● معنای کلمه «تکاثر»
«تکاثر» از «کثرت» به معناى فزونطلبى و فخرفروشى به دیگران به واسطه کثرت اموال و اولاد است.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور: ج10، ص: 578 |
قالب : لغوی |
موضوع اصلی : بدون موضوع |
گوینده : حجت الاسلام و المسلمین قرائتی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● جلوههای تکاثر
تکاثر در شرک و چند خدایى. «ءَاَرباب متفرّقون خیرٌ ام اللّه الواحد القهّار» (یوسف/29) (حضرت یوسف به هم زندانىهاى خود که مشرک بودند، گفت: آیا ارباب متفرق بهتر است یا خداوند یکتاى قهار؟)
تکاثر در غذا. بنى اسرائیل مىگفتند: ما بر یک نوع غذا صبر نداریم «لن نصبر على طعام واحد» ما خوردنىهاى دیگر همچون پیاز و سیر و عدس و خیار مىخواهیم. «قثائها و فومها و عدسها و بصلها» (بقره/61)
تکاثر در عمر. چنان که بعضى دوست دارند هزار سال عمر کنند. «یَوَدّ احدهم لو یعمّر الف سنة» (بقره/96)
تکاثر در مال. قرآن مىفرماید: برخى افراد به دنبال جمع مال و شمارش آن هستند. «الّذى جمع مالاً و عدّده» (همزه/2)
تکاثر در مسکن. قرآن در مقام سرزنش بعضى مىفرماید: در دامنه هر کوهى ساختمانهاى بلند بنا مىکنید. «أتبنون بکلّ ریع آیة تعبثون» (شعراء/128)
تکاثر در شهوت. اسلام براى مسئله جنسى، راه ازدواج را تجویز کرده و بهرهگیرى از همسر را بدون ملامت شمرده: «الا على ازواجهم او ما ملکت ایمانهم فانهم غیر ملومین» (مؤمنون/6) و ارضاى شهوت از غیر راه ازدواج را تجاوز دانسته است. «فمن ابتغى وراء ذلک فاولئک هم العادون» (مؤمنون/7)
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور: ج10، ص: 579 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : انتخاب مدیر |
گوینده : حجت الاسلام و المسلمین قرائتی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● معنای کلمه «الهاکم»
«الهاکم» از «لهو» به معناى سرگرم شدن به امور جزئى و ناچیز است که انسان را از اهداف بلند باز دارد.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور: ج10، ص: 579 |
قالب : لغوی |
موضوع اصلی : بدون موضوع |
گوینده : حجت الاسلام و المسلمین قرائتی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● تفسیر سوره از زبان حضرت على (علیهالسلام)
حضرت على (علیهالسلام) در خطبه 221 نهج البلاغه، بعد از تلاوت این سوره مطالبى دارند که ابن ابى الحدید در شرح آن مىگوید: در طول پنجاه سال، بیش از هزار بار این خطبه را خواندهام و عظمت این خطبه به قدرى است که سزاوار است بهترین گویندگان عرب جمع شوند و این خطبه برایشان تلاوت شود و همه به سجده افتند، همانگونه که هنگام تلاوت بعضى از آیات قرآن، همه به سجده مىافتند.
ما دو جمله از آن خطبه را در اینجا بازگو مىکنیم:
«ابائهم یفخرون» آیا به مقبره پدرانشان افتخار مىکنند؟
«ام بعدید الهلکى یتکاثرون» یا به تعداد معدومین فزونطلبى مىکنند؟
«اجساد خرّت و حرکات سکنت» آنان جسدهایى بودند که متلاشى شدند و متحرکهایى بودند که ساکن شدند.
«و لئن یکونوا عبراً احقّ من ان یکونا مفتخرا» آن جسدها سزاوارترند که سبب عبرت شوند تا مایه افتخار.
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : مطلب متن برگرفته از شرح ابن ابی الحدید (ج 11، ص 153) است.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور: ج10، ص: 580 |
قالب : روایی |
موضوع اصلی : انتخاب مدیر |
گوینده : حجت الاسلام و المسلمین قرائتی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● تکاثر در ثروت و فرزند
تکاثر تنها در آمار و نفرات جمعیّت نیست، بلکه گاهى در ثروت و فرزند است. «و تکاثر فى الاموال و الاولاد» (حدید/20) و لذا در قرآن سفارش شده که مال و فرزند شما را سرگرم نکند. «لاتلهکم اموالکم و لا اولادکم» (منافقون/9)
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور: ج10، ص: 581 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : انتخاب مدیر |
گوینده : حجت الاسلام و المسلمین قرائتی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● بیان مصادیق تکاثر از پیامبر اکرم (صلىاللهعلیهوآله)
پیامبر اکرم (صلىاللهعلیهوآله) به دنبال تلاوت این سوره فرمودند: «تکاثر الاموال جمعها من غیر حقها و منعها من حقها و سدّها فى الاوعیة» گردآورى اموال از راه نامشروع و نپرداختن حقوق واجب آنها و نگهدارى آنها در صندوقها تکاثر است.
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور: ج10، ص: 581 |
قالب : روایی |
موضوع اصلی : انتخاب مدیر |
گوینده : حجت الاسلام و المسلمین قرائتی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● مذمت دنیا پرستی در منظومه على (علیهالسلام)
در شعرى منسوب به حضرت على (علیهالسلام) آمده است:
یا من بدنیاه اشتغل قد غرّه طول الامل
الموت یأتى بغتة والقبر صندوق العمل
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور: ج10، ص: 581 |
قالب : روایی |
موضوع اصلی : انتخاب مدیر |
گوینده : حجت الاسلام و المسلمین قرائتی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● تفاخر بر دیگران و رقابت با یکدیگر در مقام و ثروت-نکته -
حاجيه تقي زاده فانيد
- تلاش براى برترى یافتن بر دیگران در ثروت و منزلت، مردم را به خود مشغول ساخته، از اهداف مهم تر باز داشته است.
ألهیکم التکاثر
«الهاه کذا»; یعنى، او را مشغول ساخته و از امر مهم تر باز داشت (مفردات). تکاثر، به معناى «مکاثرة» است; یعنى، افزون تر بودن را ابزار غلبه بر دیگران قرار دادن (تاج العروس) و یا رقابت با یکدیگر در فراوانى مال و عزت. (مفردات)
2 - تفاخر بر دیگران و رقابت با یکدیگر در مقام و ثروت، نکوهیده و ناروا است.
ألهیکم التکاثر
3 - ضرورت پرهیز از سرگرمى ها و ترک امور بازدارنده از توجّه به حسابرسى ها در قیامت
ألهیکم التکاثر
آیه «لتسئلنّ یومئذ عن النعیم» در آخر سوره ـ که بر حسابرسى از نعمت ها دلالت دارد ـ نشانگر آن است که سرگرم شدن به تکاثر، مایه غفلت از حسابرسى است و باید انسان از آنچه او را سرگرم ساخته و از اهداف نعمت ها بازمى دارد، پرهیز کند تا هنگام حسابرسى نعمت ها، پاسخى داشته باشد.
4 - افزون تر بودن تعداد، نشان برترى قبیله اى بر قبایل دیگر در فرهنگ جاهلى
ألهیکم التکاثر
آیه بعد، در یکى از احتمالات آن ناظر به ماجراى تفاخر دو قبیله از قریش، با یکدیگر است تا آن جا که به شمارش مردگان و اثبات فزونى افراد خود پرداختند. ارتباط آن با «تکاثر» در این آیه، بیانگر برداشت یاد شده است.
5 - «عن على بن أبى طالب(ع) قال: نزلت «ألهیکم التّکاثر» فى عذاب القبر;(1)
از على(ع) روایت شده که فرمود: [سوره] «ألهیکم التکاثر»، در مورد عذاب قبر نازل شده است». [;یعنى، تا زمان دیدار عذاب قبر به تفاخر سرگرم هستید].
6 - «قال أمیرالمؤمنین: ... و التکاثر لهو و شغل و استبدال الذى هو أدنى بالذى هو خیر;(2)
امیرالمؤمنین(ع) فرمود: ... «تکاثر» سرگرمى و مشغول شدن به چیزى و عوض قرار دادن چیز پست تر به جاى چیز بهتر است».
7 - «قرأ رسول اللّه(ص) «ألهیکم التّکاثر» ثمّ قال: تکاثر الأموال جمعها من غیر حقّها و منعها من حقّها و سدّها فى الأوعیة;(3)
رسول خدا(ص) آیه «ألهیکم التکاثر» را تلاوت کرد آن گاه فرمود: «تکاثر اموال» جمع آورى آن از غیر راه مشروع و خود دارى از پرداخت حق واجب آن و مسدود ساختن و بى استفاده گذاردن آن در ظروف است».
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : «قال علىّ(ع) بعد تلاوة «ألهیکم التکاثر حتّى زرتم المقابر» یا له مراماً ما أبعدَه و زَوْراً ما أغفلَه و خطراً ما افظعَه... أفبمصارع أباءهم یفخرون أم بعدید الهلکى یتکاثرون ... و لاَن یکونوا عِبَراً أحقّ من أن یکونوا مفتخراً;(4)
على(ع) بعد از تلاوت آیه «ألهیکم التکاثر حتّى زرتم المقابر»، فرمود: شگفتا چه هدف بسیار دورى! و چه زیارت کنندگان غافلى و چه خرامیدن بسیار زشتى! آیا به محل زمین خوردن پدران خویش مى نازند و یا به تعداد هلاک شدگان [اقوام خود ]مباهات مى کنند؟ ... به راستى اینها مایه عبرت قرار گیرند، سزاوارتر است تا مایه مباهات و افتخار باشند».
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیرراهنما |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : تفاخر |
گوینده : حاجیه تقی زاده فانید |
1)
غضنفری : این انسان فراموشکارِ غافل در پی افرونخواهی خود در دنیا بجای پرداختن به خود وکسب رضایت صاحب نعمات با همفکران خود به فخر فروشی می پردازد وسرگرم مظاهر دنیوی میگردد.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● ن -
. پوربافراني
این سوره درباره قبائلى نازل شد که بر یکدیگر تفاخر مىکردند و با کثرت نفرات و جمعیت یا اموال و ثروت خود بر آنها مباهات مىنمودند تا آنجا که براى بالا بردن آمار نفرات قبیله به گورستان مىرفتند و قبرهاى مردگان هر قبیله را مىشمردند!. منتها بعضى آن را ناظر به دو قبیله از قبائل قریش در مکه مىدانند، و بعضى دو قبیله از قبائل انصار پیامبر (صلی الله علیه و آله) در مدینه و بعضى تفاخر یهود را بر دیگران، هر چند مکى بودن آن صحیحتر به نظر مىرسد. ولى مسلم است که این شان نزولها هر چه باشد هرگز مفهوم آیه را محدود نمىکند
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تبیان |
قالب : شأن نزول |
موضوع اصلی : داستان مباهله |
گوینده : . پوربافرانی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● نکات سوره تکاثر -
ليلا حسين زاده
1 -سرچشمه تفاخر و فخرفروشى
از آیات سوره استفاده مىشود که یکى از عوامل اصلى تفاخر و تکاثر و فخر فروشى همان جهل و نادانى نسبت به پاداش و کیفر الهى و عدم ایمان به معاد است.
از این گذشته جهل انسان به ضعفها و آسیبپذیریهایش ، به آغاز پیدایش و سرانجامش ، از عوامل دیگر این کبر و غرور و تفاخر است ، به همین دلیل قرآن مجید براى درهم شکستن این تفاخر و تکاثر سرگذشت اقوام پیشین را در آیات مختلف بازگو مىکند که چگونه اقوامى با داشتن امکانات و قدرت فراوان با وسائل سادهاى نابود شدهاند .
با وزش بادها ، با یک جرقه آسمانى ( صاعقه ) ، با یک زمین لرزه ، با نزول باران بیش از حد ، خلاصه با آب و باد و خاک و گاه با سجیل و پرندگان کوچک ، نابود شدند و از میان رفتند.
با اینحال اینهمه تفاخر و غرور براى چیست ؟!.
عامل دیگرى براى این امر همان احساس ضعف و حقارت ناشى از شکستها است که افراد براى پوشاندن شکستهاى خود پناه به تفاخر و فخرفروشى مىبرند ، و لذا در حدیثى از امام صادق (علیهالسلام) ما من رجل تکبر او تجبر الا لذلة وجدها فى نفسه : هیچکس تکبر و فخرفروشى نمىکند مگر به خاطر ذلتى که در نفس خود مىیابد و لذا هنگامى که احساس کند به حد کمال رسیده است
تفسیر نمونه ج : 27ص :282
نیازى در این تفاخر نمىبیند.
در حدیث دیگرى از امام باقر (علیهالسلام) مىخوانیم : ثلاثة من عمل الجاهلیة : الفخر بالانساب ، و الطعن فى الاحساب ، و الاستسقاء بالانواء : سه چیز است که از عمل جاهلیت است : تفاخر به نسب ، و طعن در شخصیت و شرف خانوادگى افراد ، و طلبیدن باران به وسیله ستارگان .
در حدیث دیگرى از امیر مؤمنان على (علیهالسلام) مىخوانیم : اهلک الناس اثنان : خوف الفقر ، و طلب الفخر : دو چیز مردم را هلاک کرده : ترس از فقر ( که انسان را وادار به جمع مال از هر طریق و با هر وسیله مىکند ) و تفاخر.
و به راستى از مهمترین عوامل حرص و بخل و دنیاپرستى و رقابتهاى مخرب و بسیارى از مفاسد اجتماعى همین ترس بى دلیل از فقر و تفاخر و برترىجوئى در میان افراد و قبائل و امتها است.
و لذا در حدیثى از پیغمبر اکرم (صلىاللهعلیهوآلهوسلّم) مىخوانیم که فرمود : ما اخشى علیکم الفقر و لکن اخشىعلیکم التکاثر : من از فقر بر شما نمىترسم ولى از تکاثر بیم دارم.
تکاثر همانگونه که قبلا اشاره کردیم در اصل به معنى تفاخر است ، ولى گاه به معنى فزونطلبى و جمع مال آمده چنانکه در حدیثى از پیغمبر اکرم (صلىاللهعلیهوآلهوسلّم) مىخوانیم : التکاثر ، ( فى ) الاموال جمعها من غیر حقها ، و منعها من حقها ، و شدها فى الاوعیة : تکاثر جمع آورى اموال از طرق نامشروع ، و خوددارى از اداى حق آن و بستن آنها در خزینهها و صندوقها است.
این بحث دامنهدار را با حدیث پر معنایى از پیغمبراکرم (صلىاللهعلیهوآلهوسلّم) پایان مىدهیم ، او در تفسیر الهاکم التکاثر فرمود : یقول ابن آدم مالى مالى ، و ما لک من مالک الا ما اکلت فافنیت او لبست فابلیت او تصدقت فامضیت : انسان مىگوید مال من ، مال من ! در حالى که مال تو تنها همان غذائى است که مىخورى ، و لباسى که مىپوشى ، و صدقاتى که در راه خدا انفاق مىکنى ! و این نکتهاى است بسیار جالب که بهره هر کس از اموال فراوانى که جمع آورى مىکند و گاه کمترین دقتى در حلال و حرام بودن آن ندارد چیزى جز همان مختصرى که مىخورد و مىنوشد و مىپوشد ، و یا در راه خدا انفاق مىکند نیست ، و مىدانیم : آنچه را شخصا مصرف مىکند ، ناچیز است و چه بهتر که از طریق انفاق بهره خود را بیشتر کند .
2 -یقین و مراحل آن:
یقین نقطه مقابل شک است ، همانگونه که علم نقطه مقابل جهل است ، و به معنى وضوح و ثبوت چیزى آمده است ، و طبق آنچه از اخبار و روایات استفاده مىشود به مرحله عالى ایمان یقین گفته مىشود ، امام باقر (علیهالسلام) فرمود : ایمان یک درجه از اسلام بالاتر است ، و تقوى یک درجه از ایمان بالاتر ، و یقین یک درجه برتر از تقوا است سپس افزود : و لم یقسم بین الناس شىء اقل منالیقین : در میان مردم چیزى کمتر از یقین تقسیم نشده است!
تفسیر نمونه ج : 27ص :284
راوى سؤال مىکند یقین چیست ؟ مىفرماید : التوکل على الله ، و التسلیم لله ، و الرضا بقضاء الله ، و التفویض الى الله ! : حقیقت یقین توکل بر خدا ، و تسلیم در برابر ذات پاک او ، و رضا به قضاى الهى ، و واگذارى تمام کارهاى خویش به خداوند است.
برترى مقام یقین از مقام تقوى و ایمان و اسلام چیزى است که در روایات دیگر نیز روى آن تاکید شده است.
در حدیث دیگرى از امام صادق (علیهالسلام) مىخوانیم : من صحة یقین المرأ المسلم ان لا یرضى الناس بسخط الله ، و لا یلومهم على ما لم یؤته الله ... ان الله بعدله و قسطه جعل الروح و الراحة فى الیقین و الرضا و جعل الهم و الحزن فى الشک و السخط : از نشانههاى صحت یقین مردم مسلمان این است که مردم را با خشم الهى از خود خشنود نکند ، و آنها را بر چیزى که خداوند به او نداده است ملامت ننماید ( آنها را مسؤول محرومیت خود نشمارد ) ... خداوند به خاطر عدل و دادش آرامش و راحت را در یقین و رضا قرار داده ، و اندوه و حزن را در شک و ناخشنودى ! از این تعبیرات و تعبیرات دیگر به خوبى استفاده مىشود که وقتى انسان به مقام یقین مىرسد آرامش خاصى سراسر قلب و جان او را فرا مىگیرد .
ولى با این حال براى یقین مراتبى است که در آیات فوق و آیه 95 سوره واقعه ( ان هذا لهو حق الیقین ) به آن اشاره شده است و آن سه مرحله است.
1 -علم الیقین و آن این است که انسان از دلائل مختلف به چیزى ایمان آورد مانند کسى که با مشاهده دود ایمان به وجود آتش پیدا مىکند.
تفسیر نمونه ج : 27ص :285
2 -عین الیقین ، و آن در جائى است که انسان به مرحله مشاهده مىرسد و با چشم خود مثلا آتش را مشاهده مىکند.
3 -حق الیقین و آن همانند کسى است که وارد در آتش شود و سوزش آن را لمس کند ، و به صفات آتش متصف گردد ، و این بالاترین مرحله یقین است .
محقق طوسى در یکى از سخنان خود مىگوید : یقین همان اعتقاد جازم مطابق و ثابت است که زوال آن ممکن نیست ، و در حقیقت از دو علم ترکیب یافته ، علم به معلوم ، و علم به اینکه خلاف آن علم محال است ، و داراى چند مرتبه است : علم الیقین و عین الیقین و حق الیقین.
در حقیقت مرحله اول جنبه عمومى دارد و مرحله دوم ، براى پرهیزگاران است و مرحله سوم مخصوص خاصان و مقربان.
و لذا در حدیثى آمده است که خدمت پیغمبر اکرم(صلىاللهعلیهوآلهوسلّم) عرض کردند : شنیدهایم بعضى از یاران عیسى روى آب راه مىرفتند ؟ ! فرمود : لو کان یقینه اشد من ذلک لمشى على الهواء : اگر یقینش از آن محکمتر بود بر هوا راه مىرفت ! مرحوم علامه طباطبائى بعد از ذکر این حدیث مىافزاید : همه چیز بر محور یقین به خداوند سبحان ، و محو کردن اسباب جهان تکوین از استقلال در تاثیر دور مىزند ، بنابر این هر قدر اعتقاد و ایمان انسان به قدرت مطلقه الهیه بیشتر گردد اشیاء جهان به همان نسبت در برابر او مطیع و منقاد خواهد شد.
و این است رمز رابطه یقین و تصرف خارق العاده در عالم آفرینش .
تفسیر نمونه ج : 27ص :286
3 -همگى دوزخ را مشاهده مىکنند!
جمله لترون الجحیم داراى دو تفسیر است : نخست اینکه منظور مشاهده دوزخ در آخرت است ، که مخصوص کفار ، و یا براى عموم جن و انس است ، چرا که طبق بعضى آیات قرآن همگى از کنار جهنم باید بگذرند.
دیگر اینکه منظور مشاهده آن با شهود قلبى در همین عالم دنیا است ، و در این صورت این جمله جواب قضیه شرطیه است ، مىفرماید : اگر شما علم الیقین مىداشتید جهنم را در همین جهان با چشم دل مشاهده مىکردید چرا که مىدانیم بهشت و دوزخ هم اکنون آفریده شدهاند و وجود خارجى دارند .
ولى همانگونه که قبلا نیز اشاره کردهایم تفسیر اول با آیات بعد که سخن از روز قیامت مىگوید مناسبتر است ، بنابر این یک قضیه قطعى و غیر مشروط است.
4 -در قیامت از چه نعمتهائى سؤال مىشود ؟
در آخرین آیه این سوره خواندیم که مسلما همه شما روز قیامت از نعمتها بازپرسى خواهید شد ، بعضى گفتهاند منظور از این نعمت سلامت و فراغت خاطر است ، و بعضى آن را تندرستى و امنیت مىدانند و بعضى همه نعمتها را مشمول آیه شمردهاند.
در حدیثى از امیر مؤمنان على (علیهالسلام) مىخوانیم : النعیم الرطب ، و الماء البارد : نعیم رطب و آب خنک است ! در حالى که در حدیث دیگرى مىخوانیم که ابو حنیفه از امام صادق (علیهالسلام) در باره تفسیر این آیه سؤال کرد ، امام (علیهالسلام) سؤال را به او برگرداند ،
تفسیر نمونه ج : 27ص :287
و فرمود : نعیم به عقیده تو چیست ؟ عرض کرد : غذا است و طعام و آب خنک ، فرمود : اگر خدا بخواهد تو را روز قیامت در پیشگاهش نگهدارد تا از هر لقمهاى که خوردهاى ، و هر جرعهاى که نوشیدهاى ، از تو سؤال کند باید بسیار در آنجا بایستى ! عرض کرد : پس نعیم چیست ؟ فرمود:ما اهل بیت هستیم که خداوند به وجود ما به بندگانش نعمت داده ، و میان آنها بعد از اختلاف الفت بخشیده ، دلهاى آنان را به وسیله ما به هم پیوند داده ، و برادر خود ساخته ، بعد از آنکه دشمن یکدیگر بودند ، و به وسیله ما آنها را به اسلام هدایت کرده ... آرى نعیم همان پیامبر (صلىاللهعلیهوآلهوسلّم) و خاندان او است.
تفسیر این روایات ظاهرا مختلف ، چنین است که نعیم یک معنى بسیار گسترده دارد که همه مواهب الهى را اعم از معنوى مانند دین و ایمان و اسلام و قرآن و ولایت ، و انواع نعمتهاى مادى را اعم از فردى و اجتماعى شامل مىشود ، منتها نعمتهائى که اهمیت بیشترى دارند مانند نعمت ایمان و ولایت بیشتر از آنها سؤال مىشود که آیا حق آنها ادا شده یا نه ؟ و ظاهرا روایاتى که نعمتهاى مادى را از شمول این آیه نفى مىکند ناظر به این معنى است که شما نباید مصداقهاى مهمتر را رها کرده به مصداقهاى کوچکتر روى آورید ، و در حقیقت هشدارى است به مردم در زمینه سلسله مراتب مواهب و نعمتهاى الهى و اینکه در برابر آنها مسؤولیت سنگین دارند .
و چگونه ممکن است از این نعمتها سؤال نشود در حالى که سرمایههاى بزرگى هستند که در اختیار بشر قرار داده شده، و باید از هر کدام دقیقا قدر - دانى کنند و شکر آن را بجاى آورند ، و در موارد خود صرف کنند.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نمونه |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : سوره تکاثر |
گوینده : لیلا حسین زاده |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● نگاهی که سوره میدهد -
مسعود ورزيده
نگاهی را که سوره میخواهد به انسان بدهد. این است که دنیا دار نعمتهاست از حیات و سلامتی و زیبایی و ثروت و شهرت و ….
ما دو گونه نگاه به این نعمتها داریم: یک نگاه اینکه جهنم و عذابی در کار نیست، اگر نعمت هست و عذابی در کار نیست خروجی چیست؟ و یک نگاه هم داریم که اگر نعمت هست، عذاب هم هست و اگر نگاه این باشد که نعمت هست و عذاب هم هست خروجی چیست؟
برخورد متکاثرانه و یا مسئولانه به نعمات
دو نوع خروجی داریم خروجی نعمت به ضمیمه عدم باور جحیم تکاثر میشود و خروجی نعمت و باور جحیم مسئولیت میشود.
یعنی اصلا آدمها در دنیا نسبت به نعمات دو جور برخورد دارند و وقتی به یکی گفته میشود که شما از امروز رئیس فلان جا هستید، او به اتاق خود میآید و میگوید بهبه! چه میزی! و چه اتاقی! چه لوستری! و ….و حس تکاثر به او دست میدهد. با خود میگوید مقامم زیاد شد و محکم میچسبد که بیشتر بشود و کمتر نشود خود این وضعیت برای او موضوعیت پیدا میکند.
یک وقت هم هست که به یک فردی مسئولیت میدهند، از همان اول نگاهش مسئولیت هست.
یعنی «تکاثر»، نگاهی در مقابل مسئولیت است. و متکاثرانه نگاه کردن به نعمتها و با مسئولیت به اینها نگاه کردن ریشهاش در عدم باور یا باور جحیم است.
وقتی میگوییم که عذابی نیست، خود نعمت برای انسان اصالت پیدا میکند و خود ثروت و قدرت و شهرت اصالت پیدا میکند؛ انسان با خود میگوید: میخواهم از این لذت ببرم و این را میخواهم کم نکنم و بیشترش بکنم.
ولی وقتی نگاه مسئولانه به نعمتها میکند با خود میگوید که من در قبال این نعمت مسئولم و فردا میخواهم جواب بدهم. من در قبال این قدرت و ثروت مسئولم و حس مسئولیت به انسان میآید و حس تکاثر از بین میرود و آن وقت هست که متوجه میشود چه وظیفهای دارد و چه کاری میخواهد انجام دهد.
اگر او دچار تکاثر شود در لایه بعدی از حقایق لازم به توجه، غفلت میکند ولی در نقطه مقابل یعنی مسئولیت، متوجه حقایق لازم به توجه هست. حقایق لازم به توجه مطلق است و هر آن چیزی را که میشود از آن غفلت کرد را در بر میگیرد. ( خدا و قرآن و نماز و اخلاق خوب و …)
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تدبرقران |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : سوره تکاثر |
گوینده : مسعود ورزیده |
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● جهت هدایتی سوره -
مسعود ورزيده
بازداری از سرگرمی به تکاثر، (یعنی همه آیات آمده برای ردع تکاثر و از بین بردن تکاثر).
سرگرم فزون خواهی و افزون نمایی دارایی دنیوی خویش هستید و از خدا و قیامت غافل شدهاید، بدانید که دوزخ و قیامت حقیقت دارد و دربارهی نعمتها از شما سوال خواهد شد.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تدبرقران |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : سوره تکاثر |
گوینده : مسعود ورزیده |
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● فضای سخن و جهت هدایتی سوره -
مسعود ورزيده
فضای سخن: به قرینه آیه نخست (ألهاکم التکاثر)، مخاطب سوره کسانی هستند که تکاثر به دنیا، مشغولشان کرده است. به قرینه تأکید بر (لترونّ الجحیم (ها)) دوزخ را قبول ندارند؛ به این بهانه که آن را نمی بینند (و در نظر ایشان هر چیز که حس نشود، نیست) و به قرینه تأکید بر (لتسئلنّ یومئذ عن النعیم) خود را نسبت به نعمتها در برابر خدا مسئول نمی دانند.
جهت هدایتی
«کلا» ردع ماقبل است. پیش از «کلاّ»، (ألهاکم التکاثر…) آمده است که فعل است و محتاج نهی، نه ردع؛ بنابراین «کلاّ» ردع خود تکاثر نیست، بلکه ردع پندار ملازم با تکاثر است و مابعد «کلاّ» (تأکیدات مذکور در بند پیشین) می فهماند که این پندار، قبول نداشتن جهنم و مسئول ندانستن خود نسبت به نعمتهای خداست. همین توهم باطل است که زمینه رشد روز افزون تکاثر به دنیا را فراهم می سازد. آری، انسانی که خود را نسبت به نعمتها مسئول نداند و به محاسبه و عذابی قائل نباشد، تمام توان خود را صرف فزون خواهی و افزون نمایی (تکاثر) خواهد کرد و از حقایق عالم بالا غافل میماند.
این سوره کریمه در یک نگاه به دو قسمت قبل و بعد از «کلاّ» قابل تقسیم است: مابعد «کلاّ» ناظر به ماقبل آن است؛ بنابراین جهت هدایتی سوره در قسمت پیش از «کلاّ» است؛ یعنی سوره مبارکه به مقابله با «سرگرم شدن به تکاثر» می پردازد و در این راستا، پندارهایی را که ریشه تکاثر است، تخطئه کرده و برخلاف آن تأکید می کند.
بر این اساس، جهت هدایتی سوره چنین است: «بازداری از سرگرمی به تکاثر: سرگرم فزون خواهی و افزوننمایی دارایی دنیوی خویش هستید و از خدا و قیامت غافل شده اید. بدانید که دوزخ حقیقت دارد و درباره نعمتها از شما سؤال خواهد شد»
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تدبرقران |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : سوره تکاثر |
گوینده : مسعود ورزیده |
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● تکاثر -
مسعود ورزيده
در این آیات نخست با لحنى ملامت بار مىفرماید : تفاخر و مباهات بر یکدیگر شما را از خدا و قیامت به خود مشغول داشت ( الهاکم التکاثر).
تا آنجا که به زیارت و دیدار قبرها رفتید ، و قبور مردگان خود را برشمردید ( حتى زرتم المقابر).
این احتمال نیز در تفسیر آیه داده شده است که تکاثر و تفاخر آنچنان آنها را به خود مشغول داشته که تا لحظه ورود در قبر نیز ادامه دارد .
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر المیزان |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : تفاخر |
گوینده : مسعود ورزیده |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● عامل فخروتکاثر -
مسعود ورزيده
1 -سرچشمه تفاخر و فخرفروشى
از آیات فوق استفاده مىشود که یکى از عوامل اصلى تفاخر و تکاثر و فخر فروشى همان جهل و نادانى نسبت به پاداش و کیفر الهى و عدم ایمان به معاد است.
2 -یقین و مراحل آن:
یقین نقطه مقابل شک است ، همانگونه که علم نقطه مقابل جهل است ، و به معنى وضوح و ثبوت چیزى آمده است ، و طبق آنچه از اخبار و روایات استفاده مىشود به مرحله عالى ایمان یقین گفته مىشود ، امام باقر (علیهالسلام) فرمود : ایمان یک درجه از اسلام بالاتر است ، و تقوى یک درجه از ایمان بالاتر ، و یقین یک درجه برتر از تقوا است سپس افزود : و لم یقسم بین الناس شىء اقل منالیقین : در میان مردم چیزى کمتر از یقین تقسیم نشده است!
3 -همگى دوزخ را مشاهده مىکنند!
جمله لترون الجحیم داراى دو تفسیر است : نخست اینکه منظور مشاهده دوزخ در آخرت است ، که مخصوص کفار ، و یا براى عموم جن و انس است ، چرا که طبق بعضى آیات قرآن همگى از کنار جهنم باید بگذرند.
4 -در قیامت از چه نعمتهائى سؤال مىشود ؟
در آخرین آیه این سوره خواندیم که مسلما همه شما روز قیامت از نعمتها بازپرسى خواهید شد ، بعضى گفتهاند منظور از این نعمت سلامت و فراغت خاطر است ، و بعضى آن را تندرستى و امنیت مىدانند و بعضى همه نعمتها را مشمول آیه شمردهاند.
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : این سوره مردم را به شدت توبیخ میکند بر اینکه با تکاثر ورزیدن و مسابقه گذاشتن
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نمونه |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : تکاثر |
گوینده : مسعود ورزیده |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● تکاثر -
مسعود ورزيده
«تکاثر» از «کثرت» به معناى فزونطلبى و فخرفروشى به دیگران به واسطه کثرت اموال و اولاد است.
جلوههاى تکاثر
تکاثر در شرک و چند خدایى. «أَ أَرْبابٌ مُتَفَرِّقُونَ خَیْرٌ أَمِ اللَّهُ الْواحِدُ الْقَهَّارُ» «1» (حضرت یوسف به هم زندانىهاى خود که مشرک بودند، گفت: آیا ارباب متفرق بهتر است یا خداوند یکتاى قهار؟)
تکاثر در غذا. بنى اسرائیل مىگفتند: ما بر یک نوع غذا صبر نداریم «لَنْ نَصْبِرَ عَلى طَعامٍ واحِدٍ» ما خوردنىهاى دیگر همچون پیاز و سیر و عدس و خیار مىخواهیم. «قِثَّائِها وَ فُومِها وَ عَدَسِها وَ بَصَلِها» «2»
تکاثر در عمر. چنان که بعضى دوست دارند هزار سال عمر کنند. «یَوَدُّ أَحَدُهُمْ لَوْ یُعَمَّرُ أَلْفَ سَنَةٍ» «3»
تکاثر در مال. قرآن مىفرماید: برخى افراد به دنبال جمع مال و شمارش آن هستند. «الَّذِی جَمَعَ مالًا وَ عَدَّدَهُ» «4»
تکاثر در مسکن. قرآن در مقام سرزنش بعضى مىفرماید: در دامنه هر کوهى ساختمانهاى بلند بنا مىکنید. «أَ تَبْنُونَ بِکُلِّ رِیعٍ آیَةً تَعْبَثُونَ» «5»
تکاثر در شهوت. اسلام براى مسئله جنسى، راه ازدواج را تجویز کرده و بهرهگیرى از همسر را بدون ملامت شمرده: «إِلَّا عَلى أَزْواجِهِمْ أَوْ ما مَلَکَتْ أَیْمانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَیْرُ مَلُومِینَ» «6»* و ارضاى شهوت از غیر راه ازدواج را تجاوز دانسته است. «فَمَنِ ابْتَغى وَراءَ ذلِکَ فَأُولئِکَ هُمُ العادُونَ» «7»*
«أَلْهاکُمُ» از «لهو» به معناى سرگرم شدن به امور جزئى و ناچیز است که انسان را از اهداف بلند باز دارد.
«زُرْتُمُ» از زیارت و «مقابر» جمع مقبره است.
میان دو قبیله بر سر تعداد نفرات گفتگو شد، تصمیم گرفتند سرشمارى کنند بعد از زندههابه قبرستان رفتند تا آمار مردگان را نیز به حساب آورند.
حضرت على علیه السلام در خطبه 221 نهج البلاغه، بعد از تلاوت این سوره مطالبى دارند که ابن ابى الحدید در شرح آن مىگوید: در طول پنجاه سال، بیش از هزار بار این خطبه را خواندهام و عظمت این خطبه به قدرى است که سزاوار است بهترین گویندگان عرب جمع شوند و این خطبه برایشان تلاوت شود و همه به سجده افتند، همانگونه که هنگام تلاوت بعضى از آیات قرآن، همه به سجده مىافتند. «1» ما دو جمله از آن خطبه را در اینجا بازگو مىکنیم:
«آبائهم یفخرون» آیا به مقبره پدرانشان افتخار مىکنند؟
«ام بعدید الهلکى یتکاثرون» یا به تعداد معدومین فزونطلبى مىکنند؟
«اجساد خرت و حرکات سکنت» آنان جسدهایى بودند که متلاشى شدند و متحرکهایى بودند که ساکن شدند.
«و لئن یکونوا عبرا احق من ان یکونا مفتخرا» آن جسدها سزاوارترند که سبب عبرت شوند تا مایه افتخار.
از حضرت على علیه السلام حدیثى نقل شده که فرمودند: اولین «سَوْفَ تَعْلَمُونَ» مربوط به عذاب قبر است و دومى مربوط به عذاب آخرت. «2»
یقین، باور قلبى است که عمیقتر از دانستن است. مثلا همه مردم مىدانند که مرده کارى به کسى ندارد ولى حاضر نیستند در کنار مرده بخوابند، ولى مردهشور در کنار مرده به راحتى مىخوابد، زیرا مردم فقط مىدانند ولى مردهشور باور کرده و به یقین رسیده است. راه بدست آوردن یقین عمل به دستورات الهى است، همانگونه که مردهشور در اثر تکرار عمل به این باور رسیده است.
بر اساس روایات، نشانه یقین، توکل بر خداوند و تسلیم او شدن و راضى بودن به مقدرات او و واگذارى امور به اوست. «3»
یقین درجاتى دارد که دو مرحلهاش در این سوره آمده و مرحله دیگرش در آیه 95 سورهواقعه آمده است. مراحل یقین عبارتند از: علم الیقین، حق الیقین و عین الیقین. انسان، گاهى از دیدن دود پى به آتش مىبرد که این علم الیقین است، گاهى خودِ آتش را مىبیند که عین الیقین است و گاهى دستى بر آتش مىنهد و سوزندگى آن را احساس مىکند که حق الیقین است.
مراد از دیدن آتش در «لَتَرَوُنَّ الْجَحِیمَ»، یا دیدن آن در قیامت است و یا دیدن آن با چشم برزخى و مکاشفه در همین دنیا که این معنا با یقین سازگارتر است.
بر اساس احادیث، مراد از نعمتى که در قیامت مورد سوال قرار مىگیرد، آب و نان نیست، که بر خداوند قبیح است از این امور سؤال کند. بلکه مراد نعمت ولایت و رهبرى معصوم است «1» امام رضا علیه السلام فرمود: سؤال از آب و نان و ... از مردم قبیح است تا چه رسد به خداوند، بنابراین مراد از سؤال از نعمت، همان نعمت رهبرى معصوم است. «2»
تکاثر تنها در آمار و نفرات جمعیّت نیست، بلکه گاهى در ثروت و فرزند است. «وَ تَکاثُرٌ فِی الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ» «3» و لذا در قرآن سفارش شده که مال و فرزند شما را سرگرم نکند.
«لا تُلْهِکُمْ أَمْوالُکُمْ وَ لا أَوْلادُکُمْ» «4»
پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله به دنبال تلاوت این سوره فرمودند: «تکاثر الاموال جمعها من غیر حقها و منعها من حقها و سدها فى الاوعیة» «5» گردآورى اموال از راه نامشروع و نپرداختن حقوق واجب آنها و نگهدارى آنها در صندوقها تکاثر است.
در شعرى منسوب به حضرت على علیه السلام آمده است:
یا من بدنیاه اشتغل قد غرّه طول الامل
الموت یأتى بغتة والقبر صندوق العمل
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : سوره تکاثر |
گوینده : مسعود ورزیده |
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● فضیلت سوره -
مسعود ورزيده
فضیلت:پیامبر اسلام(ص)فرمود: ((کسی که سوره ی تکاثر را بخواند خداوند در برابر نعمتهایی که در دنیا به او داده او را مورد حساب قرار نمی دهد و پاداش به او می دهد که گویی هزار آیه ی قرآن را تلاوت کرده است .))
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : سایت نور اسمان |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : سوره تکاثر |
گوینده : مسعود ورزیده |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● فضیلت تلاوت سوره. تکاثر و خلاصه مطالب -
داريوش بيضايي
سوره تکاثر در مکه نازل شده و شامل هشت آیه و بیست و هشت کلمه و صد و بیست حرف میباشد.
در خواص و ثواب تلاوت این سوره ابن بابویه از حضرت صادق(ع) روایت کرده فرمود: هر کس سوره تکاثر را در وقت خواب قرائت کند از فتنه و عذاب قبر خلاص شود.
در خواص القرآن از پیغمبر اکرم(ص) روایت کرده فرمود: هر کس این سوره را تلاوت کند خداوند حسابهای نعمت دنیا را از او نکشد و اگر در وقت عصر قرائت کند تا غروب روز دوم در امان باشد.
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : سوره تکاثر مشتمل است بر توبیخ و سرزنش خلایق از جهت اشتغال آنها به جمع آوردن اموال و تفاخر به ثروت و به فرزندان و به قبور مردگان و غافل بودن از خدا تا هنگام مرگ و روبرو شدن با عذاب.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر هفت جلدی جامع قرآن بقلم و جمع آوری مرحوم علامه حاج سید ابراهیم بروجردی |
قالب : روایی |
موضوع اصلی : سوره تکاثر |
گوینده : بیضایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.