صفحه اصلی
صفحه من
حامیان ما
درباره ما
راهنما
قرآن کریم
آموزش
نکته ها و پیام ها
جستجو
پرسش و پاسخ
دانلود
مقالات
از آیه:
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
11
12
13
14
15
16
17
18
19
20
21
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31
32
33
34
35
36
37
38
39
40
41
42
43
44
45
46
47
48
49
50
51
52
53
54
55
56
57
58
59
60
61
62
63
64
65
66
67
68
69
70
71
72
73
74
75
76
77
78
79
80
81
82
83
84
85
86
87
88
89
90
91
92
93
94
95
96
97
98
99
100
101
102
103
104
105
106
107
108
109
110
111
112
113
114
115
116
117
118
119
120
121
122
123
124
125
126
127
128
129
تا آیه:
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
11
12
13
14
15
16
17
18
19
20
21
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31
32
33
34
35
36
37
38
39
40
41
42
43
44
45
46
47
48
49
50
51
52
53
54
55
56
57
58
59
60
61
62
63
64
65
66
67
68
69
70
71
72
73
74
75
76
77
78
79
80
81
82
83
84
85
86
87
88
89
90
91
92
93
94
95
96
97
98
99
100
101
102
103
104
105
106
107
108
109
110
111
112
113
114
115
116
117
118
119
120
121
122
123
124
125
126
127
128
129
1- حمد
2- بقرة
3- آل عمران
4- نساء
5- مائدة
6- انعام
7- اعراف
8- انفال
9- توبة
10- یونس
11- هود
12- یوسف
13- رعد
14- ابراهیم
15- حجر
16- نحل
17- اسراء
18- کهف
19- مریم
20- طه
21- انبیاء
22- حج
23- مومنون
24- نور
25- فرقان
26- شعراء
27- نمل
28- قصص
29- عنکبوت
30- روم
31- لقمان
32- سجدة
33- احزاب
34- سبا
35- فاطر
36- یس
37- صافات
38- ص
39- زمر
40- غافر
41- فصلت
42- شوری
43- زخرف
44- دخان
45- جاثیة
46- احقاف
47- محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلم)
48- فتح
49- حجرات
50- ق
51- ذاریات
52- طور
53- نجم
54- قمر
55- الرحمن
56- واقعة
57- حدید
58- مجادلة
59- حشر
60- ممتحنة
61- صف
62- جمعة
63- منافقون
64- تغابن
65- طلاق
66- تحریم
67- ملک
68- قلم
69- حاقة
70- معارج
71- نوح
72- جن
73- مزمل
74- مدثر
75- قیامة
76- انسان
77- مرسلات
78- نبا
79- نازعات
80- عبس
81- تکویر
82- انفطار
83- مطففین
84- انشقاق
85- بروج
86- طارق
87- اعلی
88- غاشیة
89- فجر
90- بلد
91- شمس
92- لیل
93- ضحی
94- شرح
95- تین
96- علق
97- قدر
98- بینة
99- زلزال
100- عادیات
101- قارعة
102- تکاثر
103- عصر
104- همزة
105- فیل
106- قریش
107- ماعون
108- کوثر
109- کافرون
110- نصر
111- مسد
112- اخلاص
113- فلق
114- ناس
انتخاب سوره :
ثُمَّ يَتُوبُ اللَّهُ مِنْ بَعْدِ ذلِکَ عَلي مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحيمٌ
27
شماره صفحه :
191
حزب :
38
جزء :
دهم
سوره :
توبة
(35)
ترجمه
(9)
تفسیر
(4)
نکته
(4)
پیام
(2)
سوال
(10)
لغت
(0)
اعراب
(0)
صرف
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، شما هم می توانید لغت ای در سايت ثبت کنید، تا با نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود.
درج لغت
بازديد کننده گرامی برای درج لغت در سايت و نمایش آن به نام خودتان قبل از ثبت لغت باید عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.
[ عضويت در سايت ]
[ ورود اعضا ]
[ ورود ميهمان ]
کاربر گرامی شما هم می توانید لغت ای در سايت ثبت کنید، تا با نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود.
27
شماره آیه :
منبع :
لغت :
معنی لغت به فارسی :
توضيح :
●
مرضيه اسدي
-
ابوالفضل بهرامپور
غَفُور(غَفر) :
بسیارآمرزنده
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز ثبت و اعمال شد.
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
امتیاز داوران :
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
1)
زارع بیدکی :
خوب غفور امرزش گناهان
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.
[ عضويت در سايت ]
[ ورود اعضا ]
[ ورود ميهمان ]
کاربر گرامی شما هم می توانید نظر خود را ثبت کنید.
آدرس الکترونيک :
متن نظر :
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
ثبت نظر
●
حاجيه تقي زاده فانيد
-
قاموس قرآن
رحیم :
مهربان
توضيح :
رحیم
مهربان. از اسماء حسنى است و دویست و بیست و هفت بار در قرآن بکار رفته است. صد و سیزده باردر ضمن بسمله و صدو چهارده بار در اثناء آیات. آن بر خدا و غیر خدا اطلاق مىشود چنان که درباره حضرت رسول «صلى اللّه علیه و آله»دآمده [توبه:128]. در تمام قرآن فقط یکمورد فوق آمده و در موارد دیگر صفت پروردگار سبحان واقع شده است و آن به عکس رحمن فقط در موارد رحمت بکار رفته است. وصف رحیم مخصوص براى آخرت نیست بلکه بیشتر آیات عمومیّت آنرا مىرساند [بقره:173]. [فصّلت:2]. و دهها آیه دیگر و اگر بگوئیم رحیم یعنى خدائى که فقط براى مؤمنان رحیم است آن هم در قیامت. این سخن را قرآن تصدیق نمىکند در دعاى 54 صحیفه سجادیه آمده «یا رَحْمنَالدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ وَ رَحیمَهُما» چنان که ملاحظه مىشود هر دو درباره دنیا و آخرت بکار رفته است. رحیم چون بر خدا اطلاق شود مراد از آن نعمت دهنده و احسان کننده است و چون بر غیر خدا گفته شود مقصود از آن مهربانى و رقّت قلب است محال است در خداوند تأثر و انفعال بوده باشد. مولا امیر المؤمنین صلوات اللّه و سلامه علیه در خطبه 177 نهج البلاغه در وصف خدا فرموده «بَصیرٌ لا یُوصَفُ بِالْحاسَّةِ رَحیمٌ لا یُوصَفُ بِالرِّقَّةِ» یعنى خدا بیناست ولى نمىشود گفت چشم دارد. رحیم است ولى رقت و تأثر و انفعال توصیف نمىشود. صدوق رحمه اللّه در توحید در معنى رحیم فرموده: معنى رحمت نعمت است و راحم به معنى منعم است... معناى رحمت (در خدا) رقّت نیست که آن از خدا منتفى است فقط به شخص رقیق القلى رحیم گویند که بسیار رحم کننده باشد. مرحمت نیز به معنى رحمت است [بلد:17]. جمع رحیم در قرآن رحمآء آمده [فتح:29].
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز ثبت و اعمال شد.
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
امتیاز داوران :
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.
[ عضويت در سايت ]
[ ورود اعضا ]
[ ورود ميهمان ]
کاربر گرامی شما هم می توانید نظر خود را ثبت کنید.
آدرس الکترونيک :
متن نظر :
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
ثبت نظر
●
سيد مصطفي فاطمي کيا
-
قرآن کریم : ابوالفضل بهرام پور
یَتُوبُ عَلى مَنْ یَشاءُ :
عنایت و بخشش می کند بر هر که بخواهد
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز ثبت و اعمال شد.
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
امتیاز داوران :
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.
[ عضويت در سايت ]
[ ورود اعضا ]
[ ورود ميهمان ]
کاربر گرامی شما هم می توانید نظر خود را ثبت کنید.
آدرس الکترونيک :
متن نظر :
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
ثبت نظر
●
عصمت زارع بيدکي
-
تفسیر نور
غَفُورٌ رَحیمٌ :
خداوند امرزنده و مهربان است
توضيح :
خداوند، هم گناهان را مىپوشاند، هم انسان را دوست دارد
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز ثبت و اعمال شد.
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
امتیاز داوران :
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.
[ عضويت در سايت ]
[ ورود اعضا ]
[ ورود ميهمان ]
کاربر گرامی شما هم می توانید نظر خود را ثبت کنید.
آدرس الکترونيک :
متن نظر :
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
ثبت نظر
●
فرزانه حسن ابادي
رحیم :
مهربان
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز ثبت و اعمال شد.
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
امتیاز داوران :
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.
[ عضويت در سايت ]
[ ورود اعضا ]
[ ورود ميهمان ]
کاربر گرامی شما هم می توانید نظر خود را ثبت کنید.
آدرس الکترونيک :
متن نظر :
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
ثبت نظر
غفور :
بسیار امرزنده
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز ثبت و اعمال شد.
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
امتیاز داوران :
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.
[ عضويت در سايت ]
[ ورود اعضا ]
[ ورود ميهمان ]
کاربر گرامی شما هم می توانید نظر خود را ثبت کنید.
آدرس الکترونيک :
متن نظر :
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
ثبت نظر
علی من یشا :
هر کس را بخواهد «شایسته بداند»
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز ثبت و اعمال شد.
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
امتیاز داوران :
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.
[ عضويت در سايت ]
[ ورود اعضا ]
[ ورود ميهمان ]
کاربر گرامی شما هم می توانید نظر خود را ثبت کنید.
آدرس الکترونيک :
متن نظر :
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
ثبت نظر
ثم :
سپس
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز ثبت و اعمال شد.
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
امتیاز داوران :
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.
[ عضويت در سايت ]
[ ورود اعضا ]
[ ورود ميهمان ]
کاربر گرامی شما هم می توانید نظر خود را ثبت کنید.
آدرس الکترونيک :
متن نظر :
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
ثبت نظر
●
فرزانه بيات
-
قران
یشاء :
خواستن
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز ثبت و اعمال شد.
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
امتیاز داوران :
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.
[ عضويت در سايت ]
[ ورود اعضا ]
[ ورود ميهمان ]
کاربر گرامی شما هم می توانید نظر خود را ثبت کنید.
آدرس الکترونيک :
متن نظر :
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
ثبت نظر
●
حميد رضا تقي زاده فانيد
-
قاموس
یتوب :
می بخشد
توضيح :
توب. توبه. کتاب همه به معنى رجوع و برگشتن است. در قاموس و صحاح و اقرب الموارد، قید معصیّت را اضافه کرده و گفتهاند: رجوع از معصیّت ولى رجوع مطلق صحیح است زیرا این کلمه درباره خداى تعالى نیز بکار رفته و در او رجوع از معصیّت معنى ندارد مثل [توبه:117]. در مجمع ذیل آیه 37 بقره فرموده: اصل توبه رجوع از عمل گذشته است. گویا مجمع نیز توبه عبد را در نظر داشته است. در المیزان در جاهاى متعدد آن را مطلق رجوع فرموده و این کاملاً صحیح و به استعمال قرآن اوفق است. معناى توبه همانطور که گفته شد رجوع است النهایه توبه خدا با توبه عبد فرقش آنست که توبه عبد برگشتن به سوى خداست با ترک معصیت و تصمیم عدم ارتکاب به آن، و توبه خدا بازگشت به بنده است با رحمت و مغفرت و با موفّق کردن به توبه (جبمله اخیر را بعداً توضیح خواهیم داد.) باید دانست: بازگشت خداى مهربان به سوى بنده از بازگشت بنده بیشتر است لذا صیغه مبالغه توّاب همه جاى قرآن صفت خداوند آمده است «هُوَ التَّوَّاب الرّحیمُ» بقره آیات 32 - 54 - 128 - 160 و آیات دیگر، ولى درباره بندگان اسم فاعل آمده است نظیر [توبه:112]. فقط در یک محل آمده [بقره:222] در اینجا لازم است درباره چند آیه سخن گوئیم. 1- [فرقان:70] مگر آنکه توبه کند و ایمان آرد و عمل صالح انجام دهد، پس خدا سیئات آنها رابه حسنات مبدّل مىکند. ظاهر آیه آنست که ایمان و عمل و توبه سبب تبدیل سیئات به حسناتاند. مثلاً آنکه شرک ورزیده و قتل نفس کرده و زنا نموده در صورت توبه و ایمان و عمل صالح روز قیامت خواهد دید که شرک مبدّل به توحید و قتل نفس مبدّل به احیاء نفس و زنا مبدّل به یک عمل خوب و مفید شده است، او خار کشته بود ولى گل مىچیند. مثل روشن آن همان کثافات و زباله هاست که پس از تحوّلات بسیار در مزرعهها به صورت کود ریخته مىشود و به میوههاى شیرین و حبوبات لذیذ مبدّل مىگردند، عجبا وقت تنقیه مستراح همه ناراحت و مشمئز هستیم ولى تصوّر نمىکنیم که این همه قازورات تنفّر آور، روزى مبدّل به میوههاى شیرین گشته و تحویل ما خواهد شد!!!. مثال دیگر آنست: در بعضى جاها ریشه خار را شکافته و تخم هندوانه را داخل آن مىکنند و روى آن را با خاک مىپوشانند، تخم در آنجا روئیده و از ریشه خار آب گرفته میوه بس عالى و شیرین مىدهد، تصوّر کنید سیّئه چطور به حسنه مبدّل شده است، ریشه خار ولى میوه هندوانه است، این است معناى «یُبَدِّلُ اللّهُ سَیِّئاتِهِمْ حَسَنات». از ظاهر آیه نمىتوان دست برداشت. خوشا به حال آنان که دست برداشت. خوشا به حال آنانکه از بدیها توبه کرده و در ایمان و عمل استقامت مىورزند که زهرها از براى آنها مبدّل به شهدها خواهد شد. ساعتى چند که با لهو و لعب گذراندهاند خواهند دید که خدا آن را به نماز و تلاوت قرآن مبدّل کرده است. راجع به تمام مطلب رجوع کنید به «سیّئه». در تفسیر برهان ذیل آیه شریفه 12 حدیث در این زمینه نقل شده است. 2- [توبه:117-118] آیه شریفه کاملاً صریح و روشن است: که توبه بنده میان دو توبه خداوند است. یعنى اوّل خدا به بنده مىگردد و به او توفیق توبه مىدهد، سپس بنده توبه مىکند آنگاه خدا توبه کرده و آن را مىپذیرد و بنده را مورد بخشودگى و مرحمت قرار مىدهد «ثُمَّ تابَ عَلَیْهِمْ لِیَتُوبُوا» پس توبه بنده محفوف به دو توبه خداست. معنى آیه چنین است: پس به آنها بازگشت که خدا به آنها مهربان و رحیم است و نیز بر آن سه تن بازگشت که مانده بودند تا وقتیکه زمین با همه وسعت بر آنها تنگ شد و از خویش به تنگ آمدند و بدانستند که از خدا جز به سوى او پناهى نیست پس به آنها بازگشت تا آنها بازگردند (و توبه کنند) که اوست توّاب و مهربان. 3- [نساء:17-18] این دو آیه از چند جهت جاى دقّتاند اوّل اینکه مراد از جهالت آن است که کسى ندانسته گناهى بکند سپس بداند که آن کار گناه و حرام است و یا کسى که گناه بودن کارى را مىدانسته، ولى روى هوى و هوس و غلبه مشتهیات نفسانى که خود یک نوع جهالت است آن کار را بکند چنین کسى بعد از به خود آمدن و دانستن معصیت باید فوراً توبه کند «ثُمَّ یَتوبونَ مِنْ قَریبٍ» عیّاشى در تفسیر خود از امام صادق «علیه السلام» نقل مىکند: هر گناهى که بنده مىکند هر چند عالم باشد آنگاه که قصد معصیت کند جاهل است، خدا در حکایت قول یوسف به برادرانش فرموده «هَل عَلِمْتُمْ ما فَعَلْتُمْ بِیُوسُفَ وَ اَخیهِ اِذْ اَنْتُمْ جاهِلونَ» به آنها نسبت جهل داده چون قصد عصیان کرده بودند. دوّم آنکه: بعد از یقین به مرگ توبه قبول نیست و نیز براى آنان که کافرند و در آن حال که مىمیرند اگر توبه کنند، توبه نیست. ظاهر این است که اگر مسلمان پیوسته مرتکب گناه بشود و هنگام یقین به مرگ توبه کند و یا کافرى مادام العمر کافر باشد و چون وقت مرگش رسید و به آن یقین کرد، ایمان آورد و به سوى خدا برگردد از هیچ یک توبه و ایمان قبول نیست (مراد از توبه در هر دو محلّ توبه خداست یعنی قبولِ توبه بنده که با ملازمه توبه بنده را نیز میرساند.) این مطلب از دو آیه ذیل نیز روشن مىشود [یونس:90-91] مىبینیم که فرعون مادام العمر در کفر و عناد بود و وقت غرق شدن گفت: به معبودى که بنى اسرائیل ایمان آوردهاند ایمان آوردم، ولى از وى قبول نشد و خدا در جواب فرمود: آیا اکنون ایمان مىآورى؟ حال آنکه تو از پیش عصیان ورزیده و از تبهکاران بودهاى. [انعام:158]. مراد از اتیان بعض آیات، تمام شدن مهلت و رسیدن عذاب و اخذ خدائى و نظیر آن است، ظهور آیه در آن است که ایمان آوردن در آن وقت مفید نیست و همچنین آن که از پیش ایمان آورده و قدرت داشته که عمل بکند ولى نکرده است، ایمان او فایده ندارد امّا آنکه پیش از رسیدن مرگ ایمان آورده ولى حجال عمل نداشته است، آیه به حال او شامل نیست. در هر حال از این آیات به خوبى روشن است که توبه و ایمان در حیت مشاهده مرگ بى اثر و بى بهره است ولى پیش از یقین به مرگ اگر کسى توبه کند توبه او قبول است ولو مجال عمل هم نباشد. چنان که در روایت کافى از امام صادق «علیه السلام» از حضرت رسول «صلى اللّه علیه و آله و سلم» نقل است که فرمود: هر که یکسال پیش از مرگش توبه کند خدا مىپذیرد. بعد فرمود یک یکسال زیاد است هر که یک ماه قبل از مرگ خود توبه کند، خدا قبول مىکند، بعد فرمود یک ماه زیاد است هر که یک هفته قبل از مرگش توبه کند حق تعالى مىپذیرد. سپس فرمود یک هفته زیاد است هر که یک روز قبل از مرگ توبه کند خدا توبه او را مىپذیرد، بعد فرمود یک روز زیاد است هر که پیش از معاینه مرگ توبه کند خدا مىپذیرد (کافى ج 2 ص 440 طبع آخوندى) این روایت به چند وجه در کافى نقل شده و در المیزان نظیر آن را از فقیه نقل کرده و در کتب اهل سنّت نیز منقول است و در تفسیر ابن کثیر چند حدیث در این زمینه آمده است. چرا توبه در آن حال قبول نیست؟ در المیزان فرموده: علّت عدم قبول این گونه توبه آن است که یأس از زندگى و ترس قیامت او را به توبه و ندامت مجبور کرده و آنگاه که نه حیات دنیوى هست و نه عمل خیرى، توبه و رجوع واقعیّت نخواهد داشت یعنى آن در واقع توبه و برگشت حقیقى نیست. درالمنار گوید:... استاد گفت مراد آنست که توبه صحیح از آنها واقع نمىشود... آن وقت در توجیه این سخن مىگوید سنّت خدائى بر آن جارى است که اعمال بد در نفوس مرتکبین اثر بگذارد و اعمال بد بر آنها احاطه کرده مجالى براى انخلاع و توبه نمىماند و آنگاه که مرگ را معاینه کرد و از لذّت زندگى مأیوس شد مىگوید: توبه کردم او تائب نیست بلکه مدّعى و کاذب است. و در استظهار این مطلب گوید در آیه اوّل آمده «یَعْمَلُونَ السّوءَ» و در دوّم «یَعْمَلُونَ السَّیِئاتِ» جمع در اینجا همه افراد گناه را که توأم با اصرار و تکرار است شامل مىشود... و اصرار در بعضى موجب ارتکاب بعض دیگر مىشود... در آیه اوّل آمده «یتوبون» و توبه را به آنها اسناد داده و در دوّمى آمده «قالَ اِنّى تَبْتُ الْآنَ» روشن مىشود که مدّعى توبه است در وقت عجز از گناه، یعنى دلش گناه را ترک نکرده و نفسش از آن اعراض ننموده مثل کسى که در ملک دیگرى فساد مىکند و صاحب ملک او را گرفته و تیغ بر گردن نهاده مىخواهد او را سر ببرد چون حال را چنین دیده مىگوید دیگر این کار را نمىکنم! ولى دلش از آن کار برنگشته و آن را قبیح ندانسته است. حاصل مطلب المیزان و المنار آنست که علّت عدم قبول، نبودن توبه حقیقى است و این رجوع، رجوع واقعى که توأم بانَدَم و تقبیح گذشتهها باشد، نیست. مجمع البیان فرموده: علّت عدم قبول آن است که بنده در آن حال به فعل حسنات و ترک قبائح مجبور شده و از حد تکلیف خارج مىگردد زیرا که مستحق مدح و ذمّ نیست و آنگاه تکلیف وجود ندارد. حاصل مطلب طبرسى آنست که توبه آنها توبه واقعى است و علّت عدم قبول، گذشتن ظرف عمل و زمان تکلیف و همچنین مجبور بودن است. نا گفته نماند چنانکه در «ایمان» گذشت آن تسلیم واقعى است ولى هنگام مرگ و عذاب، شخص بالاجبار تسلیم مىشود و چون ایمان واقعى نیست و ظرف تکلیف و عمل گذشته است توبه قبول نمىشود زیرا خدا خواسته مردم با تدبّر در آیات کون و طبیعت به اختیار خود ایمان بیاورند و مجالى براى عمل و اصلاح ما قبل داشته باشند، مثلا آیه [غافر:85]. روشن مىکند که تسلیم مىشود ولى در ظاهر، فائدهاى به حالشان ندارد همچنین دو آیه ذیل [یونس:88-96-97 ]مىفهمانند که کافران ایمان اختیارى که با تفکّر در نظام عالم به دست مىآید، نمىآورند و چون عذاب الیم را دیدند تسلیم مىشوند، و این غیر از آیه ذیل است که فرموده [نساء:159] آیه شریفه درباره حضرت عیسى است و مفهومش آنست که تمام اهل کتاب پیش از مرگ خود به حضرت عیسى ایمان مىآورند و مىدانند که خدا و پسر خدا نبوده است و ظاهر آیه آنست که ضمیر «به» به عیسى و ضمیر «موته» به اهل الکتاب راجع است. المیزان و المنار در تفسیر آیه گفتهاند: هر یک از اهل کتاب در وقت مرگ و دیدن عالم شهود وضعشان عوض شده و یقین پیدا مىکنند که عیسى پیغمبر و بنده خدا بوده است نه خدا و یا پسر خدا و یا دروغگو، در نتیجه حجّت خدا درباره عیسى بر یهود و نصارى تمام مىشود ولى باز پیداست که این ایمان فایدهاى به حالشان نخواهد داشت. خلاصه اینکه: از مجموع آیات روشن مىشود ایمان و تسلیم، واقعى و از ته قلب نیست و نظیر: [حجرات:14 ]است. سوّم: شخص گناهکار که هنگام مرگ مىگوید: «اِنّى تُبْتُ الان» توبهاش قبول نیست و بى توبه از دنیا مىرود ولى معذّب بودنش مانند کافر حتمى نیست احتمال دارد به وسیله شفاعت یا رحمت خدا، بخشوده شود، ذیل آیه که مىگوید: «اَعْتَدْنالَهُمْ عَذاباً اَلیماً» حکم اوّلى است و احتمال شفاعت و غیره را از بین نمىبرد بلى اگر شفاعت و رحمت خدا شامل حالش نشود، معذّب خواهد بود، در المیزان نیز به آن اشاره شده است. چهارم: تفسیر المیزان به استناد «على» و «لام» در «اِنَّما التّوبهُ عَلَى اللّهِ لِلَّذینَ» توبه را در صدر آیه و همچنین در «وَلَیْسَتِ التّوبَةُ للَّذینَ...»به شهادت قید «وَ هُمْ کَفّارٌ» توبه خدا گرفته است نه توبه عبد یعنى رجوع خدا براى کسانى است که چنان باشند و براى کسانى نیست که وقت مرگ توبه کنند و یا از کفر برگردند. مخفى نماند توبه خدا بر بنده در تمام قرآن با «على» متعدى شده است مثل [بقره:54]، [مائده:39]، [توبه:117] و امثال آنها و توبه بنده به سوى خدا در تمام قرآن با «الى» متعدى آمده نظیر [فرقان:71]، [بقره:54]، [تحریم:8] و امثال ذلک، و این به مناسبت استعلاء حق تعالى و کوچکى بندگان است. «على» در آیه «عَلَى اللّهِ لِلَّذینَ)گرچه از قبیل اوّل نیست ولى چون معنى تعهّد را مىرساند بنظر قوى بلکه حتمى مىرسد که مراد از توبه، توبه خداست یعنى برگشتن خدا بر بنده کسانى است که زود توبه کنند و خلاصه این مىشود که توبه خدا فقط براى کسانى است که زود توبه کنند نه بر آنان که هنگام مرگ توبه کنند و یا بر حال کفر بمیرند. در این صورت آیاتى که درباره عدم قبول توبه فرعون و کفّار دیگر آورده شد از آیه دوّم اجنبى هستند زیرا در آیه دوّم اجنبى هستند زیرا در آیه دوّم توبه کفّار مطرح نیست بلکه مضمونش این است که: خدا به کسانى که در وقت مرگ توبه کنند و به کسانى که به حال کفر از دنیا بروند توبه نمىکند، الّهم این که بگوئیم چون توبه خدا به معنى قبول توبه بنده است بالملازمه به دست مىآید که از کافر در آن موقع توبه هست ولى خدا قبول ندارد. در این صورت آیاتى که در خصوص فرعون و غیره نقل شد همه با این آیه در یک سیاقاند و این سخن قوى و بلکه حتمى است. درباره آیه [آل عمران:90] گفتهاند چون توبه حقیقى از آنها سر نمىزند در مجمع فرموده: اگر توبه حقیقى داشته باشند هدایت مىیابند آخر آیه مؤید قول اهل تفسیر است.
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز ثبت و اعمال شد.
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
امتیاز داوران :
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.
[ عضويت در سايت ]
[ ورود اعضا ]
[ ورود ميهمان ]
کاربر گرامی شما هم می توانید نظر خود را ثبت کنید.
آدرس الکترونيک :
متن نظر :
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
ثبت نظر
لطفاً کمی صبر کنید ...