از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، شما هم می توانید تفسیر ای در سايت ثبت کنید، تا با نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود.
 » تفسیر المیزان - خلاصه
(واتخذ قوم موسی من بعده من حلیهم عجلا جسدا له خوار الم یرواانه لا یکلمهم و لا یهدیهم سبیلا اتخذوه و کانوا ظالمین ):(قوم موسی بعد از به میقات رفتن او، از زیورهایشان گوساله یا پیکری که صدای گوساله داشت بساختند ،آیا نمی دیدند که آن گوساله با آنها سخن نمی گوید،و آنها را به هیچ راهی هدایت نمی کند؟آن را به خدایی گرفتند ،در حالیکه ستمکاربودند)،(حلی )به معنای چیزی است که انسان خود را با آن زینت می دهد از قبیل طلا و نقره و (عجل )به معنای بچه گاو و (خوار)به معنای آواز مخصوص گاو است . در این آیه ماجرای گوساله پرستی بنی اسرائیل را ذکر می کند،که بعد از آنکه موسی به میقات رفت و 30 روز وعده او به 40 روز رسید ،بنی اسرائیل دچارتردید شدند و سامری از این سست ایمانی و تردید آنها سوء استفاده کرد و آنهارا فریب داد و با گرفتن زینت آلاتشان مجسمه ای از آنها ساخت که بصورت گوساله بود و از آن ، صدایی مثل صدای گوساله خارج می شد وبه آنها گفت :این معبود و اله شماست که موسی می گوید،اما خداوند می فرماید:این مجسمه نه باآنها سخن می گفت و نه آنها را راهنمایی می کرد و اگر از میان همه صفاتی که منافی با الوهیت گوساله است این دو صفت را ذکر نمود و متعرض سایر صفات مانند:جسمیت ، مصنوع بودن و محدودیت و... نشد ،به جهت آن بود که این دوصفت یعنی تکلم و هدایت از روشن ترین صفاتی است که لازمه الوهیت میباشدو از طرف دیگر خدای واحد که موسی (ع ) آنها را به عبادت او دعوت می کرد،دارای این دو خصوصیت بود، یعنی اولا): با موسی تکلم می نمود وثانیا): مردم را به راه مستقیم هدایت می کرد، لذا آنها باید می فهمیدند که این گوساله چون این خصوصیات را ندارد، خدای موسی (ع ) نیست ، به همین جهت می فرماید:اینها در حالی این مجسمه را به خدایی گرفتند که ظالم و ستمکاربودند،البته این داستان به طور تفصیلی در سوره (طه )ذکر شده و لذا در اینجا فقطاشاره به آن شده است . [ نظرات / امتیازها ]
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  مرضيه اسدي - تفسیرنمونه
آغاز گوساله پرستى یهود
در این آیات ، یکى از حوادث اسفناک و در عین حال تعجب آورى که بعد از رفتن موسى (علیه السلام ) به میقات در میان بنى اسرائیل رخ داد، بازگو شده است و آن جریان گوساله پرستى آنها است که به دست شخصى به نام سامرى و با استفاده از زیورآلات بنى اسرائیل ، انجام گرفت .
اهمیت این داستان به اندازه اى است که قرآن در چهار سوره به آن اشاره کرده است ، در سوره بقره آیه 51 و 54 و 92 و 93 و در نساء آیه 153 و در اعراف آیات مورد بحث ، و در طه آیه 88 به بعد.
البته این حادثه ، همانند سایر پدیده هاى اجتماعى بدون زمینه و بدون مقدمه نبوده است ، زیرا از یکسو بنى اسرائیل سالیان دراز در مصر شاهد گاوپرستى یا گوساله پرستى مصریان بودند، و از سوى دیگر به هنگامى که از رود نیل عبور کردند صحنه بت پرستى (گاوپرستى ) قومى که در آن سوى نیل زندگى میکردند، توجه آنها را جلب کرد، و چنانکه در آیات قبل گذشت ، از موسى (علیه السلام ) تقاضاى بتى همانند آنها کردند، که موسى شدیدا آنانرا ملامت و سرزنش کرد.
تمدید میقات موسى (علیه السلام ) از سى شب به چهل شب ، نیز سبب شد که شایعه مرگ موسى (علیه السلام ) آنچنان که در بعضى از تفاسیر آمده بوسیله بعضى از منافقان ، در میان بنى اسرائیل نشر شود.
جهل و نادانى بسیارى از این جمعیت و مهارت و زبردستى سامرى در پیاده کردن نقشه خود نیز به این موضوعات کمک کرد و مجموعا سبب شد در مدت
کوتاهى اکثریت بنى اسرائیل به بت پرستى روى آورند و غوغائى اطراف گوساله به راه اندازند.
در آیه فوق ، نخست چنین میگوید: قوم موسى (علیه السلام ) بعد از رفتن او به میقات ، از زینت آلات خود گوساله اى که تنها جسد بیجانى بود با صداى مخصوص گاو براى خود انتخاب کردند (و اتخذ قوم موسى من بعده من حلیهم عجلا جسدا له خوار).
با این که این کار از سامرى سرزد (چنانکه آیات سوره طه گواهى مى دهد) ولى این عمل به قوم موسى (علیه السلام ) نسبت داده شده است ، به خاطر اینکه عده زیادى از آنها سامرى را در این کار یارى کردند، و در واقع شریک جرم او بودند، و عده بیشترى به عمل او راضى شدند
گرچه ظاهر آیه در بدو نظر این است که همه قوم موسى (علیه السلام ) در این کار شرکت داشتند، ولى با توجه به آیه 159 همین سوره که میگوید و من قوم موسى امة یهدون بالحق و به یعدلون (از قوم موسى ، جمعیتى بودند که به سوى حق هدایت میکردند، و به آن توجه داشتند) استفاده مى شود که منظور از آیه مورد بحث همه آنها نیست ، بلکه اکثریت عظیمى از آنها، این راه را تعقیب کردند، به گواهى آیات آینده که ناتوانى هارون را از مقابله با آنها منعکس ساخته است .
چگونه گوساله طلائى صدا کرد
کلمه خوار به معنى صداى مخصوصى است که از گاو یا گوساله برمیخیزد، جمعى از مفسران معتقدند که سامرى با اطلاعاتى که داشت ، لوله هاى مخصوصى در درون سینه گوساله طلائى کار گذاشته بود که هواى
فشرده از آن خارج می شد و از دهان گوساله ، صدائى شبیه صداى گاو بیرون مى آمد!
بعضى دیگر مى گویند: گوساله را آنچنان در مسیر باد گذارده بود که بر اثر وزش باد به دهان او که به شکل مخصوصى ساخته شده بود، صدائى به گوش میرسید.
اما اینکه جمعى از مفسران گفته اند گوساله سامرى به خاطر مقدارى خاک که از زیر پاى جبرئیل برداشت و در آن ریخته بود، به صورت گوساله زنده اى درآمد و صداى طبیعى سرداد، شاهدى در آیات قرآن ندارد، چنانکه به خواست خدا در تفسیر آیات سوره طه خواهد آمد، و کلمه جسدا گواه بر این است که حیوان زنده اى نبود، زیرا در تمام مواردى که این کلمه در قرآن به کار رفته است به معنى جسم بیجان آمده است .
از همه اینها گذشته ، بعید به نظر میرسد که خداوند چنین قدرتى به مرد منافقى همچون سامرى بدهد که بتواند کارى همانند معجزه موسى (علیه السلام ) انجام دهد و جسم بیجانى را جاندار سازد، کارى که براى توده مردم مسلما گمراه کننده است و دلائل بطلان آن در نظرشان روشن نیست ، ولى اگر گوساله به شکل یک مجسمه طلائى بوده باشد دلائل بطلان آن روشن است و تنها وسیله اى براى آزمایش افراد بوده باشد، نه چیز دیگر.
نکته دیگرى که در اینجا باید به آن توجه داشت این است که سامرى از آنجا که می دانست قوم موسى (علیه السلام ) سالها در محرومیت به سر میبردند و به علاوه روح مادیگرى چنانکه در بسیارى از نسلهاى امروز آنها نیز مى بینیم بر آنها غلبه داشت و براى زر و زیور احترام خاصى قائل بودند، لذا او گوساله خود را از طلا ساخت ، تا توجه شیفتگان و بردگان را به سوى آن جلب کند.
اما این که : این ملت فقیر و محروم در آن روز آنهمه زر و زیورها را از کجا آورده بودند؟ در روایات چنین آمده که زنان بنى اسرائیل براى بزرگداشت یکى از اعیاد خود، مقدار قابل ملاحظه اى از زیورآلات فرعونیان را به عاریت گرفته بودند و این جریان مقارن غرق و نابودى آنها واقع شد، و زیورآلات مزبور در دست بنى اسرائیل باقى ماند.
سپس قرآن به عنوان سرزنش آنها میگوید: آیا اینها نمى دیدند که آن گوساله با آنان سخن نمى گوید و راهنمائیشان نمی کند؟! (الم یروا انه لا یکلمهم و لا یهدیهم سبیلا).
یعنى یک معبود واقعى حداقل باید نیک و بد را بفهمد و توانائى بر راهنمائى و هدایت پیروان خود داشته باشد، با عبادت کنندگان خویش ، سخن بگوید و آنها را به راه راست هدایت کند و طریقه عبادت را به آنها بیاموزد.
اصولا چگونه عقل انسان اجازه مى دهد که معبود بیجانى را که ساخته و پرداخته خود او است ، بپرستد، حتى اگر فرضا آن زیورآلات تبدیل به گوساله واقعى هم شده باشد به هیچ وجه شایسته پرستش نیست ، گوساله اى که هیچ نمى فهمد و در نفهمى ضرب المثل است .
آنها در حقیقت به خودشان ظلم و ستم کردند، لذا در پایان آیه میفرماید: گوساله را معبود خود انتخاب کردند و ظالم و ستمگر بودند (اتخذوه و کانوا ظالمین ). [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  رضا رضائي
برگزیده تفسیر نمونه، ج‏2، ص: 94
(آیه 148)- آغاز گوساله پرستى یهود: در این آیات، یکى از حوادث اسفناک و در عین حال تعجب آورى بود که بعد از رفتن موسى (ع) به میقات در میان بنى اسرائیل رخ داد، بازگو شده است و آن جریان گوساله پرستى آنهاست که به دست شخصى به نام «سامرى» و با استفاده از زیورآلات بنى اسرائیل، انجام گرفت.
نخست چنین مى‏گوید: «قوم موسى (ع) بعد از رفتن او به میقات، از زینت آلات خود گوساله‏اى که تنها جسد بى‏جانى بود با صداى مخصوص گاو براى خود انتخاب کردند» (وَ اتَّخَذَ قَوْمُ مُوسى‏ مِنْ بَعْدِهِ مِنْ حُلِیِّهِمْ عِجْلًا جَسَداً لَهُ خُوارٌ).
سپس قرآن به عنوان سرزنش آنها مى‏گوید: «آیا آنها نمى‏دیدند که (آن گوساله) با آنان سخن نمى‏گوید و به راه راست راهنمائیشان نمى‏کند؟! (أَ لَمْ یَرَوْا أَنَّهُ لا یُکَلِّمُهُمْ وَ لا یَهْدِیهِمْ سَبِیلًا).
یعنى، یک معبود واقعى حد اقل باید نیک و بد را بفهمد و توانایى بر راهنمایى و هدایت پیروان خود داشته باشد، با عبادت کنندگان خویش، سخن بگوید و آنها را به راه راست هدایت کند و طریقه عبادت را به آنها بیاموزد.
آنها در حقیقت به خودشان ظلم و ستم کردند، لذا در پایان آیه مى‏فرماید:
«گوساله را معبود خود انتخاب کردند و ظالم و ستمگر بودند» (اتَّخَذُوهُ وَ کانُوا ظالِمِینَ). [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » سایت تبیان
تفسیر کشاف
(من بعده ) من بعد فراقه إیاهم إلی الطور . فإن قلت : لم قیل : و اتخذ قوم موسی عجلا ، و المتخذ هو السامری ؟ قلت : فیه و جهان ، أحدهما أن ینسب الفعل إلیهم ، لأن رجلا منهم باشره و وجد فیما بین ظهرانیهم ، کما یقال : بنو تمیم قالوا کذا و فعلوا کذا ، و للقائل و الفاعل واحد ، و لأنهم کانوا مریدین لاتخاذه راضین به ، فکأنهم أجمعوا علیه . و الثانی : أن یراد و اتخذوه إلها و عبدوه . و قرئ (من حلیهم ) بضم الحاء و التشدید ، جمع حلی ، کثدی و ثدی ، و من حلیهم بالکسر للإتباع کدلی . و من حلیهم ، علی التوحید . و الحلی : اسم لما یتحسن به من الذهب و الفضة . فإن قلت : لم قال : من حلیهم ، و لم یکن الحلی لهم ، إنما کانت عواری فی أیدیهم ؟ قلت : الإضافة تکون بأدنی ملابسة ، و کونها عواری فی أیدیهم کفی به ملابسة علی أنهم قد ملکوها بعد المهلکین کما ملکوا غیرها من أملاکهم . ألا تری إلی قوله عز و علا (فأخرجناهم من جنات و عیون و کنوز و مقام کریم کذلک و أورثناها بنی إسرائیل ) ، (جسدا) بدنا ذالحم و دم کسائر الأجساد . و الخوار : صوت البقر ، قال الحسن : إن السامری قبض قبضة من تراب من أثر فرس جبریل علیه السلام یوم قطع البحر ، فقذفه فی فی العجل ، فکان عجلا له خوار . و قرأ علی رضی الله عنه . جؤار ، بالجیم و الهمزة ، من جأر إذا صاح . و انتصاب جسدا علی البدل من (عجلا) (ألم یروا) حین اتخذوه إلها أنه لا یقدر علی کلام و لا علی هدایة سبیل ، حتی لا یختاروه علی من لو کان البحر مدادا لکلماته لنفد البحر قبل أن تنفد کلماته ، و هو الذی هدی الخلق إلی سبل الحق و مناهجه بما رکز فی العقول من الأدلة ، و بما أنزل فی کتبه . ثم ابتدأ فقال (اتخذوه ) أی أقدموا علی ما أقدموا علیه من الأمر المنکر (و کانوا ظالمین ) واضعین کل شی ء فی غیر موضعه ، فلم یکن اتخاذ العجل بدعا منهم ، و لا أول مناکیرهم [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
تفسیر نور
«عِجل»، به گوساله‏ى نر گفته مى‏شود و کلمه‏ى «حُلّى»، به معناى زیورآلات است و «خُوار» صداى مخصوص گاو است. امام باقر علیه السلام فرمود: حضرت موسى علیه السلام به خدا گفت: سامرى، گوساله‏اى از طلا براى مردم ساخته است، امّا صداى آن از چیست؟ وحى آمد که این وسیله‏ى آزمایش مردم است، «یاموسى انّ تلک فتنة فلاتفحص عنها»، <269> قرآن نیز مى‏فرماید: «اِن هى الاّ فتنتک تضلّ بها من تشاء و تهدى من تشاء» <270> قرآن، به مسأله‏ى گوساله‏پرستى بنى‏اسرائیل، در چهار سوره اشاره نموده است. البتّه گوساله‏پرستى بنى‏اسرائیل زمینه‏هاى فرهنگى، اجتماعى داشت، زیرا؛ اوّلاً آنان سالیان دراز در مصر، بت‏هایى به شکل گاو دیده بودند، ثانیاً همان گونه که در آیه 138 خواندیم، پس از عبور از رود نیل چشمشان به قومى بت‏پرست افتاد و تحت تأثیر قرار گرفته و در عمق روحشان باقى ماند. ثالثاً تمدید مدّت سى شب به چهل شب، شایعه‏ى مرگ موسى را به دست مخالفان پدید آورد و زمینه را براى انحراف آماده کرد و در نهایت، جهل مردم و هنر سامرى باعث شد تا قوم موسى از خداپرستى به گوساله‏پرستى گرویدند. <271> بنابراین عوامل انحراف چند چیز است: 1- نبود رهبرى یا غیبت او. 2- جهل و ناآگاهى مردم. 3- عالمان و هنرمندان منحرف و سوء استفاده از علم و هنر. 4- زیبایى و زرق و برق ظاهرى. 5 - سر و صدا و تبلیغات کاذب. در آیه 87 سوره‏ى طه، ساختن گوساله به سامرى نسبت داده شده است، امّا شگفت آنکه در تورات، به هارون نسبت داده شده است؟! <272> البتّه در این آیه به قوم موسى نسبت داده شده است، زیرا بسیارى از کار او راضى بودند و او را یارى نمودند. <273> حضرت موسى براى هدایت مردم و رهایى از انحراف و دام سامرى، از دلائل ملموس استفاده کرد. مثلاً براى نفى الوهیّت گوساله با بیان اینکه مصنوع است نه صانع، محتاج مکان است و داراى وزن و حجم و شکل است و هیچ گونه هدایت و راهنمایى براى کسى ندارد، آنان را ارشاد نمود. <274> 1- گاهى انسان به چیزى که واقعیّتى ندارد، ارزش مى‏دهد و تا حدّ پرستش او پیش مى‏رود. «و اتّخَذَ» 2- دعوت به گوساله‏پرستى، پس از نافرمانى از رهبر و در غیاب رهبرى حقّ صورت مى‏گیرد. «من بعده» (زمانى که حضرت موسى به میعادگاه رفته بود) 3- دشمن براى انحراف مردم، از هنر و تمایلات نفسانى استفاده مى‏کند. (مجسّمه‏ى طلا) «حُلِیّهم عجلاً» 4- ارتدادِ اقوام، سابقه‏ى طولانى دارد. «واتّخذ... عجلاً...» 5 - گوساله‏ى سامرى، مجسمّه‏اى بیش نبود. «جسداً» 6- در انحراف انسان، زرق و برق و سروصدا نقش عمده‏اى دارد. «حلیّهم... خوار» بنابراین در پى هر صدا و هر زرق و برق و زیبایى نباید رفت. 7- معبود انسان باید هادى انسان باشد. «لا یهدیهم» 8 - شرک، ظلم است و کسى که بدون دلیل و تنها بر اساس لجاجت، حقّ را رها کند و اسیر ساخته‏هاى دست خود شود، ظالم است. «کانوا ظالمین» [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  عبدالله عبداللهي - اثنی عشری
بعد از آن حادثه خروج موسى به میقات را بیان فرماید: وَ اِتَّخَذَ قَوْمُ مُوسىٰ مِنْ بَعْدِهِ :و فراگرفتند و اتخاذ نمودند قوم موسى بعد از رفتن موسى به کوه طور، به اغواى سامرى و ساختن او، مِنْ حُلِیِّهِمْ :از زیور و زینتهائى که از قبطیان عاریه و بعد از هلاک فرعونیان ملک ایشان شد و نیز اخذ اموال اهل حرب جایز و مباح بر مسلمانان، و در زمان حیات، قبطیان مالک بودند حاصل، بعد از رفتن موسى به میقات، سامرى و اتباع او از آن، عِجْلاً جَسَداً لَهُ خُوٰارٌ :گوساله را بدنى بى روح براى او صدائى بود مانند صداى گاو

على بن ابراهیم قمى رحمه اللّه روایت نموده که: حق تعالى حضرت موسى علیه السّلام را وعده فرمود تا سى روز الواح تورات را بر او بفرستد

حضرت، بنى اسرائیل را اخبار، و رفت به جانب طور، و هارون را خلیفۀ خود گردانید چون سى روز گذشت و نیامد، آنها مخالفت هارون، و خواستند او را بکشند، که موسى دروغ گفت و از ما فرار کرد شیطان به صورت مردى نزد ایشان، و گفت: موسى دیگر نخواهد آمد، زیورها را جمع کنید تا من خدائى براى شما بسازم، و سامرى سرکردۀ مقدمۀ لشکر موسى بود در روز غرق فرعونیان، جبرئیل سوار، و آن مرکب هرجا جا پا مى گذارد، زمین به حرکت مى آمد، سامرى آن را مشاهده و قبضه اى از زیر سم مرکب جبرئیل برداشت و آن را در کیسه اى ضبط و بر بنى اسرائیل فخر مى نمود به آن شیطان، گوساله را ساخت و به سامرى گفت، خاک را آورد، و در شکم گوساله ریخت همان ساعت به حرکت آمد، و صداى گوساله کرد بنى اسرائیل آن را سجده نمودند، و هفتاد هزار نفر گمراه شدند

عبرت: قال رسول اللّه صلّى اللّه علیه و آله و سلّم: اکرموا البقر فانّها سیّد البهائم، ما رفعت طرفها الى السّماء حیاء من اللّه عزّ و جلّ منذ عبّد العجل فرمود پیغمبر صلّى اللّه علیه و آله و سلّم: گرامى دارید گاو را، به درستى که او سید بهائم است، برنداشته چشم خود را به طرف آسمان از جهت شرمندگى خداى عزّ و جلّ از زمانى که پرستش شد گوساله

نکته: اسناد اتخاذ عجل به بنى اسرائیل با آنکه فاعل آن سامرى بود، به جهت آنست که آنها به فعل او راضى، و لذا در حکم او بوده باشند و یا آنکه مراد به اتخاذ ایشان عبادت آن گوساله بود که او را معبود خود گرفتند

حق تعالى بر سبیل تقریع و فرط جهالت و اضلال آنها به نظر تأمل و تفکر فرمود: أَ لَمْ یَرَوْا أَنَّهُ لاٰ یُکَلِّمُهُمْ :آیا ندیدند و ندانستند که گوسالۀ مصور مصنوع، سخن ننماید و تکلم نکند و به آنها خیر و شرى نرساند، بجهت آنکه جماد و نفع و ضرر از او مسلوب است وَ لاٰ یَهْدِیهِمْ سَبِیلاً :و هدایت ننماید ایشان را راه صواب تا گمان آن شود که این خالق اجسام و قادر و قاهر است، اِتَّخَذُوهُ :اتخاذ نمودند او را به عبادت از غایت حماقت و جهالت (تکریر به جهت ذمّ است) وَ کٰانُوا ظٰالِمِینَ :و حال آنکه بودند ستمکاران که وضع عبادت نمودند در غیر موضع آن چقدر دور است میان امتى که مصنوع خود را پرستند، و میان امتى که عبادت صانع خود کنند [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر عاملی
«مِنْ حُلِیِّهِمْ » 147 مجمع حمزه و کسائى با کسر حاء خواندند و یعقوب با فتح حاء و سکون لام خوانده است، و دیگران با ضمّ حاء و کسر لام قرائت کرده اند

«لَهُ خُوٰارٌ» 147 مجمع: زجّاج و جبّائى و بلخى گفته اند: مانند بعضى اسبابها که بواسطه ى طرز ساختن صدا از آن بلند مى شود، آن گوساله طورى درست شده بود که به وزیدن باد از آن صداى گاو شنیده مى شد

فخر: بعضى گفته اند: نیهاى مختلف در درون آن بطرز مخصوص گذارده بود، و بعضى گفته اند: زیر مجسّمه خالى بود و کسى در آن زیر وسیله ى صداى گاو مى شد و مردم اغفال مى شدند، و علىّ علیه السّلام «جؤار» با همزه مى خوانده است که مشتق از «جأر» بمعنى صیحه و فریاد کرد مى باشد

تفسیر حسینى: ابن عبّاس مى فرماید که چون آواز گوساله بگوش جمعى از بنى اسرائیل رسیده به سجده در افتادند، در لطایف امام قشیرى مذکور است: که چه دور است میان امّتى که مصنوع خود را پرستند و میان امّتى که عبادت صانع خود کنند، بیت: آن را که تو ساختى نسازد کارت سازندۀ تو است در دوعالم یارت [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر عرفانی اشراق
وَ اِتَّخَذَ قَوْمُ مُوسىٰ مِنْ بَعْدِهِ مِنْ حُلِیِّهِمْ عِجْلاً جَسَداً، لَهُ خُوٰارٌ أَ لَمْ یَرَوْا أَنَّهُ لاٰ یُکَلِّمُهُمْ وَ لاٰ یَهْدِیهِمْ سَبِیلاً، اِتَّخَذُوهُ وَ کٰانُوا ظٰالِمِینَ

قوم موسى پس از او، مجسّمه گوساله اى که از خود صداهایى در مى آورد و با زیورهاى خود پوشانده بودند را مى پرستیدند آیا ندیدند که آن مجسّمه با آنان سخنى نمى گوید، و آنان را به راهى هدایت نمى کند؟ باز دنبال آن گوساله را گرفته و ستم کار بودند

سنخیت یکى از مفاهیمى است که بارها عارف رومى از آن سخن به میان آورده است زیرا تا نزدیکى روحى و دلى در میان نباشد، عاشق ره بجایى نخواهد بُرد گفت موسى با یکى مست خیال کاى بداندیش از شقاوت وز ضلال صد گمانت بود در پیغمبریم با چنین برهان و این خُلق کریم صد هزاران معجزه دیدى ز من صد خیالت مى فزود و شکّ و ظن از خیال و وسوسه تنگ آمدى طعن بر پیغمبرى ام مى زدى گرد از دریا بر آوردم عیان تا رهیدیت از شَرِ فرعونیان ز آسمان چل ساله کاسه و خوان رسید وز دعایم جُویى از سنگى دوید این و صد چندین و چندین گرم و سرد از تو اى سرد آن توهّم کم نکرد بانگ زد گوساله اى از جادویى سجده کردى که خداى من تویى آن توهّمهات را سیلاب بُرد زیرکىّ باردت را خواب برد چون نبودى بدگمان در حقّ او؟ چون نهادى سر چنان اى زشت رو؟ چون خیالت نآمد از تزویر او وز فسادِ سحرِ احمق گیرِ او سامریى خود که باشد اى سگان که خدایى بر تراشد در جهان ؟ چون در این تزویر او یکدل شدى وز همه اشکالها عاطل شدى ؟ گاو مى شاید خدایى را به لاف در رسولى ام تو چون کردى خلاف ؟ پیش گاوى سجده کردى از خرى گشت عقلت صید سِحر سامرى چشم دزدیدى ز نور ذوالجلال اینت جهل وافر و عین ضلال شُه بر آن عقل و گزینش که تراست چون تو کانِ جهل را کشتن سزاست گاو زرّین بانگ کرد آخر چه گفت کاحمقان را این همه رغبت شگفت ز آن عجبتر دیده اید از من بسى لیک حق را کى پذیرد هر خسى ؟ باطلان را چه رباید؟ باطلى عاطلان را چه خوش آید؟ عاطلى ز آنکه هر جنسى رباید جنس خود گاو سوى شیر نر کى رو نهد؟ گرگ بر یوسف کجا عشق آورد؟ جز مگر از مکر تا او را خورد چون ز گرگى وارهد، محرم شود چون سگ کهف از بنى آدم شود چون ابوبکر از محمّد بُرد بُو گفت هٰذا لَیْسَ وَجْهٌ کاذِبُ چون نبد بوجهل از اصحاب درد دید صد شقِّ قمر باور نکرد دردمندى کش ز بام افتاد طشت زو نهان کردیم حق پنهان نگشت وآن که او جاهل، بد از دردش بعید چند بنمودند و او آن را ندید آینۀ دل صاف باید تا در او واشناسى صورت زشت از نکو
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر کاشف
وَ اِتَّخَذَ قَوْمُ مُوسىٰ مِنْ بَعْدِهِ مِنْ حُلِیِّهِمْ عِجْلاً جَسَداً لَهُ خُوٰارٌ در آیۀ 142 بیان شد که موسى علیه السّلام به میعادگاه پروردگارش رفت و برادرش هارون را به جانشینى خود در میان قومش منصوب کرد همچنین در آیۀ 138 گفته شد که بنى اسرائیل پس ازآن که از دریا عبور کردند، از موسى علیه السّلام خواستند که براى آنان بتى قرار دهد تا آن را بپرستند، آن هم به این دلیل که پرستش کنندگان بت ها را دیدند همین که موسى از آنها دور شد، آنها از فرصت غیبت او بهره جستند و سامرى زیورهاى زنان را گرد آورد و از آن گوساله اى ساخت و آن را به گونه اى قرار داد که صداى گاو از آن بیرون مى آمد سپس به بنى اسرائیل گفت: این است خداى شما و خداى موسى آنها کورکورانه به پرستش آن گوساله پرداختند هارون آنان را از این کار منع کرد؛ لکن وى نتوانست آنان را از گمراهى برگرداند و جز اندکى از ایشان به وى پاسخ مثبت ندادند و در آیۀ 51 از سورۀ بقره ج 1، بدین مطلب اشاره شد و در آینده نیز دراین باره سخن گفته خواهد شد این آیه آنچه را که ما، در جلد اوّل و جلد دوم گفتیم تأیید مى کند و آن اینکه، اسرائیل جز بر اصل شهوت ها و هوس رانى ها پایدار نمى ماند البته، اگر هواپرستى، یک اصل باشد

أَ لَمْ یَرَوْا أَنَّهُ لاٰ یُکَلِّمُهُمْ وَ لاٰ یَهْدِیهِمْ سَبِیلاً اِتَّخَذُوهُ وَ کٰانُوا ظٰالِمِینَ این است منطق فطرت و عقل که اجازه نمى دهد انسان خدایى را پرستش کند که با دست خودش ساخته است؛ لکن اسرائیل نه عقل دارد، نه وجدان و نه دین [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.