● حاجيه تقي زاده فانيد -
تفسیر حسینی همدانی،
إِنّا أَنزَلناهُ فِی لَیلَةِ القَدرِ:
بیان نزول آیات کریمه قرآنی است و تعبیر بمتکلم مع الغیر و کلمه انا از نظر عظمت ساحت کبریائی است و نیز ضمیر راجع بقرآن است از نظر وضوح آن با اینکه نزول آیات کریمه بر رسول صلّی اللّه علیه و آله توسط جبرئیل امین وحی بوده ولی از نظر تشریف بساحت پروردگار نسبت داده وساطت جبرئیل را در نظر گرفته نشده است.
و انزال در مورد نزول یکدفعه گفته میشود در صورتی که آیات کریمه در مدت بیست و سه سال بتدریج و بر حسب اقتضاء نازل شده است مقابل تنزیل که بتدریج نازل شود.
پاسخ آنستکه آیات کریمه قرآنی در شب قدر بطور دسته جمعی از مقام کبریائی شرف صدور یافته و از لوح محفوظ بسوی بیت العزه تنزل نموده و بقدسیان خوانده شده و سپس توسط جبرئیل امین بر حسب مقتضیات آیاتی بتدریج بر رسول صلّی اللّه علیه و آله مدت تبلیغ و رسالت او نازل شده است.
و نظر به اینکه که آیات قرآنی اساس دین اسلام جهانی و همیشگی است باید بطور تدریج آیات کریمه بر حسب مقتضیات وقت و حادثه نازل شود جبرئیل علیه السّلام آنرا برای رسول خوانده رسول نیز بیدرنگ مجلس درس و بحثی تشکیل داده دانشجویان حضور یافته درس شروع میشد و پس از قرائت آیات قرآنی و اعلام آنها بدانشجویان در اطراف شرح و تفسیر آنها بحث میشد.
و نزول آیات قرآنی بمنظور تنزل و ظهور علم مقام ربوبی به نخستین نقطه امکانی که قلب و فؤاد رسول گرامی صلّی اللّه علیه و آله است باید ثبات و تثبّت داشته و ظرفیت آنرا داشته باشد که آیات را تلقی نماید و حقایق آنرا بیابد زیرا نزول آیات کریمه بر رسول صلّی اللّه علیه و آله مبنی بر تعلیم و احاطه وجودی است و لازم آن تثبت و استقرار در قلب و فؤاد او است که بتدریج تحقق میپذیرد.
در باره چگونگی نزول آیات قرآنی اختلاف است.
گفته شده که مجموع آیات کریمه در شب قدر بآسمان دنیا بر قدسیان نازل و سپس بطور تدریج بر رسول صلّی اللّه علیه و آله نازل شده است و نیز گفته شده آغاز نزول قرآن کریم در شب قدر بوده است.
مفسر گوید: مراد کرات بالا نیست بلکه مقامات قدس است.
بر حسب آیه (کِتابٌ أَنزَلناهُ إِلَیکَ مُبارَکٌ) نزول آیات کریمه قرآنی و لوازم و شئون آنرا بیان نموده از جمله آنستکه از ساحت کبریائی شرف صدور یافته و برسول صلّی اللّه علیه و آله حقایق و اسرار آن بطور موهبت وجودی القاء شده و بمنظور تعلیم و تربیت بشر حقایق و اسرار آن بصورت عبارات و مثال و کلمات و جملهها تنزل داده شده بدین وسیله بشر بتواند بقدر سعی و دقت تتمهای از حقایق و معارف استفاده نماید و پرتوی از حقایق را مشاهده نماید و جوهر وجودی خود را نمونه و مسطورهای از کمالات و حقایق ارائه دهد از جمله شئون قرآن کریم مبارک و مبنی بر تأکید ترکب دائم و دوام آثار درخشان آنست که در جهان پرتو افکنده و کاملترین کتاب آسمانی است که با لحنی اعجاز آمیز یعنی قائم بخود و بینیاز از دلیل و ثابت بالذات جهان بشریت را با انواع احتجاج و استدلال از نظر اختلاف افق افکار بشر بتوحید خالص دعوت مینماید.
و مبارک بطور اطلاق یعنی وسیله برکات و فیوضات و محور سعادت در دو جهان و خلاصه و محصول نظام آفرینش است و غرض از خلقت بشر همانا زمینه برای بناگذاری مکتب عالی قرآن است چنانچه جهان فاقد اینکه مکتب بود بهرهای از کمال حقیقی و تعالی انسانیت نداشت و کمالی بر آن مترتب نبود.
اینکه همه انواع خیرات مادی و آثار بیشمار طبیعی همه مقدمه برکات معنوی و رشد روانی و ظهور مقامات انسانی است از نظر اینکه قرآن یگانه برنامه و رهبری است که بشر را باوج عبودیت میرساند و او را مثال کمال و صفات لا یزالی نمایش میدهد و هرگونه نعمت که بشر را فرا گرفته در اینکه جهان و یا در عوالم دیگر از پرتو قرآن است و بوسیله نزول قرآن نظام تدبیر و صفت ربوبیت آفریدگار بحد نصاب و ظهور رسیده و آنرا ثقل اکبر و غرض نهائی خلقت معرفی نموده و محور حق و دلیل هر حقیقت و محصول نظام هستی و صراط مستقیم است که رسولان و رهروان طریقه عبودیت نمونه و مثالی از آنند.
قرآن کریم پرتوی از نظام ربوبی است که بعالم امکان تابیده و هر گونه برکات و شیوع آثار خیر و درخشان در جهان بظهور رسیده از لوازم آن مکتب عالی الهی است که تا ابد روشنائی میبخشد و رهروان را هدایت مینماید و نعمت گسترده که بطور دائم اهل ایمان را فرا میگیرد و یگانه عدل و قوام آن که بثقل اصغر و قرآن ناطق معرفی شده اوصیاء طاهرین علیهم السّلام هستند.
و نیز از إبن عباس روایت شده گفت پروردگار بجبرئیل علیه السّلام کلامی فرمود و آن شب قدر بود و جبرئیل آنرا ضبط نمود و بآسمان دنیا آورده و فرشتگان آنرا ضبط نموده و بطور تدریج بر رسول صلّی اللّه علیه و آله در ظرف بیست و سه سال نازل شده است.
فِی لَیلَةِ القَدرِ:
در شب قدر هر یک از امور که در ظرف سال باید بموقع اجراء گذارده شود بطور تفصیل شرح داده میشود از جمله بیان و مدت زندگی هر یک از افرادو چگونگی رزق و نیازهای هر فردی از شب قدر تا سال دیگر همان شب قدر تعیین میشود و همچنین رویدادها و حوادث جهان.
در تفسیر صافی در مورد (لیلة القدر) و آیه (فِیها یُفرَقُ کُلُّ أَمرٍ حَکِیمٍ) فرموده است در شب قدر هر سال تقدیر میشود امور و حوادث همان سال ولی قابل تجدید نظر و بداء است و امری را بتأخیر میافکند و یا تغییر میدهد و بر آن زیاده و یا نقص میشود و بر رسول صلّی اللّه علیه و آله القاء میشود و او بامیر مؤمنان علیه السّلام القاء مینماید و از او بسایر امامان تحویل و القاء میشود تا اینکه بامام عصر علیه السّلام برسد و شرط شده که قابل تغییر و بداء خواهد بود.
گفته شده امور و حوادث جهان بر حسب قضاء الهی دارای دو مرحله است مرحله اجمال و ابهام و دیگر مرحله شرح و تفصیل و در شب قدر هر سال همه امور و حوادث جهان در آن سال از مرحله احکام بمرحله فرق و تفصیل میرسد و از جمله در همان شب قدر مشخص قرآن کریم نازل شده و فرق و تفصیل شده است.
و محتمل است آن باشد که پروردگار رسول صلّی اللّه علیه و آله را بجزئیات امور و حوادث جهان آگاه فرموده بهر چه در زمان حیات او رخ میدهد و نیز هر آیهای بر او نازل میشود و در نتیجه قرآن کریم بر رسول صلّی اللّه علیه و آله بطور جمله و یکدفعه نازل شده باشد و بار دیگر بطور تدریج و متفرق در مدت رسالت و تبلیغ او.
و در آیه (أَمراً مِن عِندِنا) مبنی بر آنستکه امور و حوادث جهان از مقام شامخ ربوبی سر چشمه گرفته و بمرحله نظام جهان تنزل خواهد نمود.
و محتمل است مراد نزول آیات قرآنی باشد که غرض نزول آن بر رسول صلّی اللّه علیه و آله میباشد و آیات کریمه قرآنی رحمت بطور اطلاق و دائم بر سلسله بشر است و فیوضات تکوینی و هدایت جامعه بشر بسعادت در جهان از جمله آثار و برکات نزول آیات قرآنی و بناگذاری مکتب عالی قرآن است.
در کتاب کافی بسندی از محمّد بن مسلم از حمران روایت نموده که سؤال نمود از امام ابی جعفر علیه السّلام از مفاد آیه (إِنّا أَنزَلناهُ فِی لَیلَةٍ مُبارَکَةٍ) فرمود مراد لیلة القدر است که آیه فرمود (فِیها یُفرَقُ کُلُّ أَمرٍ حَکِیمٍ) و نیز فرمود در شب قدر هر سال تقدیر و اندازهگیری میشود هر حادثهای تا سال دیگر همان شب قدر امور خیر و شر و طاعت و معصیت و مولود و اجل زندگی هر فردی و رزق هر یک از افراد، پس هر چه تقدیر شود در آن سال و حکم و قضا نیز بر آن صادر میشود آن محتوم خواهد بود ولی وابسته بخواست پروردگار نیز خواهد بود.
یعنی بر حسب جریان اسباب بطور حتم است ولی چنانچه پروردگار بخواهد آنرا منع میفرماید.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر خسروی
- بدرستیکه ما نازل کردیم قرآن را در شب قدر.(إبن عباس گفته است که خداوند قرآن را یکجا از لوح محفوظ در شب قدر بآسمان دنیا نازل فرمود سپس جبرئیل در ظرف بیست و سه سال قسمت بقسمت از اول تا آخر آنرا بر محمّد صلّی اللّه علیه و آله فرود آورد.
و شعبی گفته است معنای آیه اینست که ما نازل ساختن آنرا در شب قدر شروع کردیم- و اقوال دیگر هم ذکر شده است.
امّا در اینکه چرا لیله قدر نامیده شده است نیز اقوالی است- بقولی از آنجهت شب قدر نامیده شده است که جمیع اموری که در آن سال باید تقدیر شود خداوند در آن شب حکم میکند و آنرا لیله مبارکه فرموده است که (إِنّا أَنزَلناهُ فِی لَیلَةٍ مُبارَکَةٍ) یعنی هر گونه خیر و برکت و مغفرت در آن شب نازل میگردد.
و بقولی- لیله قدر یعنی شب شرف و خطر و عظمت شأن چنانکه بکسی که در بین مردم صاحب منزلت و شأن است گویند صاحب قدر است و آیه مبارکه وَ ما قَدَرُوا اللّهَ حَقَّ قَدرِهِ از اینکه باب است یعنی حق عظمته.
و بقولی- یعنی هر کس آن شب را احیاء کند صاحب قدر میشود زیرا طاعات در آن شب قدر عظیم و ثواب جزیل دارد.
و بقولی- شب قدر از اینکه جهت موسوم گردیده است که در آن شب کتاب صاحب قدر بر رسول صاحب قدر برای امّت صاحب قدر بدست فرشته صاحب قدر نزول یافته است.
و بقولی لیله تقدیر است زیرا خدای تعالی در آن شب انزال قرآن را مقدر فرموده است.
و بقولی- اگر از ماده تنگی بگیریم یعنی شبی که از بس ملائکه بزمین نازل میشود جا بر آنها تنگ میشود چنانکه از آیه (وَ مَن قُدِرَ عَلَیهِ رِزقُهُ) اینکه معنی مستفاد میشود.
و امّا در اینکه شب قدر چه شبی است اقوال مختلفه زیاد است و از مجموع آنها مستفاد میشود که شب قدر مانند اسم اعظم و نماز وسطی و غیره در تمام سال مجهول است و آنچه مسلم شده است از ماه رمضان خارج نیست چون قرآن در ماه رمضان نازل گشته و تصریح اینکه آیه هم همین است که در شب قدر نازل شده است پس شب قدر در ماه رمضان است و روایات هم از فریقین بسیار است از مجموع آنها بر میآید که در لیالی آخر ماه مبارک رمضان و شبهای فرد باشد و بیشتر متوجّه شب بیست و سوّم است که لیله جهنی هم نامیده شده است باین شرح که:
(در روایت عبد اللّه بن بکیر از زراره از یکی از دو امام همام جعفرین علیهما السّلام است که گوید از آنحضرت از شبهای ماه رمضان که غسل در آن مستحب است پرسیدم فرمود شب نوزدهم و شب بیست و یکم و شب بیست و سوم و فرمود شب بیست و سوم شب جهنی است و حدیث آن اینستکه جهنی به رسول خدا عرض کرد منزل من از مدینه دور است شبی را بمن دستور فرما که بمدینه بیایم باو امر فرمود که شب بیست و سوم بیاید و شیخ ابو جعفر ره گوید نام جهنی عبد اللّه إبن انیس الانصاری بوده است. از مجمع) (بهر حال شب قدر شب احیاء و شب دعاء و شب نزول برکات است و اعمال آن در کتب ادعیه مذکور است و خوشا بحال موفقین که از آن بهره برداری کرده و میکنند و البته بیاد گنهکارانی مانند اینکه عبد رو سیاه هستند).
(ای خواجه چه خواهی ز شب قدر نشانی هر شب شب قدر است اگر قدر بدانی
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر راهنما
1 - خداوند، نازل کننده قرآن
إنّا أنزلنـه
جمع آمدن ضمیر متکلم، بیانگر عظمت است و مراد از ضمیر مفعولى «أنزلناه» قرآن است. اشتهار نزول قرآن از جانب خداوند، کلام را از تصریح به نام آن بى نیاز ساخته است.
2 - وجود وسایط در نزول قرآن، از جانب خداوند
إنّا أنزلنـه
ضمیر جمع در «أنزلناه»، مى تواند ناظر به نقش وسایط در نزول قرآن باشد.
3 - قرآن، در شب قدر نازل شده است.
إنّا أنزلنـه فى لیلة القدر
4 - نزول قرآن در شب قدر، به صورت کامل بوده است.*
إنّا أنزلنـه فى لیلة القدر
نزول بسیارى از آیات قرآن، به مناسبت هاى گوناگونى بوده است که در طول زندگانى رسول اکرم(ص)، پیش آمده بود. در نتیجه آیه شریفه، ناظر به نزول آن در مرحله اى دیگر خواهد بود که معارف و رهنمودهاى قرآن، به صورت کامل از جانب خداوند در شب قدر نازل شده بود. گفتنى است که تفاوت تعبیر «إنزال» و «تنزیل»، مى تواند بیانگر این دو مرحله از نزول قرآن باشد. در این احتمال، «إنزال» ناظر به نزول دفعى در شب قدر و «تنزیل» ناظر به نزول تدریجى آن در طول زندگانى پیامبر(ص) خواهد بود.
5 - مشخصات امور جهان در شب قدر، تعیین مى شود.
لیلة القدر
«قدر» در معانى گوناگونى به کار رفته است; از جمله «تقدیر» (مصباح); «تدبیرامور» (قاموس); «تقسیم ارزاق»، «شرف» و «عظمت» (تاج العروس) و ... . برداشت یاد شده ناظر به معناى اول و دوم است. مطلق بودن کلمه «قدر»، آن را شایسته تطبیق بر تمام مقدّرات ساخته و «من کلّ أمر» (در ذیل سوره) گواه تعمیم است.
6 - شب قدر، شبى با عظمت در پیشگاه خداوند
إنّا أنزلنـه فى لیلة القدر
7 - قرآن، کتابى با عظمت و گنجینه معارفى هماهنگ با مقدّرات جهان
إنّا أنزلنـه فى لیلة القدر
نزول قرآن در شب قدر، اسناد نازل کردن آن به خداوند و آوردن ضمیر بدون مرجع آن ـ که خود حاکى از شهرت مرجع ضمیر است ـ نشانه هاى عظمت قرآن است. تناسب ظرف و مظروف نیز، بیانگر هماهنگى نزول قرآن با ویژگى هاى شب قدر است.
8 - «قال الصادق(ع) نزل القرآن فى لیلة القدر إلى البیت المعمور جملة ثمّ نزل من البیت المعمور على رسول اللّه(ص) فى طول عشرین سنة;(1)
امام صادق(ع) فرمود: قرآن در شب قدر به صورت کامل و یک جا، به بیت المعمور نازل گشت و سپس از بیت المعمور به رسول خدا(ص) در طول بیست سال [به صورت تدریجى] نازل شد».
9 - «عن الرضا(ع) لیلة القدر یقدّر اللّه عزّوجلّ فیها ما یکون من السنة إلى السنة من حیاة أو موت أو خیر أو شرّ أو رزق فما قدّره فى تلک اللیلة فهو من المحتوم;(2)
از امام رضا(ع) روایت شده است: خداوند در شب قدر، آنچه را که از این سال تا سال بعد پیش خواهد آمد مقدر مى فرماید; از زندگى یا مرگ; از خوب یا بد، یا روزى. پس آنچه را خداوند در این شب مقدر فرمود، آن حتمى خواهد بود».
10 - «عن اسحاق بن عمار عن أبى عبداللّه(ع) قال: سمعته یقول و ناس یسألونه و یقولون إنّ الأرزاق تقسم لیلة النصف من شعبان فقال: لا و اللّه ما ذلک إلاّ فى لیلة تسع عشرة من شهر رمضان و احدى و عشرین و ثلاث و عشرین فإنّ فى لیلة تسع عشرة یلتقى الجمعان و فى لیلة احدى و عشرین یفرق کلّ أمر حکیم و فى لیلة ثلاث و عشرین یمضى ما أراد اللّه جلّ جلاله ذلک و هى لیلة القدر التى قال اللّه: «خیر من ألف شهر»;(3)
اسحاق بن عمار گوید: شنیدم که امام صادق(ع)، در جواب مردمى که از او سؤال مى نمودند و مى گفتند: ارزاق در شب نیمه شعبان تقسیم مى شود، فرمود: سوگند به خداوند، چنین نیست، آن تقسیم انجام نمى گیرد مگر در شب نوزدهم ماه رمضان، شب بیست ویکم و شب بیست و سوم; زیرا در شب نوزدهم دو مجموعه [از چیزهایى که باید مقدم افتد یا مؤخر افتد ]فراهم مى گردد و در شب بیست و یکم، هر امرى که محکم و به هم پیوسته باشد، جدا و تنظیم مى شود و شب بیست و سوم آنچه خداوند جلّ جلاله اراده فرموده، تنفیذ و اجرا مى گردد و آن شب قدر است که خداوند [درباره آن ]فرموده: خیر من ألف شهر».
11 - «عن زرارة عن أبى جعفر(ع) قال: سألته عن لیلة القدر قال: هى احدى و عشرین أو ثلاث و عشرین;(4)
زراره گوید: از امام باقر(ع) از شب قدر سؤال کردم، حضرت فرمود: شب قدر شب بیست و یکم یا شب بیست و سوم است».
12 - «عن ابن عمر قال: قال رسول اللّه(ص): التمسوا لیلة القدر لیلة سبع و عشرین;(5)
از ابن عمر روایت شده که رسول خدا(ص) فرمود: شب قدر را در شب بیست و هفتم بخواهید».
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر مجمع البیان
نخست مى فرماید:
إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ
بى گمان ما قرآن را در شب قدر فرو فرستادیم.
ضمیر در واژه «انزلناه» به قرآن شریف اشاره دارد و با این که نامى از کتاب پرشکوه خدا نیامده، موضوع روشن است.
در تفسیر آیه دیدگاه متفاوت است:
«ابن عباس» مى گوید: خدا قرآن را یک بار در شب قدر از «لوح محفوظ» به آسمان دنیا فرود آورد، آن گاه آن را به تدریج در مدت 23 سال بر پیامبر فروفرستاد.
امّا «شعبى» مى گوید: منظور این است که: ما فرود تدریجى آیات قرآن را از شب قدر آغاز کردیم.
و به باور «مقاتل» قرآن یکبار از لوح محفوظ به فرشتگان نویسنده وحى در آسمان دنیا فرود مى آید، آن گاه در شب قدر هر سال، آن آیاتى که باید تا پایان سال فرود آید، به وسیله فرشته وحى بر قلب پیامبر خوانده مى شود.
چرا شب قدر؟
در مورد شب قدر و فلسفه این نامگذارى دیدگاه ها متفاوت است:
به باور پاره اى از جمله «مجاهد» بدان دلیل شب قدر را با این عنوان نام نهاده اند، که در آن خداى فرزانه همه امور سال و همه رویدادهاى آن را تقدیر و تنظیم مى کند. آن شب، شب بسیار پربرکتى است که قرآن مى فرماید: إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَةِ مُبارَکةٍ... ما آن کتاب پر معنویت را در شبى فرخنده نازل کردیم.(222)
و برکت آن، به خاطر این واقعیت است که خدا در آن شب، خیر و برکت و آمرزش خود را بر بندگان فرو مى فرستد.
از «ابن عباس» آورده اند که: همه رویدادها در شب پانزدهم شعبان تقدیر و تنظیم شده، و در شب قدر بر صاحبان آن ها سپرده مى شود.
زهرى مى گوید: منظور از شب قدر، عبارت است از شب بزرگ و با عظمت، چرا که وقتى گفته مى شود: او در چشم مردم قدر و منزلت دارد، منظور این است که: او داراى عظمت و مقام در نظر مردم است. در این آیه نیز واژه «قدر» به معنى عظمت و بزرگى آمده است، که مى فرماید:
و ما قدروااللّه حق قدرة...(223)
بزرگى و عظمت خدا را آن گونه که باید نشناخته و بزرگ نداشتند...
«ابوبکر وراق» مى گوید: بدان دلیل شب قدر را به این نام خوانده است که هر کس حق آن شب را پاس دارد و شب زنده دارى کند، صاحب مقام و منزلت مى گردد.
و به باور پاره اى دیگر، این نامگذارى به خاطر پاداش بزرگ عبادت ها و برنامه هاى آن شب است.
به باور برخى دلیل این نامگذارى آن است که در چنین شبى کتاب پرشکوهى چون قرآن، بر انسان والایى چون محمد(ص)، براى مردمى چون امت پیامبر و به وسیله فرشته گرانقدرى چون جبرئیل فرود آمده است.
اما به باور برخى دیگر، بدان دلیل شب قدر را به این نام خوانده اند که شب تقدیر است، و خدا فرود قرآن را در آن مقرر فرموده است.
و پاره اى نیز واژه «قدر» را به معنى تنگ گرفته اند و مى گویند: دلیل این نامگذارى آن است که در شب قدر، زمین بر فرشتگان تنگ مى شود. در این آیه نیز واژه «قدر» به معنى «تنگ» به کار رفته است که مى فرماید:
... و من قدر علیه رزقة...(224) بر انسان ثروتمند و توانگر است که از دارایى خود هزینه کند، و هر کس روزى او تنگ باشد، باید از آنچه خدا به او داده است هزینه نماید...
در کدامین ماه است؟
دراین مورد که شب قدر کدامین شب است، میان دانشمندان بحث و گفت گو است:
گروهى بر این عقیده اند که منظور شب قدر زمان پیامبر خدا بود، آن گاه بر داشته شد.
امّا «ابوذر» آورده است که: به پیامبر گفتم: اى پیامبر خدا، شب قدر در روزگار پیامبران پیشین بود و در آن مقدرات انسان ها نازل مى شد، آیا پس از آنان برداشته شد؟ فرمود: نه، بلکه این شب پربرکت تا روز رستاخیز خواهد بود.
برخى برآنند که شب قدر، در میان همه شب هاى سال است، به همین دلیل به باور پاره اى اگر کسى طلاق همسر خود را بر شب قدر معلق سازد تا پایان سال طلاق او مؤثر نیست.
«ابن مسعود» بر اساس همین دیدگاه آورده است که: اگر کسى در همه شب هاى سال به عبادت و شب زنده دارى برخیزد، به پاداش شب قدر مى رسد. این سخن به گوش «عبد اللّه بن عمر» رسید و گفت: خداى او را بیامرزد که مى دانست شب قدر در ماه رمضان است، امّا او خواست مردم به یک شب بسنده نکنند و شب هاى بیشترى به عبادت و نیایش برخیزند. به همین دلیل هم دانشمندان بر آنند که شب قدر در ماه رمضان است.
کدامین شب است؟
در این مورد که شب قدر کدامین شب ماه رمضان است؟ دیدگاه ها متفاوت است:
از دیدگاه «ابن زید» شب قدر، شب اول ماه رمضان است.
امّا از دیدگاه «حسن» شب هفدهم ماه خداست.
در روایت آمده است که این شب، شب «فرقان» است و روز آن، روز برخورد دو گروه حق طلب و حق ستیز. دیدگاه درست این است که شب قدر در ده شب سوم ماه رمضان است. این دیدگاه را «شافعى» نیز برگزیده است.
در روایت از پیامبر آورده اند که: شب قدر را در شب هاى دهه سوم ماه رمضان بجویید. التمسوها فى العشر الاواخر.(225)
از امیرمؤمنان آورده اند که: پیامبر گرامى شب هاى دهه سوم ماه رمضان را به عبادت و نیایش به سحر مى آورد، و خاندانش را نیز به این سبک شایسته راه نموده بود.
و از امام صادق آورده اند که پیامبر در دهه سوم رمضان کمر همت را سخت مى بست و از همسران خود خداحافظى مى کرد و شب ها را تا سپیده دم به عبادت مى گذارند. کان رسول الله اذا دخل العشر الاواخر ... و احیا اللیل و تفرغ للعبادة...(226)
پس از روشن شدن این موضوع که شب قدر در میان شب هاى دهه سوم ماه خداست، اینک در این مورد، که این شب مبارک، کدام یک از این شب هاست؟ میان دانشمندان بحث و گفت گو است:
به باور گروهى از جمله «شافعى»، شب قدر، شب بیست و یکم ماه رمضان است.
«خدرى» از پیامبر آورده است که: شب قدر را در دهه آخر ماه رمضان و در شب هاى طاق بجویید...
از دیدگاه «عبداللّه عمر» شب قدر، شب بیست و سوم ماه خداست.
در روایت است که مردى به حضور پیامبر رسید و گفت: من در خواب دیدم که شب قدر در میان هفت شب آخر ماه رمضان است. آن حضرت فرمود: خواب شما با شب بیست و سوم هماهنگى دارد، از این رو هر کس از شما مى خواهد شبى از شب هاى رمضان را شب زنده دارى کند، شب بیست و سوم را برگزیند.
«معمر» آورده است که: «ایوب» شب بیست و سوم غسل مى کرد و با پوشیدن لباس پاک و پاکیزه، و خوشبو ساختن خویش به عبادت و نیایش و نماز و سجده مى پرداخت.
«عمر» از یاران پیامبر پرسید: شما مى دانید که پیامبر فرمود: شب قدر رادر دهه سوم ماه رمضان بجویید، اینک شما آن را در کدامین شب طاق مى بینید؟ آنان بیشتر از شب طاق سخن گفتند و بر این بودند که یکى از شب هاى طاقِ دهه آخر ماه خدا، شب قدر است.
«ابن عباس» مى گوید: «عمر» به من گفت: تو چرا چیزى نمى گویى؟
من گفتم: در قرآن شریف شماره هفت بسیار به کار رفته است. براى نمونه: در قرآن از آسمان ها به صورت هفتگانه سخن رفته است. همین گونه از زمین، طواف برگرد خانه خدا، رمى جمرات، و نیز مراحل هفتگانه در آفرینش انسان، و بر شمردن رزق و روزى انسان در نعمت هاى هفتگانه و...
«عمر» گفت: آن چه در این مورد بیان شد شناختم، اینک بگو منظور از مراحل هفتگانه در آفرینش انسان و قرارداده شدن رزق انسان در نعمت هاى هفتگانه چیست؟
گفتم: خدا در قرآن در مورد آفرینش انسان و مراحل هفتگانه آن مى فرماید:
و لقد خلقنا الانسان من سلالة من طین ثم جعلناه نطفة فى قرار مکین...(227) و به یقین انسان را از عصاره اى از گل آفریدیم، سپس او را به صورت نطفه اى در جایگاهى استوار قرار دادیم. آن گاه نطفه را به صورت علقه در آوردیم، پس آن علقه را به صورت مضغه گردانیدیم و آن گاه مضغه را استخوان هایى ساختیم، و بعد استخوان ها را با گوشتى پوشانیدیم. آن گاه جنین را در آفرینشى دیگر پدید آوردیم. آفرین بر خدا که بهترین آفرینندگان است.
و در مورد نعمت هاى هفتگانه در رزق و روزى انسان مى فرماید:
انّا صببنا الماء صبّاً ثم شققنا الارض شقاً فانبتنا...(228)
ما آب را به صورت بارشى فرو ریختیم؛ آن گاه زمین را آن گونه که باید شکافتیم؛ پس در آن، دانه رویانیدیم. و انگور و سبزى، و زیتون و درخت خرما و باغ هاى انبوه، و میوه و چراگاه پدیدآوردیم...
بنابر این به باور من شب قدر، شب بیست و سوم و یا بیست هفتم است.
«عمر» رو به حاضران کرد و گفت: چگونه شما در برابر پرسش من ناتوان ماندید و این جوان این گونه زیبا پاسخ داد.
آن گاه افزود من نیز با دیدگاه این جوان موافق هستم. سپس دست بر شانه من زد و گفت: تو از نظر سن و سال جوان هستى، امّا از نظر دانش و بینش، دانشمندى به نام مى باشى.
امام باقر در پاسخ کسى که از شب قدر مى پرسید، فرمود: یکى از دو شب بیست و یکم و بیست و سوم است.
راوى پرسید، نمى خواهید تعیین فرمایید؟
فرمود: نمى خواهید هر دو شب را عبادت کنید؟ از امام صادق نیز همین گونه روایت شده است.
در روایت دیگرى فرمود: شب قدر را میان شب نوزدهم، بیست و یکم و بیست و سوم ماه رمضان بجویید.
از «ابو بصیر» آورده اند که به امام صادق گفتم! فدایت گردم، آن شبى که امید مى رود شب قدر باشد، کدام شب است؟
فرمود: یکى از دو شب بیست و یکم و بیست و سوّم.
گفتم: اگر نتوانستم هر دو شب را شب زنده دارى کنم، چه کنم؟
فرمود: آنچه توانستى از این دو شب را به نیایش و عبادت بپرداز.
گفتم: گاه ما، هلال ماه را در منطقه اى مى بینم، اما خبر مى رسد که در شهر و منطقه دیگر این گونه نیست و گاه یک روز تفاوت مى کند.
فرمود: تا آن جایى که ممکن است در همه چهار شب خداى را عبادت نما و خواسته هایت را از بارگاه او بخواه...
گفتم: فدایت گردم، شب بیست و سوم به وسیله «جهنى» از پیامبر نیز روایت شده است.
فرمود: آرى، این گونه آمده است.
گفتم: «سلیمان بن خالد» آورده است که: در شب نوزدهم ماه رمضان کسانى که باید در سال آینده براى شرکت در مراسم حج در مکّه موفق شوند، مقدر مى گردد.
فرمود: نه تنها آنان، که همه نیازها، خواسته ها، رزق ها، گرفتارى ها تا شب قدر آینده نوشته مى شود. همه این ها را در شب بیست و یکم و بیست سوم طلب نما، و در هر یک از این شب ها صد رکعت نماز بخوان و اگر توانستى تا سپیده دم دوبار غسل نما.
گفتم اگر نتوانستم چه کنم؟
فرمود به هر صورتى که توانستى و هر عبادتى موفق شدى انجام بده... چراکه در ماه رمضان درهاى آسمان گشوده مى شود و شیطان ها به بند کشیده مى شوند و عملکرد مردم با ایمان پذیرفته مى شود و در زمان پیامبر ماه رمضان «روزى شده» خوانده مى شد.(229)
«زراره» آورده است که: از امام باقر در مورد شب هایى از رمضان که در آن ها غسل مستحب است جویا شدم. فرمود شب نوزدهم، بیست و یکم و بیست و سوم.
آن گاه فرمود: شب بیست و سوم به وسیله «جهنى» از پیامبر روایت شده است، چراکه او به پیامبر گفت: خانه من از مدینه دور است، از این رو مرا به شبى که باید شب زنده دارى نمایم، هدایت کن تا به مدینه بیایم. پیامبر شب بیست و سوم را به او نشان داد.
برخى از جمله «عایشه» آورده اند که شب قدر، شب بیست و هفتم ماه رمضان است.
و برخى از جمله «ابن عباس» در روایت آورده اند که پیامبر فرمود: شب بیست و هفتم را دریابید. و در برخى از روایات نیز آورده اند که: فرمود: شب قدر را در شب هاى بیست و یکم، بیست و سوم، بیست هفتم و بیست نهم دریابید.
فلسفه نهان بودن شب قدر
به باور بسیارى از مفسران، بدان دلیل شب قدر در میان شب هاى سال، یا ماه و یا در شب هاى ماه رمضان نهان داشته شده است که مردم کمال طلب و خداجو در تلاش براى عبادت و شب زنده دارى، و در پرتو آن، تزکیه جان و پاکسازى دل اززنگارهاى گناه، و کوشش براى آراستگى به ارزش ها و والایى ها به ره آورد ارزنده تر و موفقیت بیشترى برسند، و بکوشند تا به امید درک آن شب گرانقدر، شب هاى بسیارى را با راز و نیاز سپرى کنند.
این ظرافت در برنامه هاى دیگر نیز هست، براى نمونه: خداى فرزانه در میان نمازها، «نماز میانه» را نهان داشت تا از همه نمازها بیشتر مراقبت گردد. در میان نام هاى خدا، اسم اعظم او را نهان داشت، و ساعت اجابت دعا را در ساعت ها، و خشم خود را در میان همه گناهان، و نیز هنگامه فرارسیدن مرگ را از انسان ها، تا بندگانش به موفقیت بیشترى در تقرب به خدا نایل آیند و از گناهان دورى جویند.
برترى «شب قدر» در روایت
در مورد فضیلت شب قدر روایت بسیارى رسیده است که به پاره اى مى نگریم:
1 - از پیامبر گرامى آورده اند که فرمود: هنگامى که شب قدر فرامى رسد فرشتگان «سدرة المنتهى» که جبرئیل هم از آنان است فرود مى آیند و فرشته وحى در حالى که پرچم هایى با اوست، یکى از آن ها را بر تربت من، دومى را بر «بیت المقدس»، سومى را بر بام کعبه و دیگرى را بر «طور سینا» نصب مى کند. آن گاه بر همه ایمان آوردگان درود مى فرستد، و آمرزش مى طلبد و از این مهر و رحمت عناصر شراب خور و بدمست و حرام خوران و آلودگان و ظالمان محروم خواهند بود. آن گاه افزود:
من قام لیلة القدر ایماناً و احتساباً غفرله ما تقدم من ذینة(230)
کسى که در شب قدر با ایمان و یقین به محاسبه رستاخیز، براى عبادت و نیایش برخیزد، گناهان او مورد بخشایش قرار مى گیرد.
و نیز آورده اند که فرمود:
انّ الشیطان لایخرج هذه اللیلة حتى یضیئ فجرها و لا یستطیع فیها على احد...(231)
شیطان در شب قدر تا سپیده آن، از لانه خود خارج نمى گردد، و نیز نمى تواند کسى را بیمار یا دیوانه کند، و یا به یکى از تباهى ها و پلیدى ها بکشد، و افسون هیچ افسونگرى در شب قدر اثر نمى گذارد.
و نیز آورده اند که فرمود: شب قدر شبى است آرام و آرام بخش و معتدل، نه کرمایش آزار مى رساند و نه سرمایش. خورشید در بامداد آن سر بر مى آورد، در حالى که نور خیره کننده اى ندارد.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر کشاف
عظم القرآن من ثلاثة أوجه : أحدها : أن أسند إنزاله إلیه وجعله مختصا به دون غیره ، والثانی . أنه جاء بضمیره دون اسمه الظاهر شهادة له بالنباهة والاستغناء عن التنبیه علیه ، والثالث : الرفع من مقدار الوقت الذی أنزل فیه . روی أنه أنزل جملة واحدة فی لیلة القدر من اللوح المحفوظ إلی السماء الدنیا . وأملاه جبریل علی السفرة ، ثم کان ینزله علی رسول الله صلی الله علیه وسلم نجوما فی ثلاث وعشرین سنة . وعن الشعبی : المعنی إنا ابتدأنا إنزاله فی لیلة القدر واختلفوا فی وقتها فأکثرهم علی أنها فی شهر رمضان فی العشر الأواخر فی أوتارها ، وأکثر القول أنها السابعة منها ، ولعل الداعی إلی إخفائهها أن یحیی من یریدها اللیالی الکثیرة : طلبا لموافقتها ، فتکثر عبادته ویتضاعف ثوابه ، وأن لا یتکل الناس عند إظهارها علی إصابة الفضل فیها فیفرطوا فی غیرها . ومعنی لیلة القدر : لیلة تقدیر الأمور ، وقضائها ، من قوله تعالی ( فیها یفرق کل أمر حکیم ) وقیل سمیت بذلک لخطرها وشرفها علی سائر اللیالی .
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیرآسان
إِنّا أَنزَلناهُ فِی لَیلَةِ القَدرِ
کلمه (إِنّا) در اصل (اننا) بوده است.
با اینکه خدای سبحان واحد و یکتا است معذلک بدین لحاظ فرموده (إِنّا) یعنی ما، تا به عظمت پروردگار دلالت نماید، و اینکه معنا در موارد فراوانی از قرآن مجید به چشم میخورد. ضمیر کلمه (أَنزَلناهُ) به قرآن برمیگردد- گرچه نامی از قرآن در اینکه آیه نیست. ولی چون اشتباهی رخ نمیدهد لذا اشکالی ندارد چون کلمه قرآن برای قسمتی حتی یک آیه آن به کار میرود لذا اگر یک آیه از آن در شب قدر نازل شده باشد کافی است که ضمیر کلمه (أَنزَلناهُ) به آن برگردد یعنی ما قرآن را در شب قدر نازل کردیم. إبن عباس میگوید: خدای توانا کلیه قرآن را در شب قدر از لوح محفوظ به آسمان دنیا نازل کرد. بعدا جبرئیل قرآن را متدرجا بر پیامبر اعظم اسلام صلّی اللّه علیه و آله نازل کرد. نزول قرآن از ابتداء تا انتهاء مدت بیست و سه سال بطول انجامید و اقوال متعدد دیگری نیز هست (معنای کلمه لیلة القدر و اینکه چه شبی شب قدر است بعدا خواهد آمد)
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیرهدایت
[1] در آن هنگام که فیض وحی بر قلب پیامبر- صلی اللّه علیه و آله- در شب قدر از ماه رمضان فرو میریخت، و فرشتگان و روح قرآن را با خود فرود میآوردند که رساله صلح و صفا و مژده دهنده رحمت است، در چنین هنگامی خدای متعال اینکه مناسبت مبارک را که در آسمانها و زمین بزرگ است، جاودانی کرد و آن را شب مبارک نیکوتر از هزار ماه قرار داد.
به حق عید رحمت است، و هر کس آن را دریابد به مزدی عظیم دست یافته است؟؟ پس خداوند سبحانه و تعالی گفت:
«إِنّا أَنزَلناهُ فِی لَیلَةِ القَدرِ- ما آن را در شب قدر فرو فرستادیم.»
نیز خداوند متعال چنین گفته است: إِنّا أَنزَلناهُ فِی لَیلَةٍ مُبارَکَةٍ إِنّا کُنّا مُنذِرِینَ فِیها یُفرَقُ کُلُّ أَمرٍ حَکِیمٍ.«1»
بدین گونه تمام قرآن در آن شب بر قلب رسول نازل شد، و سپس به صورت تدریجی در طول مدت بیست و سه سال نزول پیدا کرد، تا جای خود را در جانها پیدا کند، و کتاب دگرگون ساختنی باشد که پیامبر با آن امت و تمدنی بسازد، و آینده تابندهای برای انسانیت به وجود آورد.
بدین سبب پروردگار ما سبحانه و تعالی گفت: شَهرُ رَمَضانَ الَّذِی أُنزِلَ فِیهِ القُرآنُ.«2»
معروف است که قرآن به صورت معهود خود در همه روزهای سال نازل میشود، پس فرود آمدن دیگری به صورت جمله و یک جا نیز دارد.
و اینک سؤال: چرا اینکه شب به نام شب قدر نامیده شد!
چنان مینماید که مهمترین کاری که در اینکه شب صورت میگیرد، مقدر کردن امور آفریدگان است، و لفظ از آن مشتق شده، پس شب قدرهای مقدر شده است، چنان که پروردگارمان گفت: فِیها یُفرَقُ کُلُّ أَمرٍ حَکِیمٍ.
بعضی گفتهاند علت نامگذاری جلیل القدر بودن اینکه شب است، که در آن کتاب پر ارج و قدری نازل شده، و هر کس که آن شب را به شب زندهداری بپردازد، در نزد خدا ارزش و قدری بزرگ خواهد داشت.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● مسعود ورزيده -
تفسیر نمونه جلد 27 صفحه 182
شب قدر شب نزول قرآن !
از آیات قرآن به خوبى استفاده مى شود که قرآن مجید در ماه مبارک رمضان نازل شده است : ((شهر رمضان الذى انزل فیه القرآن )) (بقره 185) و ظاهر این تعبیر آن است که تمام قرآن در این ماه نازل گردید.
و در نخستین آیه سوره قدر مى افزاید: ما آن را در شب قدر نازل کردیم (انا انزلناه فى لیلة القدر).
گر چه در این آیه صریحا نام قرآن ذکر نشده ولى مسلم است که ضمیر انا انزلناه به قرآن باز مى گردد و ابهام ظاهرى آن براى بیان عظمت و اهمیت آن است .
تعبیر به انا انزلناه (ما آن را نازل کردیم ) نیز اشاره دیگرى به عظمت این کتاب بزرگ آسمانى است که خداوند نزول آن را به خودش نسبت داده مخصوصا با صیغه متکلم مع الغیر که مفهوم جمعى دارد و دلیل بر عظمت است . نزول آن در شب قدر همان شبى که مقدرات و سرنوشت انسانها تعیین مى شود دلیل دیگرى بر سرنوشت ساز بودن این کتاب بزرگ آسمانى است .
از ضمیمه کردن این آیه با آیه سوره بقره نتیجه گیرى مى شود که شب قدر در ماه مبارک رمضان است ، اما کدام شب است ؟ از قرآن چیزى در این مورد استفاده نمى شود، ولى روایات در این باره بحث فراوان کرده اند
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر نمونه جلد 27 صفحه 187
در اینجا سؤ الى مطرح است و آن اینکه هم از نظر تاریخى و هم از نظر ارتباط محتواى قرآن با حوادث زندگى پیغمبر اکرم (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) مسلم است که این کتاب آسمانى به طور تدریجى و در طى 23 سال نازل گردید، این امر چگونه با آیات فوق که مى گوید در ماه رمضان و شب قدر نازل شده است سازگار مى باشد؟ پاسخ این سؤ ال - به گونهاى که بسیارى از محققان گفته اند این است که قرآن داراى دو نزول بوده است .
نزول دفعى که در یک شب تمام آن بر قلب پاک پیغمبر اکرم (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) یا بیت المعمور یا از لوح محفوظ به آسمان دنیا نازل گردید.
و نزول تدریجى که در طول بیست و سه سال دوران نبوت انجام گرفت (شرح این مطلب را ذیل آیه 3 سوره دخان جلد 21 تفسیر نمونه صفحه 148 به بعد بیان کرده ایم ).
بعضى نیز گفته اند آغاز نزول قرآن در لیلة القدر بوده نه تمام آن ولى این بر خلاف ظاهر آیه است که مى گوید ما قرآن را در شب قدر نازل کردیم .
قابل توجه اینکه : درباره نازل شدن قرآن در بعضى از آیات تعبیر به ((انزال )) و در بعضى تعبیر به ((تنزیل )) شده است ، و از پاره اى از متون لغت استفاده مى شود که تنزیل معمولا در جائى گفته مى شود که چیزى تدریجا نازل گردد، ولى ((انزال )) مفهوم وسیع ترى دارد که نزول دفعى را نیز شامل مى گردد این تفاوت تعبیر که در آیات قرآن آمده مى تواند اشاره به دو نزول فوق باشد.
در آیه بعد براى بیان عظمت شب قدر مى فرماید: تو چه مى دانى شب قدر
چیست ؟ (و ما ادراک ما لیلة القدر).
و بلافاصله مى گوید: شب قدر شبى است که از هزار ماه بهتر است (لیلة القدر خیر من الف شهر).
این تعبیر نشان مى دهد که عظمت این شب به قدرى است که حتى پیغمبر اکرم (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) با آن علم وسیع و گسترده اش قبل از نزول این آیات به آن واقف نبود.
مى دانیم هزار ماه بیش از هشتاد سال است ، به راستى چه شب با عظمتى است که به اندازه یک عمر طولانى پر برکت ارزش دارد.
در بعضى از تفاسیر آمده است که پیغمبر اکرم (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) فرمود: یکى از بنى اسرائیل لباس جنگ در تن کرده بود و هزار ماه از تن بیرون نیاورد و پیوسته مشغول (یا آماده ) جهاد فى سبیل الله بود، اصحاب و یاران تعجب کردند و آرزو داشتند چنان فضیلت و افتخارى براى آنها نیز میسر مى شد، آیه فوق نازل گشت و بیان کرد که ((شب قدر از هزار ماه برتر است )).
در حدیث دیگرى نیز آمده است که پیغمبر اکرم (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) از چهار نفر از بنى اسرائیل که هشتاد سال عبادت خدا را بدون عصیان انجام داده بودند سخن به میان آورد، اصحاب آرزو کردند که اى کاش آنها هم چنین توفیقى پیدا مى کردند آیه فوق در این زمینه نازل شد.
در اینکه عدد هزار در اینجا براى تعداد است یا تکثیر؟ بعضى گفته اند: براى تکثیر است ، و ارزش شب قدر از هزاران ماه نیز برتر مى باشد، ولى روایاتى که در بالا نقل کردیم نشان مى دهد که عدد مزبور براى تعداد است ،
و اصولا عدد همیشه براى تعداد است مگر اینکه قرینه روشنى بر تکثیر باشد.
سپس به توصیف بیشترى از آن شب بزرگ پرداخته ، مى افزاید: فرشتگان و روح در آن شب به اذن پروردگارشان براى تقدیر هر کار نازل مى شوند (تنزل الملائکة و الروح فیها باذن ربهم من کل امر).
با توجه به اینکه ((تنزل )) فعل مضارع است ، و دلالت بر استمرار دارد (در اصل ((تتنزل )) بوده ) روشن مى شود که شب قدر مخصوص به زمان پیغمبر اکرم (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) و نزول قرآن مجید نبوده ، بلکه امرى است مستمر و شبى است مداوم که در همه سال تکرار مى شود.
در اینکه منظور از روح کیست ؟ بعضى گفته اند: ((جبرئیل امین )) است که ((روح الامین )) نیز نامیده مى شود، و بعضى ((روح )) را به معنى ((وحى )) تفسیر کرده اند، به قرینه آیه 52 سوره شورى ((و کذلک اوحینا الیک روحا من امرنا)): ((همانگونه که بر پیامبران پیش وحى فرستادیم بر تو نیز به فرمان خود وحى کردیم )).
بنابراین مفهوم آیه چنین مى شود: ((فرشتگان با وحى الهى در زمینه تعیین مقدرات در آن شب نازل مى شوند)).
در اینجا تفسیر سومى وجود دارد که از همه نزدیکتر به نظر مى رسد، و آن اینکه ((روح )) مخلوق عظیمى است ما فوق فرشتگان ، چنانکه در حدیثى از امام صادق (علیه السلام ) نقل شده است که شخصى از آن حضرت سؤ ال کرد: ((آیا روح همان جبرئیل است ؟)) امام (علیه السلام ) در پاسخ فرمود: ((جبرئیل من الملائکة ، و الروح اعظم من الملائکة ، ا لیس ان الله عز و جل یقول : تنزل الملائکة و الروح ؟))
جبرئیل از ملائکه است ، و روح اعظم از ملائکه است ، مگر خداوندمتعال نمى فرماید: ملائکه و روح نازل مى شوند؟)).
یعنى به قرینه مقابله ، این دو با هم متفاوتند، تفسیرهاى دیگرى نیز براى کلمه ((روح )) در اینجا ذکر شده چون دلیلى براى آنها نبود از آن صرف نظر گردید.
منظور از ((من کل امر)) این است که فرشتگان براى تقدیر و تعیین سرنوشتها و آوردن هر خیر و برکتى در آن شب نازل مى شوند، و هدف از نزول آنها انجام این امور است .
یا اینکه هر امر خیر و هر سرنوشت و تقدیرى را با خود مى آورند. بعضى نیز گفته اند منظور این است که آنها به امر و فرمان خدا نازل مى شوند، ولى مناسب همان معنى اول است .
تعبیر به ((ربهم )) که در آن تکیه روى مساءله ربوبیت و تدبیر جهان شده است . تناسب نزدیکى با کار این فرشتگان دارد که آنها براى تدبیر و تقدیر امور نازل مى شوند و کار آنها نیز گوشه اى از ربوبیت پروردگار است .
و در آخرین آیه مى فرماید: شبى است آکنده از سلامت و خیر و رحمت تا طلوع صبح (سلام هى حتى مطلع الفجر).
هم قرآن در آن نازل شده ، هم عبادت و احیاء آن معادل هزار ماه است ، هم خیرات و برکات الهى در آن شب نازل مى شود، هم رحمت خاصش شامل حال بندگان مى گردد، و هم فرشتگان و روح در آن شب نازل مى گردند.
بنابراین شبى است سرتاسر سلامت ، از آغاز تا پایان ، حتى طبق بعضى ازروایات در آن شب شیطان در زنجیر است و از این نظر نیز شبى است سالم و تواءم با سلامت .
بنابراین اطلاق ((سلام )) که به معنى سلامت است بر آن شب (به جاى اطلاق سالم ) در حقیقت نوعى از تاءکید است همانگونه که گاه مى گوئیم فلانکس عین عدالت است .
بعضى نیز گفته اند که اطلاق سلام بر آن شب به خاطر این است که فرشتگان پیوسته به یکدیگر یا به مؤ منان سلام مى کنند، یا به حضور پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) و جانشین معصومش مى رسند و سلام عرضه مى دارند.
جمع میان این تفسیرها نیز امکانپذیر است .
به هر حال شبى است سراسر نور و رحمت و خیر و برکت و سلامت و سعادت و بى نظیر از هر جهت .
در حدیثى آمده است که از امام باقر سؤ ال شد: آیا شما مى دانید شب قدر کدام شب است ؟ فرمود: کیف لا نعرف و الملائکة تطوف بنا فیها: چگونه نمى دانیم ، در حالى فرشتگان در آن شب در گرد ما دور مى زنند!. در داستان ابراهیم (علیه السلام ) آمده است که چند نفر از فرشتگان الهى نزد او آمدند و بشارت تولد فرزند براى او آوردند و بر او سلام کردند (هود - 69) مى گویند لذتى که ابراهیم (علیه السلام ) از سلام این فرشتگان برد با تمام دنیا برابرى نداشت ، اکنون باید فکر کرد که وقتى گروه گروه فرشتگان در شب قدر نازل مى شوند و بر مؤ منان سلام مى کنند چه لذت و لطف و برکتى دارد؟!
وقتى ابراهیم (علیه السلام ) را در آتش نمرودى افکندند فرشتگان آمدند و بر او سلام کردند، و آتش بر او گلستان شد، آیا آتش دوزخ به برکت سلام فرشتگان بر مؤ منان در شب قدر برد و سلام نمى شود؟
آرى این نشانه عظمت امت محمد (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) است که در آنجا بر خلیل (علیه السلام ) نازل مى شوند و در اینجا بر این امت اسلام .
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیرالمیزان
انا انزلناه فی لیلة القدر ضمیر در انزلناه به قرآن برمیگردد ، و ظاهرش این است که : میخواهد بفرماید همه قرآن را در شب قدر نازل کرده ، نه بعضی از آیات آن را ، مؤیدش هم این است که تعبیر به انزال کرده ، که ظاهر در اعتبار یکپارچگی است ، نه تنزیل که ظاهر در نازل کردن تدریجی است .
و در معنای آیه مورد بحث آیه زیر است که میفرماید : و الکتاب المبین انا انزلناه فی لیلة مبارکة ، که صریحا فرموده همه کتاب را در آن شب نازل کرده ، چون ظاهرش این است که نخست سوگند به همه کتاب خورده ، بعد فرموده این کتاب را که به حرمتش سوگند خوردیم ، در یک شب و یکپارچه نازل کردیم .
پس مدلول آیات این میشود که قرآن کریم دو جور نازل شده ، یکی یکپارچه در یک شب معین ، و یکی هم به تدریج در طول بیست و سه سال نبوت که آیه شریفه و قرآنا فرقناه لتقراه علی الناس علی مکث و نزلناه تنزیلا ، نزول تدریجی آن را بیان میکند ، و همچنین آیه زیر که میفرماید : و قال الذین کفروا لو لا نزل علیه القرآن جملة واحدة کذلک لنثبت به فؤادک و رتلناه ترتیلا .
و بنا بر این ، دیگر نباید بهگفته بعضی اعتنا کرد که گفتهاند : معنای آیه انزلناه این است که شروع به انزال آن کردیم ، و منظور از انزال هم انزال چند آیه از قرآن است ، که در آن شب یکباره نازل شد نه همه آن .
و در کلام خدای تعالی آیهای که بیان کند لیله مذکور چه شبی بوده دیده نمیشود بجز آیه شهر رمضان الذی انزل فیه القرآن که میفرماید : قرآن یکپارچه در ماه رمضان نازل شده ، و با انضمام آن به آیه مورد بحث معلوم میشود شب قدر یکی از شبهای ماه رمضان است ، و اما اینکه کدامیک از شبهای آن است در قرآن چیزی کهبر آن دلالت کند نیامده ، تنها از اخبار استفاده میشود ، که ان شاء الله در بحث روایتی آینده بعضی از آنها از نظر خواننده میگذرد .
در این سوره آن شبی که قرآن نازل شده را شب قدر نامیده ، و ظاهرا مراد از قدر تقدیر و اندازهگیری است ، پس شب قدر شب اندازهگیری است ، خدای تعالی در آن شب حوادث یک سال را یعنی از آن شب تا شب قدر سال آینده را تقدیر میکند ، زندگی ، مرگ ، رزق ، سعادت ، شقاوت و چیزهایی دیگر از این قبیل را مقدر میسازد ، آیه سوره دخان هم که در وصف شب قدر است بر این معنا دلالت دارد : فیها یفرق کل امر حکیم امرا من عندنا انا کنا مرسلین رحمة من ربک ، چون فرق ، به معنای جدا سازی و مشخص کردن دو چیز از یکدیگر است ، و فرق هر امر حکیم جز این معنا ندارد که آن امر و آن واقعهای که باید رخ دهد را با تقدیر و اندازهگیری مشخص سازند .
و از این استفاده میشود که شب قدر منحصر در شب نزول قرآن و آن سالی که قرآن در آن شبش نازل شد نیست ، بلکه با تکرر سنوات ، آن شب هم مکرر میشود ، پس در هر ماه رمضان از هر سال قمری شب قدری هست ، که در آن شب امور سال آینده تا شب قدر سال بعد اندازه گیری و مقدر میشود .
برای اینکه این فرض امکان دارد که در یکی از شبهای قدر چهارده قرن گذشته قرآن یکپارچه نازل شده باشد ، ولی این فرض معنا ندارد که در آن شب حوادث تمامی قرون گذشته و آینده تعیین گردد .
علاوه بر این ، کلمه یفرق به خاطر اینکه فعل مضارع است استمرار را میرساند ، در سوره مورد بحث هم که فرموده : شب قدر از هزار ماه بهتر است و نیز فرموده : ملائکه در آن شب نازل میشوند مؤید این معنا است .
پس وجهی برای تفسیر زیر نیست که بعضی کرده و گفتهاند : شب قدر در تمام دهر
فقط یک شب بود ، و آن شبی بود که قرآن در آننازل گردید ، و دیگر تکرار نمیشود .
و همچنین تفسیر دیگری که بعضی کرده و گفتهاند : تا رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) زنده بود شب قدر در هر سال تکرار میشد ، و بعد از رحلت آن جناب خدا شب قدر را هم از بین برد .
و نیز سخن آن مفسر دیگر که گفته : شب قدر تنها یک شب معین در تمام سال است نه در ماه رمضان .
و نیز سخن آن مفسر دیگر که گفته : شب قدر شبی است در تمام سال ، ولی در هر سال یک شب نامعلومی است ، در سال بعثت در ماه رمضان بوده در سالهای دیگر در ماههای دیگر ، مثلا شعبان یا ذی القعده واقع میشود ، هیچ یک از این اقوال درست نیست .
بعضی دیگر گفتهاند : کلمه قدر به معنای منزلت است ، و اگر شب نزول قرآن را شب قدر خوانده به خاطر اهتمامی بوده که به مقام و منزلت آن شب داشته ، و یا عنایتی که به عبادت متعبدین در آن شب داشته .
بعضی دیگر گفتهاند : کلمه قدر به معنای ضیق و تنگی است ، و شب قدر را بدان جهت قدر خواندهاند که زمین با نزول ملائکه تنگ میگردد .
و این دو وجه به طوری که ملاحظه میکنید چنگی به دل نمیزند .
پس حاصل آیات مورد بحث به طوری که ملاحظه کردید این شد که شب قدر بعینه یکی از شبهای ماه مبارک رمضان از هر سال است ، و در هر سال در آن شب همه امور احکام میشود ، البته منظورمان احکام از جهت اندازهگیری است ، خواهید گفت پس هیچ امری از آن صورت که در شب قدر تقدیر شده باشد در جای خودش با هیچ عاملی دگرگون نمیشود ؟ در پاسخ میگوییم : نه ، هیچ منافاتی ندارد که در شب قدر مقدر بشود ولی در ظرف تحققش طوری دیگر محقق شود ، چون کیفیت موجود شدن مقدر ، امری است ، و دگرگونی در تقدیر ، امری دیگر است ، همچنان که هیچ منافاتی ندارد که حوادث در لوح محفوظ معین شده باشد ، ولی مشیت الهی آن را تغییر دهد ، همچنان که در قرآن کریم آمده : یمحوا الله ما یشاء و یثبت و عنده ام الکتاب .
علاوه بر این ، استحکام امور به حسب تحققش مراتبی دارد ، بعضی از امور شرایط تحققش موجود است ، و بعضیها ناقص است ، و احتمال دارد که در شب قدر بعضی از مراتب احکام تقدیر بشود ، و بعضی دیگرش به وقت دیگر موکول گردد ، اما آنچه از روایات بر میآید و به زودی روایاتش از نظر خواننده خواهد گذشت با این وجه سازگار نیست .
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» مجمع البیان
آشنایى با این سوره
در آستانه بوستان پرگل و زیباى دیگرى ایستادهایم، سوره نود و هفتم از سورههاى قرآن؛ براى آشنایى با آن، بهشناسنامهاش مىنگریم:
نام این سوره
نام جاودانه این سوره، «قدر» به معنى اندازه، ارزش، و سنجش آمده است؛ چرا که در آیات روحپرور آن از شب گرامى قدر، شب اندازهگیرى و ارزش آفرینى و شب مقدرات انسان، سخن به میان آمده، و نام این سوره نیز به همین تناسب انتخاب شده است.
2 - فرودگاه این سوره
به باور مفسران این سوره در سال چهارم از بعثت پیامبر، و پس از سوره «عبس» در مکّه و کنار خانه خدا بر قلب پاک پیامبر فرود آمده است. امّا پارهاى نیز آن را از سورههاى مدنى شمردهاند.
3 - شمار آیهها و واژههاى آن
در مورد آیههاى آن دو نظر است:
به باور قاریان مکّه و شام، این سوره داراى شش آیه است، امّا از نظر دیگران پنج آیه دارد، و نیز از 32 واژه و 112 حرف پدید آمده است.
4 - پاداش تلاوت آن
از پیامبر آوردهاند که فرمودهاند:
من قراها اعطى من الاجر کمن صام رمضان، و احیا لیلة القدر.(219)
کسى که این سوره را بخواند و براى خودسازى و عمل شایسته در آن بیندیشد، پاداش او بسان کسى خواهد بود که ماه رمضان را روزه گرفته و شب «قدر» را شب زندهدارى کرده است.
از امام صادق آوردهاند که فرمود:
من قرأ «انّا انزلناه...» فى فریضة من الفرائض نادى منادٍ یا عبدالله! قد غفر لک مامضى فاستأنف العمل.(220)
هر کس سوره «قدر» را در یکى از نمازهاى واجب خویش بخواند، از جانب حق ندا مىرسد که: هان اى بنده خدا، گناه گذشته تو مورد آمرزش قرار گرفت، اینک کار خود را از سر بگیر و مراقب باش.
و از امام باقر آوردهاند که فرمود:
من قرأ «انا انزلناه...» بجهر کان کشاهر سیفه فى سبیل اللّه...(221)
هر کس سوره «قدر» را با صداى بلند بخواند، بسان کسى است که در راه خدا شمشیر کشیده و جهاد مىکند، و کسى که آن را آهسته بخواند مانند کسى است که در راه خدا به خون خفته است.
دورنمایى از محتواى آن
در این سوره از این نکات و مفاهیم سخن به میان آمده است:
شب پرمعنویت «قدر» و ارزش آن،
فرود قرآن شریف در این شب،
شب پیوند مطلق میان آسمان و زمین،
شب فرود فرشتگان،
شب عبادت و نیایش،
شب سلامت و سعادت و نیکبختى.
1 - ما این [قرآن] را در شب قدر فروفرستادیم.
2 - و تو چه مىدانى شب قدر چیست؟!
3 - شب قدر از هزار ماه بهتر است.
4 - در آن شب، فرشتگان، با روح، به فرمان پروردگارشان، براى [تدبیر ]هر کارى فرود مىآیند.
5 - آن [شب] تا بر آمدن سپیده صبح، تنها سلامت [و برکت] است.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● داريوش بيضايي -
تفسیر هفت جلدی جامع قرآن بقلم و جمع آوری مرحوم علامه حاج سید ابراهیم بروجردی
قوله تعـــالی: {إِنَّا أَنْزَلْناهُ فی لَیْلَةِ الْقَدْرِ وَ ما أَدْراکَ ما لَیْلَةُ الْقَدْرِ لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ تَنَزَّلُ الْمَلائِکَةُ وَ الرُّوحُ فیها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ سَلامٌ هِیَ حَتَّی مَطْلَعِ الْفَجْرِ}
سبب نزول این سوره بدین قرار است که در کافی از حضرت صادق ع روایت کرده فرموده: رسول خـــدا در خواب دید بنی امیه بالای منبر حضرتش رفتند و مردم را بسوی گمراهی و زمان جهالیت سوق میدهند و از دین اسلام برمیگردانند, حضرتش از خواب برخاست در حالتیکه محزون و دلتنگ بود جبرئیل نازل شد و پیغمبر اکرم ﷺ خواب خود را برای او بیان کرد و جبرئیل گفت به آن خدائیکه تو را به رسالت فرستاده من از این موضوع اطلاعی ندارم آنگاه به آسمان صعود کرد و طولی نکشید فرود آمد و سوره قدر را آورد که پــــروردگار فرمود: "ما شب قدر را بتو عطا کردیم و آن بهتر است از هزار ماه که بنی امیه سلطنت میکنند".
طبرسی از ابن عباس روایت کرده که حضور پیغمبر اکرم ﷺ عرض کردند از بنی اسرائیل مردی بود که هزار ماه اسلحه بکمر خود بسته و در راه خـــدا جهاد میکرد. پیغمبر اکرم ﷺ فرمود: ای کاش در میان امت من هم چنین مردی وجود داشت ولی خــــداوند عمرهای امت مرا کوتاه و کمترین عمرهای امتها قرار داده که جبرئیل نازل شد و سوره قدر را آورد و پـــروردگار فرمود: ما شب قدر را بتو عطا کردیم و آن بهتر از هزار ماه که شخصی از بنی اسرائیل در راه ماه جهاد نمود و منزلت و بزرگی شب قدر آنست که ما قرآن را در آن شب نازل کردیم.
در واقع پـــروردگار تمام قرآن را یکدفعه در شب قدر به آسمان دنیا و قلب مبارک پیغمبر اکرم ﷺ نازل فرمود, سپس در مدت بیست و سه سال بتدریج از باطن و آسمان دنیا توسط جبرئیل ع و بمناسبت بروز حوادث مختلف به مرحله ظاهر نازل فرمود.
اما شب قدر بدان علت نامیده شد که در آن شب جمیع مقدرات بشر تا سال آینده معین میشود از قبیل اجلها و ارزاق و موت و حیات و غنا و ثروت و فقر و احتیاج و خیر و شر و هر امری که باید تحقق پیدا کند.
و از جهت دیگر شب قدر میگویند برای منزلت و شرف آن و تنگ شدن زمین در اثر فرود آمدن فرشتگان بسیاری به زمین و بعضی از عامه گمان کردند که شب قدر به عصر پیغمبر اکرم ﷺ اختصاص دارد و گمان آنها باطل است, طبرسی از ابوذر غفاری روایت کرده که از رسول خـــدا ﷺ سؤال نمودم آیا شب قدربه زمان پیغمبران اختصاص دارد یا بعد از ایشان هم شب قدر میباشد, حضرت فرمود: شب قدر تا قیامت هست و وجود دارد, عرض کردم چه وقت است؟ فرمود در ماه رمضان است.
و در حدیث دیگر فرمود طلب کنید شب قدر را در عشر آخر رمضان و احادیث بسیاری از ائمه معصومین ع وارد شده که شب قدر از این سه شب بیرون نیست: نوزدهم و بیست و یکم و بیست و سوم رمضان.
از حضرت صادق ع روایت کرده فرمود مردی از طایفه جهنیه حضور پیغمبر اکرم ﷺ شرفیاب شد عرض کرد ای رسول خـــدا منزل من تا مدینه دور است تقاضا دارم راهنمائی فرمائید مرا به شب قدر تا در آن شب مدینه در آیم و در حضور شما مشغول عبادت شوم, پیغمبر اکرم ﷺ فرمود: بیست و سوم رمضان را برای تعیین فرمود و از این جهت آنشب به شب جهنیه معروف شد.
در کافی از حضرت صادق ع روایت کرده فرمود امیرالمؤمنین ع مکرراً به اصحاب خود میفرمود: هیچ وقت اولی و دومی حضور پیغمبر ﷺ نرسیدند مگر آنکه آنحضرت با گریه و خشوع سوره را برای آنها قرائت میفرمود و عاقبت روزی ایشان گفتند ای رسول خـــدا به چه جهت مکرراً سوره قدر را برای ما قرائت میفرمائید؟ فرمود: بخاطر کسیکه او را بچشم مشاهده میکنم و حفظ کردم و جای دادم او را در قلب خود و اشاره به امیرالمؤمنین ع نمود و دیگر فرمود برای چیزیکه عـــلی ع آن را بعد من مشاهده مینماید سؤال نمودند ای رسول خــــدا شما و عـــلی چه چیز را مشاهده مینمائید؟ پیغمبر اکرم ﷺ آیه {تَنَزَّلُ الْمَلائِکَةُ وَ الرُّوحُ فیها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ} را با انگشت مبارک روی زمین نوشت سپس فرمود آیا بعد از قول خـــداوند که میفرماید من کل امر چیزی باقی می ماند که نازل نکند؟ عرض کردند خیر ای رسول خـــدا, فرمود آیا میدانید در شب قدر هر چیزی را به چه شخصی نازل میکنند؟ گفتند بر شما نازل میکنند ای رسول گرامی, فرمود فرشتگان بعد از من در شب قدر بر چه شخصی نازل میشوند و امورات هر چیز را فرود می آورند گفتند نمیدانیم! در آنوقت پیغمبر اکرم ﷺ سر امیرالمؤمنین ع را در بغل گرفت و فرمود بدانید بعد از من چون شب قدر فرا میرسد بر عــــلی هر چیز را فرشتگان و روح نازل میکنند.
از حضرت باقر ع روایت کرده که به شعیان میفرمود شما با مخالفین بوسیله سوره قدر حجت آورید تا غالب و رستگار شوید و سوگند بخــــدا سوره قدر حجت خـــداوند بعد از پیغمبر اکرم ﷺ برای خلایق است و آن سوره بزرگ دین شما شعیان و نهایت علم ما ائمه است حجت بیاورید برای مخالفین "بحم و الکتاب المبین انا انزلناه فی لیله مبارکه انا کنا منذرین" و منذرین بعد از پیغمبر اکرم ﷺ صاحبان امر بتنهائی هستند.
و بسند دیگر از حضرت باقر ع روایت کرده فرمود: ابتداء خلقت چون خــــداوند دنیا را آفرید شب قدر را و پیغمبر و اوصیاء او را خلق نمود و در قضاء الهی گذشته بود که باید در هر سال یکشب از جانب خــــداوند تفسیر و امور آن سال تا سال دیگر بر پیغمبر و یا وصی او فرود آید و هرکس آن شب را انکار نماید علم خـــدا را رد و انکار نموده و قیام نمیکنند پیغمبران و اوصیاء آنها و محدثین مگر آنکه برای ایشان از طرف پــــروردگار حجتی باشد و در شب قدر آن را جبرئیل ع و فرشته روح بیاورند, شخصی عرض کرد آیا بر اوصیاء و محدثین هم جبرئیل و فرشتگان نیز نازل میشوند؟ فرمود شکی نیست که خــــداوند از ابتداء دنیا تا انتهای آن در روی زمین حجتی برای خود قرار داده و معین فرموده روح و سایر فرشتگان با اوامر پــــروردگار در شب قدر بر آن حجت نازل میشوند و سوگند بخــــدا آدم از دنیا نرفت مگر از برا او وصی بود و همچنین پیغمبران بعد از آدم و بر تمام اوصیاء و صاحبان امر بعد از محمد ﷺ و درباره آنها فرمود: {وعد الله الذین امنوا منکم و عملوا الصالحات لیستخلفنهم فی الارض کما استخلف الذین من قبلهم} تا آخر آیه پنجاه و پنج سوره نور فَأُولئِکَ هُمُ الْفاسِقُونَ.
سپس فرمود: خــــداوند به کسانیکه از شما بندگان ایمان آورده و نیکوکار گردد وعده فرموده در زمین خلافت دهد چنانکه امم صالح پیغمبران گذشته جانشین پیشینیان خود شدند و علاوه بر خلافت دین پسندیده آنان را که دین اسلام است بر همه ادیان تمکین و تسلط عطا بفرماید و بهمه مؤمنان پس از خوف و اندیشه از دشمنان ایمنی کامل بخشد تا خــــداوند را به یگانگی بدون شائبه شرک و ریا پرستش کنند و بعد از آن هر که کافر شود به حقیقت همان فاسقان تبه کارند سپس آنحضرت فرمود: ما ائمه همان خلیفه های خــــداوند میباشیم که ما را به علم و دانش توانائی اعطاء فرموده, ای مردم سؤال نمائید از ما اگر تصدیق کردیم شما را پس ثابت و برقرار باشید و از جانب خود کاری به رای و عقیده خود عمل ننمائید همانا امر ائمه بسیار ظاهر و آشکار است, سوگند به خـــــدا که پــــروردگار حکم نموده که اختلافی بین مؤمنین نبوده باشد از این جهت امامان را شاهد و گواه بر مردم قرار داده است و شعیان ما باید بر مردم گواه باشند و خــــداوند منع فرموده از اختلاف در حکم یا آنکه بین اهل دانش تناقضی بوده باشد, پس از حضرت باقر ع فرمود: فضل و برتری ایمان مؤمن به جمله انا انزلناه و تفسیر آن نسبت بکسیکه چنین ایمانی ندارد, مانند فضل و برتری انسان بر بهائم است و خــــداوند مؤمنینی که بسوره قدر ایمان دارند از آنها عذاب را در آن دنیا دفع میکند و عذاب را برای کسانیکه میدانند و از انکار نمودن سوره قدر توبه نمیکنند, بحد کمال میرساند.
{مقصود از شعیان کسانی هستند که اعتقاد به امامت دوازده امام دارند زیرا به وجود آن شخصیت های مقدس شب قدر باقی و برقرار است و در هر سال در شب قدر اوامر پروردگار و مقدراتش بر آن بزرگواران نازل میشود.}
حضرت باقر ع فرمود در این زمان از برای مؤمنین جهادی بجز حج و عمره و ولایت ائمه نمیبینم, شخصی عرض کرد: ای فرزند رسول خـــدا مسئله ای دارم از جهت پرسش آن بر من غضب نکنید فرمود سؤال کن عرض کرد آیا اموری را که در شب قدرفرشتگان و روح بر شما ائمه نازل میکنند پیغمبر اکرم ﷺ آنها را میدانست و من یقین دارم که رسول خـــدا از دنیا در نگذشت مگر آنکه تمام علومیکه دارا بود به امیرالمؤمنین ع تعلیم نمود و آن حضرت تمام آنها را حفظ نمود, آنحضرت در پاسخ سؤال و نکته آنمرد فرمود: چه تو را داخل این خانه نمود؟ گفت قضا و قدر الهی مرا بحضور شما رسانید تا مسائل دین خود را از شما سؤال کنم و از روی فهم عمل نمایم, فرمود پس بدان و حفظ کن آنچه را میگویم: شبیکه پیغمبر اکرم ﷺ را به معراج بردند از آنجا نزول اجلال ننمود مگر آنکه خــــداوند تمام علوم گذشته و آینده و حوادث را باو تعلیم فرمود و تفسیر بسیاری از آنها در شب قدر نازل میشود و تمام آن علوم را که پیغمبر ﷺ در شب معراج از پــــروردگار فرا گرفت به امیرالمؤمنین ع تعلیم فرمود و در شب قدر تفسیر آنها بر آن حضرت نازل میشد و ما ائمه هم عموماً همینطور هستیم, آن شخص عرض کرد مگر تفسیر آن علوم را پــــروردگار نفرموده؟ فرمود بلی و لکن باید تفسیر آنها آنچه مربوط به آن سال است از جانب پــــروردگار در شبهای قدر نسبت بهمان سال بر پیغمبر و یا اوصیاء بعد از آنحضرت نازل شود و از خــــداوند دستور بگیرند که این سال برای اموریکه میدانستند چگونه رفتار و عمل نمایند.
آن شخص عرض کرد ای فرزند رسول خـــدا تقاضا دارم واضح و روشن بفرمائید تا بفهمم, فرمود رسول اکرم ﷺ از دنیا نرفت مگر آنکه حافظ تمام علوم و تفاسیر آنها بود, سائل گفت پس چه چیز در شب قدر نازل میشود و چه دانشی بر پیغمبر و اوصیاء او افزوده میگردد؟ فرمود امر به انجام دادن یا ندادن بعضی از چیزها که در شب قدر نازل میشود که این علم را سابقاً پیغمبر و امام نمیدانستند, ان مرد گفت پس چه حادث میشود و در شب قدر از علم و دانش غیر آنچه را از قبل میدانستند زیاد میگردد؟ آنحضرت فرمود دیگر بیش از این مامور به کشف اسرار نیستم و مصلحت امور و حکمت این کتمان را نمیدانند جز خــــداوند, باز آنمرد زبان درازی کرد و پرسید آیا علومشان از علم پیغمبر اکرم ﷺ از جهت گذشتن شبهای بسیاری از شبهای قدر زیادتر است؟ فرمود خیر, عرض کرد پس چگونه میدانند وصی و امام علومی را غیر از آنچیزی که پیغمبر باو تعلیم نموده و وصیت کرده؟ آیا ممکن است بگوئیم یکی از اوصیاء میداند علومی را که اوصیاء دیگر آنها را نمیدانند؟ فرمود هیچ پیغمبری از دنیا نمیرود مگر آنکه تمام علوم او در سینه وصیش میباشد و در شب قدر روح و فرشتگان نازل میکنند حکم هر چیز را که باید پیغمبر و یا امام در میان بندگان حکم بفرمایند, آنمرد مجدداً گفت آیا امام و پیغمبر پیش از شب قدر حکم آن چیز را نمیداستند؟ فرمود: حکم آنرا میدانستند و لکن ماموریت بر امضاء آن حکم و عدم امضاء نداشتند تا امر شود به آنها در شب قدر که چگونه باید در این سال حکم کنند و رفتار نمایند, آنمرد گفت ای فرزند رسول خــــدا من قدرت و توانائی ندارم که شب قدر را انکار کنم و اقرار و اعتراف دارم بتمام فرموده های شما, حضرت باقر ع فرمود: هرکس شب قدر را انکار کند از ما نیست, باز مجدداً آنمرد سؤال نمود آیا در شب قدر علم و دانش پیغمبر اکرم ﷺ زیاد میشد و میدانست چیزهائی را که پیش از شب قدر نمیدانست؟ فرمود اینگونه سؤال برای شما جایز نیست, مگر نگفتم پیغمبر اکرم ﷺ تمام علوم گذشته و آینده را میدانست و از دنیا نرفت مگر آنکه جمیع آنها را به وصی خود یاد داد و اوصیا بعد از پیغمبر دارای تمام علوم میباشند و سؤالی که نمودی خـــداوند نهی فرمود پیغمبران و اوصیاء آنها را که آگاه گرداند کسی از بندگان را.
آن مرد پرسید چگونه شب قدر را در هر سال بشناسیم؟ فرمود ماه رمضان که داخل شد هر شب یکصد مرتبه سوره حم دخان را قرائت کن چون شب بیست و سوم فرا رسید مشاهده خواهی نمود آنچه را که سؤال نمودی و تصدیق خواهی کرد و میبنی که جنود شیاطین بر اهل ضلالت و ارواح آنها وارد میشوند و خبرهای دروغ به آنها میگویند و چون چنین شود ایشان میگویند در خواب چنین و چنان دیده ایم و هر کس اعتقاد و ایمان به شب قدر داشته باشد میداند آنشب بما ائمه اختصاص دارد چه پیغمبر هنگام وفات فرمود ای مردم عــــلی ع بعد از من ولی و امام شما است اگر از او پیروی نمائید هدایت و رستگار خواهید شد و هر کس به علی ایمان ندارد به شب قدر معتقد نیست و کسیکه به شب قدر اعتقاد دارد بجز آنچه ما ائمه میگوییم دروغ و کاذب است چه ذات مقدس پـــــروردگار پاک و منزه از آنست که اوامر خود را با روح و فرشتگان بسوی کافر و فاسق و تبه کاری نازل نماید و چنین اشخاصی در گمراهی و ضلالت حیران و سرگردانند.
و سپس فرمود از علامت شب قدر آنستکه بوی خوشی می ورزد و اگر زمستان است قدری از شبهای دیگر ملایم تر و چنانچه در تابستان است اندکی سرد و پاکیزه تر است.
در کافی از ابی یحیی صنعانی روایت کرده حضرت صادق ع میفرمود روزی جدم امیرالمؤمنین ع سوره اناانزلنا را قرائت نمود و حسنین حضور آن بزرگوار نشسته بودند حضرت امام حسین ع رو به پدر کرد و گفت یا امیرالمؤمنین ع میبینم چرا هر وقت این سوره را تلاوت مینمایید حظی و لذتی از قرائت آن میبرید, حضرت فرمود ای فرزند چنین است این سوره چون بر جدم خاتم پیغمبران ﷺ نازل شد بر من قرائت نمود و دست مبارکش را بر کتف من گذاشت و فرمود: ای علـــی و ای وصی من بر امت و ای جهاد کننده با دشمنان من تا روز قیامت, این سوره مخصوص تو میباشد و بعد از وفات من به فرزندان تو اختصاص دارد و بعد از من جبرئیل ع مقدرات و حوادث و پیش آمد های امت را در هر سال فرود آورد و در شب قدر بر تو و فرزندانت نازل بفرماید چنانکه بر من نازل میفرماید و خــــداوند در آن شب نور ساطی در قلب تو و فرزندان اوصیائت تا طلوع فجر وارد کند.
و شیخ طوسی از حضرت باقر ع روایت کرده سقف خانه امیرالمؤمنین ع و حضرت فاطمه ع و حجره رسول اکرم ﷺ عرش پــــروردگار بود و زمین آنخانه منفذی داشت که به عرش پــــروردگار کشیده شده و محل نزول وحی و فرود آمدن فرشتگان هر صبح و شام و هر ساعت از شبانه روز بود و آن خانه مملو بود از فرشتگان که فوجی صعود مینمودند و فوج دیگر فرود می آمدند و هیچوقت از تردد و رفت آمد فرشتگان فارغ نبود و خـــدایتعالی حجاب را از آسمانها برای حضرت ابراهیم ع برداشت تا عرش پـــروردگار را مشاهده نمود و پـــروردگار قوای دیدگان محمد ﷺ و عـــلی و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام را چنان زیاد نمود بطوریکه سقفی برای خانه خود جز عرش پــــروردگار نمییافتند پس خانه آنها به عرش رحمن مسقف بود و فرشتگان نازل میشدند و برایشان به اذن پــــروردگار بر آنها هر امر و سلامی را فرود می آوردند, شخصی سؤال نمود آیا به هر امری سلام هم بود؟ فرمود بلی آنشخص گفت آیا این بیانات تنزیل آیه است؟ فرمود بلی.
در صحیح ترمذی روایت کرده پس از آنکه حضرت امام حسن مجبور شد با معاویه صلح کند شخصی از جا بلند شد و با کمال جسارت به آنحضرت گفت مؤمنین را رو سیاه کردی ای حسن بن علی, آنحضرت در پاسخ به آنمرد فرمود: من مامور بودم بر این امر جدم پیغمبر اکرم ﷺ که در خواب دید بنی امیه بر منبرش بالا رفتند و محزون شد و جبرئیل ع فرود آمد و سوره اناانزلنا را آورد و پــــروردگار فرمود: ای محمد ﷺ محزون مباش شب قدر بهتر است برای تو از هزار ماه که بنی امیه سلطنت میکنند.
حضرت باقر در ادامه فرمود: فرشتگان و روح القدس در هر عصری بر امام زمان در شب قدر نازل میشوند و آنچه نوشته شده و مقدر گردیده در لوح محفوظ تقدیم آنحضرت میدارند و درود میفرستند و تحیات می آوردند بر امام زمان تا طلوع فجر. مردی عرض کرد ای فرزند رسول خــــدا, شما شب قدر را میشناسید؟ فرمود چگونه ما شب قدر را نمیشناسیم حال آنکه در آنشب فرشتگان از آسمان فرود می آیند و بدور ما طواف میکنند و تحیت بر ما میفرستند و مقدرات تمام خلایق را بما تسلیم میدارند.
در کافی از حضرت صادق ع روایت کرده فرمود: در شب معراج پیغمبر اکرم ﷺ نماز بجا آورد چون از قرائت سوره الحمد فارغ شد در رکعت اول باو خطاب شد ای محمد قرائت کن نسبت به پــــروردگارت یعنی سوره قل هوالله احد را در رکعت دوم تلاوت کن و سوره اناانزلنا را تا روز قیامت قرائت کن چه آن سوره نسبت به خودت و اهل بیتت میباشد .
و از ابن عباس روایت کرده که پیغمبر اکرم ﷺ فرمود در شب قدر فرشتگان سدره المنتهی و جبرئیل ع بزمین فرود می آیند و با آنها پرچمهائی است که یکی از پرچمها را بروی قبر من نصب میکنند و یکی دیگر را در مسجدالحرام و بیت المقدس و طور و سینا نصب خواهند نمود و از کنار هیچ مؤمن و زن مؤمنه ای نمیگذارند مگر آنکه بر ایشان سلام میکنند جز کسانیکه شراب یا گوشت خنزیر خورده اند و آنشب شب بسیار مبارکی است که مقدرات و سرنوشت تمام بشر در آنشب بر امام زمان ع نازل میشود و شب قدر تا روز قیامت باقی خواهد بود.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.