● معنای کلمه «استغاثه»
«استغاثه» به معناى درخواست یارى است، هم چنان که در جاى دیگر مىفرماید: «فَاسْتَغاثَهُ الَّذِی مِنْ شِیعَتِهِ عَلَى الَّذِی مِنْ عَدُوِّهِ» (قصص/15).
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج9، ص: 22 |
قالب : لغوی |
موضوع اصلی : بدون موضوع |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● معنای کلمه «مردفین»
«مردفین» از ماده «ارداف» است و ارداف به معناى این است که شخص سواره کسى را ردیف (ترک) خود سوار کند، و «ردف»- بطورى که راغب (مفردات راغب ماده «ردف») گفته است به معناى تابع است «و ردف المرأة» به معناى سرین و کفل زن است و ترادف به معناى این است که دو چیز و یا دو کس یکدیگر را متعاقب کنند، و «رادف» به معناى متاخر است، و «مردف» آن کس است که جلو سوار شده و کسى را پشت سر خود سوار کند.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج9، ص: 22 |
قالب : لغوی |
موضوع اصلی : بدون موضوع |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● نزول ملائکه در جنگ بدر
آیه مورد بحث با آیه «وَ لَقَدْ نَصَرَکُمُ اللَّهُ بِبَدْرٍ وَ أَنْتُمْ أَذِلَّةٌ فَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ، إِذْ تَقُولُ لِلْمُؤْمِنِینَ أَ لَنْ یَکْفِیَکُمْ أَنْ یُمِدَّکُمْ رَبُّکُمْ بِثَلاثَةِ آلافٍ مِنَ الْمَلائِکَةِ مُنْزَلِینَ، بَلى إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا وَ یَأْتُوکُمْ مِنْ فَوْرِهِمْ هذا یُمْدِدْکُمْ رَبُّکُمْ بِخَمْسَةِ آلافٍ مِنَ الْمَلائِکَةِ مُسَوِّمِینَ، وَ ما جَعَلَهُ اللَّهُ إِلَّا بُشْرى لَکُمْ وَ لِتَطْمَئِنَّ قُلُوبُکُمْ بِهِ وَ مَا النَّصْرُ إِلَّا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ الْعَزِیزِ الْحَکِیمِ» (آل عمران/123-126) که آن نیز اشاره به همین داستان مىکند سازگار است.
چون تطبیق آیات این سوره با آیات سوره «آل عمران» این معنا را افاده مىکند که منظور از نزول هزار ملائکه ردیف شده نزول هزار نفر از ملائکه است، که عده دیگرى را در پى دارند، بنا بر این هزار ملائکه ردیف شده با سه هزار ملائکه نازل شده منطبق مىشود.
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : به همین بیان فساد این کلام ظاهر مىگردد که گفتهاند: «منظور از مردف بودن ملائکه این است که هزار نفر از ملائکه در پى هزار نفر دیگر باشد، چون اگر اینطور معنا کنیم لازمهاش این مىشود که با هر یک نفر از ایشان یک نفر ردیف باشد و در نتیجه عده ملائکه دو هزار نفر باشد.
و همچنین فساد اینکه گفتهاند: مراد از مردف بودن ملائکه این است که دنبال هم نازل شده باشند، و نیز اینکه گفتهاند: مراد آمدن ایشان از پى مسلمین است، و در حقیقت مردف به معناى رادف است.
و همچنین اینکه بعضى دیگر گفتهاند: مراد این است که ملائکه مسلمین را ردیف خود قرار دادهاند، یعنى در پیش روى مسلمین قرار گرفتند، تا در دلهاى کفار ایجاد رعب و وحشت بکنند.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج9، ص: 22 و 23 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : داستان قوم پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● نصرت الهی در جنگ بدر
در مجمع البیان از ابن عباس نقل کرده که گفته است: در روز بدر بعد از آنکه هر دو لشکر روبرو شده و صفآرایى کردند و آماده جنگ شدند ابو جهل گفت: بار الها! هر کدام از ما دو فریق سزاوارتر به نصرتیم آن فریق را نصرت ده، مسلمین هم استغاثه کردند و در نتیجه ملائکه فرود آمدند و آیه «إِذْ تَسْتَغِیثُونَ رَبَّکُمْ ... » نازل شد.
و بعضى گفتهاند: رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) وقتى کثرت نفرات مشرکین و کمى نفرات مسلمین را بدید رو به قبله کرد و گفت: بارالها! وفا کن به آنچه مرا وعده دادى، پروردگارا! اگر این گروه (اصحاب من) را به دست این دشمنان هلاک سازى دیگر در روى زمین عبادت نمىشوى، رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) هم چنان خداى خود را مىخواند و دستها را رو به آسمان بلند کرد تا حدى که ردایش از شانهاش افتاد، در این موقع بود که خداوند آیه «إِذْ تَسْتَغِیثُونَ رَبَّکُمْ» را نازل کرد، صاحبان این قول گفتار خود را به عمر بن خطاب و سدى و ابى صالح نسبت دادهاند، و از حضرت ابى جعفر (علیه السّلام) نیز روایت شده است.
صاحب مجمع البیان (ج 3- 4 ص 525) سپس اضافه کرده که: وقتى عصر شد، و رفته رفته تاریکى شب رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) و یارانش را فرا گرفت، خداوند خواب را بر یاران او مسلط کرد، و همه به حالت چرت درآمدند، و چون زمینى که ایشان در آنجا اطراق کرده بودند ریگزار بود، و قدمهایشان مىلغزید (و از این ناحیه ناراحت بودند)، خداوند باران را برایشان نرم نرم نازل کرد تا زمین نمناک و سفت گردید، و قدمها استوار گشت، و همین باران در ناحیه لشکرگاه قریش مانند دهانه مشک مىریخت، علاوه بر این خداوند دلهاى کفار را پر از وحشت نمود، هم چنان که فرموده: «سَأُلْقِی فِی قُلُوبِ الَّذِینَ کَفَرُوا الرُّعْبَ».
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : علامه طباطبایی: لفظ «إِذْ تَسْتَغِیثُونَ رَبَّکُمْ» با نازل شدن آن در روز بدر و در پى استغاثه مسلمین سازگار نیست، بلکه سیاق آیه دلالت مىکند بر اینکه با آیه «یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْأَنْفالِ» و آیات بعد از آن نازل شده، و این آیات دلالت دارد بر یک حکایتى که قبلا رخ داده است، و خداوند در آن داستان بر مسلمین منت نهاده که آیات نصرت را برایشان فرو فرستاده و نعمتهایى به ایشان ارزانى داشته است، و این نعمتها را به رخ ایشان مىکشد تا شکرش را به جا آورده، و در اوامر و نواهیش اطاعتش کنند.
و بعید نیست اینکه در روایت مجمع البیان نزول آیه را بعد از استغاثه مسلمین در روز بدر دانسته، از باب انطباق مضمون آیه با واقعه بدر باشد (نه اینکه آیه در بدر نازل شده باشد) و این قبیل از مضمونها در روایات مربوط به شان نزول آیات زیاد است.
و در تفسیر برهان (ج 2 ص 69) از ابن شهرآشوب روایت کرده که رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) در عریش فرمود: بارالها! اگر تو امروز این گروه (مسلمین) را هلاک کنى بعد از این روز، دیگر پرستش نخواهى شد، در این موقع بود که آیه «إِذْ تَسْتَغِیثُونَ» نازل گردید، رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) بیرون آمد در حالى که مىفرمود: بزودى جمع مشرکین شکست خورده و پا به فرار مىگذارند، خداوند هم او را با پنج هزار ملک سواره کمک نمود و عدد ایشان را در چشم مشرکین بسیار وانمود کرد، و در عوض عدد مشرکین را در نظر مسلمین اندک جلوه داد، و این آیه نازل شد: «وَ هُمْ بِالْعُدْوَةِ الْقُصْوى»، آنان در دورترین نقطه مرتفع وادى و پشت ریگزارى وسیع قرار گرفته بودند و رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) در نقطه مرتفع نزدیک یک چاه قرار داشت.
علامه طباطبایی: در این روایت نیز همان حرفى است که در روایت قبل گفتیم.
و در مجمع البیان (ج 4 ص 521 ط تهران) مىگوید: بلخى از حسن نقل کرده که گفته است آیه «وَ إِذْ یَعِدُکُمُ اللَّهُ ... » قبل از آیه «کَما أَخْرَجَکَ رَبُّکَ مِنْ بَیْتِکَ بِالْحَقِّ» نازل شده و لیکن در تنظیم قرآن بعد از آن نوشته شده است.
علامه طباطبایی: تقدم مدلول یک آیه بر مدلول آن دیگرى از نظر وقوع در خارج ملازم این نیست که جلوتر هم نازل شده باشد، و از سیاق آیه هیچ دلیلى بر گفتار حسن نمىتوان یافت.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج9، ص: 25- 27 |
قالب : روایی |
موضوع اصلی : داستان قوم پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● درسهاى آموزنده در میدان بدر -
رضا رضائي
«مُردف» از «اِرداف»، به معناى ردیف و پشت سر هم قرار گرفتن است، یعنى نزول فرشتگان امدادگر پیاپى ادامهدار است. در آیه 124 سورهى آلعمران، از سه هزار فرشتهى یارى کننده یاد شده «ثلاثةآلاف» و در آیهى پس از آن، سخن از پنج هزار فرشتهى نشاندار است. این اختلاف رقمها شاید به میزان مقاومت آنان بوده است. یعنى هر چه مقاومت مسلمانان بیشتر مىشد، امداد غیبى خداوند نیز بیشتر مىشد. بنابراین «مردفین» یعنى این هزار فرشته، فرشتگان دیگرى را در پى دارند. با توجّه به آیهى بعد، فرشتگان تنها براى دلگرمى و تقویت روحیّهى مؤمنان نازل شدند و وارد جنگ و نبرد با دشمن نشدند و گرنه دیگر فضیلتى براى مجاهدان بدر نمىبود، علاوه بر آنکه نحوهى کشتهشدن هریک از کفّار و اسامى قاتلان آنان نیز در تاریخ آمده است. <430> در جنگ بدر، تعداد مسلمانان یک سوّم کفّار و ساز و برگ نظامى آنان هم بسیار اندک بود، و به فرموده حضرت على علیه السلام، تنها سوارهى آنان مقداد بود، <431> همچنین آنان آمادگى روحى هم براى جنگ نداشتند. هنگامى که جمعیّت کفّار و تجهیزات آنان را دیدند، وحشتزده و مضطرب شدند و به خدا پناه آوردند، پیامبراکرم صلى الله علیه وآله نیز دست به دعا برداشت و فرمود: «الّلهم انجز لى ما وعدتنى، الّلهم ان تهلک هذه العصابة لا تُعبَد فى الارض» <432> خدایا! آنچه را وعده دادهاى محقّقساز، خدایا! اگر این گروه مسلمانان کشته شوند، پرستش تو از زمین برچیده مىشود. خداوند نیز با سرازیر نمودن امدادهاى غیبى خود، دعاى آنان را مستجاب کرد و آنان با دلگرمى به مبارزه پرداختند تا سرانجام پیروز شدند. به دستور پیامبر صلى الله علیه وآله، تمام کشتهشدگان کفّار را درون چاهى ریختند و آنگاه حضرت بر سر چاه آمده و تک تک آنان را به اسم صدا زده و فرمودند:آیا شما وعدهى پروردگارتان را حقّ یافتید؟! شما بد مردمانى بودید، زیرا پیامبرتان را تکذیب کردید و مرا از خانه و کاشانهام بیرون نمودید و با من به جنگ پرداختید، امّا دیگران مرا تصدیق کرده و در میان خود جاى دادند و به یارىام پرداختند! اصحاب گفتند: مگر آنان مىشنوند؟ حضرت فرمود: شما شنواتر از آنان نیستید، ولى آنان نمىتوانند جواب بدهند. آنگاه روبه جسد ابوجهل کرد و فرمود: این از فرعون گستاختر بود، زیرا فرعون هنگامى که عذاب آمد و هلاکت را قطعى دید، موحّد شد، امّا او تا آخرین لحظات دست از بتها برنداشت. <433> 1- نعمتها و امدادهاى الهى در روزهاى سخت را فراموش نکنیم، چرا که یاد نعمتهاى الهى، روحیّهى شکر و شجاعت را در انسان بالا مىبرد. «اذ» 2- خداوند، بدون دعا هم مىتواند عطا کند، ولى دعا، یک راه تربیت الهى است. «اذ تستغیثون ربّکم» 3- دعا در کنار حضور در جبهه مؤثّر است و دعاى رزمندگان مستجاب مىشود. «تستغیثون... فاستجاب» 4- دعا، کلید استجابت است. «تستغیثون... فاستجاب» 5 - فرشتگان، در زندگى انسانها تأثیرگذار و مؤثّرند. «ممدّکم بألف من الملائکة» 6- امدادهاى غیبى وقتى تحقّق پیدا مىکند که آنچه را خداوند در ظاهر به ما داده است، به کار گرفته باشیم. «ممدّکم» 7- در حرکتهاى رزمى و نظامى و صحنههاى نبرد، نظم و انضباط لازم، و از عوامل زمینهساز پیروزى است. «انّى ممدّکم بألف من الملائکة مردفین»
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : جنگ- غزوه |
گوینده : رضا رضائی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● بابت کمک -
زهرا قرباني پشت مشهدي
در سوره انفال آیه 9 همه اینها را توضیح می دهد، ملائکه نشان دار به کمک اینها می آیند. ببینید در کنار پیغمبر چه نگاهی وجود داشته که رزمند ها در آن لحظه به پیامبر تحمیل می کردند یا فشار می آوردند که ملائکه به کمک ما بیایند. این رزمندگانی که در کنار پیامبر عظیم الشأن اسلام حضور داشتند؛
1- پیروزی می خواستند که اصلاً آسیب ببینند 2- غنائم جمع کنند
3- دیگران به جای اینها بجنگند و توفیق پیدا کنند و اینها استفاده دنیایی ببرند.
که بعد پیامبر(ص) می فرمایند حالا شما از جنگ برگشتید مرحبا به شما که در جهاد اصغر حضور پیدا کردید الان باید بروید و جهاد اکبر را انجام دهید چون همه اینها خودستانی نکردند و هنوز در مسیر خودستایی هستند.
ما، در کنار پیغمبر بودیم، برای اسلام جنگیدیم و امتیاز می خواهیم. و ما این حادثه را در جنگ صفین شاهد هستیم، کسانی که در کنار امیرالمومنین (ع) بودند، شما در فیلم دیدید و در تاریخ هم هست من چند مورد را عرض می کنم که از این تطبیق که ما داریم انجام می دهیم، سریع بگذریم. در آن شرایطی که اوج پیروزی علی (ع) است، مالک اشتر در نزدیکی سرکرده فتنه قرار گرفته و با یک حرکت و یک هجوم کوچک می خواهد، معاویه را از سلطنت بیندازد.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تبیان |
قالب : تاریخی |
موضوع اصلی : داستان مباهله |
گوینده : زهرا قربانی پشت مشهدی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● توکل بر خداوند در همه ی شرایط -
اويس خادم لو
اگر توکل بر خدا داشته باشی و ایمان قوی داشته باشی خداوند هم امدادهای غیبی خود را به نماش می گذارد و می بینی که چطور اندکی بر کثیری پیروز می شوند.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : |
قالب : اخلاقی |
موضوع اصلی : مومنین |
گوینده : اویس خادم لو |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● کمک خواستن از خداوند -
عصمت زارع بيدکي
درسهاى آموزنده در میدان بدر: نخست به یارى فرشتگان اشاره کرده، مىگوید: «به خاطر بیاورید زمانى را که (از شدت وحشت و اضطراب که از کثرت نفرات دشمن و فزونى تجهیزات جنگى آنها براى شما پیش آمده بود) به خدا پناه بردید و دست حاجت به سوى او دراز کردید و از وى تقاضاى کمک نمودید» (إِذْ تَسْتَغِیثُونَ رَبَّکُمْ).
در پارهاى از روایات آمده که پیامبر صلّى اللّه علیه و آله نیز با مسلمانها در استغاثه و یارى طلبیدن از خداوند هم صدا بود، دست خود را به سوى آسمان بلند کرده بود و عرضه مىداشت: اللّهمّ انجزلى ما وعدتنى، اللّهمّ ان تهلک هذه العصابة لا تعبد فى الارض: «خداوندا! وعدهاى را که به من دادهاى تحقق بخش، پروردگارا! اگر این گروه مؤمنان نابود شوند پرستش تو از زمین برچیده خواهد شد» و آن قدر پیامبر صلّى اللّه علیه و آله به این استغاثه و دعا ادامه داد که عبا از دوشش بر زمین افتاد.
در این هنگام «خداوند تقاضاى شما را پذیرفت و فرمود: من شما را با یک هزار نفر از فرشتگان که پشت سر هم فرود مىآیند، کمک و یارى مىکنم» (فَاسْتَجابَ لَکُمْ أَنِّی مُمِدُّکُمْ بِأَلْفٍ مِنَ الْمَلائِکَةِ مُرْدِفِینَ).
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : امداد الهی |
گوینده : عصمت زارع بیدکی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.