حدیث پناهی
سلام به شما و تشکر از جوابهای شما به بنده
به نظر شما بهشت از افرادی پر میشود که آزار به کسی نرسانده باشند یا طبق فرموده پیامبرمان محمد ص از کسانی که ساده دل باشند و با حس خوشبینی و بدور از شرارت با افراد ارتباط دارند؟
محمد سجاد ابراهیمی (داور) : سلام علیکم
هر دو گروه به بهشت می روند.
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
حدیث پناهی
سلام به شما
امام علی علیه السلام می فرمایند که وقتی خدا دینش را به تو فهمانید کاری کن که مردم تو رانشناسند و تو مردم را بشناسی منظورشان چیست؟
محمد مهدی شاه آبادی (داور) : سلام علیکم
این حدیث را جایی ندیدم
اگر منبع آن را ذکر کنید پیگیری می کنیم
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
حدیث پناهی
همه پاسخهای ما در قرآن امده است و تدبر به معنی این است که برای هر رفتار خود یک امضای قرانی داشته باشیم یا روایات اهل بیت* و در این وادی که شبهه و فتنه زیاد شده استاد راه بلد مثل رهبر فرزانه مان* یک نفر مرا علاقمند به این افراد کرد که هیچ سررشته ای از حوزه و تحصیلات دینی نداشت که ایرانم را دوست داشته باشم* و گرنه هیچ ارگان دینی مرا مجذوب نکرده بود حتی خود شما با جوابهایتان مرا قانع نمی کردید* بسیار جالب با قران و احادیث و علم روز* می خواستم بپرسم تاثیر گذاری این فرد روی من از روی اخلاص در کارشان بوده؟
محمد مهدی شاه آبادی (داور) : کمی جملاتتان نامفهوم و منقطع است.
تأثیر پذیری شما می تواند دلایل مختلفی داشته باشد مانند اخلاص آن فرد؛ کم اطلاعی شما؛ قوت بیان ایشان و ...
همواره مطالب دینی را از عالم دینی اخذ نمایید.
برای پاسخ گرفتن سوالاتی که در این سایت قانع نشده اید اشکال خود را تکرار نمایید.
همچنین می توانید از سایت حجت الاسلام جاودان نیز کمک بگیرید
http://javedan.ir/
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
حدیث پناهی
سلام به شما
بعد از کلی تحقیق های کاربردی در زمینه آثار بعضی نویسندگان سرشار از جمله آقای دکتر علی شریعتی به این نتیجه رسیدم که آثار ایشان با وجود شبهه ناک بودن ولی دروازه توجه به اهل بیت و علاقمندی به اهل بیت و اسلام می باشد با زبان روان پراحساس* بعد از ان که فرد علاقمند شد آثار مطهری برای اسلام شناسی مناسب است تا اسلام را درست بشناسیم* آیا این نتیجه به نظر شما قابل تایید است یا نه ؟ شما در خصوص شبهه آثار دکتر شریعتی چه می فرمایید تا بیشتر بررسی کنم؟
محمد مهدی شاه آبادی (داور) : سلام علیکم
آثار دکتر شریعتی دارای اشکالات فراوان است و انسان عاقل زهر را به خاطر مزه شیرین اش نمی خورد
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
اکرام السادات صدرایی
در آیه قل ان کنتم تحبون الله فاتبعونی یحببکم الله چه نوع محبتی بیان شده است
الف- محبت خدا به مومنان مطیع پروردگار ب-محبت متقابل خدا ومو منان ج- محبت مومنان به پیامبر خداد- همه موارد
محمد مهدی شاه آبادی (داور) : محبت متقابل خداوند و مومنان به طور صریح اشاره شده است.
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
زینب افراونده
با عرض سلام و خسته نباشید
می خواستم رابطه بین تأویل قرآن با تدبر را بدونمیا اینکه تفاوت بین این دو را چطور میشه متوجه شد؟
با تشکر
محمد مهدی شاه آبادی (داور) : سلام علیکم
تأویل، واقعیتى است که مستند بیانات قرآن، اعم از حکم، حکمت یا موعظه قرار مى گیرد. تأویل براى همه آیات قرآن، چه محکمات و چه متشابهات وجود دارد و از قبیل مفاهیم و معانى نیست که الفاظ بر آن دلالت داشته باشد; بلکه تأویل از امور عینى است و فراتر از آن است که قالب هاى الفاظ، آن را فرا گیرد.خداوند، آن امور و حقایق عینى را فقط براى تقریب به اذهان ما به قید الفاظ و کلمات و عبارات مقیّد نموده است. این الفاظ، همانند مثل هایى هستند که با آوردن آنها انسان به معناى مورد نظر نزدیک مى شود. قرآن در تمام موارد استعمال لفظ تأویل، همان واقعیت عینى خارجى را در نظر گرفته است.
موارد استعمال و کاربرد تأویل از جمله در دو داستان حضرت موسى و خضر(ع)و نیز در داستان حضرت یوسف(ع) و جز آن، شاهد بر این مدعا است;براى مثال در آغاز سوره یوسف، جریان خواب وى بدین صورت نقل مى گردد: (إِذْ قَالَ یُوسُفُ لاَِبِیهِ یَـأَبَتِ إِنِّى رَأَیْتُ أَحَدَ عَشَرَ کَوْکَبًا وَالشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ رَأَیْتُهُمْ لِى سَـجِدِینَ); یاد کن زمانى را که یوسف به پدرش گفت: اى پدر! من [در خواب] یازده ستاره را با خورشید و ماه دیدم. دیدم[ آن ها]براى من سجده مى کنند. پس از گذشت سال ها و اتفاقات فراوانى که مى افتد، تأویل این رؤیا در پایان سوره این گونه گزارش مى شود: (وَ رَفَعَ أَبَوَیْهِ عَلَى الْعَرْشِ وَ خَرُّواْ لَهُ سُجَّدًا وَ قَالَ یَـأَبَتِ هَـذَا تَأْوِیلُ رُءْیَـىَ مِن قَبْلُ قَدْ جَعَلَهَا رَبِّى حَقًّا) و پدر و مادرش را به تخت برنشانید، و [همه آنان] پیش او به سجده در افتادند و [یوسف]گفت: اى پدر، این است تعبیر خواب پیشین من، به یقین، پروردگارم آن را راست گردانید. در این جا آن چه یوسف(ع) در خواب دیده است به سجده پدر، مادر و برادرانش باز مى گردد. این تأویل و رجوع، از قبیل رجوع، مثال به ممثّل و واقعیت خارجى است.
البته آیت الله معرفت تأویل را چنین معنا کرده اند:
1. توجیه متشابه; خواه این متشابه، کلام متشابهى باشد یا عملى که به شبهه و ریب انجامد.
این قسم از تأویل، مختص آیات متشابه است.
2. معناى ثانوى کلام; که از آن به بطن تعبیر مى گردد; در مقابل معناى اوّلى که از آن به «ظَهر» تعبیر مى شود. تأویل به این معنا اختصاصى به آیات متشابه نداشته بر همه قرآن سایه مى گستراند
در هر حال تأویل لایه پنهانی آیات است که در خواندن ابتدایی دیده نمی شود.
تدبر
«تَدَبُّر» از ریشه «دُبُر»، به معنی اندیشیدن در پشت و ماوراء امور میباشد که «ژرف اندیشی» و «عاقبت اندیشی» را نظر دارد که نتیجهاش «کشف حقایقی است که در ابتدایِ امر و نظرِ سطحی، به چشم نمیآمد».
در «مفردات» میگوید: «التَّدبیرُ»: «التَفْکیرُ فی دُبُرِ الأُمُور» که معنی «تَدَبُّر» چنین خواهد بود: «التَّفَکُّرُ فی دُبُرِ الأُمُورِ»: (اندیشیدن در پشت امور).
تلاش برای کشفِ عاقبت امور، به ناچار انسان را از سطح به عمق میکشاند؛ این نکته در آیاتِ تدبر خصوصاً آیه 82 نساء مورد نظر میباشد چرا که پی بردن به الهی بودنِ قرآن، نیاز به تعمق و ژرف اندیشی دارد و الّا در نظرِ سطحی، آیات، مرکب از حروف و کلماتی است که عرب با آنها تکلم مینماید و تفاوتی در نظر سطحی و ابتدایی با کلام بشر ندارد، بیان نهج البلاغه نیز بر آن تأکید دارد که «خداوند اسلام را مغز قرار داد برای آنکه تدبر نماید»، «مغز» ماورایِ قشر و پوسته میباشد که با «تدبر» برملا میگردد.
نکته:
همه انسان ها حتی مشرکین موظف هستند که در قرآن تدبر کنند. اما دستیابی به تأویل آیات (اگر تأویل را از جنس معنا تدابیم) برای همه میسر نیست و در بسیاری مواقع نیازمند گذشت زمان و پدیدار شدن آن تأویل است (مانند داستان حضرت یوسف (ع)) و در بسیاری موارد نیازمند تفسیر ائمه علیهم السلام می باشد.
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
سیده منصوره خادم
صلوات … صلوات … صلوات … صلوات … صلوات صلوات على محمد
یا إلهی و مجیری من بسّر الغیب یعلم
صـلـیّ یـا ربّ و سـلّـم ثـمّ بـارک و تـرحّم
و تـرفـّـق برسـول طـاهـر بالـخیر مفعم
ذلک المبـعوث طـــه و على الخـلـق مقـدّم
فی السّماء فی السماء هو المؤیّد صلوات صلوات على محمد
صلوات … صلوات … صلوات … صلوات … صلوات صلوات على محمد
هو سرّ فی السـّـماء عــنـد ذی العرش تعـالـــى
زانــــه الـــلـــه کــمــــالاً وبـــهــــاءً و جــــمــــالا
لم یزل بالفضل یزهو و على الشّمس استطـالا
بـــحـر إحــــسـانٍ و جــــود مــــلأ الـدنـیـا نـــوالا
سرّغیب سّرغیب و الله یشهد صـلوات صـلوات على محمد
صلوات … صلوات … صلوات … صلوات … صلوات صلوات على محمد
ذات حـسـن و بـهـاءٍ بـارئ الـکـون بــراها
و سـمــاتٍ ســامیـاتٍ ثــمّ أعــطـاها لطــــه
فهو الشّمس إذا ما أشـرقت ورد و ضحاها
جــلّ فی الوصـف عـلـوّاً و هـو خـلـقٌ لا یضـاها
و صفات و صفات فیها تَفرّد صـلوات صـلوات على محمد
صلوات … صلوات … صلوات … صلوات … صلوات صلوات على محمد
ذا خـــفـاءٌ مــن ظــهــــورٍ و ظــهــــورٌ مـن خـــفــاءِ
عند سـاقی العرش یزهو و هو کنز فی السماء
قـد بــراه الـلــه خــلـقـاً لــیس مـن طــیـنٍ و مــاءِ
إنـّـمــــا نـــور تــجــلّــى فــی جـــبــاه الأنـبــیــاء
فی الجبـاه فی الجبـاه نور تَجَدّد صـلوات صـلوات على محمد
صلوات … صلوات … صلوات … صلوات … صلوات صلوات على محمد
قبل خـلق الخلق طــه کائن عند المکـــینِ
فتسامى من مــطاع عند ذی العرش أمینِ
هو خیر الأنـبــیـاء شـاکـیاً فقــد القـرینِ
و لــــه آیـــات قــدس عــنـد قــرآنٍ مبـــینِ
فی الرّسول فی الرّسول سرّ تَجَسَّد صلوات صلوات على محمد
صلوات … صلوات … صلوات … صلوات … صلوات صلوات على محمد
أنجبت أمّ المعـالی نور من یـهدی السّرائر
عقـمـت مــن بعـد طـــه ثمّ حالـت و هی عـاقر
غـــادرتــه بـضــمــیر مــلأ الــکــون بـَـشـائر
جـــلّ خــلق الـلــّه فـیه و تعـالــى فـهو قـادر
للوجود للوجود حبٌ و سُـؤدَدْ صـلوات صـلوات على محمد
صلوات … صلوات … صلوات … صلوات … صلوات صلوات على محمد
هــکـذا رحــمـة ربـّـی فی رسـول الـلــه جــاءت
منتخو بالعرش تزهو و إلى الدنیا استفاءت
کــلــّــما جــــلّ ظــــلامٌ غــرّة الــهــدی أضـــاءت
و مــحــــا لــلـشرک حـــکــماً أهــلــه ذلاًّ أبـــاءت
لِلأنـــام لِلأنـــام دینٌ تَخَلَّد صـــلوات صـــلوات على محـمد
صلوات … صلوات … صلوات … صلوات … صلوات صلوات على محمد
صلوات … صلوات … صلوات … صلوات … صلوات صلوات على محمد
صلوات … صلوات … صلوات … صلوات … صلوات صلوات على محمد
اللهم صلی على محمد محمد و آل محمد
محمد مهدی شاه آبادی (داور) : صلوات … صلوات … صلوات … صلوات … صلوات صلوات على محمد
یا إلهی و مجیری من بسّر الغیب یعلم
ای معبود و پناه دهنده من, ای کسی که سر پنهان را می داند
صـل یـا ربّ و سـلّـم ثـمّ بـارک و تـرحّم
ای پروردگار! درود و سلام و پس از آن برکت و رحمت فرست بر پیامبر
و تـرفـّـق برسـول طـاهـر بالـخیر مفعم
و لطف نما بر پیامبر پاک که وجودش از خیر پر شده است
ذلک المبـعوث طـــه و على الخـلـق مقـدّم
آن کسی که نامش طه است و برانگیخته شده است و بر تمامی خلق برتری دارد
فی السّماء فی السماء هو المؤیّد صلوات صلوات على محمد
او در آسمان کسی است که تأیید شده است, درود فرست بر محمد (ص)
صلوات … صلوات … صلوات … صلوات … صلوات صلوات على محمد
هو سرّ فی السـّـماء عــنـد ذی العرش تعـالـــى
او رازی است در آسمان و در نزد خداوند بلندمرتبه و صاحب عرش
زانــــه الـــلـــه کــمــــالاً وبـــهــــاءً و جــــمــــالا
کسی که خداوند او را با کمال و نیکویی و زیبایی آراسته است
لم یزل بالفضل یزهو و على الشّمس استطـالا
کسی که پیوسته به فضل الهی مفتخر است و بر خورشید برتری دارد
بـــحـر إحــــسـانٍ و جــــود مــــلأ الـدنـیـا نـــوالا
دریایی احسان و بخشش که دنیا را از عنایات خود پر کرده است
سرّغیب سّرغیب و الله یشهد صـلوات صـلوات على محمد
او راز پنهانی است و خداوند به این مطلب شهادت می دهد
صلوات … صلوات … صلوات … صلوات … صلوات صلوات على محمد
ذات حـسـن و بـهـاءٍ بـارئ الـکـون بــراها
ذاتی که دارای خوبی و نیکویی است و خالق جهان او را خلق کرده است
و سـمــاتٍ ســامیـاتٍ ثــمّ أعــطـاها لطــــه
و او را بلندمرتبه ترین موجود در میان موجودات بلند مرتبه قرار داد و سپس آن ذات را به پیامبر اکرم اعطا نمود
فهو الشّمس إذا ما أشـرقت ورد و ضحاها
پس او خورشید است زمانی که درخشش می کند و همه جا را روشن می سازد
جــلّ فی الوصـف عـلـوّاً و هـو خـلـقٌ لا یضـاها
در توصیف بزرگ و برتر است و او در خلق نظیر ندارد
و صفات و صفات فیها تَفرّد صـلوات صـلوات على محمد
و دارای صفاتی است که در آنها کسی با او شریک نیست.
صلوات … صلوات … صلوات … صلوات … صلوات صلوات على محمد
ذا خـــفـاءٌ مــن ظــهــــورٍ و ظــهــــورٌ مـن خـــفــاءِ
کسی که از شدن ظهور پنهان است و از از شدت پوشیدگی فکر می کنند که آشکار است
عند سـاق العرش یزهو و هو کنز فی السماء
در نزد ساق عرش الهی شادمان و مفتخر به فضل خدا است و او گنجی است در آسمان
قـد بــراه الـلــه خــلـقـاً لــیس مـن طــیـنٍ و مــاءِ
خداوند او را خلق کرده اما نه از گل و آب
إنـّـمــــا نـــور تــجــلّــى فــی جـــبــاه الأنـبــیــاء
بلکه او نوری است که در جبین انبیا تجلی کرده است
فی الجبـاه فی الجبـاه نور تَجَدّد صـلوات صـلوات على محمد
او نوری است در جبین ها (پیشانی ها) نوری که نو به نو شده است
صلوات … صلوات … صلوات … صلوات … صلوات صلوات على محمد
قبل خـلق الخلق طــه کائن عند المکـــینِ
قبل از خلق مخلوقات پیامبر اکرم (ص) نزد خداوند خلق شده بود
فتسامى من مــطاع عند ذی العرش أمینِ
پس او از فرشته وحی _جبرئیل) که فرمانش بر سایر فرشتگان لازم الاطاعه است و امین وحی است و در نزد خداوند قرار دارد؛ مقامش بالاتر است
هو خیر الأنـبــیـاء شـاکـیاً فقــد القـرینِ
او بهترین پیامبران است و از فقدان قرین و همراه شکایت دارد (کنایه از اینکه در خوبی منفرد است)
و لــــه آیـــات قــدس عــنـد قــرآنٍ مبـــینِ
و آبات قدس و پاکی قرآن برای او است
فی الرّسول فی الرّسول سرّ تَجَسَّد صلوات صلوات على محمد
در پیامبر اکرم (ص) رازی است که به شکل انسانی مادی و جسمانی درآمده است
صلوات … صلوات … صلوات … صلوات … صلوات صلوات على محمد
أنجبت أمّ المعـالی نور من یـهدی السّرائر
مادر بزرگی ها فرزندی آبرومندی آورد؛ نوری که جان ها را هدایت می کند
عقـمـت مــن بعـد طـــه ثمّ حالـت و هی عـاقر
پس از زاییدن پیامبر, از زاییدن چنین انسانی عقیم شد و دگرگون شد و عقیم گردید
غـــادرتــه بـضــمــیر مــلأ الــکــون بـَـشـائر
مادری که او را رها کرد در حالی که او دارای ضمیری بود که عالم را با بشارت های خود پر نمود
جـــلّ خــلق الـلــّه فـیه و تعـالــى فـهو قـادر
خلقت الهی در او بزرگ است در حالی که خالق او خداوند بلندمرتبه و قادر است
للوجود للوجود حبٌ و سُـؤدَدْ صـلوات صـلوات على محمد
برای وجود او محبت و بزرگی قرار داده شده است (او محبوب و سرور همه است)
صلوات … صلوات … صلوات … صلوات … صلوات صلوات على محمد
هــکـذا رحــمـة ربـّـی فی رسـول الـلــه جــاءت
این گونه رحمت پروردگار من بر پیامبر نازل شده
منتخو بالعرش تزهو و إلى الدنیا استفاءت
او در کنار عرش الهی مفتخر و با عظمت بود و به سوی دنیا بازگردانده شده است
کــلــّــما جــــلّ ظــــلامٌ غــرّة الــهــدی أضـــاءت
هر گاه سایه ها (تاریکی ها) بزرگ شد (او که )درخشش هدایت (است) همه جا را روشن کرد
و مــحــــا لــلـشرک حـــکــماً أهــلــه ذلاًّ أبـــاءت
و حکومت شرک را از بین برد و اهل شرک را با خواری کشت
لِلأنـــام لِلأنـــام دینٌ تَخَلَّد صـــلوات صـــلوات على محـمد
برای مردم دینی است جاودانه
صلوات … صلوات … صلوات … صلوات … صلوات صلوات على محمد
صلوات … صلوات … صلوات … صلوات … صلوات صلوات على محمد
صلوات … صلوات … صلوات … صلوات … صلوات صلوات على محمد
اللهم صل على محمد محمد و آل محمد
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
سیده منصوره خادم
سلام
لطفا کتابی در رابطه با تجریه و ترکیب آیات قران معرفی بفرمایید
محمد مهدی شاه آبادی (داور) :
تجزیه و ترکیب و بلاغت قرآن
مولف : عباس ظهیری
دوره چاپ : سوم
زبان کتاب : فارسی
اولین سال انتشار : 1372
نام کتاب:تجزیه و ترکیب آیات قرآن (سوره حمد، بقره)
نویسنده:قدرتی صالح
همچنین نرم افزار جامع تفاسیر نور
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
محمد یعقوبی
با سلام و خسته نباشید، با توجه به اینکه حقیر تازه در سایت عضو شده ام می خواسنم نحوه تدبر در قرآن را بدانم؟
محمد مهدی شاه آبادی (داور) : سلام علیکم
روش تدبر درجزوهای چاپ شده که انشاءالله در نمایشگاه ارائه میشود. برای آشنایی اجمالی با طرح میتوانید فایلهای تصویری کلاس را دانلود کنید و تماشا نمایید.
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
محمد یعقوبی
با سلام و تقدیر و تشکر از زحمات شما، وجه جمع آیه 12 و 27 سوره شوری چیست؟
محمد مهدی شاه آبادی (داور) : سلام
این دو آیه اصلاً منافاتی ندارند!
کلیدهاى آسمان ها و زمین از آنِ اوست. روزى را براى هر که بخواهد گشاده مى سازد و بر هر که بخواهد تنگ مى گیرد. به یقین او به هر چیزى داناست; پس نیاز موجودات را مى داند و براساس آن روزى شان مى دهد.
گر خدا براى همه بندگانش روزى را گسترده مى ساخت در زمین ستمگرى مى کردند و سرکشى مى نمودند، ولى از روزى آنان آنچه را بخواهد به اندازه معین فرو مى فرستد، زیرا او به بندگانش آگاه و بیناست.
یعنی:
بسط و بستن روزی دست خداوند است و او به هر کسی به اندازه خاصی روزی می دهد. اگر به همه روزی گسترده می داد انسان ها طغیان می کردند لذا به همه روزی گسترده نداده است و این به خاطر آگاهی و و علم خداوند به احوال بندگانش است.
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.