● حاجيه تقي زاده فانيد -
تفسیر راهنما
1 - دسته اى از مردم، انفاقگر و اهل جود و تقوایند.
فأمّا من أعطى و اتّقى
مراد از «إعطاء» ـ به قرینه مقابله با «بخل» (در آیات بعد) ـ انفاق مال و جود و کرم است.
2 - سخاوت مندى، انفاق و تقواپیشگى، توصیه خداوند به تمام مردم
فأمّا من أعطى و اتّقى
ذکر پاداش نیک براى این گروه (در آیات بعد)، ترغیب مردم به اعطاى مال و تقوا است.
3 - توأم بودن انفاق و تقوا با هم، شرط ارزش مندى آنها است.
من أعطى و اتّقى
4 - انفاق، پرهیز از ثروت اندوزى، تزکیه خواهى، سخاوت مندى و اخلاص، از نشانه هاى تقواپیشگى است.
أعطى و اتّقى
فعل «اتّقى» در مقابل فعل «استغنى» (در آیات بعد)، قرار گرفته و نقطه مقابل استغنا (ثروت اندوزى) را «تقوا» نامیده است. از طرف دیگر عطف «اتّقى» بر «أعطى» ـ که با عطف تفسیرى یا سبب بر مسبب و یا عکس آن سازگار است ـ انفاق را نشانه تقوا قرار داده است. آیات آخر سوره ـ که از عنوان «من أعطى و اتّقى» با نامى دیگر (الأتقى . الذى یؤتى ماله یتزکّى ...) یاد کرده ـ مصادیق دیگر تقوا را بر شمرده است.
5 - «قال البزنطى: ... و سمعت الرضا(ع) یقول فى تفسیر «و الّیل إذا یغشى» قال: إنّ رجلاً من الأنصار کان لرجل فى حائطه نخلة و کان یُضِرّ به فشکا ذلک إلى رسول اللّه(ص) فدعاه فقال: اعطنى نخلتک بنخلة فى الجنّة فأبى فبلغ ذلک رجلاً من الأنصار یکنّى أبا الدحداح فجاء إلى صاحب النخلة فقال: بعنى نخلتک بحائطى فباعه فجاء إلى رسول اللّه(ص) فقال: یا رسول اللّه قد اشتریت نخلة فلان بحائطى، قال: فقال رسول اللّه(ص) فلک بدلها نخلة فى الجنّة فأنزل اللّه تبارک و تعالى على نبیّه(ص) «...فأمّا من أعطى» یعنى النخلة «و اتّقى و صدّق بالحسنى» بوعد رسول اللّه(ص)...;(1)
بزنطى گفت: از امام رضا(ع) شنیدم که در تفسیر «و الّیل إذا یغشى» سخن مى گفت و فرمود: در باغِ مردى از انصار درخت خرمایى متعلق به شخص دیگرى بود و آن شخص [به هنگام استفاده از درخت] به مرد انصارى زیان مى رساند. مرد انصارى از این عمل به رسول خدا(ص) شکایت کرد; رسول خدا(ص) صاحب درخت را فراخواند و به او فرمود: درخت خرمایت را در ازاى یک اصله درخت خرما در بهشت، به من واگذارکن و آن مرد امتناع کرد. پس این خبر به مردى از انصار رسید که کنیه او «ابودحداح» بود. وى نزد صاحب آن درخت رفت و گفت: آن درخت خرمایت را در ازاى باغ من به من بفروش، او هم فروخت. آن گاه ابودحداح نزد رسول خدا(ص) آمد و عرض کرد: درخت خرماى فلانى را در عوض باغ خود خریدم، رسول خدا(ص) به او فرمود: تو به جاى آن درخت، درختى را در بهشت مالک هستى. پس خداى تبارک و تعالى بر پیامبرش [این آیه را] نازل فرمود: «فأمّا من أعطى» مقصود [بخشیدن ]درخت خرما است «و اتّقى و صدّق بالحسنى» مقصود [تصدیق ]وعده رسول خدا است».
6 - «عن على بن الحسین(ع) قال: کان رجلٌ موسِرٌ على عهد النبىّ(ص) فى دار [له ]حدیقة و له جار له صِبْیَةٌ فکان یتساقط الرُطب عن النخلة فیَشُدُّون صِبْیانُه یأکلون فیأتى الموسر فیُخرِج الرطب من جوف أفواه الصِبْیة فشکى الرجل ذلک إلى النبىّ(ص) فأقبل وحده إلى الرجل فقال: بِعْنى حدیقتک هـذه بحدیقة فى الجنّة فقال له الموسر: لا أبیعک عاجلاً بآجل فبکى النبىّ(ص) و رجع نحو المسجد فلقیه أمیرالمؤمنین على بن أبى طالب(ع) فقال له: یا رسول اللّه مایبکیک؟ لا أبکى اللّه عینیک فأخبره خبر الرجل الضعیف و الحدیقة فأقبل أمیرالمؤمنین حتّى استخرجه من منزله و قال له، بِعْنى دارک قال الموسر: بحائطک الحِسْىِ فصفق على یده و دارَ إلى الضعیف فقال له: دُرْ إلى دارک فقد ملککها اللّه ربّ العالمین و أقبل أمیرالمؤمنین(ع) و نزل جبرائیل على النبىّ(ص) فقال له: یامحمد إقرء «و الّیل إذا یغشى و النهار إذا تجلّى و ما خلق الذکر و الاُنثى» إلى آخر السورة فقام النبىّ(ص) فقبّل بین عینیه ثمّ قال: بأبى أنت قد أنزل اللّه فیک هـذه السورة کاملة;(2)
از امام سجاد(ع) روایت شده که شخص ثروتمندى در زمان پیامبر(ص) در خانه اى ساکن بود که [در آن خانه ]باغى بود و براى او همسایه اى بود که چند کودک خرد سال داشت و هر زمان که خرماى رسیده از درخت مى افتاد، کودکان مى دویدند که آن خرما را بخورند. آن مرد ثروتمند مى آمد و خرما را از داخل دهان آن کودکان بیرون مى آورد. آن مرد نزد پیامبر(ص) شکایت کرد. حضرت به تنهایى نزد صاحب خانه رفت و فرمود: باغ خود را در ازاى باغى در بهشت به من بفروش. آن مرد گفت: نقد را به نسیه نمى فروشم. پیغمبر گریست و به طرف مسجد بازگشت پس امیرالمؤمنین على(ع) حضرت را ملاقات کرد و گفت: اى رسول خدا! چه چیز تو را به گریه انداخته است؟ خداوند چشمان تو را گریان نسازد. حضرت داستان آن مرد ضعیف و باغ را به او خبر داد و امیرالمؤمنین(ع) نزد آن مرد رفت و او را از منزل خواست و گفت: خانه ات را به من بفروش. او گفت: مى فروشم در ازاى بستانت که هموار و آبگیر است. على(ع) دست خود را[ به علامت قبول بیع] بر دست او زد و به سوى آن مرد ضعیف رفت و فرمود: به خانه خود برگرد، پروردگار عالمیان آن خانه را به ملک تو درآورد. امیرالمؤمنین برگشت و جبرئیل بر پیامبر(ص) نازل شد و به او گفت: اى محمد! بخوان «و الّیل إذا یغشى...». پیامبر(ص) برخاست و پیشانى حضرت على(ع) را بوسید و فرمود: پدرم فداى تو! خداوند این سوره را کامل درباره تو نازل فرمود».
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر مجمع البیان
نخست در وصف نیکان و کمال جویان مى فرماید:
فَأَمَّا مَنْ أَعْطى وَ اتَّقى
اما آن کسى که حق خدارا پرداخت و پرواى او را پیشه ساخت... منظور از انفاقگر نیک اندیش در آیه - که هم حقوق خدا و بندگان محروم او را مى پردازد و هم پروا پیشه مى سازد - «ابو دحداح» است. در برابر آن مرد آزمند و بخیل است که بخل مى ورزد و بى نیازى مى جوید و مى پندارد که از درخت بهشت و بهایى که پیامبر پیشنهاد مى کرد، و نیز از انفاق در راه خدا بى نیاز است!
همین گونه آیه 15 در نکوهش آن مرد بخیل است که مى فرماید: جز نگون بخت ترین مردم در آن آتش دوزخ وارد نمى گردد، و در برابر آن آیه 17 در وصف «ابو دحداح» مى باشد.
همین گونه آخرین آیه این سوره که مى فرماید: و به یقین به زودى آن گاه که وارد بهشت گردد از کار خویش و از معامله پر سود خشنود خواهد شد.
در این مورد آورده اند که: پیامبر گرامى هنگامى که عبورش به آن خانه مى افتاد و محصول آن درخت، به بار نشسته بود، مى فرمود: خرماى بهشت، آرى، خرماى بهشت از آن «ابو دحداح» باد که برایش آماده است.
«ابن زبیر» بر این باور است که این آیات در وصف «ابوبکر» فرود آمد، چرا که او برده هاى ترقى خواهى، چون «بلال» و «عامر» را خرید و در راه خدا آزاد ساخت.
امّا به باور ما شأن نزول هر چه باشد، پیام و مفهوم آیات جهانشمول است و این درس را مى دهد که هر کس حقوق محرومان را براى به دست آوردن خشنودى خدا از مال خود بدهد، آن پاداش را خواهد داشت و هر کس هم بخل ورزد و حقوق محرومان را پایمال سازد این کیفر و نکوهش را؛ و این دو درس انسان پرور و رشدبخش، ماندگار و براى همگان است.
از امام باقر آورده اند که در تفسیر آیه فرمود:
فاما من اعطى مما اتاه الله و اتقى و صدق بالحسنى اى بانّ الله یعطى بالواحد عشراً الى کثیر من ذالک(184)
و امّا کسى که از آنچه خدا به او ارزانى داشته است انقاق کند، و پاداش نیکوتر را تصدیق کند، و باور دارد که خدا در برابر یک انفاق و یک کار شایسته، ده، یا صد، یا هزار، بلکه صد هزار برابر، و باز هم بیشتر از آن پاداش خواهد داد، به زودى راه آسانى پیش پاى او خواهیم گذاشت؛ به گونه اى که هرگاه اراده کار نیکى نمود، انجام آن را بر او آسان خواهیم ساخت. امّا آن کسى که بخل ورزد و از پرداخت حقوق محرومان و پاره اى از نعمتى که خدا به او داده است خوددارى ورزد و خود را بى نیاز پندارد و پاداش نیکویى را که خدا به صورت ده، صد، هزار، ده هزار برابر و یا فراتر از این ها وعده فرموده است، با عملکرد خود دروغ شمارد، به زودى راه دشوارى به او خواهیم نمود، که هر گناه و بدى را اراده کرد، برایش آسان مى گردد.
سپس افزود: وخدا عذاب را از او و مال او باز نمى دارد، و آن گاه که به دوزخ در غلطد، آگاه باشید که از کوه و دیوارى سقوط نمى کند و به چاهى نمى افتد، بلکه به آتش شعله ور دوزخ و اعماق آن سقوط مى کند.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر نمونه
منظور از ((اعطى )) همان انفاق در راه خدا و کمک به نیازمندان است .
و تاءکید بر ((تقوى )) به دنبال آن ممکن است اشاره به لزوم نیت پاک و قصد خالص به هنگام انفاق ، و تهیه اموال از طریق مشروع ، و انفاق آن نیز در طریق مشروع ، و خالى بودن از هر گونه منت و اذیت و آزار بوده باشد، چرا که مجموعه این اوصاف در عنوان تقوى جمع است .
بعضى نیز گفته اند: ((اعطى )) اشاره به عبادات مالى است ، و ((اتقى )) اشاره به سایر عبادات ، و انجام واجبات ، و ترک محرمات است ، ولى تفسیر اول هم با ظاهر آیه سازگارتر است ، و هم با شاءن نزولى که در بالا آوردیم .
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیرهدایت
[5] هر کس که از مادر زاده شده، در زندگی خود تلاش میکند، و میکوشدو مبارزه میکند، ولی آن کس که مالش را در راه خدا میدهد و از مال حرام پرهیز میکند، کسی است که از بخشیدن مال خود بهره میبرد.
«فَأَمّا مَن أَعطی وَ اتَّقی- پس آن کس که ببخشد و پرهیزگار باشد.»
با کسی تفاوت دارد که میبخشد و منت میگذارد، یا از چیزی میبخشد که از مردم دزدیده است، یا فاسدترین چیزی را که دارد انفاق میکند، یا آن را در غیر محل خود و به مدّاحان و چاپلوسان نسبت به خودش میبخشد، یا هدفش از بخشیدن مال ریا و شهرت پیدا کردن به نیکی و مسلط شدن بر مستضعفان است.
چنین عملی از او پذیرفته نمیشود، بدان سبب که خدا گفته است: «إِنَّما یَتَقَبَّلُ اللّهُ مِنَ المُتَّقِینَ- خدا از پرهیزگاران میپذیرد»، بلکه اینکه بخشش و بالی برای او در روز باز پسین است و در دنیا نیز تنگی و دشواری برای او فراهم میآورد.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» محمد حسینی همدانی
فَأَمّا مَن أَعطی وَ اتَّقی
بیان اختلاف سعی و حرکات و افعال اختیاری بشر است کسیکه به فقراء و بینوایان و در مورد مصالح عمومی بقدر وسع خود مال بذل نماید و بر اساس تقوی و شعار عبودیت باشد .
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.