عمادالدین کلماتی زاده
سلام .. نماز روزه ها قبول.. من متولد 71.. برای ازدواج خانواده موردهای مختلف به من معرفی کردند.. من خودم دختر خانومی رو که رفت و امد فامیلی داریم در نظر دارم که فکر نمیکنم ایشون قبول کنن و اصلا امکان این ازدواج نزدیک به صفر میدونم.. اسم این دختر خانوم الهه هست. اتفاق عجیبی برای من افتاد.. 2 بار که استخاره کردم در رابطه با این موضوع هر 2 بار خوب و هر 2 بار سوره مریم ایه 81 تا 98 اومد.. ایه 81 اول صفحه اسم الهه اومده.. میخوام بدونم الهه(اسم) با این الهه اینجا فرق میکنه و اینکه راهنماییم کنید>>تفسیر این سوره چیه در این رابطه.. هنووز تو شکم..
محمد مهدی شاه آبادی (داور) : سلام. عبادات شما هم قبول باشد
برای ازدواج مهمترین مرحله تحقیق و بررسی درباره طرف مقبا آن هم از طریق تحقیق و پرس و جو است. تا وقتی که مراحل فکر و تدبیر را طی نکرده اید استخاره کردن فایده ای ندارد و می تواند موجب دور شدن شما از هدف بشود.
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
محمد پارسا
سلام
طبق آیات و روایات فرشتگان مجردن،ومجردات از خودشان اختبار ندارند که بتوانند گناه کنند.
آیا داستان فطرس ملک حقیقت دارد؟
محمد مهدی شاه آبادی (داور) : تمامی فرشتگان اختیار دارند اما قوه شهوت ندارند و عقل محض هستند.
برخی قائل اند که دسته ای از فرشتکان امکان عصیان دارند و برخی نیز روایت فطرس ملک را صحیح نمی دانند
1)
پارسا : تا آنجا که در کتب درسی خوانده ایم فقط جن و انس اختیار دارند
لطف کنید سند یا دلیلی را بگویید که فرشتگان اختیار دارند.
ابراهیمی (داور) : جن و انس دارای اختیاری هستند که تکلیف آور است؛ به همین دلیل برای آنان جزا و پاداش قرار داده شده است اما اختیار فرشتگان از نوعی است که تکلیف آور نبوده و در نتیجه جزا و پاداش بر آن مترتب نمی شود.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
مهمان
باسلا م من در منزل قران را حفظ میکنم وبرای تحویل آیات به یکی از بچه های قرانی حافظ که خودشان قاری هستند میخواهم آیات را تحویل بدم .آیا از نظر شرعی اینکار گناه است یا نه لطفا با دلایل توضیح دهید .ممنون
محمد مهدی شاه آبادی (داور) : سلام علیکم
عدم ارتباط با نامحرم برای هر دو طرف بهتر است. برای کار مستحب زمینه کار حرام نباید فراهم شود. هرجند این کار نگاه حرام باشد
اگر جایی باشد که فقط شما با هم باشید حرام است. در غیر این صورت از سایت مرجع تقلید خود استفتا کنید.
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
sara r
سلام
لطفا آیاتی رو که در مورده حجاب در قران آمده را بگید؟
ممنون
محمد مهدی شاه آبادی (داور) : سلام علیکم
در سوره نور، آیه 31 در مورد حجاب خداوند میفرماید: «و قل للمومنات یغضضن من ابصارهن و یحفظن فروجهن و لا یبدین زینتهن الا ماظهر منها ولیضربن بخمرهن علی جیوبهن...؛ و به زنان با ایمان بگو دیدگان خود را [از هر نامحرمی] فرو بندند و پاکدامنی ورزند و زیورهای خود را آشکار نگردانند مگر آنچه که از آن پیداست و باید روسری خود را بر گردن خویش [فرو اندازند]...».
«یا ایها النبی قل لازواجک و بناتک و نساء المومنین یدنین علیهن من جلابیبهن ذلک ادنی ان یعرفن فلا یوذین و کان الله غفوار رحیما».
ای پیامبر(ص)، به همسران و دخترانت و زنان مومنان بگو: روسریهای بلند(مانند چادر) خود را بر خویش فرو افکنند تا شناخته نشوند و مورد آزاد قرار نگیرند (و اگر تاکنون خطا و کوتاهی از آنان سرزده، بدانند که9 خداوند همواره بخشنده و مهربان است
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
sara r
سلام
لطفا همه آیاتی رو که درباره روزه در قران آمده را بهم بگید؟؟
ممنون
محمد مهدی شاه آبادی (داور) : سلام علیکم
سوره: 2 , آیه: 183
اى کسانى که ایمان آوردهاید روزه بر شما مقرر شده است همان گونه که بر کسانى که پیش از شما [بودند] مقرر شده بود باشد که پرهیزگارى کنید
سوره: 2 , آیه: 184
[روزه در] روزهاى معدودى [بر شما مقرر شده است] [ولى] هر کس از شما بیمار یا در سفر باشد [به همان شماره] تعدادى از روزهاى دیگر [را روزه بدارد] و بر کسانى که [روزه] طاقتفرساست کفارهاى است که خوراک دادن به بینوایى است و هر کس به میل خود بیشتر نیکى کند پس آن براى او بهتر است و اگر بدانید روزه گرفتن براى شما بهتر است
سوره: 2 , آیه: 185
ماه رمضان [همان ماه] است که در آن قرآن فرو فرستاده شده است [کتابى ] که مردم را راهبر و [متضمن] دلایل آشکار هدایت و [میزان] تشخیص حق از باطل است پس هر کس از شما این ماه را درک کند باید آن را روزه بدارد و کسى که بیمار یا در سفر است [باید به شماره آن] تعدادى از روزهاى دیگر [را روزه بدارد] خدا براى شما آسانى مىخواهد و براى شما دشوارى نمىخواهد تا شماره [مقرر] را تکمیل کنید و خدا را به پاس آنکه رهنمونیتان کرده است به بزرگى بستایید و باشد که شکرگزارى کنید
سوره: 2 , آیه: 187
در شبهاى روزه همخوابگى با زنانتان بر شما حلال گردیده است آنان براى شما لباسى هستند و شما براى آنان لباسى هستید خدا مىدانست که شما با خودتان ناراستى مىکردید پس توبه شما را پذیرفت و از شما درگذشت پس اکنون [در شبهاى ماه رمضان مىتوانید] با آنان همخوابگى کنید و آنچه را خدا براى شما مقرر داشته طلب کنید و بخورید و بیاشامید تا رشته سپید بامداد از رشته سیاه [شب] بر شما نمودار شود سپس روزه را تا [فرا رسیدن] شب به اتمام رسانید و در حالى که در مساجد معتکف هستید [با زنان] درنیامیزید این استحدود احکام الهى پس [زنهار به قصد گناه] بدان نزدیک نشوید این گونه خداوند آیات خود را براى مردم بیان مىکند باشد که پروا پیشه کنند
سوره: 9 , آیه: 112
[آن مؤمنان] همان توبهکنندگان پرستندگان سپاسگزاران روزهداران رکوعکنندگان سجدهکنندگان وادارندگان به کارهاى پسندیده بازدارندگان از کارهاى ناپسند و پاسداران مقررات خدایند و مؤمنان را بشارت ده
سوره: 58 , آیه: 4
و آن کس که [بر آزادکردن بنده] دسترسى ندارد باید پیش از تماس [با زن خود] دو ماه پیاپى روزه بدارد و هر که نتواند باید شصت بینوا را خوراک بدهد این [حکم] براى آن است که به خدا و فرستاده او ایمان بیاورید و این استحدود خدا و کافران را عذابى پردرد خواهد بود
سوره: 5 , آیه: 89
خدا شما را به سوگندهاى بیهودهتان مؤاخذه نمىکند ولى به سوگندهایى که [از روى اراده] مىخورید [و مىشکنید] شما را مؤاخذه مىکند و کفارهاش خوراک دادن به ده بینواست از غذاهاى متوسطى که به کسان خود مىخورانید یا پوشانیدن آنان یا آزاد کردن بندهاى و کسى که [هیچ یک از اینها را] نیابد [باید] سه روز روزه بدارد این است کفاره سوگندهاى شما وقتى که سوگند خوردید و سوگندهاى خود را پاس دارید این گونه خداوند آیات خود را براى شما بیان مىکند باشد که سپاسگزارى کنید
سوره: 4 , آیه: 92
و هیچ مؤمنى را نسزد که مؤمنى را جز به اشتباه بکشد و هر کس مؤمنى را به اشتباه کشت باید بنده مؤمنى را آزاد و به خانواده او خونبها پرداخت کند مگر اینکه آنان گذشت کنند و اگر [مقتول] از گروهى است که دشمنان شمایند و [خود] وى مؤمن است [قاتل] باید بنده مؤمنى را آزاد کند [و پرداختخونبها لازم نیست] و اگر [مقتول] از گروهى است که میان شما و میان آنان پیمانى است باید به خانواده وى خونبها پرداخت نماید و بنده مؤمنى را آزاد کند و هر کس [بنده] نیافت باید دو ماه پیاپى به عنوان توبهاى از جانب خدا روزه بدارد و خدا همواره داناى سنجیدهکار است
سوره: 5 , آیه: 95
اى کسانى که ایمان آوردهاید در حالى که محرمید شکار را مکشید و هر کس از شما عمدا آن را بکشد باید نظیر آنچه کشته است از چهارپایان کفارهاى بدهد که [نظیر بودن] آن را دو تن عادل از میان شما تصدیق کنند و به صورت قربانى به کعبه برسد یا به کفاره [آن] مستمندان را خوراک بدهد یا معادلش روزه بگیرد تا سزاى زشتکارى خود را بچشد خداوند از آنچه در گذشته واقع شده عفو کرده است و[لى] هر کس تکرار کند خدا از او انتقام مىگیرد و خداوند توانا و صاحبانتقام است
سوره: 2 , آیه: 196
و براى خدا حج و عمره را به پایان رسانید و اگر [به علت موانعى] بازداشته شدید آنچه از قربانى میسر است [قربانى کنید] و تا قربانى به قربانگاه نرسیده سر خود را متراشید و هر کس از شما بیمار باشد یا در سر ناراحتیى داشته باشد [و ناچار شود در احرام سر بتراشد] به کفاره [آن باید] روزهاى بدارد یا صدقهاى دهد یا قربانیى بکند و چون ایمنى یافتید پس هر کس از [اعمال] عمره به حج پرداخت [باید] آنچه از قربانى میسر است [قربانى کند] و آن کس که [قربانى] نیافت [باید] در هنگام حجسه روز روزه [بدارد] و چون برگشتید هفت [روز دیگر روزه بدارید] این ده [روز] تمام است این [حج تمتع] براى کسى است که اهل مسجد الحرام [=مکه] نباشد و از خدا بترسید و بدانید که خدا سختکیفر است
سوره: 33 , آیه: 35
مردان و زنان مسلمان و مردان و زنان با ایمان و مردان و زنان عبادتپیشه و مردان و زنان راستگو و مردان و زنان شکیبا و مردان و زنان فروتن و مردان و زنان صدقهدهنده و مردان و زنان روزهدار و مردان و زنان پاکدامن و مردان و زنانى که خدا را فراوان یاد مىکنند خدا براى [همه] آنان آمرزشى و پاداشى بزرگ فراهم ساخته است
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
مرضیه صدیقی آخا
سلام؛ در آیه 5 میفرماید : آیا ما زمین را آماده نکردیم ؟
فرض کنید استادی برای دانشجویانش یک آزمایشگاه اجاره کند . او آزمایشگاه را برای رشد علمی دانشجو تجهیز میکند ولی دانشجو مشغول تزیین و زیباتر کردن محیط آزمایشگاه میکند . استاد به دانشجویان چه میگوید ؟ " حواستان باشد آزمایشگاه مال ما نیست سر موعد باید تجویلش دهیم ."
شاید اینجا هم قضیه همینطور است ؛ خداوند میفرماید "من زمین را برای شما آماده کرده ام"همین آماده کردن انسان را به یاد هدفدار بودن میاندازد و بعد انذار میدهد " حضور شما در زمین همیشگی نیست روزی شما از این امکانات برای پیشرفت جدا خواهید شد : ان یوم الفصل کان میقاتا "
آیا میتوانیم اینطور به آیه 17 نگاه کنیم ؟
محمد مهدی شاه آبادی (داور) : سلام
برداشت خوبی است
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
احمدی فقیه
سلام و درود
معنای تدبر چیست؟ و چه فرقی با تفکر دارد؟
محمد حسین شاه آبادی (داور) : بسم الله
سلام علیکم
1- توضیح اجمالی: برای فهم معنای تدبر دو چیز را باید دانست:
الف) معنای ریشه کلمه (د ب ر): که به معنی پشت و پشت هم چیدن است.
ب) معنای باب تفعل (تدبر): که به معنی پذیرش است.
پس تدبر یعنی پذیرش تدبیر خداوند. یعنی خداوند کلام وحی را تدبیر کرده است و ما باید آن را دریافت و تدبر کنیم. در نتیجه تدبر یعنی «فهم منسجم کلام خداوند» اما تفکر به مطلق فکر کردن گفته میشود که ممکن است با تدبر اشتراک داشته باشد ولی قطعا تفاوتهایی هم خواهد داشت.
2- به این سوال به طور تفصیلی در کلاسها پاسخ داده شده است.
به این لینک مراجعه بفرمایید:
http://tadabbor.org/default.aspx?page=view-file&FIID=34&desc=%D8%AA%D9%88%D8%B6%DB%8C%D8%AD%20%D8%AF%D8%B1%20%D9%85%D9%88%D8%B1%D8%AF%20%D9%85%D9%81%D9%87%D9%88%D9%85%20%D8%AA%D8%AF%D8%A8%D9%91%D8%B1%20%D8%AF%D8%B1%20%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86%20(%D8%AC%D9%84%D8%B3%D9%87%20%D9%BE%D9%86%D8%AC%D9%85)
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
احمد علیزاده
با سلام
صرف و نحو آیه اول سوره حجرات را می خواستم بدانم
با تشکر
محمد مهدی شاه آبادی (داور) : سلام علیکم
«یا أَیُّهَا» منادى نکرة مقصودة و ها للتنبیه «الَّذِینَ» بدل من أیها «آمَنُوا» ماض و فاعله و الجملة صلة و جملة النداء ابتدائیة «لا تُقَدِّمُوا» مضارع مجزوم بلا الناهیة و الواو فاعله و الجملة ابتدائیة لا محل لها «بَیْنَ» ظرف مکان «یَدَیِ» مضاف إلیه مجرور بالیاء «اللَّهِ» لفظ الجلالة مضاف إلیه «وَ رَسُولِهِ» معطوف على ما سبق «وَ اتَّقُوا» الواو حرف عطف و أمر مبنی على حذف النون و الواو فاعله «اللَّهِ» لفظ الجلالة مفعول به «إِنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ» إن و اسمها و خبراها و الجملة تعلیل «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَرْفَعُوا» إعرابها کسابقتها «أَصْواتَکُمْ» مفعول به «فَوْقَ» ظرف مکان «صَوْتِ» مضاف إلیه «النَّبِیِّ» مضاف إلیه «وَ لا» الواو حرف عطف و لا ناهیة «تَجْهَرُوا» مضارع مجزوم بلا و علامة جزمه حذف النون و الواو فاعله «لَهُ» متعلقان بالفعل «بِالْقَوْلِ» متعلقان بالفعل أیضا «کَجَهْرِ» متعلقان بمحذوف صفة لمفعول مطلق محذوف «بَعْضِکُمْ» مضاف إلیه «لِبَعْضٍ» متعلقان بجهر «أَنْ تَحْبَطَ» مضارع منصوب بأن «أَعْمالُکُمْ» فاعل و المصدر المؤول من أن و الفعل فی محل جر بالإضافة لمفعول لأجله محذوف «وَ أَنْتُمْ» مبتدأ و الواو حالیة «لا» نافیة «تَشْعُرُونَ» مضارع مرفوع بثبوت النون و الواو فاعله و الجملة خبر و الجملة الاسمیة حال «إِنَّ الَّذِینَ» إن و اسمها «یَغُضُّونَ» مضارع مرفوع بثبوت النون و الواو فاعله و الجملة صلة «أَصْواتَهُمْ» مفعول به «عِنْدَ» ظرف مکان «رَسُولِ» مضاف إلیه «اللَّهِ» لفظ الجلالة مضاف إلیه «أُولئِکَ الَّذِینَ» مبتدأ و خبره و الجملة الاسمیة خبر إن و جملة إن مستأنفة «امْتَحَنَ اللَّهُ» ماض و لفظ الجلالة فاعله «قُلُوبَهُمْ» مفعول به «لِلتَّقْوى» متعلقان بالفعل و الجملة صلة الذین «لَهُمْ» جار و مجرور خبر مقدم «مَغْفِرَةٌ» مبتدأ مؤخر «وَ أَجْرٌ» معطوف على مغفرة «عَظِیمٌ» صفة و الجملة الاسمیة مستأنفة «إِنَّ الَّذِینَ» إن و اسمها «یُنادُونَکَ» مضارع مرفوع بثبوت النون و الواو فاعله و الکاف مفعول به و الجملة صلة «مِنْ وَراءِ» متعلقان بالفعل «الْحُجُراتِ» مضاف إلیه «أَکْثَرُهُمْ» مبتدأ «لا» نافیة «یَعْقِلُونَ» مضارع و فاعله و الجملة خبر المبتدأ و الجملة الاسمیة خبر إن و جملة إن مستأنفة. إعراب القرآن الکریم، ج3، ص: 251
[سورة الحجرات (49): الآیات 5 الى 7]
وَ لَوْ أَنَّهُمْ صَبَرُوا حَتَّى تَخْرُجَ إِلَیْهِمْ لَکانَ خَیْراً لَهُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ (5) یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ جاءَکُمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَیَّنُوا أَنْ تُصِیبُوا قَوْماً بِجَهالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلى ما فَعَلْتُمْ نادِمِینَ (6) وَ اعْلَمُوا أَنَّ فِیکُمْ رَسُولَ اللَّهِ لَوْ یُطِیعُکُمْ فِی کَثِیرٍ مِنَ الْأَمْرِ لَعَنِتُّمْ وَ لکِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَیْکُمُ الْإِیمانَ وَ زَیَّنَهُ فِی قُلُوبِکُمْ وَ کَرَّهَ إِلَیْکُمُ الْکُفْرَ وَ الْفُسُوقَ وَ الْعِصْیانَ أُولئِکَ هُمُ الرَّاشِدُونَ (7)
«وَ لَوْ» الواو حرف استئناف و لو شرطیة غیر جازمة «أَنَّهُمْ» أن و اسمها «صَبَرُوا» ماض و فاعله و الجملة الفعلیة خبر أن و المصدر المؤول من أن و ما بعدها فی محل رفع فاعل لفعل محذوف «حَتَّى» حرف غایة و جر «تَخْرُجَ» مضارع منصوب بأن مضمرة بعد حتى «إِلَیْهِمْ» متعلقان بالفعل و المصدر المؤول من أن و الفعل فی محل جر بحتى و الجار و المجرور متعلقان بصبروا «لَکانَ» اللام واقعة فی جواب لو «کان» ماض ناقص «خَیْراً» خبرها و اسم کان مستتر «لَهُمْ» متعلقان بخیرا و الجملة الفعلیة جواب الشرط لا محل لها «وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ» الواو حرف استئناف و مبتدأ و خبراه و الجملة مستأنفة «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا» سبق إعرابها «إِنْ» حرف شرط جازم «جاءَکُمْ» ماض فی محل جزم فعل الشرط و الکاف مفعول به «فاسِقٌ» فاعل و الجملة ابتدائیة لا محل لها «بِنَبَإٍ» متعلقان بالفعل «فَتَبَیَّنُوا» الفاء واقعة فی جواب الشرط و أمر مبنی على حذف النون و الواو فاعل و الجملة فی محل جزم جواب الشرط «أَنْ تُصِیبُوا» مضارع منصوب بأن و الواو فاعل «قَوْماً» مفعول به و المصدر المؤول من أن و ما بعدها فی محل جر بالإضافة إلى مفعول لأجله محذوف و التقدیر کراهة إصابتکم «بِجَهالَةٍ» حال «فَتُصْبِحُوا» الفاء حرف عطف و مضارع ناقص منصوب و علامة نصبه حذف النون و الواو اسمه «عَلى ما» متعلقان بنادمین «فَعَلْتُمْ» ماض و فاعله و الجملة صلة ما «نادِمِینَ» خبر منصوب بالیاء «وَ اعْلَمُوا» الواو حرف عطف و أمر مبنی على حذف النون و الواو فاعل «أَنَّ» حرف مشبه بالفعل «فِیکُمْ» متعلقان بخبر مقدم محذوف «رَسُولَ» اسم أن المؤخر «اللَّهِ» لفظ الجلالة مضاف إلیه و المصدر المؤول من أن و ما بعدها سد مسد مفعولی اعلموا «لَوْ» شرطیة غیر جازمة «یُطِیعُکُمْ» مضارع و مفعوله و الفاعل مستتر و الجملة ابتدائیة لا محل لها «فِی کَثِیرٍ» متعلقان بالفعل «مِنَ الْأَمْرِ» متعلقان بکثیر «لَعَنِتُّمْ» اللام واقعة فی جواب الشرط و ماض و فاعله و الجملة جواب الشرط لا محل لها «وَ لکِنَّ» الواو حرف عطف و لکن حرف مشبه بالفعل «اللَّهِ» لفظ الجلالة اسمها «حَبَّبَ» ماض فاعله مستتر و الجملة خبر لکن «إِلَیْکُمُ» متعلقان بالفعل «الْإِیمانَ» مفعول به و الجملة الاسمیة معطوفة على ما قبلها «وَ زَیَّنَهُ» معطوف على حبب «فِی قُلُوبِکُمْ» متعلقان بالفعل «وَ کَرَّهَ» معطوف على زین «إِلَیْکُمُ» متعلقان بالفعل «الْکُفْرَ» مفعول به «وَ الْفُسُوقَ» معطوف على ما قبله «وَ الْعِصْیانَ» معطوفة على ما سبق «أُولئِکَ» مبتدأ «هُمُ» ضمیر فصل «الرَّاشِدُونَ» خبر و الجملة مستأنفة. إعراب القرآن الکریم، ج3، ص: 252
[سورة الحجرات (49): الآیات 8 الى 10]
فَضْلاً مِنَ اللَّهِ وَ نِعْمَةً وَ اللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ (8) وَ إِنْ طائِفَتانِ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَیْنَهُما فَإِنْ بَغَتْ إِحْداهُما عَلَى الْأُخْرى فَقاتِلُوا الَّتِی تَبْغِی حَتَّى تَفِیءَ إِلى أَمْرِ اللَّهِ فَإِنْ فاءَتْ فَأَصْلِحُوا بَیْنَهُما بِالْعَدْلِ وَ أَقْسِطُوا إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِینَ (9) إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَیْنَ أَخَوَیْکُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ (10)
«فَضْلًا» مفعول لأجله «مِنَ اللَّهِ» متعلقان بفضلا «وَ نِعْمَةً» معطوف على فضلا «وَ اللَّهُ» الواو استئنافیة و لفظ الجلالة مبتدأ «عَلِیمٌ حَکِیمٌ» خبران و الجملة مستأنفة «وَ إِنْ» الواو حرف استئناف و إن شرطیة «طائِفَتانِ» فاعل مرفوع بالألف لفعل محذوف «مِنَ الْمُؤْمِنِینَ» صفة طائفتان «اقْتَتَلُوا» ماض و فاعله و الجملة تفسیریة و جملة الشرط المحذوفة ابتدائیة لا محل لها «فَأَصْلِحُوا» الفاء واقعة فی جواب الشرط و أمر مبنی على حذف النون و الواو فاعله «بَیْنَهُما» ظرف مکان و الجملة فی محل جزم جواب الشرط «فَإِنْ بَغَتْ» الفاء حرف عطف و إن شرطیة و ماض «إِحْداهُما» فاعل «عَلَى الْأُخْرى» متعلقان بالفعل و الجملة ابتدائیة «فَقاتِلُوا» الفاء واقعة فی جواب الشرط و أمر مبنی على حذف النون و الواو فاعله «الَّتِی» مفعول به و الجملة فی محل جزم جواب الشرط «تَبْغِی» مضارع فاعله مستتر و الجملة صلة «حَتَّى تَفِیءَ» حرف غایة و جر و مضارع منصوب بأن مضمرة بعد حتى فاعله مستتر «إِلى أَمْرِ» متعلقان بالفعل «اللَّهِ» لفظ الجلالة مضاف إلیه و المصدر المؤول من أن و الفعل فی محل جر بحتى و الجار و المجرور متعلقان بقاتلوا «فَإِنْ» حرف عطف و إن شرطیة جازمة «فاءَتْ» ماض فی محل جزم فعل الشرط «فَأَصْلِحُوا» الفاء واقعة فی جواب الشرط و أمر و الواو فاعله و الجملة فی محل جزم جواب الشرط «بَیْنَهُما» ظرف مکان «بِالْعَدْلِ» متعلقان بالفعل «وَ أَقْسِطُوا» معطوف على أصلحوا «إِنَّ اللَّهَ» إن و اسمها «یُحِبُّ الْمُقْسِطِینَ» مضارع و مفعوله و الفاعل مستتر و الجملة خبر إن و الجملة الاسمیة تعلیل «إِنَّمَا» کافة و مکفوفة «الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ» مبتدأ و خبره و الجملة مستأنفة «فَأَصْلِحُوا» الفاء الفصیحة و أمر مبنی على حذف النون و الواو فاعله «بَیْنَ» ظرف مکان «أَخَوَیْکُمْ» مضاف إلیه مجرور بالیاء و الجملة جواب شرط لا محل لها «وَ اتَّقُوا» الواو حرف عطف و أمر مبنی على حذف النون و الواو فاعله «اللَّهَ» لفظ الجلالة مفعوله «لَعَلَّکُمْ» لعل و اسمها «تُرْحَمُونَ» مضارع مبنی للمجهول و الواو نائب فاعل و الجملة خبر لعل و الجملة الاسمیة تعلیل.
[سورة الحجرات (49): آیة 11]
یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا یَسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْمٍ عَسى أَنْ یَکُونُوا خَیْراً مِنْهُمْ وَ لا نِساءٌ مِنْ نِساءٍ عَسى أَنْ یَکُنَّ خَیْراً مِنْهُنَّ وَ لا تَلْمِزُوا أَنْفُسَکُمْ وَ لا تَنابَزُوا بِالْأَلْقابِ بِئْسَ الاسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإِیمانِ وَ مَنْ لَمْ یَتُبْ فَأُولئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ (11)
«یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا» سبق إعرابها «لا یَسْخَرْ» مضارع مجزوم بلا الناهیة «قَوْمٌ» فاعل و الجملة ابتدائیة «مِنْ قَوْمٍ» متعلقان بالفعل «عَسى» ماض تام «أَنْ یَکُونُوا خَیْراً» مضارع ناقص منصوب بأن و الواو إعراب القرآن الکریم، ج3، ص: 253
اسمه و خیرا خبره «مِنْهُمْ» متعلقان بخیرا و المصدر المؤول من أن و ما بعدها فاعل عسى «وَ لا نِساءٌ مِنْ نِساءٍ عَسى أَنْ یَکُنَّ خَیْراً مِنْهُنَّ» معطوف على ما قبله و جملة عسى مستأنفة «وَ لا تَلْمِزُوا أَنْفُسَکُمْ» مضارع مجزوم بلا الناهیة و الواو فاعله و أنفسکم مفعوله «وَ لا تَنابَزُوا» معطوف على ما قبله «بِالْأَلْقابِ» متعلقان بالفعل «بِئْسَ الِاسْمُ» ماض جامد للذم و فاعله «الْفُسُوقُ» مبتدأ و جملة بئس خبره «بَعْدَ» ظرف زمان «الْإِیمانِ» مضاف إلیه «وَ مَنْ» الواو حرف استئناف و من اسم شرط جازم مبتدأ «لَمْ یَتُبْ» مضارع مجزوم بلم و هو فعل الشرط و الفاعل مستتر «فَأُولئِکَ» الفاء واقعة فی جواب الشرط و مبتدأ «هُمُ» ضمیر فصل «الظَّالِمُونَ» خبر و الجملة الاسمیة فی محل جزم جواب الشرط و جملتا الشرط و الجواب خبر و جملة من مستأنفة.
[سورة الحجرات (49): الآیات 12 الى 13]
یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثِیراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَ لا تَجَسَّسُوا وَ لا یَغْتَبْ بَعْضُکُمْ بَعْضاً أَ یُحِبُّ أَحَدُکُمْ أَنْ یَأْکُلَ لَحْمَ أَخِیهِ مَیْتاً فَکَرِهْتُمُوهُ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَحِیمٌ (12) یا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَ أُنْثى وَ جَعَلْناکُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ (13)
«یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثِیراً» سبق إعرابها «مِنَ الظَّنِّ» متعلقان بکثیرا «إِنَّ بَعْضَ» إن و اسمها «الظَّنِّ» مضاف إلیه «إِثْمٌ» خبرها و الجملة الاسمیة تعلیل «وَ لا تَجَسَّسُوا» مضارع مجزوم بلا الناهیة و الواو فاعله و الجملة معطوفة على ما قبلها «وَ لا یَغْتَبْ» مضارع مجزوم بلا الناهیة «بَعْضُکُمْ» فاعله «بَعْضاً» مفعوله و الجملة معطوفة على ما قبلها «أَ یُحِبُّ» الهمزة حرف استفهام و توبیخ و مضارع مرفوع «أَحَدُکُمْ» فاعل و الجملة مستأنفة «أَنْ یَأْکُلَ لَحْمَ» مضارع منصوب بأن و مفعوله و الفاعل مستتر «أَخِیهِ» مضاف إلیه مجرور بالیاء «مَیْتاً» حال و المصدر المؤول من أن و الفعل فی محل نصب مفعول به «فَکَرِهْتُمُوهُ» الفاء الفصیحة و ماض و فاعله و مفعوله و الواو للإشباع و الجملة الفعلیة جواب شرط مقدر لا محل لها «وَ اتَّقُوا» حرف استئناف و أمر مبنی على حذف النون و الواو فاعله «اللَّهَ» لفظ الجلالة مفعوله و الجملة مستأنفة «إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَحِیمٌ» إن و اسمها و خبراها و الجملة الاسمیة تعلیل لا محل لها «یا أَیُّهَا النَّاسُ» سبق إعراب مثیلها «إِنَّا» إن و اسمها «خَلَقْناکُمْ» ماض و فاعله و مفعوله و الجملة خبر إن «مِنْ ذَکَرٍ» متعلقان بالفعل «وَ أُنْثى» معطوف على ذکر و الجملة الاسمیة ابتدائیة «وَ جَعَلْناکُمْ» ماض و فاعله و مفعوله الأول و الجملة معطوفة على ما قبلها «شُعُوباً» مفعوله الثانی «وَ قَبائِلَ» معطوفة على شعوبا «لِتَعارَفُوا» مضارع منصوب بأن مضمرة بعد لام التعلیل و الواو فاعله و المصدر المؤول من أن و الفعل فی محل جر باللام و الجار و المجرور متعلقان بجعلناکم «إِنَّ أَکْرَمَکُمْ» إن و اسمها «عِنْدَ» ظرف مکان «اللَّهِ» لفظ الجلالة مضاف إلیه «أَتْقاکُمْ» خبر إن و الجملة الاسمیة تعلیلیة «إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ» إن و اسمها و خبراها و الجملة الاسمیة مستأنفة. إعراب القرآن الکریم، ج3، ص: 254
[سورة الحجرات (49): الآیات 14 الى 15]
قالَتِ الْأَعْرابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَ لکِنْ قُولُوا أَسْلَمْنا وَ لَمَّا یَدْخُلِ الْإِیمانُ فِی قُلُوبِکُمْ وَ إِنْ تُطِیعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لا یَلِتْکُمْ مِنْ أَعْمالِکُمْ شَیْئاً إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ (14) إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ یَرْتابُوا وَ جاهَدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ أُولئِکَ هُمُ الصَّادِقُونَ (15)
«قالَتِ» ماض «الْأَعْرابُ» فاعل و الجملة مستأنفة «آمَنَّا» ماض و فاعله و الجملة مقول القول «قُلْ» أمر فاعله مستتر و الجملة مستأنفة «لَمْ تُؤْمِنُوا» مضارع مجزوم بلم و الواو فاعله و الجملة مقول القول «وَ لکِنْ» حرف استدراک «قُولُوا» أمر مبنی على حذف النون و الواو فاعله و الجملة معطوفة على ما قبلها «أَسْلَمْنا» ماض و فاعله و الجملة مقول القول «وَ لَمَّا یَدْخُلِ» الواو حالیة و مضارع مجزوم بلما «الْإِیمانُ» فاعله «فِی قُلُوبِکُمْ» متعلقان بالفعل و الجملة حالیة «وَ إِنْ» الواو حرف استئناف و إن شرطیة جازمة «تُطِیعُوا» مضارع مجزوم لأنه فعل الشرط و الواو فاعله و جملة تطیعوا ابتدائیة لا محل لها «اللَّهَ» لفظ الجلالة مفعول به «وَ رَسُولَهُ» معطوف علیه «لا یَلِتْکُمْ» لا نافیة و مضارع مجزوم لأنه جواب الشرط و الکاف مفعوله و الفاعل مستتر و الجملة جواب الشرط لا محل لها «مِنْ أَعْمالِکُمْ» متعلقان بالفعل «شَیْئاً» مفعول به ثان «إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ» إن و اسمها و خبراها و الجملة تعلیل لا محل لها «إِنَّمَا» کافة و مکفوفة «الْمُؤْمِنُونَ» مبتدأ «الَّذِینَ» خبره «آمَنُوا» ماض و فاعله و الجملة صلة «بِاللَّهِ» متعلقان بالفعل «وَ رَسُولِهِ» معطوف «ثُمَّ» حرف عطف «لَمْ یَرْتابُوا» مضارع مجزوم بلم و الواو فاعله و الجملة معطوفة على ما قبلها «وَ جاهَدُوا» معطوف على آمنوا «بِأَمْوالِهِمْ» متعلقان بالفعل «وَ أَنْفُسِهِمْ» معطوف على أموالهم «فِی سَبِیلِ» متعلقان بالفعل أیضا «اللَّهِ» لفظ الجلالة مضاف إلیه «أُولئِکَ» مبتدأ «هُمُ» ضمیر فصل «الصَّادِقُونَ» خبر و الجملة مستأنفة لا محل لها.
[سورة الحجرات (49): الآیات 16 الى 18]
قُلْ أَ تُعَلِّمُونَ اللَّهَ بِدِینِکُمْ وَ اللَّهُ یَعْلَمُ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ وَ اللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ (16) یَمُنُّونَ عَلَیْکَ أَنْ أَسْلَمُوا قُلْ لا تَمُنُّوا عَلَیَّ إِسْلامَکُمْ بَلِ اللَّهُ یَمُنُّ عَلَیْکُمْ أَنْ هَداکُمْ لِلْإِیمانِ إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ (17) إِنَّ اللَّهَ یَعْلَمُ غَیْبَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اللَّهُ بَصِیرٌ بِما تَعْمَلُونَ (18)
«قُلْ» أمر فاعله مستتر و الجملة مستأنفة لا محل لها «أَ تُعَلِّمُونَ» الهمزة حرف استفهام توبیخی و مضارع مرفوع بثبوت النون و الواو فاعله «اللَّهَ» لفظ الجلالة مفعول به «بِدِینِکُمْ» متعلقان بالفعل و الجملة مقول القول «وَ اللَّهُ» الواو حالیة و مبتدأ «یَعْلَمُ» مضارع فاعله مستتر و الجملة خبر المبتدأ و الجملة الاسمیة حال «ما» مفعول به «فِی السَّماواتِ» متعلقان بمحذوف صلة الموصول «وَ ما فِی الْأَرْضِ» عطف على ما قبله «وَ اللَّهُ» لفظ الجلالة مبتدأ «بِکُلِّ» متعلقان بعلیم «شَیْءٍ» مضاف إلیه «عَلِیمٌ» خبر و الجملة معطوفة على ما قبلها «یَمُنُّونَ» مضارع مرفوع بثبوت النون و الواو فاعله و الجملة مستأنفة «عَلَیْکَ» متعلقان بالفعل «أَنْ» حرف مصدری و نصب «أَسْلَمُوا» ماض و فاعله و المصدر المؤول من أن و الفعل منصوب بنزع إعراب القرآن الکریم، ج3، ص: 255
الخافض «قُلْ» أمر فاعله مستتر و الجملة مستأنفة «لا تَمُنُّوا» مضارع مجزوم بلا الناهیة و الواو فاعله «عَلَیَّ» متعلقان بالفعل «إِسْلامَکُمْ» مفعول به و الجملة مقول القول «بَلِ» حرف عطف و إضراب «اللَّهُ» لفظ الجلالة مبتدأ «یَمُنُّ» مضارع فاعله مستتر و الجملة خبر «عَلَیْکُمْ» متعلقان بیمن «أَنْ» حرف مصدری و نصب «هَداکُمْ» ماض و مفعوله و الفاعل مستتر «لِلْإِیمانِ» متعلقان بالفعل و المصدر المؤول من أن و ما بعدها منصوب بنزع الخافض «أَنْ» شرطیة جازمة «کُنْتُمْ» ماض ناقص و اسمه «صادِقِینَ» خبره و الجملة الفعلیة ابتدائیة لا محل لها و جواب الشرط محذوف لدلالة ما قبله علیه «إِنَّ اللَّهَ» إن و لفظ الجلالة اسمها «یَعْلَمُ» مضارع فاعله مستتر «غَیْبَ» مفعوله «السَّماواتِ» مضاف إلیه «وَ الْأَرْضِ» معطوف و الجملة الفعلیة خبر إن و الجملة الاسمیة مستأنفة «وَ اللَّهُ بَصِیرٌ» الواو حرف استئناف و مبتدأ و خبره «بِما» متعلقان بما بعدهما «تَعْمَلُونَ» مضارع مرفوع بثبوت النون و الواو فاعله و الجملة صلة و الجملة الاسمیة مستأنفة لا محل لها. إعراب القرآن الکریم، ج3، ص: 256
سورة ق
[سورة ق (50): الآیات 1 الى 7]
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
ق وَ الْقُرْآنِ الْمَجِیدِ (1) بَلْ عَجِبُوا أَنْ جاءَهُمْ مُنْذِرٌ مِنْهُمْ فَقالَ الْکافِرُونَ هذا شَیْءٌ عَجِیبٌ (2) أَ إِذا مِتْنا وَ کُنَّا تُراباً ذلِکَ رَجْعٌ بَعِیدٌ (3) قَدْ عَلِمْنا ما تَنْقُصُ الْأَرْضُ مِنْهُمْ وَ عِنْدَنا کِتابٌ حَفِیظٌ (4)
بَلْ کَذَّبُوا بِالْحَقِّ لَمَّا جاءَهُمْ فَهُمْ فِی أَمْرٍ مَرِیجٍ (5) أَ فَلَمْ یَنْظُرُوا إِلَى السَّماءِ فَوْقَهُمْ کَیْفَ بَنَیْناها وَ زَیَّنَّاها وَ ما لَها مِنْ فُرُوجٍ (6) وَ الْأَرْضَ مَدَدْناها وَ أَلْقَیْنا فِیها رَواسِیَ وَ أَنْبَتْنا فِیها مِنْ کُلِّ زَوْجٍ بَهِیجٍ (7)
«ق» حرف لا محل له من الإعراب «وَ الْقُرْآنِ» الواو حرف و قسم و الجار و المجرور متعلقان بفعل محذوف «الْمَجِیدِ» صفة و جواب القسم محذوف «بَلْ» حرف عطف و إضراب «عَجِبُوا» ماض و فاعله و الجملة معطوفة على ما قبلها «أَنْ» حرف مصدری و نصب «جاءَهُمْ» ماض و مفعوله «مُنْذِرٌ» فاعل مؤخر «مِنْهُمْ» متعلقان بمنذر و المصدر المؤول من أن و ما بعدها فی محل نصب بنزع الخافض «فَقالَ» الفاء حرف عطف و ماض «الْکافِرُونَ» فاعله «هذا» مبتدأ «شَیْءٌ» خبره «عَجِیبٌ» صفة و الجملة الاسمیة مقول القول «أَ إِذا» الهمزة حرف استفهام إنکاری و إذا ظرفیة شرطیة غیر جازمة «مِتْنا» ماض و فاعله و الجملة فی محل جر بالإضافة «وَ کُنَّا تُراباً» الواو حرف عطف و کان و اسمها و خبرها و الجملة معطوفة على ما قبلها «ذلِکَ رَجْعٌ» مبتدأ و خبره «بَعِیدٌ» صفة «قَدْ» حرف تحقیق «عَلِمْنا» ماض و فاعله «ما» مفعوله و الجملة مستأنفة «تَنْقُصُ الْأَرْضُ» مضارع و فاعله و الجملة صلة «مِنْهُمْ» متعلقان بالفعل «وَ عِنْدَنا» الواو حالیة و ظرف مکان متعلق بمحذوف خبر مقدم «کِتابٌ» مبتدأ مؤخر «حَفِیظٌ» صفة و الجملة حال «بَلْ» حرف إضراب و انتقال «کَذَّبُوا» ماض و فاعله «بِالْحَقِّ» متعلقان بالفعل و الجملة مستأنفة «لَمَّا» ظرفیة حینیة «جاءَهُمْ» ماض و مفعوله و الفاعل مستتر و الجملة فی محل جر بالإضافة «فَهُمْ» الفاء حرف عطف و هم مبتدأ «فِی أَمْرٍ» متعلقان بمحذوف خبر المبتدأ «مَرِیجٍ» صفة و الجملة معطوفة على ما قبلها «أَ فَلَمْ» الهمزة حرف استفهام إنکاری و الفاء حرف استئناف و لم حرف جازم «یَنْظُرُوا» مضارع مجزوم بلم و الواو فاعله «إِلَى السَّماءِ» متعلقان بالفعل و الجملة مستأنفة «فَوْقَهُمْ» ظرف مکان «کَیْفَ» اسم استفهام حال «بَنَیْناها» ماض و فاعله و مفعوله و الجملة بدل من السماء «وَ زَیَّنَّاها» معطوف على بنیناها «وَ ما» الواو حالیة و ما نافیة «لَها» خبر مقدم «مِنْ» حرف جر زائد «فُرُوجٍ» مجرور لفظا مرفوع محلا مبتدأ مؤخر و الجملة حال «وَ الْأَرْضَ» الواو حرف عطف و الأرض منصوب بفعل محذوف تقدیره مددنا الأرض «مَدَدْناها» ماض و فاعله و مفعوله و الجملة تفسیریة لا محل لها «وَ أَلْقَیْنا» معطوف على مددنا «فِیها» متعلقان بالفعل «رَواسِیَ» مفعول به «وَ أَنْبَتْنا» معطوف على ألقینا «فِیها» متعلقان بالفعل «مِنْ کُلِّ» متعلقان بالفعل أیضا «زَوْجٍ» مضاف إلیه «بَهِیجٍ» صفة زوج. إعراب القرآن الکریم، ج3، ص: 257
[سورة ق (50): الآیات 8 الى 15]
تَبْصِرَةً وَ ذِکْرى لِکُلِّ عَبْدٍ مُنِیبٍ (8) وَ نَزَّلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً مُبارَکاً فَأَنْبَتْنا بِهِ جَنَّاتٍ وَ حَبَّ الْحَصِیدِ (9) وَ النَّخْلَ باسِقاتٍ لَها طَلْعٌ نَضِیدٌ (10) رِزْقاً لِلْعِبادِ وَ أَحْیَیْنا بِهِ بَلْدَةً مَیْتاً کَذلِکَ الْخُرُوجُ (11) کَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَ أَصْحابُ الرَّسِّ وَ ثَمُودُ (12)
وَ عادٌ وَ فِرْعَوْنُ وَ إِخْوانُ لُوطٍ (13) وَ أَصْحابُ الْأَیْکَةِ وَ قَوْمُ تُبَّعٍ کُلٌّ کَذَّبَ الرُّسُلَ فَحَقَّ وَعِیدِ (14) أَ فَعَیِینا بِالْخَلْقِ الْأَوَّلِ بَلْ هُمْ فِی لَبْسٍ مِنْ خَلْقٍ جَدِیدٍ (15)
«تَبْصِرَةً» مفعول لأجله «وَ ذِکْرى» معطوف على تبصرة «لِکُلِّ» متعلقان بتبصرة «عَبْدٍ» مضاف إلیه «مُنِیبٍ» صفة عبد «وَ نَزَّلْنا» الواو حرف عطف و ماض و فاعله «مِنَ السَّماءِ» متعلقان بالفعل «ماءً» مفعول به «مُبارَکاً» صفة و الجملة معطوفة على ما قبلها «فَأَنْبَتْنا» ماض و فاعله «بِهِ» متعلقان بالفعل «جَنَّاتٍ» مفعول به و الجملة معطوفة على ما قبلها «وَ حَبَّ» معطوف على جنات «الْحَصِیدِ» مضاف إلیه «وَ النَّخْلَ» معطوف على جنات «باسِقاتٍ» حال منصوبة بالکسرة «لَها» جار و مجرور خبر مقدم «طَلْعٌ» مبتدأ مؤخر «نَضِیدٌ» صفة طلع و الجملة الاسمیة حال «رِزْقاً» مفعول لأجله منصوب «لِلْعِبادِ» متعلقان به «وَ أَحْیَیْنا» ماض و فاعله «بِهِ» متعلقان بالفعل «بَلْدَةً» مفعول به «مَیْتاً» صفة و الجملة معطوفة على ما قبلها «کَذلِکَ» خبر مقدم «الْخُرُوجُ» مبتدأ مؤخر و الجملة الاسمیة مستأنفة «کَذَّبَتْ» ماض «قَبْلَهُمْ» ظرف «قَوْمُ» فاعل «نُوحٍ» مضاف إلیه و الجملة مستأنفة «وَ أَصْحابُ» معطوف على قوم «الرَّسِّ» مضاف إلیه «وَ ثَمُودُ» معطوف أیضا «وَ عادٌ وَ فِرْعَوْنُ وَ إِخْوانُ لُوطٍ» معطوف على ما قبله «وَ أَصْحابُ الْأَیْکَةِ وَ قَوْمُ تُبَّعٍ» معطوف أیضا «کُلٌّ» مبتدأ «کَذَّبَ» ماض فاعله مستتر «الرُّسُلَ» مفعول به و الجملة الفعلیة خبر المبتدأ و الجملة الاسمیة مستأنفة «فَحَقَّ» الفاء حرف عطف و ماض «وَعِیدِ» فاعله و الیاء المحذوفة مضاف إلیه «أَ فَعَیِینا» الهمزة حرف استفهام و الفاء حرف استئناف و ماض و فاعله «بِالْخَلْقِ» متعلقان بالفعل «الْأَوَّلِ» صفة و الجملة مستأنفة «بَلْ» حرف عطف و إضراب «هُمْ» مبتدأ «فِی لَبْسٍ» خبره و الجملة مستأنفة «مِنْ خَلْقٍ» متعلقان بلبس «جَدِیدٍ» صفة خلق.
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
نسرین مرادی
از عوامل غفلت انسان» در آیهی 17 سورهی «جن» که سبب عذاب و گرفتاری میشود
محمد مهدی شاه آبادی (داور) : اعراض از ذکر خداوند
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
نسرین مرادی
علل ورود دوزخیان در آیه 34 سوره جاثیه ترجمه بهاءالدین خرمشاهی
محمد مهدی شاه آبادی (داور) : فراموش کردن خداوند
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.