بیاعتنایی به دنیا به معنای بیهوده انگاری زمین و آسمان نیست. بیهوده انگاری مظاهر آفرینش خدا از نظر قرآن باطل و بینش کافران است: (و ما خلقنا السّماء و الأرض و ما بینهما باطلا ً ذلک ظنُّ الّذین کفروا فویلٌ للّذین کفروا من النّار)[1]؛ ما آسمان و زمین و هر چه بین آنهاست بازیچه و باطل نیافریدیم. این گمان کافران است. وای بر کافران از عذاب سخت آتش دوزخ. نظام کیهانی بیهدف نیست. این پندار باطل کافران است که میگویند جهان هستی همین دنیاست و بس و این زندگی با مرگ پایان میپذیرد و انسان با مردن نابود میشود و جهان به سمت نابودی در حرکت است؛ سرّ بطلان این پندار این است که خداوند حکیم است و حکیم هرگز کار بیهوده و بیهدف نمیکند و همانطور که قبلا ً بیان شد نظام غیر از «زندگی دنیا» است که به دیدگاه انسان و بینش او ارتباط دارد. قرآن میفرماید: (إعلموا أنّما الحیاة الدّنیا لعِب و لهو و زینة و تفاخر بینکم و تکاثر فی الأموال و الأولاد کمثل غیثٍ أعجب الکُفّارَ نباته ثم یهیج فتره مُصفرّاً ثم یکون حُطاماً و فی الآخرة عذاب شدید و مغفرة من اللّه و رضوان و ما الحیاة الدّنیا إلّا متاع الغرور)[2]؛ بدانید که زندگانی دنیا به حقیقت بازیچهای کودکانه است و لهو و سرگرمی و آرایش و تفاخر و خودستایی با یکدیگر و حرصِ افزودن مال و فرزندان. این حقیقت دنیاست و در مَثَل مانند بارانی است که به موقع ببارد و گیاهی در پی آن از زمین بروید که برزگر یا کافران دنیاپرست را به شگفت آرد و سپس بنگری که زرد و خشک شود و بپوسد. در جهان آخرت دنیاطلبان را عذاب سخت جهنم و مؤمنان را آمرزش و نیز خشنودی الهی نصیب است. بدانید که دنیا جز متاع فریب و غرور چیزی نیست. بنابراین، غفلت، سرگرمی، تجمّل، تفاخر و تکاثْر دورانهای پنج گانه انسان دنیا مدار را تشکیل میدهد.
نخست دوران کودکی است که زندگی در هالهای از غفلت، بیخبری و بازی فرو میرود. سپس مرحله نوجوانی فرا میرسد و سرگرمی جای بازی را میگیرد. در این مرحله انسان به دنبال مسائلی است که او را به خود سرگرم سازد و از مسائل جدّی دور دارد. مرحله سوم، مرحله جوانی، شور، عشق و تجمّل پرستی است. در مرحله چهارم احساسات کسب «مقام و فخر» در انسان خودنمایی میکند و در مرحله پنجم به فکر افزایش مال و جمع ثروت و نفرات میافتد.
قرآن همه این مراحل را متاع فریب و نیرنگ میداند. بنابراین، دنیا ابزاری است برای خودفریبی و فریبدادن دیگران. این در مورد کسانی است که دنیا را هدف نهایی خود قرار میدهند، به آن دل میبندند، بر آن تکیه میکنند و آخرین آرزویشان دست یازیدن به آن است.
اما اگر مواهب این جهان مادی وسیلهای برای وصول به ارزشهای والای انسانی و سعادت جاودان باشد، هرگز دنیای مذموم نیست، بلکه مزرعه آخرت و پلی برای رسیدن به هدفهای بزرگ است.
توجه به دنیا و مواهب آن به عنوان «گذرگاه» (مَمَرّ، مَعْبَر) یا «قرارگاه» (مَقَرّ) دو جهت گیری مختلف به انسان ارائه میدهد که یکی مایه نزاع، فساد، تجاوز، بیدادگری، طغیان و غفلت است و دیگری وسیله داد، آگاهی، ایثار، فداکاری، برادری و گذشت است. یکی عِفریت جهل و نِفْریت ظلم است و دیگری فرشته علم و همای عدل است، یکی طغوای نابخردان است و دیگری تقوای خردمندان.
قرآن حکیم برای هر یک از مراحل یاد شده دنیای مذموم گاهی یک یا چند آیه نازل فرموده است. گاهی به عنوان «لهو ولعب»، مانند: (و ما الحیاة الدنیا إلّا لعِب و لهو)[1] و گاهی به عنوان «متاع غرور»، مانند: (و ما الحیاة الدّنیا إلا متاع الغرور)[2] و زمانی به عنوان «متاع قلیل»، مانند: (قل متاع الدّنیا قلیل و الآخرة خیر لمن اتّقی)[1]؛ ای رسول ما بگو که زندگانی دنیا متاعی اندک است و جهان آخرت برای هر که خداترس باشد بسیار بهتر از دنیاست و گاهی به عنوان «متاع ناچیز»، مانند: (تبتغون عرض الحیاة الدّنیا)[2]؛ خواهان متاع و سرمایه ناچیز دنیا هستید.
بنابراین، زمین، آسمان، ابر، باد، مه، آفتاب و ماهتاب سراسر آیات الهی و مظاهر جمال و جلال حق، نشانه حق، مجرای فیض، آینه دار خداوند و ظهور حکمت عملی و پیاده شده آن است و هرگز دنیای مصطلح نیست، بلکه دنیا همان قراردادهای ویژهای است که جهت زندگی مادی برنامه ریزی میشود و انسان فریب آنها را میخورد؛ مانند: فخرها، خیال زدگیها، دلباختگیها، پیوندهای اعتباری، القاب، پست و مقام و جاه.
امیر مؤمنان (علیهالسلام) با واژگانی بلیغ و زیبا دنیا را چنین معرفی میفرماید: «تغرّ و تضرّ و تمرّ إنّ اللّه تعالی لم یرضها ثواباً لأولیائه و لا عقاباً لأعدائه وإنّ أهل الدّنیا کرکبٍ بینا هم حَلّوا إذ صاح بهم سائقهم فارتحلوا»[3]؛ دنیا با زینت و آرایش خود فریب میدهد و به بلا و گرفتاریهایش زیان میرساند و به سرعت و شتاب میگذرد. خداوند سبحان بر اثر حقارت و پستی دنیا راضی نگشت که آن را پاداش دوستان خود یا کیفر دشمنانش قرار دهد. اهل دنیا مانند کاروانی هستند که در حالی که فرود آمده اند تا رفع خستگی کنند ناگاه راننده آنان برآنها بانگ زند: کوچ کنید که این مکان جای استراحت نیست. پس کوچ کنند. از این رو با سفارش اکید فرمود: «فعلیکم بالجدّ و الاجتهاد و التّأهب و الاستعداد و التزوّد فى منزل الزّاد و لاتغرنّکم الحیاة الدّنیا کما غرّت من کان قبلکم مِن الأمم الماضیه و القرونِ الخالیة...»[4]؛ بر شما باد به سعی و کوشش به طاعت و بندگی، آماده بودن و توشه برداشتن برای سفر آخرت در جای توشه گرفتن. زندگی دنیا شما را فریب ندهد، چنانکه پیشنیان شما را که گذشتند و رفتند فریب داد؛ آنان که شیر آن را دوشیدند و فریب آن را خوردند و شماره آن را از بین برده روزهایش را به بیخبری به سر بردند و تازه آن را کهنه کردند، خانههایشان گورها و دارایی آنان میراث دیگران گردید. هر که بر سر گورشان آمد نمیشناسند و به کسی که برایشان بگرید اهمیت نمیدهند، و به کسی که آنان را بخواند پاسخ نمیدهند: «فاحذروا الدّنیا فإنّها غدّارة غرّارة خَدوع، معطیة منوع، مُلبسة نزوع، لا یدوم رخاؤها و لا ینقضی عناؤها و لا یرکد بلاؤها»[1]؛ پس از دنیا بپرهیزید که بسیار مکرکننده فریب دهنده و بازی دهنده است. بخشندهای است پس گیرنده و پوشانندهای است کَننده (اگر چند روزی به کسی روی آورد و کالایی به او ارزانی داشت، به زودی به او پشت کرده، از او پس میگیرد). آسایش آن همیشگی نیست، رنج آن به سر نمیرسد،و بلا و درد آن آرام نمیگیرد.
[ نظرات / امتیازها ]
بهترین شیوه ی مواجهه با دنیا را در کلام مولای متقیان علی (ع) می یابیم: دنیا نزد خردمندان چونان سایه لی است که هنوز گسترش نیافته کوتاه می گردد و هنوز فزونی نیافته کاهش می یابد. خطبه 63
دنیا خوش منظر و شیرین است که به سرعت به سوی خواهانش می رود و فریبنده را می فریبد . سعی کنید با بهترین زاد وتوشه از آن کوچ کنید . بیشتر از کفاف و نیاز خود از آن نخواهید و بیشتر از آنچه نیاز دارید طلب نکنید. خطبه 63
[ نظرات / امتیازها ]
بدانید که زندگانی دنیا به حقیقت بازیچه ایست کودکان و لهو و عیاشی جوانان و آرایش زنان و فخر و خودستائی با یک دیگر و حرص افزودن مال و فرزندان و در مثال بارانیست که به موقع ببارد و گیاهی در پی آن در از زمین بروید و برزگران دنیا پرست را به شگفت آورد سپس بنگری که زرد و خشک شده و پوسیده گردد در عالم آخرت دنیا طلبان را عذاب سخت جهنم باشد.
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : امیر المومنین (علیه السلام) به عمار یاسر فرمود ای عمار بر دنیا غم مخور که تمام لذات دنیا شش چیز است مطعوم و مشروب و ملبوس (پوشاک)و منکوح و مشموم و مرکوب اما شریف ترین طعام ها عسل است که فرآورده ء زنبور می باشد و بهترین مشمومات مشک است که از خون آهو است و نفیس ترین مرکوب ها اسب است که مردان بی شماری را بر پشت خود به هلاکت می رساند و بهترین مشروبات آب است که تمامی حیوانات از آن می آشامند و نیکوترین ملبوسات ابریشم باشد و آن بافتهء گرم است و منکوحات زنانند و آن ها وسیله ء دفع شهوت هستند پس دنیا چه زیبائی دارد و چگونه می شود به آن دلبستگی و تفاخر (افتخار)نمود و فرمود مصیبات دنیا بسیار است و مشاربش تیره و هیچ دوستی را با دوستی خود برخوردار نکند.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]