● نيره تقي زاده فايند -
تفسیر راهنما
9) - پیامبر(ص)، مأمور موعظه و زنده نگه داشتن تعالیم الهى در اذهان مردم
فذکّر
«تذکیر» (مصدر «ذکّر») به معناى موعظه کردن است (قاموس)، ذکر و حفظ به یک معنا است; جز این که حفظ به فراگیرى نظر دارد و ذکر به حضور در ذهن. (مفردات)
2 - فراگرفتن قرآن و حفظ آن و دارا بودن تسهیلات خدا دادى، پیامبر(ص) را از شرایط لازم براى ارشاد مردم برخوردار ساخته بود.
سنقرئک فلاتنسى ... و نیسّرک للیسرى . فذکّر
حرف «فاء»، فرمان ارشاد و تذکر را بر آیات پیشین تفریع کرده است. در آن آیات، از توانمندى پیامبر(ص) بر قرائت، حفظ و پى گیرى آسان تعالیم قرآن سخن به میان آمده بود. بنابراین وجود آن ویژگى ها، مقدمه لازم براى اقدام به تذکر است.
3 - آگاهى و توانایى، دو شرط لازم در ارشاد مردم
سنقرئک ... نیسّرک ... فذکّر
4 - هدف از نزول قرآن بر پیامبر(ص)، توجّه دادن به مردم و نصیحت کردن آنان است.
سنقرئک ... فذکّر
5 - لزوم موعظه و ارشاد مردم، مشروط به سودمند بودن آن است.
فذکّر إن نفعت الذکرى
«ذکرى» اسم مصدر براى «تذکیر» است (قاموس)، این کلمه نسبت به کلمه «ذکر»، مبالغه بیشترى دارد. (مفردات) حرف «ان» یا براى اشتراط حقیقى به کار رفته است و یا مراد از آن تشکیک است. برداشت یاد شده ناظر به احتمال نخست است. گفتنى است که مراد از «نفع» در آیه شریفه، اعم از اتمام حجت است; بنابراین تذکرى که اتمام حجت باشد داراى نفع بوده و فرمان «ذکّر» شامل آن مى شود; ولى در مورد کسانى که بر آنان اتمام حجت شده، شرط وجوب موعظه، تأثیرگذار بودن آن است.
6 - پیامبر(ص)، در مورد کسانى که پند و اندرز به آنان بیهوده است، تکلیفى ندارد.
فذکّر إن نفعت الذکرى
7 - لزوم ارشاد تمام مردم، هر چند امیدى به پندپذیرى برخى از آنان نیست.
فذکّر إن نفعت الذکرى
چنانچه مراد از «إن»، تشکیک باشد، جمله «إن نفعت الذکرى» قید «ذکّر» نخواهد بود; بلکه جمله معترضه اى است که تعریض به وجود افراد تذکرناپذیر در بین مردم دارد. مفاد آیه در این احتمال این است که باید همه مردم را ارشاد کرد ولى مگر تذکر سودى دارد؟! این تعبیر علاوه بر اظهار یأس از سودمندى تذکر براى گروهى از مردم، بر نکوهش آنان نیز دلالت دارد.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
10) - کسانى که عظمت خداوند را احساس کرده و از او هراس دارند، در پذیرش موعظه هاى پیامبر(ص) درنگ نمى کنند.
سیذّکّر من یخشى
«خشیت» ترسى است که آمیخته با احساس عظمت باشد(مفردات راغب). «سیذّکّر» در اصل «سیتذکّر» بوده است و حرف «سین» در آن بر نبود تأنّى و تأخیر در پذیرش تذکر دلالت دارد.
2 - لزوم خداترسى و تأثیرپذیرى از پندهاى قرآن و هراس از فرجام ناهماهنگى با تعالیم آن
سنقرئک ... فذکّر ... سیذّکّر من یخشى
3 - خشیت، عاملى مؤثر در پیدایش پندپذیرى براى انسان است.
سیذّکّر من یخشى
4 - آگاه ساختن اهل خشیت به معارف قرآن، آسان و بى نیاز از تحمل رنج و ناراحتى است.
سنقرئک ... و نیسّرک للیسرى . فذکّر ... سیذّکّر من یخشى
5 - فرجام بى اعتنایى به پیام هاى قرآن، هراس انگیز و هولناک است.
سنقرئک ... فذکّر ... سیذّکّر من یخشى
خشیت و ترس از خداوند، به معناى هراس از مجازات هاى او در صورت روى گردانى از تذکرات قرآنى است.
6 - عاقبت اندیشان و اهل خشیت، تأثیرپذیر از تذکرات و پندهاى قرآن
فذکّر ... سیذّکّر من یخشى
7 - تعالیم قرآن، براى انسان هاى پندپذیر سودمند است.
إن نفعت الذکرى . سیذّکّر من یخشى
مراد از جمله «سیذکّر...» ـ به قرینه «إن نفعت الذکرى» (در آیه قبل) ـ «سیذکّر و ینتفع» است; یعنى، پذیرش پند قرآن، ملازم با سود بردن از آن است.
8 - مبلّغان و نصیحت کنندگان مردم، نباید انتظار تأثیر فورى داشته و با گذشت اندک زمانى، مأیوس شوند.
فذکّر ... سیذّکّر
حرف «سین» در «سیذکّر»، وعده به انجام یافتن تذکر پس از مدتى کوتاه است.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر هدایت
9) [9] چون خدا شریعت را برای مردم آسان ساخت، و زندگی کردن با آن را برای مردم میسر کرد، مردمان را به دعوت کردن دیگران به اینکه دین از راه روشیادآوری و پند دادن فرمان داد، که با اینکه تذکر و پند دادن و بیدار کردن ضمیر انسان خود حقیقت را میبیند و به هیچ وسیله و واسطهای نیاز پیدا نمیکند.
«فَذَکِّر- پس یادآوری کن و پند ده.»
ولی آیا تذکره برای همه مردم، چه بخواهند و چه نخواهند، سودمند است!
هرگز ... برای کسی که بیم نداشته باشد سودمند نیست، چه کار آن برانگیختن عقل از درون انسان است، و شرط سودمند شدن آن آمادگی انسانی است که در تحت تأثیر آن قرار گرفته، اما قلب جامد و منکر و سنگ شده، سختتر از تخته سنگهای ناشنوا است، و به همین سبب پروردگار ما گفت:
«إِن نَفَعَتِ الذِّکری- به شرط آن که یادآوری سودمند افتد.»
یعنی یادآوری تو هنگامی سودمند خواهد شد که شرایط وضع شده برای آن موجود باشد، و گرنه سودمند واقع نمیشود، و اینکه نه برای نقصی در آن است بلکه برای مانعی از جانب خود ایشان است، و اینکه بدان معنی نیست که اگر پند دادن سودمند نیفتاد از آن باز ایستد، چه، نافع بودن یا نبودن جز پس از آن مفهوم نمیشود، و اینکه بدان میماند که بگوییم: اگر خورشید را ببینم طلوع کرده است، و چون نیک بیندیشی اینکه را به وضوح درخواهی یافت.
مفسران در معنی آیه اختلاف کردهاند، جرجانی گفت: پند دادن و یادآوری کردن واجب است هر چند سودمند نیفتد، و معنی آیه اینکه میشود که: پند بده اگر پند سودمند افتد و اگر چنین نباشد حذف میشود، چنان که گفت:
سَرابِیلَ تَقِیکُمُ الحَرَّ ... و إبن عبّاس گفت: برای دوستان من سودمند است و برای دشمنانم چنین نیست، و دیگری گفت «إن» در اینکه جا به معنی «إذ- در صورتی که» است همچون اینکه کلام خدا: وَ أَنتُمُ الأَعلَونَ إِن کُنتُم مُؤمِنِینَ.
درستتر چنین است: کلمه إن در اینکه جا ظاهرا از ادات شرط است ولی مقصود از آن در اینکه مورد ظاهر آن نیست، به همان گونه که ادات استفهام قیدی ندارد ولی مقصود از آن تقریر یا انکار یا شبیه اینها است، و چون یادآوری و پند برشناخت سودمندی یا عدم سودمند واقع شدن آن سبقت دارد، پس شرط برای بیان فایده پند است نه اصل آن، و اینکه از سیاق آینده آشکار میشود.
[ نظرات / امتیازها ]
1)
: باسلام و عرض خدمت همه بزرگواران به نظر می رسد حرف آن شرطیه نیست و افاده شرط نمی کند
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
10) [10] پند و به یاد آوردن برای همه است. موعظهای برای مؤمن است و اتمام حجتی برای کافر، و دلیل آن است که مؤمن از آن پند میگیرد، در صورتی که شقی و غیر مؤمن از آن اجتناب میکند.
«سَیَذَّکَّرُ مَن یَخشی- آن کس به زودی پند میپذیرد که بترسد.»
ترس میراث معرفت است، پس آن کس که درباره آینده نیندیشد و فهم خود را به کار نیندازد، آماده آن نمیشود، و به همین سبب به جستجوی آنچه برای آن سودمند است برنمیخیزد، و از آنچه به آن زیان میرساند پرهیز نمیکند.
از همین رو ترس و خشیت که فعل خود انسان است، شرطی برای سودمند بودن پند قرار داده شده، تا بدانیم که ناکوشیده نباید منتظر هدایت باشیم. آری، اگر یک گام به سوی خدا پیش روی، پروردگار رحمت با فضل خود گامها به سوی تو خواهد آمد.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» مجمع البیان
9) سپس در راه آرامش خاطر و قوت قلب بخشیدن به آن حضرت در کار بزرگ دعوت خویش مى فرماید:
وَ نُیَسِّرُکَ لِلْیُسْرى
و آسان ترین راه موفقیت و پیروزى را برایت آماده ساخته و پیش پایت مى گذاریم.
واژه «یسرى » از ماده «یسر» به معنى سهولت و آسانى کار نیک و شایسته است، و منظور آیه این است که: ما تو را براى بیان و رساندن شریعت سهل و آسان و ناب و پاک توفیق ارزانى مى داریم و پیام و وحى خود را بر تو آسان مى سازیم، تا با شنیدن آن از فرشته وحى حفظ کردى و هرگز فراموش نکنى و عمل به آن برایت دلنشین و دلنواز باشد و هرگز در عمل به آن مخالفت ننمایى.
به باور «ابومسلم» منظور این است که: ما هر مهر و لطفى که تو را در کار پیام رسانى و روشنگرى ات یارى کند و کار را بر تو آسان سازد و مشکلات را از سر راه تو بر دارد، آن را از تو دریغ نخواهیم داشت و کارها را بر تو سهل و آسان، و شکیبایى در این کار سترک را بر تو ارزانى خواهیم داشت. و این بهترین چیزى است که در تفسیر آیه گفته شده است، چرا که آیه مورد بحث به دو آیه پیش پیوند دارد و منظور این است که: خداى فرزانه آن حضرت را به رساندن پیام خویش فرمان داد و به آن بزرگوار وعده یارى فرمود و او را به شکیبایى دستور داد.
و از دیدگاه «جبایى» واژه «یسرى » عبارت از بهشت پر طراوت و زیباست و این بزرگترین نعمت خدا بر آن بزرگوار است که مى فرماید! ما درآمدن به بهشت را بر تو آسان مى سازیم.
با این بیان خدا به پیامبرش این موهبت ها را ارزانى داشت:
موهبت وحى و رسالت، وعده یارى و ارزانى داشتن موفقیت در کار، و دیگر آسان ساختن کارها بر او.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
10) در ادامه آیات به دو حالت و دو واکنش انسان ها در برابر پند و اندرز پیامبر پرداخته و مى فرماید:
سَیَذَّکَّرُ مَنْ یَخْشى
به زودى آن کسى که از خدا حساب مى برد و احساس مسئولیت مى نماید، از قرآن اندرز خواهد پذیرفت و از بازخواست خدا و کیفر رستاخیز خواهد ترسید.
امّا تیره بخت ترین هاى روزگاران خود را از آن دور ساخته و اصلاح نخواهد پذیرفت.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● مسعود ورزيده -
تفسیر نمونه ج : 26ص :397
9) بعد از بیان موهبت وحى آسمانى به پیغمبر اکرم (صلىاللهعلیهوآلهوسلّم) ، و وعده توفیق و تسهیل امور براى او، به ذکر مهمترین وظیفه او پرداخته ، مىفرماید : پس تذکر ده اگر تذکر مفید باشد ( فذکر ان نفعت الذکرى).
بعضى گفتهاند : منظور این است که تذکر به هر حال سودمند است،
و افرادى که به هیچوجه از آن منتفع نشوند کمند ، بعلاوه حداقل موجب اتمام حجت بر منکران مىشوند که این خود منفعت بزرگى است.
در حالى که بعضى عقیده دارند آیه محذوفى دارد و مفهومش این است تذکر ده خواه مفید باشد یا نباشد ، فذکر ان نفعت الذکرى او لم تنفع و در حقیقت شبیه چیزى است که در آیه 81 سوره نحل آمده است و جعللکم سرابیل تقیکم الحر : خداوند براى شما پیراهنهائى قرار داد که شما را از گرما ( و سرما ) حفظ مىکند در این آیه فقط گرما ذکر شده و سرما به قرینه مقابله معلوم مىشود.
ولى بعضى از مفسران اصرار دارند که جمله شرطیه در اینجا مفهوم دارد ، و منظور این است که در آن جائى باید تذکر دهى که مفید است ، و در آنجا که هیچ فایدهاى ندارد لازم نیست.
این احتمال نیز داده شده که ان در اینجا شرطیه نباشد ، بلکه به معنى قد و براى تاکید و تحقیق است و مفهوم جمله این است : تذکر ده که تذکر مفید و سودمند است.
از میان این چهار تفسیر ، تفسیر اول از همه مناسبتر به نظر مىرسد .
برنامه عملى پیغمبر اکرم (صلىاللهعلیهوآلهوسلّم) نیز گواه بر این است که او براى تبلیغات و تذکرات خود هیچ قید و شرطى قائل نبود و همگان را وعظ مىکرد و انذار مىنمود.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر نمونه ج : 26ص :398
10) در آیات به عکس العمل مردم در برابر تذکر وعظ و انذار پرداخته ، و آنها را به دو گروه تقسیم مىکند : مىفرماید : به زودى آنها که از خدا مىترسند و احساس مسؤولیت مىکنند متذکر مىشوند ( سیذکر من یخشى).
آرى تا روح خشیت و ترس ، و یا به تعبیر دیگر روح حقطلبى و حق جوئى که مرتبهاى از تقوا است در انسان وجود نداشته باشد از مواعظ الهى و تذکرات پیامبران نفعى نمىبرد ، لذا در آغاز سوره بقره قرآن را مایه هدایت براى پرهیزگاران شمرده مىگوید : هدى للمتقین .
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.