـین جا بوده است. این است بهره قابل ملاحظهای از آنچه بدانان تذکر داده شده است و ایشان فراموشش کردهاند و پشت گوشش انداختهاند. فـراموش کردن قسمت قابل ملاحظهای از آنچه بدانان تذکر داده شده بود بعدها به هر نوع انحرافی منتهیگردیده است و همچنین اختلافات دستهها و مذهبها و فرقههای بیشمار، در قدیم و جدید از آن سرچشمهگرفته است، همانگونه که پس از اندکی بطور چکیده بیان خواهیمکرد و روشن خـواهیم ساخت. میان دستهها و مذهبها و فرقههای مسیحیان، همان دشمنانگی وکینهتوزی وجود دارد که یزدان سبحان به ما خبر میدهد و مـیفرماید: تـا روز قیامت در میانشان باقی و بردوام است. ایـن سـزای هسمنگ پیمانشکنی ایشان با خدا، و جزای هـمطراز پشت گوش انداختن و فراموشکردن بخش قابل توجهی از چیزی استکه بدان تذکر داده شد٥اند. این تازه سزا و جزای این جهان آنان است. سزا و جزای آن جهان ایشان باقی و جـدا است. کیفر آخرت وقـتی بدیشان داده میشودکه خدا آنان را باخبر میفرماید از کارهائی که در این جهان میکردهاند. بدان هنگام برابر اطلاعی که بدانان میدهد از کارهاثی که میکردهانـد، کیفر و پادافره ایشان را خواهد داد !
میانکسانیکه میگویند: ما مسیحی و یـاران مسـیح هستیم، در مـیان خودشان دشمنانگیها و اختلافها و کینهتوزیهائی در طول تاریخ قدیم و جدید درگرفته استکه مصداق روایتی استکه خدا درکتاب راستین و بزرگ خود قرآن نقل فرموده است. و بعضی از برخی از خـودشان خـونهائی را بر زمـین ریختهانـد و جویبارهای خونین از همدیگر روان کـردهانـد که در جـنگهایشان با دیگران در سـراسر تاریخ چنین جوبیارهای خونینی روان نگشته است. این خـونریزیها و دشمنانگیها وکینهتوزیها یا به سبب مخالفتهای دینی پیرامون عقیده و ایدئولوژی بوده است، و یا به سبب مخالفتهائی بر سـر ریاست دیـنی، و یـا به سبب مخالفتهای سیاسی و اقـتصادی و اجتماعی، درگرفته است ... در خلال قرنهای دور و دراز، این دشمنانگیها و مخالفتها فروکش نکرده است، و آتش ایـن جنگها و کشت وکشـتارها خـاموش نشــده است ... چـنین دشمنانگیها و مخالفتها و جنگها وکشـتارها تا دامـنه قـیامت بــردوام است و شـعلـه آنها فروزان است، همانگونهکه راستگوترینگویندگان فرموده است.
این هـمکیفر پـیمانشکنی خودشان، و پشت گوش انداختن و فراموشکردن بخش قابل ملاحظهای از عهد یزدان با ایشان استکه نخستین بند آن بند تـوحید و
یکتاپرستـی است. بندیکه پس ازگذشت اندک مدتی از وفات عـیسی (ع)از آن منحرف شـدند و دوری گزیدند، به خاطر علل و اسبابیکه در اینجا فرصت سخنگفتن از آنها بطور مشروح نیست[1].
هنگامیکه روند سوره بدینجا از عرضه مـوضعگیری یـهودیان و مسـیحیان در برابر پـیمانشان با یزدان میرسد، همه اهلکتاب هم اینان و هم آنان را مورد خطاب قرار میدهد و ایشان را از رسالت و پیامبری خاتمالنبیین (ص) آگاه میگرداند، و بدیشان میگوید: این پیغمبر همانگونهکه برای ایشان فرستاده شده است، برای عربهای امّی و برای جملگی مردم نیز روانه شده است. لذا ایشـان نـیز مخاطبان ایــن قرآن هسـتند و بدیشان هم امر شده استکه از آخرین پیغمبر پیروی کنند. این نیز بخشی از پیمان یزدان با ایشان است، همانگونهکه قبلاگذشت. همچنین این واپسین پیغمبر آمده است تا برای آنان مقدار بسیاری ازکتابی را روشن و آشکار سازدکه در دسـترسشان است و از ایشان خواسته شده استکه در نگاهبانی و نگاهداری آن بکوشند، ولی آنان بخشهای فراوانی از آن را مخفی کردهاند و پنهان داشتهاند و بدین وسیله پیمان با یزدان را در این باره شکستهانـد و نـقض عـهد نـمودهانـدا همچنین این پیغمبر از بسیاری از چیزهائیکه ایشـان آنها را مخفی و پنهانکردهاند و هم اینک در شریعت جدید نیازی بدانها نمانده است، گذشت و صرف نظر مینماید ... آنگاه روند سوره بـه بـیان برخی از خرافههائی میپردازدکه واپسین پیغمبر آمده است تا آنها را بزداید و در معتقداتشان انها را راست و درست نماید. از قبیل اینگفته مسیحیانکه میگویند: مسیح، یعنی عیسی پسر مریم خدا است! و همچون اینگـفته یهودیان و همچنین مسیحیانکه میگویند: ما پسـران خدا و عزیزان یزدانیم!
[ نظرات / امتیازها ]
«و از کسانی که گفتند: ما نصاراییم؛ میثاق آنان را گرفتیم» یعنی: از کسانی که به ادعای نصرت دادن حق تعالی خود را نصاری نامیدند، نیز مانند پیشینیانشان از بنیاسرائیل ـ که قبلا ذکرشان رفت ـ پیمان گرفتیم «پس بخشی از آنچه را که بدان اندرز داده شده بودند، فراموش کردند» یعنی: بخش بزرگی از میثاقی را که از آنان گرفته شده بود، بیدرنگ پس از گرفتن آن نادیده گرفته و پشتپا افگندند «پس ما هم تا روز قیامت میانشان» یعنی: میان یهود و نصاری، یا مخصوصا میان نصاری «دشمنی و کینه افگندیم» که به فرقههای متعددی ـ چون یعقوبیه، نسطوریه وملکانیه ـ تقسیم و تجزیه شده، همدیگر را تکفیر کرده و آشکارا در میان خویش به دشمنی پرداختند، که این دشمنی همچنان تا روز قیامت ادامه دارد «و خداوند بهزودی آنان را از آنچه میکردند، خبر میدهد» یعنی: به زودی جزای پیمانشکنیشان را در روز قیامت در مییابند.
آیه کریمه دلالت میکند بر این که: بهفراموشی سپردن بخشی از وحی الهی و فروگذاشتن عملی آن، به دشمنی و کشمکش میان یک امت میانجامد پس ما امت اسلام نیز که عملا بخشهایی از وحی الهی را ترک کردهایم، باید به دین مبین خویش رو آوریم؛ باشد که خدای عزوجل میان دلهایمان الفت افگند.
[ نظرات / امتیازها ]