توضیح : در میان مفسران گفتگوى بسیار است و تفسیرهاى فراوانى براى آن گفته اند از جمله :
1 - ((صلب )) اشاره به خود مردان و ((ترائب )) اشاره به زنان است چرا که مردان مظهر صلابت ، و زنان مظهر لطافت و زینتند، بنابراین آیه اشاره به ترکیب نطفه انسان از نطفه مرد و زن مى کند در اصطلاح امروز ((اسپر)) و ((اوول )) نامیده مى شود.
2 - ((صلب )) اشاره به پشت مرد، و ((ترائب )) اشاره به سینه و قسمتهاى جلو بدن او است ، بنابراین منظور نطفه مرد است که از قسمتهاى درون شکم که در میان پشت و قسمت جلو قرار دارد خارج مى شود.
3 - منظور خروج جنین است از رحم زن که میان پشت و قسمتهاى جلو بدن او قرار گرفته است .
4 - بعضى گفته اند این آیه اشاره به یک نکته دقیق علمى است که اکتشافات
اخیر از روى آن پرده برداشته و در عصر نزول قرآن مسلما از همه پنهان بود، و آن اینکه : نطفه از ((بیضه )) مرد و ((تخمدان )) زن گرفته مى شود، و مطالعات دانشمندان جنینشناسى نشان مى دهد که این دو در ابتداى امر که در جنین ظاهر مى شوند در مجاورت کلیه ها قرار دارد، و تقریبا مقابل وسط ستون فقرات در میان صلب (پشت ) و ترائب (پایین ترین دنده هاى انسان ) قرار گرفته ، سپس با گذشت زمان و نمو این دو عضو تدریجا از آن محل پایین مى آیند، و هر کدام در موضع فعلى خود جاى مى گیرد، و از آنجا که پیدایش انسان از ترکیب نطفه زن و مرد است ، و محل اصلى این دو در آغاز در میان ((صلب )) و ((ترائب )) قرار دارد، قرآن چنین تعبیرى را انتخاب کرده ، تعبیرى که در آن روز براى هیچکس شناخته شده نبود، و علم جنین شناسى جدید پرده از روى آن برداشته است .
به تعبیر روشن تر بیضه مرد و تخمدان زن در آغاز پیدایش یعنى در آن هنگام که مرد و زن خود در عالم جنین بودند در پشت آنها قرار داشت تقریبا محاذى وسط ستون فقرات بود، به طورى که مى توان گفت دستگاه نطفه ساز مرد و دستگاه نطفه ساز زن هر دو بین صلب و ترائب بودند، ولى تدریجا که خلقت مرد و زن در شکم مادر کامل مى شود از آنجا جدا شده و تدریجا به پایین مى آیند، به طورى که هنگام تولد بیضه مرد به خارج از شکم و در کنار آلت تناسلى قرار مى گیرد، و تخمدان زن در مجاورت رحم .
ولى اشکال مهم این تفسیر این است که قرآن مى گوید آن آب جهنده از میان صلب و ترائب خارج مى شود، یعنى به هنگام خروج آب ازاین دو مى گذرد، در حالى که طبق این تفسیر در حال خروج آب نطفه چنین نیست ، بلکه دستگاه نطفه ساز در آن موقعى که خود در شکم مادر بود میان صلب
و ترائب قرار داشت ، از این گذشته تفسیر ترائب به آخرین دنده پایین خود خالى از بحث و گفتگو نیست .
5 - منظور از این جمله این است که منى در حقیقت از تمام اجزاى بدن انسان گرفته مى شود، و لذا به هنگام خروج تواءم با هیجان کلى بدن ، و بعد از آن همراه با سستى تمام بدن است ، بنابراین ((صلب )) و ((ترائب )) اشاره به تمام پشت و تمام پیش روى انسان مى باشد.
6 - بعضى نیز گفته اند عمده ترین عامل پیدایش منى ((نخاع شوکى )) است که در پشت مرد و سپس قلب و کبد است که یکى زیر استخوانهاى سینه و دیگرى در میان این دو قرار دارد، و همین سبب شده که تعبیر ما بین صلب و ترائب براى آن انتخاب گردد.
ولى قبل از هر چیز باید به این نکته مهم براى حل مشکل توجه داشت که در آیات فوق تنها سخن از نطفه مرد در میان است ، زیرا تعبیر به ((ماء دافق )) (آب جهنده ) درباره نطفه مرد صادق است نه زن ، و همان است که ضمیر ((یخرج )) در آیه بعد به آن باز مى گردد، و مى گوید: ((این آب جهنده از میان صلب و ترائب بیرون مى آید)).
روى این حساب شرکت دادن زن در این بحث قرآنى مناسب به نظر نمى رسد، بلکه مناسبترین تعبیر همان است که گفته شود قرآن به یکى از دو جزء اصلى نطفه که همان نطفه مرد است ، و براى همه محسوس مى باشد، اشاره کرده ، و منظور از ((صلب )) و ((ترائب )) قسمت پشت و پیش روى انسان است ، چرا که آب نطفه مرد از میان این دو خارج مى شود.
این تفسیرى است روشن و خالى از هرگونه پیچیدگى و هماهنگ با آنچه در کتب لغت در معنى این دو واژه آمده است ، در عین حال ممکن است حقیقت مهمترى در این آیه نیز نهفته باشد که در حد علم امروز براى ما کشف نشده و اکتشافات دانشمندان در آینده پرده از روى آن برخواهد داشت .
[ بستن توضیحات ]