از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، شما هم می توانید تفسیر ای در سايت ثبت کنید، تا با نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود.
 » تفسیر المیزان - خلاصه
(و هدیناه النجدین ):(و او را به راه خیر و شرش هدایت نمودیم )(نجد)یعنی راهی بسوی بلندی و در اینجا کنایه از راه خیر و شر است که پیمودن هریک مستلزم رنج و مشقت است .می فرماید: آیا مابه انسان دو چشم عطانکردیم که بتواند همه دیدنیهارا مشاهده کند؟آیا ما به او زبان و دولب قرار ندادیم ، تا بوسیله آنها قادر به سخن گفتن شود؟و بتواند با همنوعان خود ارتباط کلامی برقرار نماید .و ما راه خیر و شر را با الهامی از جانب خود به او تعلیم دادیم به گونه ای که انسان فطرتابتواند خیر و شر را تشخیص دهد، همچنانکه فرمود:(و نفس و ما سویها فالهمهافجورها و تقویها(18) قسم به نفس و آنکه آن را آفرید و فجور و تقوایش را به اوالهام کرد)این آیات سه گانه در مقام ارائه حجت بر آیه 7 هستند و این معنا را افاده می کند که خدای تعالی اعمال بندگان و ضمایر آنان را می بیند و حسنه یا سیئه از اعمال آنها راتشخیص می دهد، و تقریر حجت این است که : وقتی او که دیدنیها را توسط دوچشم به انسان نشان می دهد، چگونه تصور می شود که خودش انسان را نبیند؟ و وقتی که خداوندکسی است که هر انسانی را از راه سخن گفتن به منویات درونی انسانهای دیگر آگاه می سازد، چگونه ممکن است خودش از باطن بندگانش آگاه نباشد، و وقتی خدای سبحان کسی است که تشخیص خیر و شر را به بشر الهام کرده ، آیا تصور می شود که خوداو خیر و شر و حسنه و سیئه را تشخیص ندهد؟ [ نظرات / امتیازها ]
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  حاجيه تقي زاده فانيد - تفسیر اثنا عشری‏
وَ هَدَیناه‌ُ النَّجدَین‌ِ (10)

وَ هَدَیناه‌ُ النَّجدَین‌ِ: و راه‌ نمودیم‌ انسان‌ ‌را‌ ‌به‌ طریق‌ خیر و شر، و طاعت‌ و معصیت‌، و سعادت‌ و شقاوت‌، ‌به‌ سبب‌ اعطای‌ عقل‌ و ارسال‌ رسل‌ و انزال‌ کتب‌.

نکته‌‌-‌ اصل‌ نجد، مکان‌ مرتفع‌ و بارز ‌است‌ و تسمیه ‌آن‌ ‌به‌ خیر و شر ‌به‌ جهت‌ بروز و ظهور ‌هر‌ یک‌ ‌از‌ ‌آنها‌ و امتیاز ‌آنها‌ ‌از‌ یکدیگر ‌در‌ شرع‌ اقدس‌ ‌است‌. ‌ یا ‌ تسمیه‌ نجد ‌به‌ شر ‌به‌ اعتبار ‌آن‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌در‌ اجتناب‌ و پرهیز ‌از‌ ‌آن‌ رفعت‌ و شرف‌ مکلّف‌ حاصل‌ می‌شود. چنانچه‌ سلوک‌ طریق‌ خیر موجب‌ رفعت‌ و شرافت‌ ‌است‌. و مروی‌ ‌است‌ ‌که‌ حضرت‌ ‌رسول‌ اکرم‌ صلّی‌ اللّه‌ ‌علیه‌ و آله‌ و سلّم‌ فرمود: ‌ یا ‌ ایّها النّاس‌ هما نجدان‌: نجد الخیر و نجد الشّرّ فما جعل‌ نجد الشّرّ احب‌ّ الیکم‌ ‌من‌ نجد الخیر. ‌یعنی‌ ای‌ مردمان‌ نجدین‌، نجد خیر و نجد شر ‌است‌. ‌پس‌ چه‌ چیز گردانیده‌ ‌است‌ نجد شر ‌را‌ ‌به‌ ‌شما‌ دوست‌تر ‌از‌ نجد خیر«2». مراد آنکه‌ ‌با‌ وجود ظهور حقیقت‌ خیر و بطلان‌ شر، انسان‌ طریق‌ حق‌ ‌را‌ گذاشت‌ و ‌در‌ طریق‌ شر سلوک‌ نمود و ‌به‌ سوء اختیار، ‌خود‌ ‌را‌ ‌از‌ خیر باز داشت‌. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر خسروی
10‌-‌ و ‌ما ‌او‌ ‌را‌ بدو راه‌ (‌یعنی‌ راه‌ خیر و راه‌ شرّ) راهنمائی‌ کردیم‌ (‌از‌ علی‌ ‌علیه‌ السّلام‌ و ‌إبن‌ مسعود و ‌إبن‌ عباس‌ و حسن‌ و مجاهد و قتاده‌) و بقولی‌ ‌از‌ سعید ‌إبن‌ المسیب‌ و ضحاک‌ نجدین‌ عبارت‌ ‌از‌ دو پستان‌ ‌است‌ ‌یعنی‌ ‌ما دو پستان‌ مادر ‌را‌ باو نشان‌ دادیم‌.

و ‌در‌ روایت‌ دیگر ‌از‌ ‌إبن‌ عبّاس‌ ‌که‌ گوید ‌به‌ أمیر المؤمنین‌ ‌علیه‌ السّلام‌ عرض‌ شد ‌که‌ مردم‌ ‌در‌ فرمایش‌ و هدیناه‌ النجدین‌ گویند ‌که‌ ‌آنها‌ دو پستان‌اند فرمود خیر، ‌آنها‌ خیر و شراند.

و حسن‌ گوید بمن‌ رسیده‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌رسول‌ ‌خدا‌ فرمود: (ای‌ مردم‌ آندو نجد خیر و نجد شرّاند و نجد شرّ ‌را‌ ‌برای‌ ‌شما‌ محبوبتر ‌از‌ نجد خیر قرار نداده‌اند) [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر راهنما

1 - خداوند، راه هاى نیک و بد را به انسان ها شناسانده است.

و هدینـه النجدین

«نَجْد» به معناى راه آشکارى است که در ارتفاع باشد.(قاموس)

2 - راه نیک و بد، هر دو برجسته و آشکار و پیمودن هر یک، داراى دشوارى هایى خاص است.

و هدینـه النجدین

قرار داشتن راه خیر و شر در ارتفاعات، کنایه از آشکار بودن آن براى همگان و نیز صعب العبور بودن آن است. دشوارى راه خیر، ممکن است به لحاظ ویژگى هاى خود آن و دشوارى راه شرّ به لحاظ عواقب آن باشد.

3 - خداوند، به راه خیر و شرّ و رهروان هر یک، آگاه است.

و هدینـه النجدین

اسناد هدایت به خداوند در «هدینا» ـ با توجّه به «أیحسب أن لم یره أحد» در آیات پیشین ـ بیانگر آن است که چون خداوند راه خیر و شرّ را به دیگران شناسانده است; پس خود به آن آگاه است و رهروان آنان بر او مشتبه نمى شوند تا مدعیان حقیقىِ انفاق را، از غیر آنهاتشخیص ندهد.

4 - آگاهى دقیق خداوند از راه هاى خیر و شرّ، دلیل مخفى نبودن اهداف مدعیان انفاق، بر او است.

یقول أهلکت مالاً ... و هدینـه النجدین

5 - انسان، موجودى مختار و توانا بر حرکت در راه خیر یا شر و داراى ابزار لازم آن

ألم نجعل له ... و هدینـه النجدین

بیان برخوردارى انسان از چشم و زبان ـ پیش از اشاره به آشناسازى او با راه هاى خیر و شرّ ـ به منظور اتمام حجت بر او است که براى شناخت راه صحیح و انتخاب آن، ابزار لازم در اختیار او نهاده شده است.

6 - شناخت راه هاى نیک و بد، نعمتى الهى و غفلت از آن، شگفت آور و ملامت بار است.

ألم نجعل ... و هدینـه النجدین

7 - «عن حمزة بن محمّد عن أبى عبداللّه(ع) قال: سألته عن قول اللّه عزّوجلّ «و هدیناه النجدین» قال: نجد الخیر و الشرّ;(1)

حمزة بن محمد گوید: از امام صادق(ع) درباره سخن خداوند عزّوجلّ «و هدیناه النجدین» سؤال کرد، فرمود: مراد راه خیر و شرّ است». [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیرآسان
10‌-‌ وَ هَدَیناه‌ُ النَّجدَین‌ِ‌-‌ کلمه هدیناه‌ ‌به‌ معنای‌ عرفناه‌ میباشد. اصل‌ کلمه (نجد) ‌بر‌ وزن‌ (ضرب‌) زمین‌ مرتفع‌ و بلندی‌ ‌است‌ ‌که‌ کاملا ظاهر و واضح‌ ‌باشد‌ و هیچ‌ نوع‌ خفاء و پوشیدگی‌ نداشته‌ ‌باشد‌، و منظور ‌از‌ کلمه (النَّجدَین‌ِ) ‌که‌ ‌در‌ آیه مورد بحث‌ ‌است‌: راه‌ خیر و شر، حق‌ و باطل‌ میباشد. و چون‌ ‌اینکه‌ دو راه‌ کاملا شناخته‌ ‌شده‌ و واضح‌ هستند لذا ‌از‌ ‌آنها‌ ‌به‌: نجدین‌ ‌که‌ معنای‌ آنرا گفتیم‌ تعبیر ‌شده‌ ‌است‌. ‌از‌ جمله‌ آیاتی‌ ‌که‌ براه‌ خیر و شر اشاره‌ میکند قسمتی‌ ‌از‌ آیه‌-‌ 255‌-‌ سوره بقره‌ ‌است‌ ‌که‌ میفرماید: قَد تَبَیَّن‌َ الرُّشدُ مِن‌َ الغَی‌ِّ‌-‌ ‌یعنی‌ راه‌ رشد و هدایت‌ ‌از‌ راه‌ غی‌ و گمراهی‌ ممتاز و مشخص‌ ‌است‌. پیامبر معظم‌ اسلام‌ و حضرت‌ ‌علی‌ ‌بن‌‌-‌ أبی طالب‌ علیهما السّلام‌ میفرماید: مقصود ‌از‌ (نجدین‌) راه‌ حق‌ و باطل‌، خیر و شر میباشد.

‌پس‌ عذر کسی‌ ‌که‌ بگوید: طریق‌ خیر و شر، حق‌ و باطل‌ مشخص‌ نبود موجه‌ نیست‌‌-‌ [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیرهدایت
[10] بزرگترین‌ نعمت‌ ‌اینکه‌ ‌که‌ ‌به‌ ‌او‌ آزادی‌ بخشید و ‌به‌ باز شناختن‌ راه‌ حق‌ ‌از‌ راه‌ باطل‌ راهنماییش‌ کرد.

«وَ هَدَیناه‌ُ النَّجدَین‌ِ‌-‌ و ‌هر‌ دو راه‌ ‌را‌ ‌به‌ ‌او‌ نمودیم‌.»

معنی‌ نجد زمین‌ بلند ‌است‌، و ‌از‌ پیامبر‌-‌ ‌صلی‌ اللّه‌ ‌علیه‌ و آله‌‌-‌ روایت‌ ‌شده‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌گفت‌: «ای‌ مردم‌؟ ‌آنها‌ دو نجد ‌است‌: نجد خیر و نجد شر»،«5» و شاید نامیدن‌ دو راه‌ ‌به‌ دو نجد ‌به‌ سبب‌ ‌اینکه‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌آنها‌ راههای‌ روشن‌ و آشکار و متمایز ‌از‌ یکدیگر ‌است‌، و ‌هر‌ یک‌ نشانه‌های‌ ‌خود‌ ‌را‌ دارد و روندگان‌ ‌در‌ ‌خود‌ ‌را‌. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  اعظم زارع بيدکي - برگزیده تفسیر نمونه، ج‏5،
«و او را به راه خیر و شر هدایت کردیم» (و هدیناه النجدین).
این هدایت از سه طریق انجام مى‏گیرد: از طریق ادراکات عقلى و استدلال، و از طریق فطرت و وجدان بدون نیاز به استدلال، و از طریق وحى و تعلیمات انبیاء و اوصیا.
آنچه را مورد نیاز بشر در پیمودن مسیر تکامل است خداوند به یکى از این سه طریق یا در بسیارى از موارد با هر سه طریق به او تعلیم کرده است.
در اهمیت نعمتهاى فوق همین بس که: «چشم» مهمترین وسیله ارتباط انسان با جهان خارج است، شگفتیهاى چشم به اندازه‏اى است که براستى انسان را به خضوع در مقابل خالق آن وامى‏دارد، طبقات هفتگانه چشم که به نامهاى صلبیه (قرنیه) مشیمیه، عنبیه، جلدیه، زلالیه، زجاجیه، و شبکیه نامیده شده، هر کدام ساختمان عجیب و ظریف و شگفت‏انگیزى دارد که قوانین فیزیکى و شیمیائى مربوط به نور و آئینه‏ها به دقیقترین وجهى در آنها رعایت شده بطورى که پیشرفته‏ترین دوربینهاى دقیق عکاسى در برابر آن، موجود بى‏ارزشى است.
اگر در تمام وجود انسان جز چشم، چیز دیگرى نبود، مطالعه شگفتیهایش براى شناخت علم و قدرت عظیم پروردگار کافى بود.
و اما «زبان» مهمترین وسیله ارتباط انسان با انسانهاى دیگر و نقل و مبادله اطلاعات و معلومات از قومى به قوم دیگر، و از نسلى به نسل دیگر است، و اگر این وسیله ارتباطى نبود هرگز انسان نمى‏توانست تا این حد در علم و دانش و تمدّن مادى و مسائل معنوى ترقى کند.
و اما «لبها» نقش مؤثرى در تکلم دارند، چرا که بسیارى از مقاطع حروف به وسیله لبها ادا مى‏شود، و از این گذشته لبها کمک زیادى به جویدن غذا، و حفظ رطوبت دهان، و نوشیدن آب مى‏کند و اگر نبودند مسأله خوردن و آشامیدن انسان و حتى منظره چهره او بر اثر جریان آب دهان به بیرون، و عدم قدرت بر اداء بسیارى از حروف وضع اسف انگیزى داشت.
امیر مؤمنان على علیه السّلام مى‏فرماید: «شگفتا از این انسان که با یک قطعه پیه مى‏بیند، و با قطعه گوشتى سخن مى‏گوید، و با استخوانى مى‏شنود، و از شکافى نفس مى‏کشد»! و این کارهاى بزرگ حیاتى را با این وسائل کوچک انجام مى‏دهد.
جمله «و هدیناه النجدین»- علاوه بر این که مسأله اختیار و آزادى اراده انسان را بیان مى‏کند، با توجه به این که «نجد» مکان مرتفع است- اشاره به این است که پیمودن راه خیر خالى از مشکلات و زحمت و رنج نیست، همان گونه که بالا رفتن از زمینهاى مرتفع مشکلاتى دارد، حتى پیمودن راه شر نیز مشکلاتى دارد، چه بهتر که انسان با سعى و تلاشش راه خیر را برگزیند.
به هر حال انتخاب راه با خود انسان است، اوست که مى‏تواند چشم و زبان را در مسیر حلال یا حرام به گردش درآورد، و از دو جاده «خیر» و «شر» هر کدام را بخواهد برگزیند.
و لذا در حدیثى از پیغمبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله مى‏خوانیم: «خداوند متعال به فرزندان آدم مى‏گوید: «اى فرزند آدم! اگر زبانت خواست تو را وادار به حرام کند من دو لب را براى جلوگیرى از آن در اختیار تو قرار داده‏ام، لب را فرو بند، و اگر چشمت بخواهد تو را به سوى حرام ببرد من پلکها را در اختیار تو قرار داده‏ام، آنها را فرو بند! ...». [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  عبد بائس - تفسیر مجمع البیان
به باور گروهى از جمله «ابن مسعود» او را به راه خیر و شر راه نمودیم.
اما به باور گروهى دیگر، او را به پستان مادرش راه نمودیم که پس از ولادت چگونه براى زنده ماندن بمکد و شیر بنوشد.
برخى آورده‏اند که: به امیرمؤمنان گفته شد: برخى برآنند که منظور از آیه «و هدینا..» رهنمود انسان به پستان مادر پس از ولادت است.
آن حضرت فرمود: نه، بلکه منظور راه نمودن او به ارزش‏ها و ضد ارزش‏ها یا حق و باطل است. لا هما الخیر والشر.
و «حسن» آورده است که پیامبر فرمود: هان اى مردم، منظور از دو «نجد» در آیه شریفه راه نیک و بد و خیر و شرّ است، و چنان نیست که راه بد براى شما محبوب‏تر از راه رشد و کمال باشد.
ممکن است پاره‏اى این پرسش را طرح کنند که: با همه پستى و بدى کوره‏راه شرارت و گناه، چگونه این راه با واژه «نجد» آمده است؟
پاسخ این است که هدف قرآن بیان روشن خیر و شر و آشکار ساختن هر دو راه براى انتخاب آگاهانه راه زندگى است، نه همسان و برابر شمردن آن دو راه از نظر برترى و فروترى. افزون بر این از آنجایى که آشکار ساختن کوره راه شرّ، به منظور دورى‏گزیدن از آن و انتخاب راه خیر است، این کار مى‏تواند به صورت راه خیر و به خاطر عظمت آن بیان شود.
پاره‏اى گفته‏اند: این سبک از گفتار در فرهنگ عرب رایج است که هر گاه بخواهد پاره‏اى از شباهت‏هاى دو پدیده را بیان کند، از واژه و قالب یکى از آن بهره مى‏جوید؛ بسان واژه «شمسین» و یا «قمرین» که هر کدام در مورد خورشید و ماه به کار مى‏روند.. براى نمونه، در این شعر واژه «قمراها» به معنى ماه و خورشید آمده است که مى‏گوید:
اخذنا بآفاق السماء علیکم‏
لنا قمراها و النجوم الطوالع‏
ما راه‏هاى آسمان را بر شما بستیم؛ خورشید، ماه و ستارگان روشن از آن ماست.
گفتنى است که از این نمونه‏ها در شعر و نثر عرب بسیار است [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.