● رضا رضائي -
برگزیده تفسیر نمونه، ج2، ص: 131
(آیه 4)- در این آیه موقعیت و مقام والا و پاداشهاى فراوان این گونه مؤمنان راستین را بیان مىکند، نخست مىگوید: «مؤمنان حقیقى تنها آنها هستند» (أُولئِکَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقًّا).
سپس سه پاداش مهم آنها را بیان مىکند: «آنها درجات مهمى نزد پروردگارشان دارند» (لَهُمْ دَرَجاتٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ).
درجاتى که میزان و مقدار آن تعیین نشده، و همین ابهام دلالت بر فوق العادگى آن دارد.
به علاوه آنها «مشمول مغفرت (و رحمت و آمرزش) او خواهند شد» (وَ مَغْفِرَةٌ). «و روزیهاى کریم (یعنى مواهب بزرگ و مستمر و همیشگى که نقص و عیبى در آن راه ندارد و حد و حسابى براى آن نیست) در انتظارشان مىباشد» (وَ رِزْقٌ کَرِیمٌ).
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر کشاف
(حقا) صفة للمصدر المحذوف ، أی أولئک هم المؤمنون إیمانا حقا ، أو هو مصدر مؤکد للجملة التی هی (أولئک هم المؤمنون ) کقولک : هو عبدالله حقا ، أی حق ذلک حقا. وعن الحسن أن رجلا سأله : أمؤمن أنت ؟ قال : الایمان إیمانان ، فإن کنت تسألنی عن الایمان بالله وملائکته وکتبه ورسله والیوم الاخر والجنة والنار والبعث و الحساب ، فأنا مؤمن . وإن کنت تسألنی عن قوله (إنما المؤمنون ) فوالله لا أدری أمنهم أنا أم لا . وعن الثوری : من زعم أنه مؤمن بالله حقا ، ثم لم یشهد أنه من أهل الجنه ، فقد آمن بنصف الایة . وهذا إلزام منه . یعنی کما لایقطع بأنه من أهل ثواب المؤمنین حقا ، فلا یقطع بأنه مؤمن حقا ، وبهذا تعلق من یستثنی فی الایمان . وکان أبو حنیفة رضی الله عنه ممن لا یستثنی فیه . وحکی عنه أنه قال لقتادة : لم تستثنی فی إیمانک ؟ قال : اتباعا لابراهیم علیه السلام فی قوله (والذی أطمع أن یغفرلی خطیئتی یوم الدین ) فقال له : هلا اقتدیت به فی قوله (أو لم تؤمن قال بلی ) ؟ (درجات ) شرف وکرامة وعلو منزلة (ومغفرة) وتجاوز لسیئاتهم (ورزق کریم ) نعیم الجنة . یعنی لهم منافع حسنة دائمة علی سبیل العظیم ، وهذا معنی الثواب .
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● عبدالله عبداللهي -
اثنی عشری
أُولٰئِکَ :آن گروه که جمع نموده اعمال قلب را که خوف و رجا و توکل و یقین است با اعمال جوارح که صلات و زکات است، هُمُ اَلْمُؤْمِنُونَ حَقًّا : ایشانند مؤمنین حقیقى و مهذب از شوائب ریبى، چه ایشان محقق ساختند ایمان خود را به ضم مکارم خصال و محاسن افعال ابن عباس گفته: من لم یکن منافقا فهو مؤمن حقا
لَهُمْ دَرَجٰاتٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ :مر ایشان راست به خاصه درجه هاى بلند و مرتبه هاى ارجمند در محضر پروردگارشان که مزید کرامت و علو مرتبه است یا درجات بهشت، وَ مَغْفِرَةٌ :و مر ایشان راست آمرزش گناهان، وَ رِزْقٌ کَرِیمٌ : و روزى بزرگوارى، یعنى نعم جنت که صافى باشد از کد اکتساب و خالى از خوف حساب و غیر منقطع العدد و منتهى الامد
تنبیه: استدلال نموده اند کسانى که قائلند به نقصان و زیادتى ایمان و اینکه افعال جزء ایمان است به آیات شریفه، بدین تقریر که: حق تعالى نفى فرموده اینکه مؤمن متصف به این صفات نباشد به سبب حصر در کلمۀ «انّما کأنّه قال لا یکون احد مؤمنا الّا ان یکون بهذه الصّفات
جواب: شیخ طبرسى رحمه اللّه فرماید: این صفات خیار مؤمنین و افاضلشان است، فکأنّه قال: انما خیار المؤمنین من له هذه الاوصاف، و ممتنع نیست اینکه مؤمنین متفاضل باشند در طاعات و متساوى در ایمان و دلیل بر این مطلب آنکه: اجماع حاصل شده که خوف قلب واجب نیست، بلکه مستحب است، و ایضا صلاة داخل است در آن تمام فرائض و نوافل، و انفاق نیز همچنین است، و ایضا خوف، شرط ایمان نیست، به دلیل قوله تعالى: اَلَّذِینَ آمَنُوا وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ چه عطف مقتضى مغایرت است و نیز نماز و روزه جزو ایمان نباشد، زیرا اعمال صالحه قسیم آنست در کریمه: إِلاَّ اَلَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا اَلصّٰالِحٰاتِ
پس بدین بیانات دانسته شد که آیۀ شریفه اشاره باشد به خیار و امثال ایشان، و عدم دلالت آنکه پست تر آنها در منزلت خارج از ایمان باشد و ابن عباس گفته: خداى تعالى اراده فرموده به اینکه منافق خشیت وارد نشود در قلبش نزد ذکر الهى، و این اوصاف را فاقد است نقل است که شخصى از حسن بصرى پرسید: تو مؤمنى ؟ گفت: ایمان دو است، اگر مراد تو ایمان به خدا و انبیا و ملائکه و قیامت و بهشت و جهنم باشد من داخل هستم، و اگر مقصود آیۀ شریفۀ: إِنَّمَا اَلْمُؤْمِنُونَ باشد نمى دانم
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» انوار درخشان در تفسیر قرآن
أُولٰئِکَ هُمُ اَلْمُؤْمِنُونَ حَقًّا : مبنى بر حصر است به این که نیروى ایمان و تقوى در روان این گروه مردم رسوخ نموده و آنها را به حقیقت اهل ایمان معرفى نموده و از جمله پرهیزکارانند
لَهُمْ دَرَجٰاتٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ : آفریدگار براى اهل ایمان و تقوى باختلاف مقامات آنها درجاتى از قرب مقرر فرموده، زیرا انقیاد نسبت به ساحت آفریدگار بهترین مقامات و صفات نفسانى و کمالات روانى است و داراى مراتب و درجات بیشمار خواهد بود و سعۀ وجودى است که به آنان موهبت فرموده است وَ مَغْفِرَةٌ : غفران به معناى ستر و رفع تیرگى روان و آمرزش گناه است و مغفرت برحسب قابلیت اهل ایمان مراتب بیشمار خواهد داشت و مغفرت در آیه که باهل ایمان و تقوى مقرر فرموده مراد، درجۀ عالى از مغفرت است و عبارت از ستر نقص ذاتى و رفع تیرگى طبع بشریت است، یعنى از جمله لوازم سکونت اهل ایمان و تقوى در جوار رحمت آنست که آفریدگار به ارواح آنان نورانیت خاص و صفاى مخصوصى افاضه مى فرماید و در آنان شائبه نقص خلقى نباشد تا ملحق به ارواح قدسى پیامبران شوند و همنشین آنان گردند
نتیجه آنست که گروهى که در جوار رحمت آفریدگار سکونت نمایند، عبارت از پیامبران و نیز طبقات اهل ایمان و تقوى که از نقص خلقى و رذیله پاک و پاکیزه و داراى قدس شده باشند
وَ رِزْقٌ کَرِیمٌ : نعمت هاى مادى و روانى که به ساکنان قرب اختصاص داده شده زیاده بر تصور است و گرامى ترین آنها سرور و خشنودى ساحت آفریدگار است و مشیت و خواستۀ آنان پرتوى از ارادۀ مطلقه و شعاعى از مشیت قاهره است که هرچه را اراده کنند و بخواهند ساحت آفریدگار آن را خواسته، بى درنگ پدید مى آید
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر مخزن العرفان در علوم قرآن
أُولٰئِکَ هُمُ اَلْمُؤْمِنُونَ حَقًّا لَهُمْ دَرَجٰاتٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ مَغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ کَرِیمٌ این جماعتى که متصف به این پنج صفت مى باشند اینهایند مؤمنین حقیقى و براى آنها است درجاتى نزد پروردگارشان و براى مؤمنینى که متّصف به این صفات باشند چهار فضیلت و پاداش نیکو مهیّا گردانیده
1 اینها را مؤمن حقیقى نامیده،از اینجا معلوم مى شود که غیر از اینها مؤمن هستند لکن حقیقت ایمان در قلب و جانشان نفوذ ننموده یعنى مؤمن کامل نیستند
2 براى آنها نزد پروردگارشان درجات و مقاماتى است که براى دیگران نیست و این بالاترین فضیلت از فضائل انسانى بشمار مى رود
3 اینها مشمول مغفرت و آمرزشند از طرف پروردگارشان که به آن مغفرت صفحه قلبشان را از هر قذاراتى پاک گردانیده
4 براى این بزرگواران روزى باشرافت و بزرگى که درخور مقام آنها و کرم پروردگار است مهیّا گردیده و معلوم است که رزقى را که خداى جلیل بزرگ بشمارد نه فقط روزى طبیعى دنیوى است بلکه روزى معنوى روحانى و حقیقى است نظیر رزقى که راجع بشهداء است که درباره آنها است قوله تعالى که در سوره آل عمران آیه 169 درباره شهداء فرموده (وَ لاٰ تَحْسَبَنَّ اَلَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اَللّٰهِ أَمْوٰاتاً بَلْ أَحْیٰاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ )
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر کاشف
أُولٰئِکَ هُمُ اَلْمُؤْمِنُونَ حَقًّا لَهُمْ دَرَجٰاتٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ مَغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ کَرِیمٌ «أُولٰئِکَ » اشاره به کسانى است که میان ویژگى هاى پنج گانۀ مزبور جمع کرده اند مؤمنان حقیقى کسانى مى باشند که ایمان نه تنها در گفتارشان که در کردارشان نیز بازتابیده است درجات در پیشگاه خداوند برحسب تفاوت جهاد و فداکارى متفاوتند و بالاترین درجه از آن کسانى است که مردم از آنان سود مى برند و نیز بار سنگینى را بر دوش مى کشند تا عیال اللّه [ مردم] در سایۀ امنیت، عدالت و فراوانى زندگى کنند
واژۀ مغفرت به معناى صرف نظر کردن از لغزش ها و «رِزْقٌ کَرِیمٌ » به معناى بهشت است
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» روان جاوید
صفات اهل ایمان کامل است که چون نام خدا نزد آنها برده شود دل هاى آنها بترس و لرز مى آید از خوف عذاب و شوق لقاء و هر قدر زیادتر آیات قرآن را بشنوند ایمان و یقین و اطمینان و بصیرت آنها زیاد مى شود و بحق در امور توکّل مى نمایند لذا خوف و رجاء آنها از غیر خدا کم مى شود و دلگرم بحق مى گردند و بمقام تسلیم و تفویض و رضا مى رسند و اقامه نماز مى نمایند و انفاق در راه خدا مى کنند چنانچه در سوره بقره گذشت و اهل ایمان حقیقى که فارغ از ریا و شرک و نفاقند اینها هستند که بحسب مراتب ایمان و عمل خودشان داراى مراتب و درجاتى مى باشند در بهشت و بساط قرب حق و اگر احیانا قصورى از آنها در اداء وظائف شود مشمول مغفرت و رحمت خواهند شد و روزى آنها منزّه از عیب و پاکیزه و خوب خواهد بود در آخرت براى دخول در بهشت و در دنیا براى اجتناب از حرام و قمى ره فرموده نازل شده است در شأن امیرالمؤمنین علیه السلام و سلمان و أبو ذر و مقداد ره و در کافى و عیاشى از امام صادق (ع) نقل نموده که به تمامیّت ایمان داخل بهشت مى شوند اهل ایمان و به زیادتى آن زیاد مى شود مراتب آنها نزد خدا و به کمى آن داخل جهنم مى شوند تقصیرکاران و صدر حدیث در اواخر سوره توبه بیاید انشاء اللّه تعالى
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.