● حاجيه تقي زاده فانيد -
تفسیر انگلیسی- ابن کثیر
Ibn Abi Talhah said that Ibn `Abbas said that,
﴿مَا نَنسَخْ مِنْ ءَایَةٍ﴾
(Whatever a verse (revelation) do Nansakh) means, "Whatever an Ayah We abrogate.'' Also, Ibn Jurayj said that Mujahid said that,
﴿مَا نَنسَخْ مِنْ ءَایَةٍ﴾
(Whatever a verse (revelation) do Nansakh) means, "Whatever an Ayah We erase.'' Also, Ibn Abi Najih said that Mujahid said that,
﴿مَا نَنسَخْ مِنْ ءَایَةٍ﴾
(Whatever a verse (revelation) do Nansakh) means, "We keep the words, but change the meaning.'' He related these words to the companions of `Abdullah bin Mas`ud. Ibn Abi Hatim said that similar statements were mentioned by Abu Al-`Aliyah and Muhammad bin Ka`b Al-Qurazi. Also As-Suddi said that,
﴿مَا نَنسَخْ مِنْ ءَایَةٍ﴾
(Whatever a verse (revelation) do Nansakh) means, "We erase it.'' Further, Ibn Abi Hatim said that it means, "Erase and raise it, such as erasing the following wordings (from the Qur'an), `The married adulterer and the married adulteress: stone them to death,' and, `If the son of Adam had two valleys of gold, he would seek a third.'''
Ibn Jarir stated that,
﴿مَا نَنسَخْ مِنْ ءَایَةٍ﴾
(Whatever a verse (revelation) do Nansakh) means, "Whatever ruling we repeal in an Ayah by making the allowed unlawful and the unlawful allowed.'' The Nasakh only occurs with commandments, prohibitions, permissions, and so forth. As for stories, they do not undergo Nasakh. The word, `Nasakh' literally means, `to copy a book'. The meaning of Nasakh in the case of commandments is removing the commandment and replacing it by another. And whether the Nasakh involves the wordings, the ruling or both, it is still called Nasakh.
Allah said next,
﴿أَوْ نُنسِهَا﴾
(or Nunsiha (cause it to be forgotten)). `Ali bin Abi Talhah said that Ibn `Abbas said that,
﴿مَا نَنسَخْ مِنْ ءَایَةٍ أَوْ نُنسِهَا﴾
(Whatever a verse (revelation) do Nansakh or Nunsiha) means, "Whatever Ayah We repeal or uphold without change.'' Also, Mujahid said that the companions of Ibn Mas`ud (who read this word Nansa'ha) said that it means, "We uphold its wording and change its ruling.'' Further, `Ubayd bin `Umayr, Mujahid and `Ata' said, `Nansa'ha' means, "We delay it (i.e., do not abrogate it).'' Further, `Atiyyah Al-`Awfi said that the Ayah means, "We delay repealing it.'' This is the same Tafsir provided by As-Suddi and Ar-Rabi` bin Anas. `Abdur-Razzaq said that Ma`mar said that Qatadah said about Allah's statement,
﴿مَا نَنسَخْ مِنْ ءَایَةٍ أَوْ نُنسِهَا﴾
(Whatever a verse (revelation) do We abrogate or cause to be forgotten) "Allah made His Prophet forget what He willed and He abrogated what He will.''
Allah's said,
﴿نَأْتِ بِخَیْرٍ مِّنْهَا أَوْ مِثْلِهَا﴾
(We bring a better one or similar to it), better, relates to the benefit provided for the one it addresses, as reported from `Ali bin Abi Talhah that Ibn `Abbas said,
﴿نَأْتِ بِخَیْرٍ مِّنْهَا﴾
(We bring a better one) means, "We bring forth a more beneficial ruling, that is also easier for you.'' Also, As-Suddi said that,
﴿نَأْتِ بِخَیْرٍ مِّنْهَا أَوْ مِثْلِهَا﴾
(We bring a better one or similar to it) means, "We bring forth a better Ayah, or similar to that which was repealed.'' Qatadah also said that,
﴿نَأْتِ بِخَیْرٍ مِّنْهَا أَوْ مِثْلِهَا﴾
(We bring a better one or similar to it) means, "We replace it by an Ayah more facilitating, permitting, commanding, or prohibiting.''
﴿مَا نَنسَخْ مِنْ ءَایَةٍ أَوْ نُنسِهَا نَأْتِ بِخَیْرٍ مِّنْهَا أَوْ مِثْلِهَا أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ
(Know you not that Allah is Able to do all things Know you not that it is Allah to Whom belongs the dominion of the heavens and the earth And besides Allah you have neither any Wali (protector or guardian) nor any helper).
Allah directed His servants to the fact that He alone is the Owner of His creatures and that He does with them as He wills. Indeed, His is the supreme authority and all creation is His, and just as He created them as He wills, He brings happiness to whom He wills, misery to whom He wills, health to whom He wills and ailment to whom He wills. He also brings success to whom He wills and failure to whom He wills. He judges between His servants as He wills, allows what He wills and disallows what He wills. He decides what He wills, there is no opponent for His judgment, and no one can question Him about what He does, while they shall be questioned. He tests His servants and their obedience to His Messengers by the Naskh. He commands a matter containing a benefit which He knows of, and then He out of His wisdom, prohibits it. Hence, perfect obedience is realized by adhering to His commands, following His Messengers, believing in what ever they convey, implementing their commands and avoiding what they prohibit.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر راهنما
1 - ادیان الهى قابل نسخ شدن است.
ما ننسخ من ءایة أو ننسها
از مصادیق مورد نظر براى «ءایة» - به دلیل آیات گذشته که درباره بعثت پیامبر و دعوت اهل کتاب به شریعت اسلام بود - ادیان گذشته است. «ما» در «ما ننسخ» شرطیه و مفعول براى «ننسخ» مى باشد و «من»بیانیه است; یعنى، آنچه از آیات را که نسخ کنیم و باطل سازیم ...
2 - خداوند، برخى از ادیان یا احکامى از یک دین را، ممکن است از اذهان محو و از خاطرها بزداید.
ما ننسخ من ءایة أو ننسها
«انساء» (مصدر ننسى) به معناى: از خاطرها زدودن است و این معنا مى تواند با فرمان به متارکه ادیان و یا احکام به گونه اى که از اذهان برود، تحقق یابد.
3 - امکان نسخ در آیات قرآن و احکام اسلام
ما ننسخ من ءایة أو ننسها
از مصادیق «ءایة» مى تواند آیه اى از قرآن و یا حکمى از اسلام باشد.
4 - نسخ ادیان و نسخ آیاتى از قرآن و احکامى از دین اسلام، تنها به دست خدا و در اختیار اوست.
ما ننسخ من ءایة ... ألم تعلم أن اللّه على کل شىء قدیر
از اینکه نسخ به خداوند نسبت داده شده و نیز از تعلیل آن به اقتدار خداوند با جمله «ألم تعلم ...»، برداشت فوق به دست مى آید.
5 - واداشتن مردم به متارکه ادیان گذشته یا برخى از آیات و احکام اسلام، تنها به دست خدا و در اختیار اوست.
أو ننسها
نسبت دادن انساء به خداوند (از ذهنها بزداییم) و نیز جمله «ألم تعلم ...» در ذیل آیه گویاى برداشت فوق است.
6 - خداوند، در پى نسخ ادیان گذشته و واداشتن مردم به ترک آن، دینى بهتر و یا همانند آن را به مردم ارائه مى کند.
ما ننسخ من ءایة أو ننسها نأت بخیر منها أو مثلها
حرف «أو» براى بیان تنویع است. بنابراین مراد از «نأت بخیر منها ...»(بهتر از آن یا همانند آنها را مى آوریم) این است که احکام جایگزین شده، برخى بهتر از احکام منسوخ و برخى همانند آن است.
7 - خداوند، هرگاه آیه اى از قرآن یا حکمى از اسلام را نسخ کند و یا به متارکه آن فرمان دهد، آیه و حکمى بهتر یا همسان با آن را نازل مى کند.
ما ننسخ من ءایة أو ننسها نأت بخیر منها أو مثلها
8 - احکام الهى، داراى مصلحت براى انسان و تضمین کننده خیر و سعادت او
نأت بخیر منها أو مثلها
9 - سیر تکاملى ادیان در طول زمان
ما ننسخ من ءایة أو ننسها نأت بخیر منها أو مثلها
10 - تفاوت آیات الهى و برترى برخى بر برخى دیگر
نأت بخیر منها
11 - نسخ ادیان گذشته و ارائه آیینى بهتر و یا همانند آن، رحمت و فضلى است از جانب خدا بر بندگان.
و اللّه ذوالفضل العظیم. ما ننسخ من ءایة ... نأت بخیر منها أو مثلها
بیان فضل و رحمت الهى در آیه قبل و سپس بیان نسخ دینى و جایگزین کردن شریعتى دیگر، حاکى از آن است که: نسخ دینى و ارائه آیینى جدید، از مصادیق رحمت و فضل خداوند است.
12 - قدرت خداوند، قدرتى فراگیر و مطلق است.
أن اللّه على کل شىء قدیر
13 - اتصاف خداوند به قدرتى فراگیر و مطلق، امرى روشن براى انسانها
ألم تعلم أن اللّه على کل شىء قدیر
استفهام در جمله فوق استفهام تقریرى است و این نوع استفهام در موردى به کار مى رود که مخاطب مضمون جمله را پذیرفته و آن را باور دارد. از آنجا که مخاطب جمله فوق همه انسانها هستند; یعنى، «ألم تعلم أیها الأنسان»، معلوم مى شود: همگان به قدرت مطلق خدا آگاه هستند.
14 - نسخ ادیان و احکامى از دین، درخورِ دارنده قدرت مطلق است.
ما ننسخ من ءایة أو ننسها ... ألم تعلم أن اللّه على کل شىء قدیر
جمله «ألم تعلم ...» (البته دانستى که خدا بر هر چیز تواناست) دلیل براى حقایقى است که در آیه مطرح شده است و از آنهاست نسخ کردن احکام و یا به فراموشى انداختن آنها; یعنى، چون خداوند داراى قدرت مطلق است، مى تواند دینى را نسخ کند.
15 - تشریع دینى به جاى دین نسخ شده و نازل کردن حکمى به جاى حکم منسوخ، درخورِ دارنده قدرت مطلق است.
نأت بخیر منها أو مثلها ألم تعلم أن اللّه على کل شىء قدیر
در برداشت فوق جمله تعلیلیه «ألم تعلم ...» در ارتباط با «نأت بخیر ...» معنا شده است; یعنى، چون خداوند داراى قدرت مطلق است، بر جاى گزینى شریعتى بهتر و یا همانند شریعت منسوخ، تواناست.
16 - تشریع و تکوین داراى ارتباطى تنگاتنگ با یکدیگر*
نأت بخیر منها أو مثلها ألم تعلم أن اللّه على کل شىء قدیر
جمله «ألم تعلم ...» تعلیل است براى جمله «ما ننسخ ...» و رساى به این نکته است که نسخ شریعت تنها از کسى بر مى آید که بر همه چیز قادر باشد، بنابراین، شریعت به همه هستى و قوانین حاکم بر آن مرتبط است.
17 - از امام باقر(ع) درباره سخن خدا که مى فرماید: «ما ننسخ من آیة او ننسها نأت بخیر منها أو مثلها» روایت شده که فرمود: «الناسخ ما حوّل ... مثل قوم یونس إذ بداله فرحمهم ...;(1)
ناسخ عبارت است از چیزى که تغییر دهد ... مثل قوم یونس زمانى که براى خدا نسبت به عذاب آنان بداء حاصل شد و مورد رحمت خدا قرار گرفتند ...».
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر صفی علی شاه
آنچه شد منسوخ ز آیت بیش و کم یا که ترک آریم بهتر باز هم
زان نکوتر یا که مثلش را عیان آوریم از بهر اصلاح و نشان
یا ندانی اینکه دانائیم ما بر هر آن چیزی تواناییم ما
نسخ آیت گر که داری نور جان هست بر تغییر اوقات و زمان
حکمها اول بدان بیسهو و خبط جمله اندر لوح محفوظست ضبط
و آن بود یا خاص یا در حکم عام مختلف گردد بهر جا و مقام
خاص بر اشخاص یا بر ازمنه است چون که نازل بر رسول از مکمنه است
آنچه بر اشخاص دارد اختصاص هم باشخاص است باقی بالخواص
وانچه آن بر ازمنه مختص بود ز انقراض ازمنه زایل شود
همچو منسوخات قرآن عظیم یا شریعتها و احکام قدیم
و آن منافی نیست با چیزی که هست ثابت اندر لوح محفوظ از الست
هم چنان باشد که بوده اندرو نیست لازم نفی آن از هیچ رو
وانچه آن عام است حکم لازم است دهر تا باقی است با او دائم است
چون تکلم در بنی نوع بشر و استوای قامت و فکر و نظر
اینچنین است اختلاف اندر نظام ما بقی را رو تعقل کن تمام
پس اگر شد آیتی نسخ از کتاب فوقش آمد آیتی هم بر صواب
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر مجمع البیان
«ما ننسخ من آیةٍ او ننسها»
هر فرمان و دستورى را نسخ کنیم یا به دست فراموشى بسپاریم
مفهوم نسخ
نسخ، عبارت است از هر دلیل شرعى دالّ بر اینکه آن حکمى که به دلیل نخست مقرّر شده، با آمدن حکم دوّم و دلیل دوّم ثابت نیست و از آن پس باید بر اساس دستور و دلیل دوّم عمل کرد، مشروط بر اینکه دلیل دوّم و حکم دوّم با فاصله از دلیل و حکم نخست آمده باشد.
ترکیب «اوننسها» را به دو صورت معنا کرده اند:
1. نسیان و فراموشى دربرابر یاد و یادآورى: «...وَاذْکُرْ رَبَّکَ اِذا نَسیتَ ...»(202).
2. ترک کردن و وانهادن:
«... نَسُواللَّهَ فَنَسِیَهُمْ ...»(203)
آنان خداى را فراموش کردند و فرمانبردارى او را وانهادند و خدا نیز مهر و رحمت خود را از آنان وانهاد.
«نأت بخیرٍ منها او مثلها»
بهتر از آن و یا همانند آن را مى آوریم
در تفسیر این جمله از آیه شریفه، دو نظر ارائه شده است:
1. ابن عبّاس مى گوید: منظور این است که بهتر از دستور نخست را ازنظر سهولت و آسانى براى شما مى آوریم؛ بعنوان مثال، فرمان جهاد را برمى داریم و عبادت و پرستش را جایگزین آن مى سازیم:
«اَلْآنَ خَفَّفَ اللَّهُ عَنْکُمْ ...»(204)
2. عدّه اى نیز گفته اند: منظور این است که در زمان دوّم، بهتر از آن دستور نخست را براى شما مى آوریم؛ و این دستور در زمان دوّم براى شما بهتر، و مصلحت آن از مصالح و هدفهایى که دستور نخست به هنگام خود داشته، بیشتر است.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر نمونه
هدف از نسخ
باز در این آیات سخن از تبلیغات سوء یهود بر ضد مسلمانان است.
آنها گاه به مسلمانان مىگفتند دین ، دین یهود است و قبله قبله یهود ، و لذا پیامبر شما به سوى قبله ما ( بیت المقدس ) نماز مىخواند ، اما هنگامى که حکم قبله تغییر یافت و طبق آیه 144 همین سوره مسلمانان موظف شدند به سوى کعبه نماز بگذارند این دستاویز از یهود گرفته شد ، آنها نغمه تازهاى ساز کردند و گفتند اگر قبله اولى صحیح بود پس دستور دوم چیست ؟ و اگر دستور دوم
تفسیر نمونه ج : 1ص :389
صحیح است اعمال گذشته شما باطل است ! قرآن در این آیات به ایرادهاى آنها پاسخ مىگوید و قلوب مؤمنان را روشن مىسازد.
مىگوید هیچ حکمى را نسخ نمىکنیم ، و یا نسخ آنرا به تاخیر نمىاندازیم مگر بهتر از آن یا همانندش را جانشین آن مىسازیم ( ما ننسخ من آیة او ننسها نات بخیر منها او مثلها).
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر کشاف
روی أنهم طعنوا فی النسخ فقالوا: ألا ترون إلی محمد یأمر أصحابه بأمر، ثم ینهاهم عنه و یأمرهم بخلافه ، و یقول الیوم قولا و یرجع عنه غدا؟ فنزلت . و قرئ (ما ننسخ من آیة) و ما ننسخ : بضم النون . من أنسخو أو ننسأها. و قرئ (ننسها) بالتشدید. و تنسها و تنسها، علی خطاب رسول الله صلی الله علیه و سلم . و قرأ عبد الله : ما ننسک من آیة أو ننسخها و قرأ حذیفة: ما ننسخ من آیة أو ننسکها. و نسخ الایة: إزالتها بإبدال أخری مکانها و إنساخها الامر بنسخها، و هو أن یأمر جبریل علیه السلام بأن یجعلها منسوخة بالاعلام بنسخها. و نسؤها، تأخیرها و إذهابها. لا إلی بدل . و إنساؤها أن یذهب بحفظها عن القلوب . و المعنی أن کل آیة یذهب بها علی ما توجبه المصلحة من إزالة لفظها و حکمها معا، أو من إزالة أحدهما إلی بدل أو غیر بدل (نأت ) بَیة خیر منها للعباد، أی بَیة العمل بها أکثر للثواب أو مثلها فی ذلک (علی کل شی ء قدیر) فهو یقدر علی الخیر، و ما هو خیر منه ، و علی مثله فی الخیر
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.