از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، شما هم می توانید تفسیر ای در سايت ثبت کنید، تا با نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود.
 » تفسیر المیزان - خلاصه
(و اذ یعدکم الله احدی الطائفتین انها لکم و تودون ان غیر ذات الشوکه تکون لکم و یرید الله ان یحق الحق بکلماته و یقطع دابر الکافرین ):(و هنگامی که خداوند در باره یکی از دو گروه به شما وعده می دهد که بر آنها دست یابید وشما دوست داشتید که بر آن گروهی که شوکتی همراه نداشت دست یابید وخداوند می خواست تا با مشیت خود حق را پا برجا نموده و دنباله کافرین را قطع نماید)، مراد از دو طائفه دو گروه از قریش به نامهای (عیر) و (نفیر) است ، که (عیر) قافله تجارت و اموال آ نها بود که چهل مرد بر آن گمارده بودند که از جمله آنها ابوسفیان بن حرب بود و (نفیر) هم لشکر قریش بودند که نزدیک هزار نفرمرد جنگی در آن وجود داشتند. و خداوند به مؤمنان وعده داد که بر یکی از این دو گروه مسلط می شوید ولشکر اسلام پس از دست نیافتن به مال التجاره آنان ، در بدر با خود آنان روبروشدند، مقصود از غیر ذات الشوکه ، آن طائفه بدون شوکت و حدت است ، یعنی (عیر) که حامل مال التجاره بودند و قوا و نفراتشان از (نفیر) کمتر بود. و مؤمنان به جهت ضعف و سستی و اینکه نفرات و قدرت و شوکت (نفیر)رامی دانستند، بیشتر راغب بودند که بر (عیر)دست یابند، ولی خداوند خلاف این را می خواست ، که مؤمنان علی رغم عده اندکشان با لشکر قوی قریش روبروشده و بر آنها تسلط یابند تا به این وسیله قضای الهی مبنی بر ظهور و ثبوت حق و ریشه کن شدن باطل محقق شود و چه بسا انسانها اشتباه کرده و راهی غیر ازآنچه خدا برایشان برگزیده ، انتخاب می کنند،اما هر چه خداوند اراده کند، خیر وصلاح انسان در آن امر است و در این موضوع خداوند اراده کرد تا اسلام بر گروه (ذات شوکت ) غلبه یابد و دولت اسلام قوت و قدرت پیدا کند و باطل ، نابود ومستأصل شود، و مراد از (کلمات خدا) قضا و قدری است که اراده کرده انبیاءخود را یاری نماید و دین حق خود را ظاهرسازد(1). [ نظرات / امتیازها ]
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  رضا رضائي - برگزیده تفسیر نمونه، ج‏2، ص: 133 ، ص : 134 ، ص 135
(آیه 7)- غزوه بدر نخستین درگیرى مسلّحانه اسلام و کفر:
چون در آیات گذشته اشاره‏اى به جنگ بدر شد، قرآن مجید بحث را به جنگ بدر کشانده و فرازهاى حساسى از آن را تشریح مى‏کند.
براى روشن شدن تفسیر این آیات و آیات آینده قبلا باید فشرده‏اى از جریان این جهاد اسلامى را از نظر بگذرانیم، تا ریزه کاریها و اشاراتى که در این آیات هست کاملا روشن گردد.
غزوه بدر از اینجا آغاز شد که «ابو سفیان» بزرگ «مکّه» در رأس یک کاروان نسبتا مهم تجارتى که از چهل نفر با 50 هزار دینار مال التجاره تشکیل مى‏شد از شام به سوى مدینه باز مى‏گشت، پیامبر صلّى اللّه علیه و آله به یاران خود دستور داد آماده حرکت شوند و به طرف این کاروان بزرگ که قسمت مهمى از سرمایه دشمن را با خود حمل مى‏کرد بشتابند و با مصادره کردن این سرمایه، ضربه سختى بر قدرت اقتصادى و در نتیجه بر قدرت نظامى دشمن وارد کنند.
ابو سفیان از یک سو به وسیله دوستان خود در مدینه از این تصمیم پیامبر صلّى اللّه علیه و آله آگاه شد و از سوى دیگر چون موقعى که این کاروان براى آوردن مال التجاره به سوى شام مى‏رفت نیز مورد چنین تعرض احتمالى قرار گرفته بود، قاصدى را به سرعت به مکّه فرستاد، قاصد در حالى که طبق توصیه ابو سفیان بینى و گوش شتر خود را دریده و خون به طرز هیجان انگیزى از شتر مى‏ریخت و پیراهن خود را از دو طرف پاره کرده و وارونه سوار بر شتر نشسته بود تا توجه همه مردم را به سوى خود جلب کند، وارد مکّه شد، و فریاد برآورد: «اى مردم پیروزمند! کاروان خود را دریابید، کاروان خود را دریابید»! و از آنجا که بسیارى از مردم مکّه در این کاروان سهمى داشتند مردم به سرعت بسیج شدند و حدود 950 نفر مرد جنگى که جمعى از آنها بزرگان و سرشناسان مکّه بودند با هفتصد شتر و یکصد رأس اسب به حرکت درآمدند، و فرماندهى لشکر به عهده «ابو جهل» بود.
پیامبر اسلام صلّى اللّه علیه و آله با 313 نفر که تقریبا مجموع مسلمانان مبارز اسلام را در آن روز تشکیل مى‏دادند به نزدیکى سرزمین بدر، بین راه مکّه و مدینه رسیده بود که خبر حرکت سپاه قریش به او رسید.
در این هنگام با یاران خود مشورت کرد که آیا به تعقیب کاروان ابو سفیان و مصادره اموال کاروان بپردازد و یا براى مقابله با سپاه آماده شود جمعى مقابله با سپاه دشمن را ترجیح دادند ولى گروهى از این کار اکراه داشتند، ولى پیامبر صلّى اللّه علیه و آله نظر گروه اول را پسندید، و دستور داد آماده حمله به سپاه دشمن شوند.
از طرفى جمعى از مسلمانان در وحشت و ترس فرو رفته بودند، و اصرار داشتند که مبارزه با این گروه عظیم که هیچ گونه موازنه‏اى با آنها ندارد صلاح نیست، ولى پیامبر صلّى اللّه علیه و آله با این وعده الهى آنها را دلگرم ساخت و گفت: «خداوند به من وعده داده که بر یکى از دو گروه پیروز خواهید شد، یا بر کاروان قریش یا بر لشکرشان، و وعده خداوند تخلف ناپذیر است».
سپس به مسلمانان دستور داد که در کنار چاه بدر فرود آیند.
در این گیر و دار ابو سفیان توانست خود را با قافله از منطقه خطر رهایى بخشد، و از طریق ساحل دریا (دریاى احمر) از بیراهه به سوى مکّه با عجله بشتابد، و به وسیله قاصدى به لشکر پیغام فرستاد که خدا کاروان شما را رهایى بخشید، من فکر مى‏کنم مبارزه با محمد در این شرایط لزوم ندارد ولى رئیس لشکر ابو جهل به بتهاى بزرگ «لات» و «عزّى» قسم یاد کرد که ما نه تنها با آنها مبارزه مى‏کنیم بلکه تا داخل مدینه آنها را تعقیب خواهیم کرد.
سر انجام لشکر قریش نیز وارد سرزمین بدر شد، و غلامان خود را براى آوردن آب به سوى چاه فرستادند، یاران پیامبر صلّى اللّه علیه و آله آنها را گرفته و براى بازجویى به خدمت پیامبر صلّى اللّه علیه و آله آوردند، حضرت از آنها پرسید شما کیستید؟ گفتند: غلامان قریشیم، فرمود: تعداد لشکر چند نفر است، گفتند: اطلاعى از این موضوع نداریم.
فرمود: هر روز چند شتر براى غذا مى‏کشند، گفتند: نه تا ده شتر.
فرمود: جمعیت آنها از نهصد تا هزار نفر است (هر شتر خوراک یکصد مرد جنگى).
محیط، محیط رعب‏آور و به راستى وحشتناکى بود، لشکر قریش که با ساز و برگ جنگى فراوان و نیرو و غذاى کافى و حتى زنان خواننده و نوازنده براى تهییج یا سرگرمى لشکر قدم به میدان گذارده بودند، خود را با حریفى رو برو مى‏دیدند که باورشان نمى‏آمد، با آن شرایط قدم به میدان جنگ بگذارند.
مشکل دیگرى که جنگجویان از آن وحشت داشتند، وضع میدان بدر بود که از شنهاى نرم که پاها در آن فرو مى‏رفت پوشیده بود، در آن شب باران جالبى بارید، هم توانستند با آب آن وضو بسازند، خود را شستشو و صفا دهند و هم زمین زیر پاى آنها سفت و محکم شد، و عجب این که این رگبار در سمت دشمن بطور شدید بود که آنها را ناراحت ساخت.
خبر تازه‏اى که به وسیله گزارشگران مخفى لشکر اسلام دریافت شد و بسرعت در میان مسلمانان انعکاس یافت این بود که آنها گزارش دادند، که لشکر قریش با آن همه امکانات، سخت بیمناکند گویى خداوند لشکرى از وحشت در سرزمین قلب آنها فرو ریخته است.
فردا صبح لشکر کوچک اسلام با روحیه‏اى نیرومند در برابر دشمن صف کشیدند. قبلا پیامبر صلّى اللّه علیه و آله به آنها پیشنهاد صلح کرد تا عذر و بهانه‏اى باقى نماند.
بعضى از سران قریش نیز مایل بودند صلح کنند، ولى باز ابو جهل مانع شد.
سر انجام آتش جنگ شعله‏ور گردید «حمزه» عموى پیامبر صلّى اللّه علیه و آله و «على» علیه السّلام که جوانترین افراد لشکر بودند و جمعى دیگر از جنگجویان شجاع اسلام در جنگهاى تن به تن که سنّت آن روز بود، ضربات شدیدى بر پیکر حریفان خود زدند و آنها را از پاى درآوردند.
پیامبر صلّى اللّه علیه و آله دست به سوى آسمان برداشت و عرض کرد: یا ربّ ان تهلک هذه العصابة، لم تعبد: «اگر این گروه کشته شوند کسى تو را پرستش نخواهد کرد».
باد بشدت به سوى لشکر قریش مى‏وزید و مسلمانان پشت به باد به آنها حمله مى‏کردند.
در نتیجه هفتاد نفر از سپاه دشمن که ابو جهل در میان آنها بود، کشته شدند و در میان خاک و خون غلتیدند و 70 نفر به دست مسلمانان اسیر گشتند. ولى مسلمانان تعداد کمى کشته بیشتر نداشتند و به این ترتیب نخستین پیکار مسلحانه مسلمانان با دشمن نیرومندشان با پیروزى غیر منتظره‏اى پایان گرفت.
اکنون باز گردیم به تفسیر آیه:
در این آیه نخست اشاره به وعده پیروزى اجمالى خداوند در جریان جنگ بدر شده، و مى‏گوید: «به یاد بیاورید هنگامى را که خداوند به شما وعده داد که یکى از دو گروه (کاروان تجارى قریش یا لشکر آنها) در اختیار شما قرار خواهد گرفت» (وَ إِذْ یَعِدُکُمُ اللَّهُ إِحْدَى الطَّائِفَتَیْنِ أَنَّها لَکُمْ).
اما شما براى پرهیز از دردسرهاى جنگ و تلفات و ناراحتیهاى ناشى از آن «دوست مى‏داشتید کاروان در اختیارتان قرار بگیرد، نه لشکر قریش» (وَ تَوَدُّونَ أَنَّ غَیْرَ ذاتِ الشَّوْکَةِ تَکُونُ لَکُمْ).
یعنى، گروهى از شما روى حس راحت طلبى یا علاقه به منافع مادى، ترجیح مى‏دادند که با مال التجاره دشمن رو برو شوند، نه با سربازان مسلح، در حالى که پایان جنگ نشان داد، صلاح و مصلحت قطعى آنها در این بود که قدرت نظامى دشمن را درهم بکوبند، تا راه براى پیروزیهاى بزرگ آینده هموار گردد.
لذا به دنبال آن مى‏گوید: «خدا مى‏خواهد به این وسیله حق را با کلمات خود تثبیت کند (و آیین اسلام را تقویت نماید) و ریشه کافران را قطع کند» (وَ یُرِیدُ اللَّهُ أَنْ یُحِقَّ الْحَقَّ بِکَلِماتِهِ وَ یَقْطَعَ دابِرَ الْکافِرِینَ).
این تنها درسى براى مسلمان آن روز نبود، بلکه مسلمانان امروز نیز باید از این تعلیم آسمانى الهام بگیرند، هرگز به خاطر مشکلات و ناراحتیها و زحمات طاقت فرسا از برنامه‏هاى اصولى چشم نپوشند و به سراغ برنامه‏هاى غیر اصولى و ساده و کم زحمت نروند. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر کشاف
(إذ) منصوب بإضمار اذکر . و (أنها لکم ) بدل من إحدی الطائفتین . والطائفتان : العیر والنفیر . (غیر ذات الشوکة) العیر ، لانه لم یکن فیها إلا أربعون فارسا ، والشوکة کانت فی النفیر لعددهم وعدتهم : والشوکة : الحدة مستعارة من واحدة الشوک . ویقال : شوک القنا لشباها . ومنها قولهم : شائک السلاح ، أی تتمنون أن تکون لکم العیر ، لانها الطائفة التی لا حدة لها ولا شدة ، ولا تریدون الطائفة الاخری (أن یحق الحق ) أن یثبته ویعلیه (بکلماته ) بَیاته المنزلة فی محاربة ذات الشوکة ، وبما أمر الملائکة من نزولهم للنصرة ، وبما قضی من أسرهم وقتلهم وطرحهم فی قلیب بدر . والدابر الاخر : فاعل من دبر . إذا أدبر . ومنه دابرة الطائر . وقطع الدابر عبارة عن الاستئصال ، یعنی أنکم تریدون الفائدة العاجلة ، وسفساف الامور و أن لاتلقوا ما یرزؤکم فی أبدانکم وأحوالکم والله عز و جل یرید معالی الامور ، وما یرجع إلی عمارة الدین ، ونصرة الحق ، وعلو الکلمة ، والفوز فی الدارین . وشتان مابین المرادین . ولذلک اختار لکم الطائفة ذات الشوکة ، وکسر قوتهم بضعفکم ، وغلب کثرتهم بقلتکم ، وأعزکم وأذلهم ، وحصل لکم ما لاتعارض أدناه العیر وما فیها . وقری ء : بکلمته ، علی التوحید . [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  عبدالله عبداللهي - اثنی عشری
وَ إِذْ یَعِدُکُمُ اَللّٰهُ إِحْدَى اَلطّٰائِفَتَیْنِ :و به یاد بیاورید وقتى را که وعده فرمود حق تعالى شما را یکى از این دو طایفه نفیر یا عیر را که، أَنَّهٰا لَکُمْ :آن طایفه براى شما باشد، وَ تَوَدُّونَ أَنَّ غَیْرَ ذٰاتِ اَلشَّوْکَةِ :و شما دوست دارید آنکه غیر صاحبان سلاح و عد و عدد، تَکُونُ لَکُمْ :باشد براى شما، چه شنیده اید کاروان چهل سوار، و لکن لشکر کفار نهصد و پنجاه مردند، پس شما آسان تر را خواهید؛ لکن، وَ یُرِیدُ اَللّٰهُ :و ارادۀ فرموده خداوند متعال، أَنْ یُحِقَّ اَلْحَقَّ بِکَلِمٰاتِهِ :اینکه ثابت و مستقر گرداند حق را به آیات خود که در باب محاربۀ ذات الشوکه فرستاده و یا به کلمات ازلى که در باب قتل و اسر آنها در لوح ثبت فرموده: وَ لَقَدْ سَبَقَتْ کَلِمَتُنٰا لِعِبٰادِنَا اَلْمُرْسَلِینَ إِنَّهُمْ لَهُمُ اَلْمَنْصُورُونَ وَ إِنَّ جُنْدَنٰا لَهُمُ اَلْغٰالِبُونَ ؛ و قوله: لِیُظْهِرَهُ عَلَى اَلدِّینِ کُلِّهِ وَ لَوْ کَرِهَ اَلْمُشْرِکُونَ ،یا به وعده هاى فتح و ظفر که پیغمبر خود را وعده فرموده، یا مراد به آیات، امر الهى است به امداد ملائکه مر مؤمنین را، یعنى مشیت الهى تعلق گرفته که دین اسلام را ثابت و قائم گرداند به امداد ملائکه مؤمنین در محاربۀ مشرکین

وَ یَقْطَعَ دٰابِرَ اَلْکٰافِرِینَ :و قطع فرماید دنباله و بنیاد کفار را و مستأصل نماید معاندان را حاصل آنکه شما مى خواهید همیشه مستغرق نعم و آلاى سبحانى باشید و هیچ مکروهى به شما نرسد، لکن خداى تعالى مى خواهد به سبب مکاره واردۀ بر شما در جهاد، اعلاى دین اسلام فرماید بر سایر ادیان [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » انوار درخشان در تفسیر قرآن
وَ إِذْ یَعِدُکُمُ اَللّٰهُ إِحْدَى اَلطّٰائِفَتَیْنِ أَنَّهٰا لَکُمْ : مراد از طائفین غیر یعنى قافله مال التجاره است و دیگر نفیر یعنى لشکر مجهز و مصلح که از مکه براى دفاع از مال التجاره آمده بودند و جمله اذکر که عامل اذ ظرف زمان است در تقدیر گرفته شده

و آیه خطاب به مسلمانان نموده که در مقام سپاس از این نعمت برآئید و به منظور نشر کلمۀ توحید و گسترش دین اسلام در جهان که پرچم توحید را باهتزاز درآورد آفریدگار امر فرمود: که مسلمانان آماده جنگ و مبارزه با یکى از دودو گروه بت پرستان شوند و از آنچه که پروردگار امر فرموده اظهار کراهت ننموده و پیوسته از دستورات رسول گرامى صلّى اللّه علیه و آله و سلّم پیروى نمایند

أَنَّهٰا لَکُمْ : مسلمانان هریک از دو جبهه جنگ را برگزینند پروردگار فتح و پیروزى را نصیب آنان خواهد فرمود

وَ تَوَدُّونَ أَنَّ غَیْرَ ذٰاتِ اَلشَّوْکَةِ تَکُونُ لَکُمْ : ذات الشوکة به معناى نیرومند و کنایه از لشکر مجهز و مسلح براى دفاع است که جنگ و مبارزه با نیروهاى آنان بسیار دشوار و خطرناک است و مراد از غیر ذات الشوکة که ضد آن گروهى که براى جنگ مجهز و آماده نباشند و کنایه از ابو سفیان بن حرب و چند تن از قریش که همراه مال التجاره بوده و رهسپار مکه بودند

آیه مبنى بر توبیخ است که مسلمانان فقط به جنگ و مبارزه با ابو سفیان و چند تن از قریش تمایل داشتند، بگمان این که فقط در این جبهه پیروز مى شوند و بسهولت مى توانند بر آنان غلبه یابند و غنائم بسیارى بدست آورند ولى سخت در اشتباهند

وَ یُرِیدُ اَللّٰهُ أَنْ یُحِقَّ اَلْحَقَّ بِکَلِمٰاتِهِ : جملۀ قال و صفت فعل پروردگار است، برحسب نظام تدبیر و سوق جامعه بشر بسوى خداشناسى و فضیلت مشیت ساحت آفریدگار بدان تعلق یافته است که به وسیله قیام و نهضت رسول گرامى اسلام و همرهى مسلمانان کلمۀ توحید و ارکان دین اسلام در جهان انتشار یابد و مکتب عالى قرآن بنا گذارده شود و پرچم خداپرستى در اقطار جهان برافراشته و باهتزاز درآید همچنان که به پیامبران گذشته نیز وعده فرمود و آنان را در دعوت بحق پشتیبانى فرموده تا اندازه اى صیت خداپرستى در عالم طنین انداخته است اینک هنگام بناگذارى مرتبه عالى و مکتب نهائى است که براى همیشه دین اسلام بناگذارى شود و برنامه مکتب قرآن در جهان فرمانروا گردد بدین جهت مسلمانان به جنگ و مبارزه با هریک از دو طائفه قریش عزیمت نمایند پروردگار فتح و پیروزى را نصیب آنان خواهد فرمود

زیرا این جنگ نخستین نهضت و قیام رسول گرامى اسلام و مسلمانان علیه دنیاى کفر و شرک است و صحنه اى است که درخشندگى و فرمانروائى دین اسلام را در جهان ارائه مى دهد

بر این اساس ساحت پروردگار باین نهضت توجه خاصى دارد و آن را احقاق و فرمانروائى حق و اظهار حقیقت و کلمه الهى معرفى نموده زیرا محصول مساعى پیامبران همانا تأسیس دین اسلام و اجراى برنامۀ مکتب قرآن در جهان است

و مفاد آیۀ (وَ یُرِیدُ اَللّٰهُ أَنْ یُحِقَّ اَلْحَقَّ بِکَلِمٰاتِهِ ) آنست که مشیت آفریدگار بدان تعلق یافته است که به وسیله نهضت رسول گرامى اسلام صلّى اللّه علیه و آله کلمه توحید و دعوت قرآن براى همیشه در جهان انتشار بیابد و برنامه آن بر جهانیان فرمانروا گردد و ارادۀ پروردگار عبارت از ظهور خواسته و تحقق مراد در نظام خارج است و با نهضت پیامبر اسلام صلّى اللّه علیه و آله و سلّم خواسته آفریدگار بموقع اجرا گذارده شد و در آن نهضت کلمات یعنى پیش آمدهاى خارق عادت رخ داده و نیروهاى غیبى به کار رفته و در آیات کریمۀ آینده به آنها اشاره مى شود وَ یَقْطَعَ دٰابِرَ اَلْکٰافِرِینَ : و نیز در اثر نهضت رسول گرامى اسلام و مبارزه با دنیاى شرک آثار و تبعات نکبت بار بت پرستى از صفحه گیتى محو و نابود گردد و در جهان براى سلسله بشر جز خداپرستى شعارى نباشد [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر عاملی
«إِذْ یَعِدُکُمُ اَللّٰهُ إِحْدَى اَلطّٰائِفَتَیْنِ » 7 مجمع: یعنى به خاطر بیارید و شکر خدا کنید که او به شما وعده کرد یکى از دو دسته به چنگ شما خواهد آمد: یا کاروان و مال التّجاره و یا بزرگان قریش که براى دفاع از آن آمده اند کشته و اسیر شما مى شوند «وَ تَوَدُّونَ أَنَّ غَیْرَ ذٰاتِ اَلشَّوْکَةِ تَکُونُ لَکُمْ » 7 طبرى: ابن عبّاس گفت: چون مردم مکّه خبردار شدند که پیغمبر آهنگ کاروان آنها کرده است شتاب کردند تا قافله از دسترس مسلمین دور شد، آنگاه پیغمبر با مسلمانان به سوى آنها حرکت کرد ولى مسلمانان دوست نداشتند که به طرف آنها بروند و مى خواستند به کاروان برسند و مقصود از این آیه شرح این حال مسلمین است که چون اعراب قریش شوکت و قدرت داشتند، ولى در کاروان شوکتى نبود، مسلمانان دوست داشتند با کاروان که شوکت ندارد روبه رو شوند

کشف نوشته است: پیر طریقت گفت: من چه دانستم که مادر شادى رنج است و زیر یک ناکامى هزار گنج است ؟ من چه دانستم که زندگى در مردگى و مراد همه در بى مرادى است ؟ زندگى زندگى دل است و مردگى مردگى نفس تا در خود بنمیرى به حقّ زنده نگردى: نکند عشق نفس زنده قبول نکند باز موش مرده شکار
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر مخزن العرفان در علوم قرآن
یُجٰادِلُونَکَ فِی اَلْحَقِّ بَعْدَ مٰا تَبَیَّنَ کَأَنَّمٰا یُسٰاقُونَ إِلَى اَلْمَوْتِ وَ هُمْ یَنْظُرُونَ الى قوله تعالى: تَکُونُ لَکُمْ چون ترجمه آیات شده و نیز واضح است محتاج بتوضیح نیست

و خلاصه آیات این است که خداى متعال خبر مى دهد که جماعتى از مؤمنین از رفتن تو به جنگ بدر و طرف شدن با قشون مشرکین قریش کراهت داشتند و با تو مجادله مى کنند در حق یعنى در اختیار حق که جهاد است و کراهت آنها بقدرى است که گویا آنان را بسوى مرگ مى کشانند و کراهت مؤمنین پس ازآنکه حق بر آنها واضح گردیده براى قلّت عددشان و کمى مهمّات جنگى بوده زیراکه تمام لشگریان اسلام سیصد و پنج نفر بودند هفتاد شتر و دو اسب و شش زره و هفت شمشیر داشتند،و نیز هرکسى از مرگ و کشته شدن هراسان است و راحت مى طلبد،و لشکر قریش نهصد و پنجاه مرد بودند و عادة سیصد و پنج نفر بدون وسائل جنگى در مقابل نهصد و پنجاه نفر مقاومت نتوانند نمود این بود علّت کراهت مؤمنین از رفتن به جنگ بدر

وَ یُرِیدُ اَللّٰهُ أَنْ یُحِقَّ اَلْحَقَّ بِکَلِمٰاتِهِ وَ یَقْطَعَ دٰابِرَ اَلْکٰافِرِینَ ، لِیُحِقَّ اَلْحَقَّ وَ یُبْطِلَ اَلْبٰاطِلَ وَ لَوْ کَرِهَ اَلْمُجْرِمُونَ (وَ یُرِیدُ اَللّٰهُ ) در موضع حال است مشعر بر اینکه مؤمنین براى قلّت عددشان و کمى بضاعتشان از رفتن به جنگ بدر کاره بودند درحالى که خدا مى خواست حق و حقیقت اسلام را بکلمات خود محقق و ثابت گرداند و دنباله کافرین را قطع کند [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر کاشف
وَ إِذْ یَعِدُکُمُ اَللّٰهُ إِحْدَى اَلطّٰائِفَتَیْنِ ؛ خداوند شما را به یکى از دو چیز وعده داده است: یا پیروزى بر قریش در جنگ و رها کردن کاروان و یا کاروان و رها کردن پیروزى وَ تَوَدُّونَ أَنَّ غَیْرَ ذٰاتِ اَلشَّوْکَةِ تَکُونُ لَکُمْ ؛ مقصود از «غَیْرَ ذٰاتِ اَلشَّوْکَةِ » کاروان و اموال آن است آنها آن را بر جنگ و جهاد در راه خدا ترجیح دادند؛ لکن خداوند صلاح آنان و اسلام را اراده کرد و شرک و ستم را سرکوب نمود وَ یُرِیدُ اَللّٰهُ أَنْ یُحِقَّ اَلْحَقَّ بِکَلِمٰاتِهِ وَ یَقْطَعَ دٰابِرَ اَلْکٰافِرِینَ مراد از «حق» در اینجا پیروزى مسلمانان بر مشرکان است و مراد از «کلماته » ،وعدۀ خداوند به اینکه یکى از دو گروه از آن مسلمانان باشد معناى آیه این است: شما اى مسلمان ها! متاعى را که از بین رفتنى است خواستید، درحالى که خدا خواست تا شما را بر سران قریش، که دشمنان خدا و دشمنان شما هستند، پیروز گرداند و آنها را با دست شما به هلاکت برساند و نیز کافران را ریشه کن کند و وعدۀ پیروزى را که به شما داده بود تحقق بخشد پس کدام یک از این دو براى شما بهتر است: عزّت و کرامت، یا شتران و بارهاى آنها؟ [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.