از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، شما هم می توانید تفسیر ای در سايت ثبت کنید، تا با نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود.
 » تفسیر المیزان - خلاصه
(یا اهل الکتاب قد جاءکم رسولنا یبین لکم کثیرا مما کنتم تخفون من الکتاب و یعفوا عن کثیر قد جاءکم من الله نور و کتاب مبین ):(ای اهل کتاب به تحقیق فرستاده ما (محمد(ص ))به سویتان آمده تا برای شما بسیاری از حقایق دین را که پنهان می کردید بیان کند و از فاش کردن بسیاری از خیانتهایی که علمائتان نسبت به حقایق دینی کرده اند چشم پوشی می کندو این رسول همانا ازجانب خدا برای شما نوری و کتابی روشنگر آورده است )،یعنی پیامبر اسلام نزدشما آمد و آنچه را علمای شما از بشارات و نشانه های نبوت او پنهان کرده بودندبرای شما آشکار نمود و همچنین بسیاری از احکام مربوط به رجم و سنگسار راکه پنهان می کردند، پیامبراسلام آنها را آشکار کرد و از بسیاری از حقایقی که اهل کتاب پنهان کرده بودند چشم پوشی و عفو کردیم و این عفو شامل موارداختلافی است که بین دو کتاب می بینیم ، مثلا تورات شامل مسائلی درتوحید ونبوت است که نمی توان آنها را به خدا نسبت داد، مثلا اینکه خدا را جسم ونشسته در مکانی می داند و یابسیاری گناهان و لغزشها را به پیامبران نسبت داده واز طرف دیگر مسأله معاد را که یکی از اساسی ترین معارف دینی است مسکوت گذاشته و در باره آن سخنی نگفته است و انجیلها مخصوصا انجیل یوحنا انباشته از عقایدی از وثنیت و بت پرستی است و اینکه خدا این مسائل را در قرآن نام نبرده به جهت آن بوده که می دانسته مردم خودشان با عقل خود در می یابند که این عقاید خرافی و باطل است و ربطی به خداو انبیای الهی ندارد. و مراد از نور همین قرآن کریم است و احتمال هم دارد مراد ازنور رسول خدا(ص ) باشد، چون در جای جای قرآن از قرآن و پیامبر با لفظ نور تعبیر شده است (و سراجا منیرا)(5)،(و انزلنا الیکم نورا مبینا)(6). [ نظرات / امتیازها ]
نظرات کاربران :
1) : خوبه
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  رضا رضائي - سایت تبیان
تفسیر نمونه
در تعقیب آیاتى که درباره یهود و نصارى و پیمان شکنى هاى آنها بحث مى کرد، این آیه اهل کتاب را بطور کلى مخاطب قرار داده و از آنها دعوت بسوى اسلام مى کند، اسلامى که آئین آسمانى آنها را از خرافات پاک کرده و آنها را براه راست ، راهى که از هر گونه انحراف و کجى دور است ، هدایت مى نماید. نخست مى گوید: ((اى اهل کتاب فرستاده ما بسوى شما آمد، تا بسیارى از حقایق کتب آسمانى را که شما کتمان کرده بودید آشکار سازد، و در عین حال از بسیارى از آنها که نیازى بذکر نبوده و مربوط به دورانهاى گذشته است صرف نظر میکند.)) (یا اهل الکتاب قد جاءکم رسولنا یبین لکم کثیرا مما کنتم تخفون من الکتاب و یعفوا عن کثیر). از این جمله چنین استفاده مى شود که اهل کتاب حقایق زیادى را کتمان کردند ولى پیامبر اسلام (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) آنچه مورد نیاز کنونى مردم جهان بود (مانند بیان حقیقت توحید و پاکى انبیاء از نسبتهاى ناروائى که در کتب عهدین به آنها داده شده و حکم تحریم ربا و شراب و امثال آن را) بیان نموده است ولى پاره اى از حقایقى که مربوط به امتهاى پیشین و زمانهاى گذشته بوده و بیان آنها اثر قابل ملاحظه اى در تربیت اقوام کنونى نداشته از ذکر آنها صرف نظر شده است . سپس اشاره به اهمیت و عظمت قرآن مجید و اثرات عمیق آن در هدایت و تربیت بشر کرده مى گوید: ((از طرف خداوند نور و کتاب آشکارى بسوى شما آمد.)) (قد جائکم من الله نور و کتاب مبین ). ((همان نورى که خداوند بوسیله آن کسانى را که در پى کسب خشنودى او باشند بطرق سلامت هدایت مى کند.)) (یهدى به الله من اتبع رضوانه سبل السلام ). و علاوه بر این آنها را از انواع ظلمتها و تاریکیها (ظلمت شرک ، ظلمت جهل ، ظلمت پراکندگى و نفاق و...) بسوى نور توحید، علم ، اتحاد رهبرى مى کند. (و یخرجهم من الظلمات الى النور باذنه ). و از همه گذشته ((آنها را بجاده مستقیم که هیچگونه کجى در آن از نظر اعتقاد و برنامه عملى نیست هدایت مى نماید.)) (و یهدیهم الى صراط مستقیم ). در اینکه منظور از نور در آیه نخست شخص پیامبر اسلام (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) است یا قرآن مجید در میان مفسران دو قول دیده مى شود، ولى ملاحظه آیات مختلفى که در قرآن مجید وارد شده و قرآن را تشبیه به نور کرده ، نشان مى دهد که نور در آیه فوق بمعنى قرآن است و بنابراین عطف کتاب مبین بر آن از قبیل عطف توضیحى است ، در سوره اعراف آیه 157 مى خوانیم . فالذین آمنوا به و عزروه و نصروه و اتبعوا النور الذى انزل معه اولئک هم المفلحون : ((کسانى که بپیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) ایمان آوردند و او را بزرگ داشتند و یارى کردند و از نورى که همراه او نازل گردیده پیروى نمودند، اهل نجات و رستگارى هستند.)) و در سوره تغابن آیه 8 میخوانیم . فامنوا بالله و رسوله و النور الذى انزلنا : بخدا و پیامبرش و نورى که نازل کردیم ایمان بیاورید و همچنین آیات متعدد دیگر، در حالى که اطلاق کلمه نور در قرآن بر شخص پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) دیده نمى شود. علاوه به این مفرد بودن ضمیر ((به )) در آیه بعد نیز این موضوع را تایید مى کند که نور و کتاب مبین اشاره به یک حقیقت است . البته در روایات متعددى مى خوانیم که نور بشخص امیر مؤ منان على (علیه السلام ) یا همه ائمه تفسیر شده است ، ولى روشن است که این تفسیر از قبیل ذکر بطون آیات است ، چون میدانیم قرآن علاوه بر معنى ظاهر معانى باطنى دارد که از آن به بطون قرآن تعبیر میشود، اینکه گفتیم روشن است که این تفسیرها مربوط به بطون قرآن است دلیلش این است که در آن زمان ائمه وجود نداشتند که اهل کتاب دعوت به ایمان به آنها شده باشند. نکته دیگر اینکه : آیه دوم به کسانى که در راه تحصیل رضاى خدا گام برمى دارند نوید مى دهد که در پرتو قرآن سه نعمت بزرگ بانها داده مى شود نخست هدایت بجاده هاى سلامت ، سلامت فرد، سلامت اجتماع ، سلامت روح و جان ، سلامت خانواده ، و سلامت اخلاق مى باشد (و اینها همه جنبه عملى دارد). و دیگر خارج ساختن از ظلمت هاى کفر و بى دینى بسوى نور ایمان که جنبه اعتقادى دارد. تمام اینها را در کوتاهترین و نزدیکترین راه که صراط مستقیم است و در جمله سوم بان اشاره شده انجام میدهد. ولى همه این نعمتها نصیب کسانى مى شود که از در تسلیم و حقجوئى در آیند و مصداق من اتبع رضوانه باشند و اما منافقان و افراد لجوج و آنها که با حق دشمنى دارند، هیچگونه بهره اى نخواهند برد همانطور که سایر آیات قرآن گواهى مى دهند. و نیز همه این آثار از اراده حتمى خداوند سرچشمه مى گیرد که با کلمه ((باذنه )) بان اشاره شده است . [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
تفسیر کشاف
( یا أهل الکتاب ) خطاب للیهود و النصاری ( مما کنتم تخفون ) من نحو صفة رسول الله صلی الله علیه و سلم ، و من نحو الرجم ( و یعفو عن کثیر ) مما تخفونه لا یبینه إذا لم تضطر إلیه مصلحة دینیة ، و لم یکن فیه فائدة إلا اقتضاء حکم و صفته مما لا بد من بیانه ، و کذلک الرجم و ما فیه إحیاء شریعة و إماتة بدعة . و عن الحسن : و یعفو عن کثیر منکم لا یؤاخذه ( قد جاءکم من الله نور و کتاب مبین ) یرید القرآن ، لکشفه ظلمات الشرک و الشک ، و لإبانته ما کان خافیا عن الناس من الحق . أو لأنه ظاهر الإعجاز . [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
تفسیر نور
بیان مطالب کتمان شده، نشانه‏ى علم غیب و یکى از راه‏هاى شناخت پیامبر است. «یبیّن لکم... تخفون من الکتاب» <42> 1- اسلام، دینى جهانى است و همه ادیان را به حقّ دعوت مى‏کند. «یا أهل الکتاب قد جائکم رسولنا» 2- در ارشاد ودعوت مردم، حتّى از اهل‏کتاب هم مأیوس نشویم. «یا أهل‏الکتاب» 3- جهان منهاى قرآن، تاریک است. «قد جاءکم من اللّه نور» 3- برخى حقایق تورات و انجیل، کتمان شده است. «کثیراً ممّا کنتم تخفون» 4- از شیوه‏هاى ارشاد، بیان مطالب به قدر ضرورت است. «ویعفو عن کثیر» 5 - پیامبر وقرآن، بسیار با عظمت هستند. (کلمه‏ى «نور» <43> و«کتاب»، به صورت نکره آمده که نشانه‏ى بزرگى وعظمت است.) «نورٌ و کتابٌ مبین» [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  ابراهيم چراغي - تفسیر نمونه
(آیه 15)- در تعقیب آیاتى که در باره یهود و نصارى و پیمان شکنیهاى آنها بحث مى‏کرد، این آیه اهل کتاب را بطور کلى مخاطب قرار داده و از آنها دعوت به سوى اسلام کرده، نخست مى‏گوید: «اى اهل کتاب فرستاده ما به سوى شما آمد، تا بسیارى از حقایق کتب آسمانى را که شما کتمان کرده بودید آشکار سازد، و در عین حال از بسیارى از آنها (که نیازى به ذکر نبوده و مربوط به دورانهاى گذشته است) صرف نظر مى‏کند» (یا أَهْلَ الْکِتابِ قَدْ جاءَکُمْ رَسُولُنا یُبَیِّنُ لَکُمْ کَثِیراً مِمَّا کُنْتُمْ تُخْفُونَ مِنَ الْکِتابِ وَ یَعْفُوا عَنْ کَثِیرٍ).

[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر نور
1- اسلام، دینى جهانى است و همه ادیان را به حقّ دعوت مى‏کند. «یا أهل الکتاب قد جائکم رسولنا»
2- در ارشاد ودعوت مردم، حتّى از اهل‏کتاب هم مأیوس نشویم. «یا أهل‏الکتاب»
3- جهان منهاى قرآن، تاریک است. «قد جاءکم من اللّه نور»
3- برخى حقایق تورات و انجیل، کتمان شده است. «کثیراً ممّا کنتم تخفون»
4- از شیوه‏هاى ارشاد، بیان مطالب به قدر ضرورت است. «ویعفو عن کثیر»
5 - پیامبر وقرآن، بسیار با عظمت هستند. (کلمه‏ى «نور» [43] و«کتاب»، به صورت نکره آمده که نشانه‏ى بزرگى وعظمت است.) «نورٌ و کتابٌ مبین»

--------------------------------------------------------------------------------
43) بنا بر اینکه منظور از »نور« پیامبرصلى الله علیه وآله باشد. تفسیر المیزان.
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  . پوربافراني
تفسیر نور
بیان مطالب کتمان شده، نشانه‏ى علم غیب و یکى از راه‏هاى شناخت پیامبر است. «یبیّن لکم... تخفون من الکتاب» <42> 1- اسلام، دینى جهانى است و همه ادیان را به حقّ دعوت مى‏کند. «یا أهل الکتاب قد جائکم رسولنا» 2- در ارشاد ودعوت مردم، حتّى از اهل‏کتاب هم مأیوس نشویم. «یا أهل‏الکتاب» 3- جهان منهاى قرآن، تاریک است. «قد جاءکم من اللّه نور» 3- برخى حقایق تورات و انجیل، کتمان شده است. «کثیراً ممّا کنتم تخفون» 4- از شیوه‏هاى ارشاد، بیان مطالب به قدر ضرورت است. «ویعفو عن کثیر» 5 - پیامبر وقرآن، بسیار با عظمت هستند. (کلمه‏ى «نور» <43> و«کتاب»، به صورت نکره آمده که نشانه‏ى بزرگى وعظمت است.) «نورٌ و کتابٌ مبین»
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
تفسیر کشاف
( یا أهل الکتاب ) خطاب للیهود و النصاری ( مما کنتم تخفون ) من نحو صفة رسول الله صلی الله علیه و سلم ، و من نحو الرجم ( و یعفو عن کثیر ) مما تخفونه لا یبینه إذا لم تضطر إلیه مصلحة دینیة ، و لم یکن فیه فائدة إلا اقتضاء حکم و صفته مما لا بد من بیانه ، و کذلک الرجم و ما فیه إحیاء شریعة و إماتة بدعة . و عن الحسن : و یعفو عن کثیر منکم لا یؤاخذه ( قد جاءکم من الله نور و کتاب مبین ) یرید القرآن ، لکشفه ظلمات الشرک و الشک ، و لإبانته ما کان خافیا عن الناس من الحق . أو لأنه ظاهر الإعجاز [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  عبدالله عبداللهي - أطیب البیان
اى اهل کتاب از یهود و نصارى محققا آمد شما را پیغمبر ما که بیان میکند براى شما بسیار از چیزهایى که بودید شما مخفى میکردید و از بسیارى هم صرف نظر میکند بتحقیق آمد شما را از جانب خدا نور و کتاب ظاهر و آشکارا کننده یٰا أَهْلَ اَلْکِتٰابِ نفرمود کتابین تورات و انجیل براى اینکه شامل جمیع کتب عهد قدیم و جدید باشد که یهود و نصارى آنها را کتاب آسمانى مى پندارند لذا بلفظ جنس آورده قَدْ جٰاءَکُمْ وجه اختصاص در بیان باهل کتاب با اینکه پیغمبر صلّى اللّٰه علیه و آله و سلّم مبعوث بر کفاه جن و انس بود براى رفع توهّم اهل کتاب است که نگویند پیغمبر بر بنى اسمعیل بوده نه بر بنى اسرائیل زیرا پیغمبر هر قومى باید از همان قوم باشد

رسولنا تعبیر بمتکلم مع الغیر براى اقسام وحى است که تارة بدون واسطه ملک است و اخرى بواسطه

یُبَیِّنُ لَکُمْ کَثِیراً مِمّٰا کُنْتُمْ تُخْفُونَ مِنَ اَلْکِتٰابِ از احکامى که انبیاء آوردند از نماز، زکاة، حج، صوم، جهاد و غیر اینها و از بشاراتى که بآمدن پیغمبر اسلام بلکه اوصیاء آن داده اند که از روى عناد و عصبیت یا از روى هوى و هوس یا از روى جهالت و ضلالت مخفى کردند وَ یَعْفُوا عَنْ کَثِیرٍ از احکام و قصص و امورى که یا در این شریعت نسخ شده یا فائده در بیان آنها نبوده صرف نظر شد

قَدْ جٰاءَکُمْ مِنَ اَللّٰهِ نُورٌ وَ کِتٰابٌ مُبِینٌ ممکن است مراد از نور وجود مقدس پیغمبر صلّى اللّٰه علیه و آله و سلّم باشد چنانچه اطلاق نور بر آن حضرت و اوصیاء او شده در زیارت جامعه (خلقکم اللّٰه انوارا) در وارث (اشهد انک کنت نورا فى الاصلاب الشامخة و الارحام المطهرة و در حدیث از خود آن حضرت است اول ما خلق اللّٰه نورى و غیر اینها بلکه اطلاق نور بر خداوند هم میشود اَللّٰهُ نُورُ اَلسَّمٰاوٰاتِ وَ اَلْأَرْضِ نور آیه 35، و در دعاى کمیل (یا نور یا قدوس و معناى جامع نور که گفتند الفاظ موضوع هستند براى معانى عامه(الظاهر بذاته و المظهر لغیره) و بهمین مناسبت ممکن است مراد قرآن باشد و کتاب مبین صفة بعد از صفة است [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر عاملی
«وَ یَعْفُوا عَنْ کَثِیرٍ» 15 تفسیر نیشابورى: یعنى آنچه در دین اسلام احتیاج باظهار آن نیست پیغمبر صرف نظر مى کند، از حسن بصرى نقل شده است یعنى از بیشتر مردم درمى گذرد و از جرائم آنها دنبالگیرى و مجازات نمى کند

مجمع البیان: جهت آشکار کردن پیغمبر (ص) قسمتى از احکام تورات را که آنها مستور داشته بودند و اظهار نکردند بسیارى از قسمتهاى دیگر آن این است که آنچه نشانه ى پیغمبرى آن حضرت بود و آنچه حکم مورد احتیاج بود مثل مجازات بزهکاران پیغمبر آشکار مى کرد، و از بقیّه که فایده اى در اظهارش نبود صرف نظر مى فرمود
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر مخزن العرفان در علوم قرآن
در تفسیر کشف الاسرار در ذیل آیه گفته قوله تعالى «یٰا أَهْلَ اَلْکِتٰابِ قَدْ جٰاءَکُمْ رَسُولُنٰا یُبَیِّنُ لَکُمْ کَثِیراً الى آخر »این آیه وصف رسول خدا است و دلیل علم و حلم وى در آن پیدا است فاظهار ما ابدى دلیل علمه و العفو عما اخفى برهان حلمه آنچه از اسرار ایشان اظهار کرده دلیل است بر کمال نبوّت و صحت رسالت، و علم بى شبهت و آنچه عفو کرد از آن نفاق که ایشان در دل داشتند و بظاهر خلاف آن مى نمودند و رسول خدا[ص]از آن خبر داشت و پرده ازروى آن بر نداشت آن دلیل بر خلق عظیم و حلم کریم وى،و نشان کمال و حلم وى آنست که روزى در مسجد مدینه نشسته بود اعرابى از قبیله بنى سلیم درآمد و در میان جامه وى سوسمارى پنهان کرده بود و با رسول خدا سخن درشت گفت،چنانچه اجلاف عرب گویند بى محابا،گفت یا محمد[ص]به لات و عزى که من هرگز کسى از تو دروغ زن تر ندیده ام نه از مردان و نه از زنان،یا محمد صلّى اللّه علیه و آله و سلّم به لات و عزّى که در روى زمین بر من کسى از تو دشمن تر کسى نیست عمر موقع خطاب حاضر بود از آن ناسزا که مى شنید خشم گرفت برخاست و گفت یا رسول اللّه دستورى ده تا این دشمن خدا و رسول را بتیغ خویش سر بردارم و زمین را از نهاد وى پاک گردانم یا رسول اللّه آرام و سکون در دل عمر کى آید و در تو سخن ناسزا از زبان بیگانه بشنود رسول خدا نرمک فرا عمر گفت یا عمر ساکت باش،و او را یک ساعت بمن واگذار،آنکه روى فرا اعرابى کرد،گفت اى جوانمرد این سخن به دین درشتى چرا مى گوئى نمى دانى من در آسمان و زمین امینم و پسندیده جهانیانم و دست مؤمنانم و تیمار بر ایشانم مرا زشت مگو که نه خوب بود اعرابى از آن درشتى لختى را کم کرد،گفت یا محمد صلّى اللّه علیه و آله و سلّم مرا ملامت مکن بر آنچه گذشت،به لات و عزى که به تو ایمان نیارم تا این سوسمار براستى تو گواهى دهد،رسول خدا در آن سوسمار نگریست سوسمار بتواضع پیش آمد و سرک مى جنبانید که چه مى فرمائى یا محمد،رسول گفت «یا ضبّ من ربّک» اى سوسمار خداى تو کیست،سوسمار بجواب فصیح جواب داد: خداى من جبار کائنات است خالق موجودات است مقدر احیان و اوقات است دارنده زمین و سماوات است،فرمان و سلطان وى در آسمان و زمین و بحر و فضا و هوا رواست آنگه گفت «و من انا یا ضبّ » اى سوسمار من که ام که تو را از این پرسنده ام،گفت«انت رسول رب العالمین و خاتم النبیین و سیّد الاولین و الآخرین»تو رسول خدائى به جهانیان و خاتم پیمبران سرور و سالار عالمیان،و در قیامت شفیع عاصیان و مایه مفلسان

اعرابى چون این سخن بشنید در شورید پشت بداد تا رود،رسول خدا گفت اى اعرابى چنانچه آمدى بازمى گردى و بدین خورسندى گفت یا محمد صلّى اللّه علیه و آله و سلّم نه چنانچه آمدم بازمى گردم بدان خداى که جز وى خدائى نیست که چون درآمدم بر روى زمین در دلم از تو دشمن تر کسى نبود و اکنون که بازمى گردم بر روى زمین از تو عزیزتر کسى نیست،پس رسول خدا بر وى اسلام عرضه کرد و مهرى از اسلام بر دل وى نهاد آنگه گفت یا اعرابى معیشت تو از چیست گفت به وحدانیّت اللّه و به نبوّت تو یا محمد صلّى اللّه علیه و آله و سلّم که در بنى سلیم از من درویش تر کسى نیست رسول خدا یاران را گفت دهد وى را شترى تا من او را ضامن باشم به ناقه اى از ناقه هاى بهشت عبد الرحمن عوف بر پاى خواست و گفت یا رسول اللّه ابى و امى بر من است که وى دهم ماده شترش به ده ماهه آبستن

از یحیى کهتر و از اعرابى مهتر سرخ موى آراسته چون عروسى همى آید خرامان رسول گفت تو شتر خویش صفت کردى تا من آن را که ضمان کرده ام نیز صفت کنم:شترى است اصل آن از مروارید گردنش از یاقوت سرخ دو بنا گوش وى از زمرد سبز پاهایش از انواع جواهر پالانش از سندس و استبرق چون بر وى نشستى تو را مى برد تا به کنار حوض من پس عبد الرحمن شتر بیاورد و به وى داد آنگه مصطفى گفت یا اخا سلیم خداى را عز و جل بر تو فریضه هائیست چون نماز و روزه و زکات و حج و نخستین چیزى نماز است تا تو را آن چندان بیاموزم که بدان نماز توانى کرد اعرابى پیش رسول نشست و سوره الحمد و معوّذتین و سوره اخلاص آموخت رسول بیاران نگریست گفت چه شیرین است ایمان و مسلمانى چون باهیبت است این دین حنیفى،دین پاک و ملت راست و کیش درست آنگه اعرابى را بر نشانید و باز گردانیده و گفت نگر تا خدا را بنده باشى و نعمتها را شاکر و بر بلاها صابر و بر مؤمنین مشفق و مهربان قَدْ جٰاءَکُمْ مِنَ اَللّٰهِ نُورٌ وَ کِتٰابٌ مُبِینٌ اشاره است تا نور توحید از موهبت الهى در دل بنده نتابد بجمال شریعت مصطفى صلّى اللّه علیه و آله و سلّم و در بیان کتاب و سنّت بینا نگردد ازآنکه نور بنور هم توان دید و روشنائى توان یافت دیده اى که رمص بدعت دارد،نور سنّت کجا بیند،چشم نابینا از روشنائى آب چه بهره دارد

[پایان] یٰا أَهْلَ اَلْکِتٰابِ قَدْ جٰاءَکُمْ رَسُولُنٰا یُبَیِّنُ لَکُمْ کَثِیراً مِمّٰا کُنْتُمْ تُخْفُونَ مِنَ اَلْکِتٰابِ خطاب باهل کتاب است که اى جماعت یهود و نصارى رسول ما براى شما آمد که براى شما ظاهر گرداند بسیارى از آنچه را که شما ازروى عناد مخفى مى کنید چون صفات محمد صلّى اللّه علیه و آله و سلّم که در کتابها بشما خبر داده شده و خداى تعالى در مى گذرد از بسیارى از آنچه کرده اید و براى شما از جانب خدا آمد(نور) یعنى محمد[ص]و کتاب روشن یعنى قرآن [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر کاشف
یٰا أَهْلَ اَلْکِتٰابِ قَدْ جٰاءَکُمْ رَسُولُنٰا یُبَیِّنُ لَکُمْ کَثِیراً مِمّٰا کُنْتُمْ تُخْفُونَ مِنَ اَلْکِتٰابِ وَ یَعْفُوا عَنْ کَثِیرٍ مراد از رسول، محمّد صلّى اللّه علیه و آله است؛ زیرا او برخى از چیزهایى را که یهود و نصارا از کتاب هایشان پنهان کرده بودند، براى آنان بیان کرد به عنوان مثال: نصارا توحید را، که پایۀ دین است، و یهود از اصول عقیده، حساب و عقاب روز قیامت و از احکام شریعت، حرمت ربا و سنگسار کردن زناکار را پنهان کرده بودند؛ چنان که هر دو گروه با هم بعثت پیامبر اسلام، محمّد صلّى اللّه علیه و آله را پنهان نموده بودند: « اَلَّذِی یَجِدُونَهُ مَکْتُوباً عِنْدَهُمْ فِی اَلتَّوْرٰاةِ وَ اَلْإِنْجِیلِ ؛ که نامش را در تورات و انجیل خود نوشته مى یابند»

خداوند، محمّد صلّى اللّه علیه و آله را بر تمام آنچه را یهود و نصارا از تورات و انجیل پنهان داشته

و تحریف کرده بودند، آگاه کرد آن گاه، حضرت محمّد صلّى اللّه علیه و آله بسیارى از تحریف هاى آنان را که پنهان مى داشتند به آنها خبر داد و نیز دربارۀ تحریف هاى زیادى که آن حضرت مى دانست سکوت اختیار کرد و همین مطلب، معناى سخن خداوند است که مى گوید: « تا بسیارى از کتاب خدا را که پنهان مى داشتند برایتان بیان کند و از بسیارى درگذرد »؛ یعنى دربارۀ بسیارى سکوت اختیار مى کند

این خبر دادن از سوى محمّد صلّى اللّه علیه و آله دلیل قاطعى بود بر نبوّت او، و نیز معجزه اى بود از معجزات قرآن که هیچ خردمندى دربارۀ آن شک و تردید نمى کند؛ چرا که پیامبر صلّى اللّه علیه و آله درس نیاموخته بود و کتابى را نخوانده بود و همچنین، کسى دربارۀ آنچه در کتاب هاى یهود و نصارا آمده است به وى خبر نداده بود

سؤال: چرا پیامبر از همۀ تحریف ها خبر نداد و تنها به برخى از آنها بسنده کرد؟

پاسخ: هدف آن بود که به آنان اعلام شود که پیامبر از آنچه آنها پنهان مى دارند کاملا آگاهى دارد و این هدف، همان گونه که با خبر دادن تمام تحریف ها حاصل مى شود با خبر دادن برخى از آنها نیز به دست مى آید به علاوه، وقتى یهود و نصارى بدانند که پیامبر صلّى اللّه علیه و آله از برخى تحریف ها آگاهى دارد، مى دانند که آن حضرت از تمام این تحریف ها نیز آگاهى دارد

اسلام و طرفداران صلح قَدْ جٰاءَکُمْ مِنَ اَللّٰهِ نُورٌ وَ کِتٰابٌ مُبِینٌ برخى گفته اند: مراد از نور، محمّد و مراد از کتاب، قرآن است برخى گفته اند: این هر دو، صفت اسلام هستند اختلاف این دو نظریه تنها اختلاف لفظى است؛ چرا که محمّد و اسلام و کتاب اللّه، مفاهیمى هستند که با یکدیگر بافته شده اند و از یکدیگر جدا نمى شوند
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » روان جاوید
آنچه را یهود و نصارى و سایر فرق از کتب سماوى محو یا تحریف نموده بودند بر دو قسم بود یک قسمت حقائقى بود که باید آشکار شود مانند اوصاف حضرت ختمى مرتبت و حکم زناء محصنه در توریة و اسم مبارک در انجیل و بشارت حضرت مسیح بظهور تبرئه کننده او و مادر گرامیش از تهمت یهود و امثال اینها و قسمت دیگر احکامى بود که موعد اقتضاء عمل به آنها گذشته بود و شریعت مطهره آنها را نسخ فرموده بود لذا بیان آنها لزومى نداشت بعلاوه موجب تشاجر و جدال و عناد مى شد اگرچه آنها در این عمل هم مقصر بودند لکن صلاح در اخفاء سر و عفو و اغماض از اعمال آنها و پیشینیانشان بود چنانچه از روایت مجمع از حضرت باقر (ع) استفاده مى شود که پس از بیان حضرت ختمى مرتبت حکم رجم مرد محصن و زن محصنه را که در توریة بوده و تصدیق ابن صوریا که اعلم علماء یهود بود آن حضرت را و نزول آیه شریفه ابن صوریا استدعاء عاجزانه نمود که حضرت رسول (ص) قسمت اخیر را هم بیان فرماید آن حضرت اعراض فرمود و ذکر نکرد معلوم مى شود صلاح نبود و گفته اند مراد از نور پیغمبر (ص) و مراد بکتاب قرآن است یا مراد از هر دو قرآن است یا مراد از نور امیرالمؤمنین (ع) و ائمه اطهارند و بنظر حقیر همه صحیح است و منافات ندارد چنانچه مکرر عرض شده است [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن
یٰا أَهْلَ اَلْکِتٰابِ ،آنگه خطاب کرد با جهودان و ترسایان به یک جاى و به ایشان تقریر و تصحیح نبوّت پیغامبر ما صلّى اللّٰه علیه و آله کرد گفت[اى اهل کتاب که تورات و انجیل است،پیغامبرى به شما آمد تا بیان کند شما را بسیارى از آن حکمها که شما پنهان مى دارید از] تورات و انجیل عبد اللّٰه عبّاس و قتاده گفتند:[از جمله] 10 «8» آنچه خداى تعالى رسول را بیان کرد،رجم زانى بود که ایشان بگردانیده بودند به سبب مراعات جوانب رؤسا و اکابرشان و براى[آن] هر دو گروه را اهل کتاب گفت و اهل کتابین نگفت و اگرچه کتاب دو است،براى آن که لام تعریف جنس[در او] است

و بعضى دگر گفتند براى آن که آن دو کتاب به مثابۀ یک کتاب است در معنى آن که منسوخ و متروک است و کار بستنى نیست چنان که اصحابش اگرچه در نحلت و ملّت مختلفند کافرند و اسم کفر شامل است ایشان را،و الکفر ملّة واحدة و این بیان حق تعالى رسول را بر وجه معجزه فرمود براى آن که ایشان این احکام از رجم زانى و جز آن بر خفیه و پوشیدگى تحریف کرده بودند و کس برآن مطّلع نبود جز ایشان خداى تعالى اطّلاع داد رسول را برآن تا او خبر داد ایشان را به صنع ایشان در تورات و انجیل تا علمى باشد از اعلام معجز و دلیلى بر صدق و صحّت نبوّت او چه دانند که این غیب است و این کس نداند الّا عالم الغیب و او این خبر از خداى یافته بود ،و قوله: وَ یَعْفُوا عَنْ کَثِیرٍ معنى آن است که این رسول را که من فرستادم یعنى محمّد مصطفى صلّى اللّٰه علیه و آله بسیارى احکام که شما از کتابهاى خود بگردانیده و تأویل خطا کرده آن را بیان مى کند و آشکارا مى کند و از بسیارى عفو مى کند یعنى مى داند و نمى گوید و این به حسب مصلحت باشد به امر خداى تعالى آنچه حق تعالى گفته باشد که ایشان را،اعلام کن از خیانت ایشان که ایشان را یا جز ایشان را در آن لطف باشد آن اظهار کرد و آنچه گفت پوشیده دار از احوال ایشان، چه دانست که در اظهار آن لطفى نخواهد بودن پوشیده داشت براى این وجه را

و روا باشد که چنان که در اظهار آنچه اظهار کرد لطف باشد و دلالت گروهى را در ترک آنچه ترک کرد دلالت باشد قومى را براى آن که این نوعى بود از علم به احوال ایشان که او داند که ایشان در چند چیز خیانت کردند او بگفت و دیگر چیزها باشد که در آن هم خیانت کرده باشند او گوید من مى دانم و لکن عفو بکردم شما را از شرح آن تا اگر به بعضى فعل ایشان را رسوا کرده باشد ایشان را به بعضى اغضا کرده باشد و این هم دلالت صدق او بود و هم علامت کرم

آنگه گفت: قَدْ جٰاءَکُمْ مِنَ اَللّٰهِ نُورٌ ،به شما آمد از خداى تعالى نورى یعنى رسول علیه السّلام، وَ کِتٰابٌ مُبِینٌ ،یعنى«قرآن»که کتابى است بیان کننده و «أبان»هم لازم باشد هم متعدّى و«مبین»،روشن باشد و هم روشن کننده [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.