1 - تلاش براى تزکیه نفس و درست کارى، مایه ارجمندى انسان و شایستگى او براى احترام افزون تر
و مایدریک لعلّه یزّکّى
«زکاة» در معانى «صلاح»، «پاکیزگى»، «نمو»، «برکت» و «مدح» استعمال شده است (لسان العرب). در این آیه ـ به قرینه مقام ـ مراد صلاح (درست کارى) و پاکسازى درون است.
2 - احتمال علاقه مندى افراد به تزکیه نفس، کافى در لزوم احترام آنان و استقبال از حضورشان در مجالس وعظ و ارشاد
و مایدریک لعلّه یزّکّى
کلمه «لعلّ»، بر رجا و امیدوارى دلالت دارد و جمله «لعلّه یزّکّى» امید به وجود تزکیه را در لزوم پذیرش مستمعان کافى مى داند.
3 - آگاهى از صالح یا ناصالح بودن افراد، براى همگان مقدور نیست.
و مایدریک
«ما» براى استفهام است و جمله «مایدریک...» (چه چیز تو را آگاه مى سازد)، نشانگر بسته بودن راه آگاهى براى مخاطب است.
4 - اندام ناقص، مانع تزکیه نفس و پیدایش صلاح و درست کارى در افراد نیست.
أن جاءه الأعمى . و مایدریک لعلّه یزّکّى
5 - اعتراض کننده به حضور ابن ام مکتوم در مجلس پیامبر(ص)، فردى ناآشنا به صفات نفسانى او و ناتوان از شناخت صالحان
أن جاءه الأعمى . و مایدریک لعلّه یزّکّى
6 - مبلغان، نباید با ارزیابى هاى ظاهربینانه و مشاهده ناتوانى هاى جسمى افراد، از ارشاد آنان دریغ ورزند.
أن جاءه الأعمى . و مایدریک لعلّه یزّکّى
عبارت «فأنت له تصدّى» ـ در آیات بعد ـ حاکى از آن است که فرد اعتراض کننده به ابن ام مکتوم، به وعظ و ارشاد دیگران پرداخته و از اختصاص دادن آن فرصت به وى، دریغ کرده بود.
7 - مداومت بر تصفیه درون و پاکسازى باطن، مؤثر و سودمند در بهره گیرى از مجالس پند و اندرز
أن جاءه الأعمى . و مایدریک لعلّه یزّکّى
فعل مضارع «یزّکّى» ـ نظیر هر مضارع دیگرى که از حالت هاى شخص خبر دهد ـ بر استمرار دلالت دارد.
[ نظرات / امتیازها ]