1- خداوند فرعون را در پى ادعاى ربوبیت، به عذاب سخت دنیا و آخرت گرفتار ساخت.
فاء در «فأخذه...»، آن را بر آیه قبل (فقال أنا ربّکم الأعلى) تفریع کرده است.
2 - عذاب فرعون در دنیا و آخرت، نمونه اى از برخورد شدید خداوند با مخالفان پیامبران و برحذر دارنده آنان از عواقب مخالفت
«نکال» به چیزى گفته مى شود که به وسیله آن، دیگران را تنکیل کنند; یعنى، از کارى بر حذر دارند (قاموس). مصداق آن در آیه عذاب فرعون است که مایه عبرت براى دیگران مى باشد. اضافه «نکال» به «الأخرة و الأولى»، یا گویاى این نکته است که عذاب فرعون در آخرت و دنیا، هر یک مى تواند براى مردم «نکال» و مایه عبرت باشد و یا گویاى این که عذاب فرعون در دنیا مى تواند مایه عبرت مردم نسبت به دنیا و آخرت آنان باشد. برداشت یادشده براساس احتمال اوّل است.
3 - توجه دادن به عذاب آخرت، بازدارنده تر از تهدید به عذاب دنیوى است.
عذاب آخرت، ممکن است از آن جهت نکال و مایه عبرت باشد که توجه به آن در دنیا، دیگران را از فرجام کافران مى ترساند و از همسانى با گرفتاران به عذاب بر حذر مى دارد. در این صورت تقدیم «الأخرة» بر «الأولى»، بیانگر نقش برتر آن در عبرت آموزى است.
4 - عذاب اخروى فرعون، از زمان مرگ او آغاز شده است.*
فعل «أخذ» ماضى و حاکى از تحقق عذابى است که به «نکال الأخرة» توصیف شده است. این احتمال نیز وجود دارد که قطعى بودن عذاب آینده، سبب ماضى آوردن «أخذ» باشد.
5 - هلاکت فرعون، هشدارى به مردم در امور دنیا و آخرت آنان بود.
اضافه «نکال الأخرة...» ممکن است اضافه لامیه باشد; یعنى، هلاکت فرعون براى دیگران، هم نسبت به دنیاى آنان و هم نسبت به آخرتشان مایه عبرت بود. در این صورت، مراد از «أخذه اللّه» هلاکت فرعون و غرق شدن او است که براى دیگران نکال آخرت و دنیابود; زیرا از طرفى به فرجام تکذیب پیامبران و گناه و انکار ربوبیت خداوند پى مى برند ـ که امورى مربوط به آخرت است ـ و از طرفى دنیا را ناپایدار، حتى براى امثال فرعون مى بینند.
6 - خداوند، فرعون را به دلیل تکذیب رسالت و معجزه موسى(ع) و عصیانگرى و ادعاى ربوبیت، هلاک ساخت.
مى توان گفت: فاء در «فأخذه اللّه»، کیفر را بر تمام کارهاى فرعون که در آیات قبل آمده بود، تفریع کرده است.
7 - تکذیب پیامبران و معجزات آنان، سرپیچى از رهنمودهاى ایشان و بازداشتن مردم از گرایش به آنان، مایه گرفتارى به عذاب در دنیا و آخرت
[ نظرات / امتیازها ]